حرم منطقه آزاد

حرم منطقه آزاد و قلم جهان اسلام و آینده آن(2)

حجة الاسلام و المسلمین عمید زنجانی

 حرم سرزمین آزاد اسلامی

 

به اعتقاد بسیاری از علمای اسلامی منطقه حرم سرزمین آزاد است و برای هر واردی
جائز است هر کجای حرم که خواست منزل گزیند و صاحب خانه موظف است او را جای دهد چه
بخواهد و چه نخواهد.[1]

در صدر اسلام خانه­های شهر مکه همواره بروی زائران باز بود و خانه­ها بدون در
بود و صحابه از اینکه عده­ای از مردم مکه بخاطر سرقت­ها مجبور شدند. برای خانه­های
خود درب بگذارند، ابراز ناخشنودی مینمودند و میگفتند: آیا خانه­های خود را بروی
حجاج می­بندید؟[2]

خلفا در زمان حج دستور می­دادند درهای خانه­های مکه را از جای برکنند تا خانه­ها
بروی حجاج باز باشد بهمین دلیل فقهای اسلام در مورد سرزمین حرم بلحاظ قابل تملک
بودن آن سه نظریه را ابراز نموده­اند:

1- سرزمین حرم و مکه قابل تملک نیست و حرم منطقه آزاد اسلامی است و سکونت در
آن برای عموم مسلمین آزاد می­باشد و در نتیجه نه به ارث برده می­شود و نه اجاره
داده می­شود و نه قابل فروش است.

2- قابل تملک است و به ارث نیز تملک می­شود و قابل بیع نیز می­باشد ولی در
ازای اسکان زوار بیت الله الحرام کسی نمی­تواند مال الاجاره­ای دریافت نماید.

3- از اموال عمومی است و در اختیار دولت اسلامی(امام) قرار دارد و هر نوع تصرف
در این سرزمین باید براساس مصالح جهان اسلام بصلاحدید امام مسلمین انجام گیرد.

منشأ این اختلاف فقهی آنست که شهر مکه مفتوح العنوه است یا سرزمین صلح محسوب
می­گردد. جمعی از فقها مانند مالک و ابوحنیفه و اوزاعی سرزمین مکه را مفتوح العنوه
می­دانند که پیامبر(ص)پس از فتح مکه این سرزمین را تقسیم نمود و آنرا بحال خود
گذاشت تا اهل مکه و کسانی که بعداً در آن سرزمین سکونت میکنند استفاده نمایند.
بنابراین رأی، سرزمین مکه قابل فروش و اجراه نیست و هرکس به آن وارد شود می­تواند
از آن برای سکونت خویش استفاده کند. و هر کس سبقت بجوید از اولویت برخوردار خواهد
بود.

باعتقاد شافعی، مکه از اراضی صلح است و پیامبر(ص) با فتح مکه آنرا به اهلش
واگذار نمود که چون سرزمین ملکی عمل نمایند.

روایات و تاریخ معتبر حاکی از مفتوح العنوه بودن شهر مکه است و پیامبر(ص) با
تهدید و اعلان جنگ وارد حرم شد و گفتار تاریخی آنحضرت که فرمود من اغلق بابه فهو
آمن و من دخل دار ابی سفیان فهو آمن نشانگر آن بود که مردم مکه نه از روی صلح بلکه
از روی قهر تسلیم شدند ولی برخی به استناد تسلیم مردم مکه آنرا ارض صلح نامیده­اند.

در حدیث علقمة بن نضله آمده است که کانت تدعی بیوت مکی علی عهد رسول الله(ص)
السوائب لاتباع من احتاج سکن و من استغنی اسکن[3] و در
حدیث عبدالله بن عمر نیز آمده است: قال رسول الله(ص): ان الله حرم مکه فحرام بیع رباعها
و اکل ثمنها- و من اکل من اجر بیوت مکه شیئا فانما یا کل ناراً.[4]

در حدیث دار قطنی از عبدالله بن عمر آمده است: قال رسول الله(ص): مکه مناخ لا
تباع رباعها و لا تواجر بیوتها.[5]

مبتنی کردن مسأله آزاد بودن سرزمین حرم به تشخیص مفتوح العنوه بودن و یا ارض
صلح بودن آن را از دو نظر قابل مناقشه است.

1- عناوینی چون مفتوح العنوه بودن که دارای احکام خاص فقهی است با نقل تاریخی
ثابت نمی­شود زیرا از یکسو اینگونه مسائل معمولا مورد اختلاف مورخین است و از سوی
دیگر در نقلهای تاریخی اتقان و اعتبار شرعی لازم وجود ندارد.[6]

2- روایات و متونی که درباره رباع مکه و بیوت حرم نقل شده هیچ گونه دلیل و
قرینه­ای در آنها دیده نمی­شود که ممنوعیت بیع و اجاره آنها بدلیل مفتوح العنوه
بودن باشد، شاید – باحتمال قوی- نظر بمفاد آیه «سواء العاکف فیه و الباد» چنین
سیره­ای در زمان پیامبر(ص) و خلفا در مورد حرم معمول بوده است.

لکن برخی از فقها حکم آیه را مبنی بر مساوی بودن اهل مکه و زائرین براساس
مفتوح العنوه بودن آن در زمان رسول خدا دانسته­اند[7] و
بنابراین نظریه حکم آیه قانون علیحده و جدا از حکم مفتوح العنوه نیست.

به اعتقاد فقهای شیعه در صورت مفتوح العنوه بودن مکه، تملک و خرید و فروش آن
ممنوع می­شود و هر متصرفی میتواند مادام که در آن زندگی میکند به تعمیر و تجدید
بنای آن اقدام نماید.[8]

شیخ طوسی در کتاب شریف«الخلاف» دلالت آیه را بر عدم جواز بیع و اجاره خانه­های
مکه مورد تایید قرار میدهد و میگوید: مراد از مسجد الحرام در آیه همه منطقه حرم
است و در اینمورد به آیه اول سوره اسراء: «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد
الحرام» استدلال میکند که با وجود آغاز معراج پیامبر(ص)از خانه خدیجه و یا شعب ابی
طالب در این آیه به آن مکان، مسجد الحرام اطلاق شده است.[9]

در صحیحه حسین بن ابی العلاء نیز از امام صادق (ع)آمده است:

معاویه اولین کسی است که بر خانه­اش در مکه درب نصب نمود و حجاج را از ورود
بخانه­اش منع کرد تا آنکه این آیه نازل شد: «سواء العاکف فیه و الباد» و چنان بود
که وقتی مردم بمکه می­آمدند بر حاضرین وارد میشدند و تا پایان حج از امکانات سکنای
آنها بهره می­بردند[10].

فرمان علی علیه السلام

در عصر خلافت امام، کارگزار آنحضرت در مکه، قثم بن عباس بود که مسئولیت اداره
این مرکز را از جانب امام بر عهده داشت. در یکی از دستور العملهای حکومتی که از
طرف امام بنام حاکم مکه صادر شد از قثم بن عباس خواسته شده بود که مردم مکه را
وادار کند از کسانی که سکونت میکنند اجاره بهائی دریافت ننمایند. امام در این
فرمان به آیه «سواء العاکف فیه و الباد» استناد کرده بود و برای رفع هر گونه بهانه
و شبهه­ای، دو واژه«عاکف و باد» را نیز تفسیر نموده بود: عاکف کسی است که در مکه
اقامت گزیده است و بادی کسی است که برای بجا آوردن حج بمکه آمده و از اهالی مکه
محسوب نمی­شود.[11]

این فرمان که در رابطه با مسأله حج و اقامه این فریضه بزرگ سیاسی عبادی صادر
شده و با جمله: «اما بعد! فاقم للناس الحج و ذکر هم بایام الله» آغاز گردیده،
نشانگر اهمیت مسأله حرم و شهر مکه و روابط آن با اقامه صحیح حج می­باشد.

آزاد سازی و بین­الملل اسلامی کردن حرم و شهر مکه تنها از بعد مالکیت پذیری این
سرزمین و یا از دید اقتصادی حائز اهمیت نیست و بی­شک این فرمان که از متن قرآن
برخواسته است. به این منظور نبوده که حجاج و زائران بیت الله الحرام با پرداخت اجاره
بها در تنگنای اقتصادی قرار نگیرند بلکه روح این فرمان آنست که این منطقه بدلیل
ممحض بودن برای عبادت و قدسیت حج از هر نوع إعمال فشارها و تحمیلها و ایجاد
تنگناها بدور ماندن بعنوان للناس و همگامی اعلام گردیده و اختصاصات دیگر که نوعی
سلب آزادی در عمل و اقامه حج است الغا شده است.

آینده حرم

براساس دو اصل قرآنی که سرزمین مکه منطقه امن و منطقه آزاد اعلام شده است طبق
فتوای اکثریت فقهای اسلام(اعم از فقهای شیعه و اهل تسنن) حاکمیت گروه خاص و مذهب و
دیدیگاه فقهی خاص بر حرم قلب جهان اسلام و ایجاد تنگناها و محدودیتها و مزاحمتها
آنگونه که امروز در کشور سعودی حاکم است عملی غیر اسلامی و بر خلاف دستور قرآن و
شریعت اسلام و سنت پیامبر(ص) و سیره ائمه و صحابه می­باشد.

بدعتهائی که امروز در برابر آیات صریح قرآن چون:

* جعل الله البیت الحرام قیاماً للناس

** جعلناه حرماً امناً

*** جعلناه للناس سواء العاکف فیه و الباد

رخ میدهد و جهان اسلام هر ساله شاهد نوع جدیدی از این بدعتها است که تحت شعار
دروغین رفاه ضیوف الرحمان انجام می­گیرد، موجب گردیده است که حج از محتوای واقعی و
اسلامی و قداست و معنویت و آثار شکوهمند عبادی سیاسی خود خالی گردد و چون پوسته­ای
بی­محتوا، در خدمت سیاستهای استکباری قرار گیرد و تنها چیزی ک عامل این استقرار و
ادامه این بدعتها است سکوت مرگبار صدها میلیون مسلمان در سراسر جهان اسلام می­باشد.

آینده­ای که حرم و سرزمین مکه در انتظار آنست و بعنوان بازگشت به قرآن و سنت
پیامبر(ص) و اقامه حج باید تحقق پذیرد، آزاد سازی آن از حاکمیتهای گروهی و باز
گرداندن آن بدوران صدر اسلام و بین الملل اسلامی کردن آن می­باشد.

برای بررسی راههای عملی این جهاد مقدس، خبرگان و اهل حل و عقد و علما و فقهای
اسلام از سراسر کشورهای اسلامی و جهان باید بصورت فردی و گروهی این مسأله حیاتی را
به تحلیل بگذارند و کیفیت اجرای سیاست نظارت همگانی مسلمین را از طریق یک هیئت
برجسته متشکل از شخصیتهای مذهبی و سیاسی که توسط فقهای کشورهای اسلامی انتخاب می­شوند
بررسی و بدور از گرایشهای خاص و وابستگی به شرق و غرب اصول آنرا تدوین و جهت اجرا
به مسلمین جهان عرضه نمایند.

بامید آزاد سازی دو قبله در اسارت

 



[1]–  تفسیر الجامع لاحکام
القرآن ج 11 صفحه 32.