تبلیغ در حج

تبلیغ در حج

حجة الاسلام قرائتی

در شرایطی که بیش از چهل رادیو در دنیا علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می­کنند،
لازم است هر زائر خانه­ی خدا در این سفر مبارک، بهر نحوی که می­تواند، چهره­ی
واقعی انقلاب را که در حقیقت چهره­ی حقیقی اسلام است برای دیگران روشن و تبلیغ کند
و گرد تهمت­های ناروا و شایعات دروغین را از این چهره­ی مقدس بزداید. با نظری
برآیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام در می­یابیم که مسئله تبلغی و گرفتن
اخبار صحیح و رساندن آن به مناطق دور دست، جزء اهداف حج است.

تبلیغ امامان در ایام حج

امام رضا علیه السلام- در روایتی- در ضمن بر شمردن آثار و فوائد حج، می­فرماید:

و از جمله برکات این سفر آن است که مردم پیام­ها و اخبار امامان را گرفته و به
نقاط دور دست و همه­ی شهرها و قصبات برسانند. آنگاه حضرت به آیه قرآن استشهاد کرده
و گواه بر سخنان خود می­آورند که می­فرماید:

«چرا که هر گروه از مؤمنین، دسته­ای کوچ نکنند تا احکام و معارف دین را
بیاموزند، و چون بازگشتند قوم خود را(از عذاب الهی) بترسانند، شاید آنان بترسند؟»[1]

پیامبر اکرم(ص) در ایام حج، به سراغ مردم می­رفت و تبلیغ می­کرد و ما باید از
آن بزرگوار، این روش را یاد گرفته و عمل نمائیم.

در حدیث دیگری آمده است: امام صادق (ع)در بیابان عرفات، در میان انبوه حجاج با
فرایدی بسیار بلند رو به چهار طرف خودکرده و در هر طرف، سه مرتبه می­فرمود:

«ایها الناس، رسول الله کان الامام ثم علی بن ابی­طالب ثم الحسن و الحسین ثم
علی بن الحسین ثم محمد بن علی ثم هَه»[2].

ای مردم! رهبر شما پیامبر اکرم بود، پس از او حضرت علی و امام حسن و امام حسین
و امام سجاد و امام باقر بود و فعلا من هستم.

امام باقر (ع)وصیت می­کند که ده سال در سرزمین «منی» برای او عزاداری کنند و
جنایات حکومت ظالم را که بر اهل بیت وارد شده است، برای مردم جهان بازگو نمایند.

امام حسین (ع)قبل از حرکت به کربلا، چند ماه در مکه ماند تا تمام حجاج از
سراسر جهان اسلام آن روز جمع و سپس از میان آنان با قافله­ای با شکوه و در روزی
روشن حرکت کرد تا مسئله اعتراض خود را نسبت به رژیم یزید، به تمام مسلمانان اعلام
دارد.

بهر حال مکه و مدینه بهترین و مناسبترین جای تبلیغ است. اما درباره­ی اینکه چه
بگوئیم و چه روشی را در تبلیغ اختیار نمائیم، لازم است تذکراتی را بیان کنیم:

روش تبلیغ

1- نسبت به مقدسات دیگران و زبان و رنگ و آداب و عادات و رسوم سایر مسلمانان
در حج بی­احترامی و توهین نکنیم، و همانگونه که رهبر کبیر انقلاب فرموده­اند از هر
گونه عملی که سبب تفرقه و تنفر دیگران از ما می­شود، پرهیز کنیم.

2- حالات روحی و ترس آنان و سالها تبلیغ آخوندهای درباری کشورهای دیگر را نسبت
به جدائی دین از سیاست در نظر بگیریم و خیلی نرم و ملایم گفتگو نمائیم.

3- از حال و هوای مکه و مدینه و صحنه­های موجود بیشترین استفاده را بنمائیم،
که چند نمونه آن را نقل می­کنیم:

مثلا، بعد از نماز در مسجد الحرام با بیانی نرم و رسا بگوئیم که:

قرآن می­فرماید: نماز انسان را از فساد و فحشا باز می­دارد؛ آیا این نماز ما
در مسجد الحرام جلو فساد و منکرات را در لبنان، افغانستان و سایر کشورها می­گیرد؟
آیا این نماز همان نمازی است که در قرآن به آن سفارش شده است؟!

و یا بگوئیم:

چگونه پیامبر به تنهائی موفق شد، این همه بتها را بشکند ولی ما با این همه
جمعیت نتوانسته­ایم طاغوت­ها را بشکنیم و از پای درآوریم؟ او ابولهب­ها و ابوجهل­ها
را شکست ولی ما ابر قدرتها را نشکستیم!!

(توجه دارید که این جمله در فضای مسجد با کوتاهی و سادگی خود، پیام جالبی را
در بردارد و انسان را تکان می­دهد.)

و یا بگوئیم:

علت این که قبله مسلمانان از بیت المقدس به سوی کعبه تغییر کرد، نیش زدن یهود
بود زیرا همین که مسلمانان در اول کار، رو به بیت المقدس نماز می­خواندند، یهودیان
افتخار می­کردند که مسلمانان رو به قبله ما عبادات خود را انجام می­دهند و این را
سند امتیاز خود می­دانستند؛ قرآن فرمان تغییر قبله را داد و فرمود: «لئلاً یکون
للناس علیکم حجة»- ما قبله را عوض کردیم تا یهودیان بر شما بهانه نگیرند و نسبت به
شما افتخار و سالاری نداشته باشند».

پس اسلامی که این همه خواهان عزت و استقلال مسلمانان است که حتی برای زیر بار
منت نرفتن آنان، قبله را عوض می­کند، چرا امروز پیروانش اینقدر ذلیل دیگران شده­اند؟!

و یا بگوئیم:

کفار از اسلام محمد(ص) می­ترسیدند ولی از اسلام ما نمی­ترسند پس معلوم می­شود
اسلام ما غیر از اسلام پیامبر اکرم است.

و یا بگوئیم:

اگر دین از سیاست جدا است، ما این همه راه بسوی مکه برای چه آمده­ایم؟ اگر غرض
تنها عبادت بود، در خانه­های خودمان هم می­توانستیم به عبادت بپردازیم!

و یا بگوئیم:

آیا در مغازه­های مکه و مدینه، هدیه­ای که ساخت حجاز باشد، دیده می­شود؟!

و یا بگوئیم:

قرآن که می­فرماید: از مسرف و مفسد و گناهکار پیروی نکنید؛ چرا سران کشورهای
اسلامی اسرافکار و مفسدند؟!

و یا بگوئیم:

قرآن که می­فرماید: «لا تَظلمون و لا تُظلمون»- نه بدیگران ظلم کنید و نه زیر
بار ظلم روید؛ پس چرا که اکثر ما یا ظالم هستیم و یا مظلوم؟!

و یا بگوئیم:

قرآن که می­فرماید: کفار نباید راه تلسط و نفوذ بر مسلمانان داشته باشند؛ پس
چرا امروز کفار همه گونه دخالت و نظارت در ارتش و فرهنگ و اقتصاد کشورهای اسلامی
دارند؟!

و یا بگوئیم:

قرآن می­فرماید: «و اصلحوا بینهما بالعدل»- صلح میان مسلمانان باید عادلانه
باشد؛ آیا پس از این همه تخریب و ویرانگری رژیم عراق سکونت ذلیلانه ما صلح عادلانه
است یا باید خسارت­ها جبران و ظالم محکوم و مجازات شود و سپس صلح برقرار شود تا به
گفته قرآن، عادلانه باشد؟!

و یا بگوئیم:

رمز شکست مسلمانان در جنگ احد، تفرقه آنها و رها کردن منطقه و رفتن به سراغ
جمع غنائم جنگی بود؛ و آیا تفرقه مسلمانان و سود طلبی امروز آنان، رمز همه بدبختی­ها
نیست؟!

و یا بگوئیم:

آیا ترس از شرق و غرب و تکیه بر آنان، شرک نیست؟!

در هر صورت، باید اعلام شود که: اگر رسول اکرم(ص) امروز سر از قبر مطهر بیرون
آورد و اوضاع ما را ببیند، از ما راضی نیست.

توفیق تبلیغ برای کیست؟

ناگفته پیداست که آشنائی با قرآن و زبان عربی در تبلیغ، نقش مهمی دارد که باید
روحانیون ایفاء نمایند ولی هر یک از زائران ایرانی با سلام کردن، ادب، جا دادن به
دیگران، عطر زد وو.. می­توانند نظر دیگران را به سیمای کشور خود جلب نمایند.

توفیق تبلیغ تنها برای کسانی است که از قبل با مطالعات، خود را آماده کرده و
مسئله اصلی او در آنجا، رساندن و ابلاغ پیام اسلام و انقلاب اسلامی باشد.

 



[1]– وسائل الشیعه- جلد 8- صحفه 7، نور الثقلین- ج2- ص- 283.