امام خمینی ثابت و استوار

امام خميني ثابت و
استوار از آغاز تا کنون

صلح!!

«اگر دولت‌ها بخواهند صلح و صفا برقرار باشد، باید با آن
کسی که مهاجم بوده و بغی کرده و به یک مملکت اسلامی هجوم کرده است- فرضاً اگر دولت
عراق مسلم باشد-باید با او قتال کنند تا این‌که برگردد به امر خدا، و برگشتن به
امر خدا، مجرد این نیست که از کشور ما بیرون برود بلکه خسارات مالی ایران را جبران
کند-خسارات جانی که قابل جبران نیست- وقوای خودش را بیرون بکشد و دستش را از مملکت
عراق کوتاه کند و حکومت غاصب خودش را کنار بگذارد… مسأله نزاع بین دو حکومت
نیست، مسأله هجوم یک بعث عراقی غیرملسم است بر یک حکومت اسلامی و این قیام کفر
علیه اسلام است و بر همه مسلمین قتال با او واجب است.»

28/7/59

«… چه صلحی ما داریم؟!
ما با این شهدائی که دادیم چه جواب بدهیم؟ ما اینقدر شهید دادیم حالا بنشینیم سر
یک میز و با ایشان صحبت کنیم؟! ما سر اسلام دعوا داریم… ما می‌گوئیم یک نفر آدمی
که اسلام را مخالف همه چیز خودش می‌داند و با تمام قوا می‌خواهد اسلام را بکوبد،
ما با او می‌توانیم مصالحه کنیم؟! یعنی اسلام را فدا کنیم! مگر اسلام زمین
است؟!… بعضی از این آخوندهای درباری که ما را نصیحت می‌کنند که بیائید به اسلام
برگردید! اینها نمی‌دانند اسلام چیست، اینها اسلام را جز خوردن نمی‌دانند – همان
مسائل حیوانی- اگر اینها اسلام را می‌دانستند، باید بدانند که این مردک. این حزب
عفلقی غیر مسلمان، هجوم کرده به یک مملکت اسلامی و تکلیف همه مسلمین است که به او
هجوم کنند؛ آن وقت از ما می‌خواهند که دست از اسلام برداریم و با او مصالحه
کنیم؟!» 6/8/59

«… با مصاحبه‌ها، با
تماس‌ها به دنیا بفهمانید که ایران صلح‌طلب است: الآن هم ایران می‌گوید که صدام
برود بیرون از اینجا و یک دستگاه بین‌المللی بیاید و رسیدگی کند به جرم و جنایات
او، ما با ملت عراق جنگی نداریم. دولت عراق به ما هجمه آورده، لکن تور دهنی خورد و
بحمدالله در دنیا شکست خورد شکستی که با موافقت اردن و مغرب و آمریکا نمی‌تواند آن
را رفع کند.»

21/11/60

«مصالحه با جنایتکار و
سازش با جنایتکاران، این جنایتی است بر مردم متعهد و جنایتی است بر اسلام. ما می‌گوئیم
جنایتکار که در کشورمان هست باید برود، مسلمان‌ها هم موظفند، حسب شرع مطهر- که این‌ها
را بیرون کنند.»

18/12/60

«اگر یک دزدی آمد در خانه
یک انسانی و اثاث او را غارت کرد و خانه او را گرفت و به بعض اثاث او آتش زد، بعد
بگوید که ای مردم! بیائید ما را صلح بدهید! صلح بدهند که توی دزد یک قدری از خانه
را داشته باشی و صاحب خانه هم یک قدری؟! توی دزد که این ضررها را زدی،نادیده بگیرند؟!
توی دزد که اين شرارت‌ها کردی، نادیده بگیرند؟!… این صلح را کدام انسان می‌تواند
بپذیرد؟!»

24/12/60

«اگر ما این مطلب را
اغماض کنیم (و صلح کنیم) نه از باب این است که یک مسأله مادی را – مثلاً- اغماض
کرده‌ایم بلکه از یک مسأله معنوی اغماض کرده‌ایم؛ یعنی یک ستمگر و یک گروه ظالم را
ما تشویق کرده‌ایم به این‌که باز هم ظلم بکنید فردا هم باز برگردند و همین بساط را
درآورند و بعد هم بگویند که باز صلح می‌کنیم!! باید جلوی این تعدیات در دنیا گرفته
شود.»

23/3/61

«شرایطی که از اول گفته
شده است، تا حالا هم هست و ما در آن شرایط پایبند هستیم و مادامی که این شرایط
حاصل نشده است، ما در حال جنگ هستیم و ما با کسانی که اشرار هستند نمی‌توانیم صلح
کنیم.»

7/5/61

«ما همیشه صلح طلب
هستیم، لکن نه صلحی که جانی را سرجنایت خودش باقی بگذاریم چنین صلحی، صلح نیست، ما
صلحی می‌کنیم که با قوت و قدرت از اسلام و کشور خودمان دفاع بکنیم.»

14/6/61