شرایط پیروزی در جنگ

به مناسبت هفته جنگ
تحمیلی و دفاع مقدس

شرایط پیروزی در جنگ

پیروزی انقلاب اسلامی
ایران در بیست و دوم بهمن ماه 1357، در همان حال که امیدی نوین برای میلیون‌ها
مسلمان و غیر مسلمان مستضعف و در بند جهان بود که دیدند می‌توان باتکیه بر خدای
بزرگ، با دست خالی به استقبال مجهزترین و نیرومندترین قدرت‌های استکباری رفت و آن
را از پای درآورد، صاعقه‌ای آتش‌زا بود که تمام آمال و آرزوهای قدرت‌های بزرگ را
در منطقه به آتش کشید و در کام نابودی فرو برد.

  این شیوه جدید حکومت که با هیچ یک از شیوه‌های
موجود سازگاری نداشت و به دو قطب شرقی و غربی و دست نشاندگان «نه» می‌گفت، خوشایند
استعمارگران نبود. ازین روی نتوانستند در برابر این قدرت جدید که تمام معادلات
سیاسی را به هم زده بود، ساکت و دست بسته بنشینند، به ویژه اینکه می‌دیدند نیروئی
مخفی و بسيار قدرتمند، پشتوانه آن است و محرومین و ستمدیدگان جهان با دلگرمی و
شوقی فزون از حد، از آن استقبال کرده و به سوی آن شتافتند. لذا با تمام نیرو و
امکانات برای مقابله با آن برخاستند، که ملت عزیزمان خود شاهد آن همه تلاشها و
توطئه‌ها که هریک به تنهایی می‌توانست انقلاب نوپای اسلامی ما را از پای درآورد،
بود و دید که اگر شرایط پیش از پیروزی همچنان حکم‌فرما باشد، تمام آن نقشه‌­ها نقش
برآب خواهد شد.

شکست توطئه‌های دشمن

جمهوری اسلامی ایران با
اتکاء بر خدای بزرگ و پیروی از رهبری قاطعانه امام امّت تمام توطئه‌ها را پشت
سرگذاشت، از محاصره اقتصادی و جنگ تبلیغاتی گسترده تمام رسانه‌های گروهی غربی و
شرقی گرفته تا حمله‌های نظامی و کودتاهای نافرجام و ترور شخصیت‌ها و به شهادت
رساندن مسئولین متعهّد و محبوب و ایجاد ناامنی‌های مصنوعی و فتنه‌انگیزی‌های قومی
و گروهی و از همه بالاتر تلاشهایی که برای ایجاد تفرقه و ناهماهنگی بین اقشار به
هم پیوسته مردم در گوشه و کنار کشور به چشم می‌خورد و امام عزیزمان با هشیاری و
بیداری خود، هرچند وقت یکبار مردم را از این توطئه‌ بسیار خطرناک برحذر داشته،
هشدار می‌دهند که:

«مادام که شماها در
حفاظت میهن خودتان واسلام و جمهوری اسلامی، با اتحاد و انسجام کامل در صحنه باشید،
از توطئه‌های دشمنان اسلام برای براندازی جمهوری اسلامی نهراسید و چون سدّی آهنین
در مقابل آنان بایستید و با سرافرازی بر مهاجمین تبهکار بتازید و آنان را درهم
کوبید…»[1].

و همواره این نکته را
متذکر می‌شود که همه دشمنان سعی بر ایجاد اختلاف و تفرقه میان صف مرصوص ملت را
دارند و این خود بهترین انگیزه است برای اینکه ما وحدت خود را بیش از پیش حفظ کنیم
تا از شرّ اجانب و دشمنان دین در امان باشیم:

«بار دیگر این نکته را
تذکر می‌دهم که سعی کنید وحدت را حفظ نمائید. وحدت بین خودتان وحدت بین خودتان و
مسئولین… شما می‌بینید که تمام سعی منافقین و مفسدین خارج و داخل بر این است که
بین مردم شکاف ایجاد نمایند واین خود بهترین دلیل است که ما باید وحدتمان را حفظ
کنیم.»[2]

نیروی ایمان

بی‌گمان تنها عاملی که
این انقلاب مقدّس را در برابر تمام مشکلات طاقت‌فرسا و توطئه‌های شرق و غرب بیمه
کرده وملت را از سقوط و نابودی رهانیده، ایمان است و بس. ایمان است که آنها را
وامی‌دارد، برای خدا محاصره اقتصادی و جنگ تبلیغاتی و فشارهای درونی را تحمل کنند.
ایمان است که آنها را چنان وابسته به قدرت لایزال الهی کرده که از هیچ قدرتی
نهراسند و همچنان به پیش بتازند. ایمان است که فروغ تابناکش چنان بر قلوب این ملت
بزرگ تابیده که هرگز به تاریکی نگرایند و همواره به سوی نور و روشنائی در حرکت و
تلاش باشند و خدایشان در این مجاهده یاریشان می‌دهد «ª!$# ’Í<ur šúïÏ%©!$# (#qãZtB#uä Oßgã_̍÷‚ムz`ÏiB ÏM»yJè=—à9$# ’n<Î) ͑q–Y9$#(»[3] و راه‌های پیروزی را برای آنها هموار می‌سازد «z`ƒÏ%©!$#ur (#r߉yg»y_ $uZŠÏù öNåk¨]tƒÏ‰öks]s9 $uZn=ç7ߙ»[4] و چون برای خدا قیام کرده‌اند و تنها خدا را مدّنظر خود قرار داده‌اند، بی‌گمان
پیروزی را نصیبشان خواهد کرد «bÎ) (#rçŽÝÇZs? ©!$# öNä.÷ŽÝÇZtƒ ôMÎm6s[ãƒur ö/ä3tB#y‰ø%r& »[5] و چون با پیروی از امام و رهبر بزرگوارشان، لحظه‌ای از ایثار و تلاش و جهاد و
مبارزه در راه حق آرام نگرفتند و برای خدا آن همه رنج‌ها و محنت‌ها و مصیبت‌ها را
با قلوبی مطمئن  و مملو از ایمان تحمل کرده
و می‌کنند، سرانجام باید پیشوا و راهنمای دیگر مستضعفین جهان باشند و وارث زمین
گردند «ß‰ƒÌçRur br& £`ßJ¯R ’n?t㠚úïÏ%©!$# (#qàÿÏèôÒçGó™$# †Îû ÇÚö‘F{$# öNßgn=yèøgwUur Zp£Jͬr& ãNßgn=yèôftRur šúüÏO͑ºuqø9$# »[6].

روحیه شهادت‌طلبی                                                                       

و در یک کلام ایمان بود
که روحیّه مقاومت، صبر و شهادت‌طلبی را در جان و روان فرزندان این مرزوبوم، تحکیم
بخشید تا آنجا که شهادت‌طلبی، شیرین‌تر و لذت‌بخش‌تر از عسل در کام آنان شد که این
دلیر‌مردان، افتخار پیروی و تبعیّت از امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» دارند که
فرمود:«ان اکرم الموت القتل. و الذی نفس ابن ابی‌طالب بیده لألف ضربة بالسّیف أهون
علیّ من میتة علی الفراش فی غیر طاعة الله»[7].- همانا بهترین مرگ، کشته شدن است. به آن خدائی که جان فرزند ابوطالب بدست او
است، به تحقیق هزار ضربت با شمشیر برای من آسانتر است از یکبار مردن در بستر، در
حالی‌که خارج از اطاعت پروردگار باشد.

و شیعیان فرزند عزیزش
سیدالشهداء علیه‌السلام هستند که فرمود:«انی لااری الموت الاسعاده و الحیاه مع
الظالمین الّا برما»- همانا من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز نفرت نمی‌بینم.

تحریک رژیم بعثی

و بدون شک، همین مقاومت
و پایداری بود که متکبران را وادار به تحریک رژیم پلید بعثی صهیونیستی عراق کرد که
با تجهیزاتی کامل و ارتشی تا بُنِ دندان مسلح، به جنگی گسترده با ایران اسلامی،
بپردازد تا شاید این راه بتواند امید محرومان را مبدّل به یأس کرده و از این قدرت
جدید که کیان آنان را به خطری جدّی می‌اندازد، رهائی یابند!

صدام هم که تشنه قدرت
بود و امید دستیابی به «حکومت ری» را در سر می‌پروراند، این پیشنهاد را از سوی
مستکبرین و جهانخواران، با خوش‌رقصی پذيرا شد؟ و در روز 31 شهریور 59 با
هواپیماهای اهدائی از سوی شرق و غرب جنایتکار به فرودگاه‌ها و برخی از مناطق
کشورمان حمله برد و با لطف الهی، در این یورش دزدانه، شکست خورد.

مستشاران نظامی خارجی به
او پیشنهاد کردند که برنامه اشغال سرزمین‌های مرزی را اسرائیل‌گونه آغاز کند زیرا
هنوز ارتش ایران آمادگی ندارد و عراق هرچه شهرهای بیشتری را تصرّف کند به پیروزی
نزدیکتر شده و اگر اعراب توانستند با آن همه نیرو و امکانات اسرائیل را از مرزهای
خود بیرون برانند، جمهوری اسلامی ایران هم می‌تواند عراق را با آن قدرت از مرزها
خارج سازد!!

حمله‌های ناجوانمردانه

از این روی، رژیم بعثی
عراق با دوازده لشکر و بیش از دو هزار و پانصد تانک و هزارها توپ و خمپاره و…
هواپیماهای گوناگون و مستشاران نظامی آمریکائی، روسی، انگلیسی، و… به مرزهای
جمهوری اسلامی با سرعت و شتاب تاخت تا اینکه ناجوانمردانه‌ترین و پلیدترین توطئه
را ضد اسلام و مسلمین عملی سازد و در برابر چشم‌های کور و گوش‌های ناشنوای تمام
سازمان‌های بین‌المللی که ادّعای طرفداری از حقوق انسان را دارند، آن همه زن و مرد
و پير و جوان و کودک بی‌گناه را به خاک و خون کشید و خانه‌ها را ویران ساخت و حرث
و نسل را از بین برد و از همه فجیع‌تر به نوامیس ستمدیدگانی که هنوز گرد و خاک ظلم‌های
طاقت‌فرسای خاندان منحوس پهلوی بر پیشانی آنان نشسته بود، تجاوز کرد.

همکاری شرق و غرب با
عراق

و از این طرف، ابرقدرت‌ها
نه تنها سلاح و لوازم یدکی نظامی را به ایران نمی‌فروختند که حتی از رساندن مواد
غذائی و داروئی به ایران نیز دریغ ورزیدند و به تمام عوامل و وابستگان خود سفارش
کردند که ایران را در محاصره شدید قرار دهند ولی نسبت به عراق به قدری
سخاوتمندانه! عمل کردند که با دادن وام‌های درازمدت و گاهی هم بخششهای حاتم‌گونه
از سوی آمریکا، شوروی، برزیل، فرانسه، ایتالیا و… سیل اسلحه‌های مدرن را به عراق
سرازیر کردند. کشورهای مرتجع خلیج‌فارس مانند کویت و عربستان نیز با دست و دل
بازیهای خود نه تنها از دلارهای انباشته شده در بانک‌ها گذشتند که کشتی‌ها،
کامیونها و هواپیماهای باری را مملو از سلاح، لوازم‌یدکی، مواد غذائی و هرچه نیاز
جبهه‌های عراق بود، کرده و به سوی عراق روانه ساختند، تازه از مقدار معتنابهی نفت
نیز روزانه گذشتند تا درآمد ناچیزش! به جیب عراق رود و از هر نظر تأمین شود.

محاسبات مادّی شکست خورد

تمام محاسبات مادّی به
نفع صدام و اربابان و همپالگی‌هایش پیش می‌رفت و چراغ سبزی را به استعمارگران نشان
می‌داد، چرا که ایران اسلامی از سوی شرق و غرب در محاصره‌ای نظامی، سیاسی و
اقتصادی قرار گرفته بود و معادلات مادی تاکید بر آن داشت که ایران هرگز توان
مقاومت و پایداری ندارد خصوصاً که ارتشی مجهز به تمام سلاح‌های مدرن شرق و غرب در
برابرش قد علم کرده! و همه دشمنان انسانیّت و اسلام آن را در برگرفته‌اند.

ولی تنها چیزی که به
حساب نیاورده بودند و هنوز هم نمی‌آورند، ایمان این ملت بود، همان ایمانی که در
تکبیرها و شعارهای مردم مجسم شده بود و توانست شاه را با تمام امکانات دربدر کند و
تمام توطئه‌های داخلی و خارجی را درهم بشکند. و گرچه این دژخیمان از خدا بی‌خبر آن
همه شهرها و خانه‌های ما ار به ویرانی کشاندند و جوانان عزیز حماسه سازمان را که
تاریخ کمتر مانند آن رادمران به خود دیده است، به شهادت رساندند و نقص دراموال و
انفس و ثمرات کشور امام زمان صلوات الله علیه پدید آوردند ولی شهامت‌ها، رشادت‌ها،
شجاعت‌ها و جوانمردی‌های این ملت خدا‌خواه بود که چنان حماسه‌ها و ایثارهائی از
خود به جای گذاشتند که دشمنان را به حیرت و سراسیمگی فرو برد و همه انگشت تحیّر و
بهت‌زدگی را به دندان گرفتند و ناباورانه به این صحنه‌های قهرمانانه دلاوران ایران
زمین نگریستند و نظری مسشفقانه! و مأیوسانه نیز به دست نشاندۀ مفلوک خود که چنین
سیلی سختی خورده بود افکندند، همو که می‌خواست ظرف چند روز خود را به تهران برساند!!

دفاع در خاک ایران

در هر صورت، ملت بزرگ
ایران برای اینکه دشمن صهیونیستی را از خاک پاک و مقدّس خویش بیرون راند، کمر همت
را مردانه و مصمّمانه بست و با انجام عملیات بزرگ و سرنوشت‌سازی همچون «طریق
القدس» و فتح بستان، «ثامن الائمه» و شکستن حصر آبادان، «فتح المبین»،«بیت المقدس»
و آزادی خرمشهر و… دشمن بعثی را از مرزهای کشور بیرون راند و شکست‌های متوالی، ارتشیان
صدّام را به سردرگمی و حیرت فرو برد.

حمله به دشمن در خاک خود

این بار نوبت ایران
اسلامی بود که دشمن را پس از آن همه شکست، به پشیمانی و ندامت وادارد و برای اینکه
از شرّ آن در امان باشد، چاره‌ای جز این نبود که او را در خاک خودش دنبال کند و از
پای درآورد. و به دنبال این تصمیم بود که حمله‌های برق‌آسای خود را آغاز کرد و در
هر حمله به لطف الهی، دشمن را با تحمل تلفات سنگین و از دست دادن امکانات زیادی،
وادار به شکست نمود، که در این میان، فتح فاو، یکی از برجسته‌ترین پیشرفتهای نظامی
ایران و مفتضحانه‌ترین شکستهای دشمن بعثی به شمار می‌آید. بازپس گرفتن مهران و به
آتش کشیدن اسکله‌های الأمیه و البکر نیز، راه پیروزی نهائی را بدون شک هموارتر و
آسانتر می‌سازد.

جنگ شرافتمندانه

جالب توجه است که
رزمندگان اسلام با اینکه شاهد آن همه ناجوانمردیها و تجاوزها و خیانت‌های بعثیان
بوده و هستند، حمله‌هایشان هرگز بوی انتقام شخصی به خود نمی‌گیرد و همانگونه که در
نشانه‌های مؤمن از معصومین «ع» نقل شده است، شرافتمندانه می‌جنگند، به مردم بی‌دفاع
شهرها هرگز ستمی روا نمی‌دارند، اسیران را محترمانه به پشت جبهه منتقل می‌سازند و
با مجروحین به مدارا رفتار کرده، آنها را مداوا می‌کنند. در همین عملیات اخیر، که
چندین سرهنگ و درجه‌دار را به اسارت گرفته بودند، جا داشت برای انتقام از آن همه
ظلمها و پلیدی‌ها این جیره‌خواران صدامی را بقتل برسانند ولی اینان که برای خدا می‌جنگند
هرگز انتقام‌جویانه برخورد نمی‌کنند، و این نیز درسی است در شهامت و مردانگی برای
تمام جنگجویان عالم.

عوامل پیروزی در انقلاب
و جنگ

اکنون بجا است، در این
هفته دفاع، سخنی نیز در مورد عوامل و شرایط پیروزی در جنگ داشته باشیم:

عوامل پیروزی در جنگ،
همان عوامل پیروزی در انقلاب است گرچه ویژگیهایی دارد که در آن دوران نبوده است.
عوامل پیروزی انقلاب – به طور خلاصه- عبارتند از:

1- خدائی بودن نهضت:

انقلاب اسلامی ایران نه
تنها در شعار که در عمل نیز ثابت کرده است وابستگی به هیچ یک از قدرتهای شرق و غرب
ندارد و تنها یک وابستگی دارد و آن وابستگی به الله است و بدون شک این وابستگی و
اتکال بر مبدأ وحی و خدای بزرگ، همانگونه که انقلاب را به پیروزی رساند، جنگ را
نیز به پیروزی خواهد رساند.

2- اسلام:

انگیزۀ مردم قبل از
هرچیز رسیدن به حکومت اسلامی بود، و لذا قیام آنان برای برقراری اسلام در کشور
بود، و چون انگیزه صد درصد معنوی و مذهبی است و هیچ رنگ مادی ندارد لذا نفوذ آن
خیلی زیاد است که همه شاهد بودیم هیچ قدرتی توان مقابله با آن را نداشته و نخواهد
داشت. امام خمینی در این زمینه می‌فرمایند:«نهضت ما جنبه معنوی و اسلامی محض
دارد… رمز پیروزی، اتکال به قرآن و شیوه مقدس شهادت است»[8].

3- وحدت:

اساساً انقلابهای بزرگ
مردمی که از بطن جامعه مي‌جوشد در صورتی تحقق می‌پذیرد و به پیروزی می‌رسد که تمام
اقشار مردم، وحدت و انسجام خود را حفظ کنند وهرگز از آن دست برندارند و چنین وحدت و
انسجامی که در ایران حکمفرما بود در هیچ یک از انقلابات جهان دیده نشده است، گذشته
از اینکه احزاب و گروه‌ها هیچ دخالتی در آن نداشتند. و همواره امام فریاد زده‌اند
که وحدت و همبستگی شما مردم انقلاب را پیروز کرد و تا در صحنه‌اید هیچ توطئه‌ای در
ایران عملی نخواهد بود امروز هم همین وحدت و یکپارچگی مردم، جبهه‌ها را گرم
نگهداشته و پیروزی می‌آفریند.

4- رهبریت قاطع:

قاطعیت و سازش‌ناپذیری
امام امت ارواحنا‌فداه یکی از ارکان مهم پیروزی در تمام صحنه‌های انقلاب است که
باید همواره خدای را سپاس گوئیم و شکر کنیم که چنین رهبری را به این ملت سپاسگزار
عطا کرده است و صبح و شام از خدا بخواهیم: خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را
نگهدار.

ویژگی‌های پیروزی

این عوامل و شرایط
بحمدالله اکنون وجوددارد با ویژگی‌هایی که می‌شود در چند جمله آن‌ها را خلاصه کرد.

1- تجربه‌های ارزنده از
جنگ:

یکی از منافع بی‌شمار
جنگ، آبدیده کردن مردم بود این تجربه‌های نظامی که ملت ما طی چند سال جنگ آموخته
است، چیزی نیست که بتوان به رشته تحریر درآورد. آنان که باور ندارند خوب است سری
به جبهه‌های جنگ بزنند تا آثار این تجربه‌های ارزنده را از نزدیک مشاهده کنند.

2- دو برابر شدن قدرت:

در دوران انقلاب، دولت با
مردم می‌جنگيد و انواع فشارها و اختناق‌ها و ظلم‌ها را بر آنان روا می‌داشت. ولی
امروز بحمدالله دولت برخاسته از مردم است و همین‌ها که در تظاهرات دوران پیش از
انقلاب، همگام با مردم شعار می‌دادند، امروز با انتخاب خود مردم، تشکیل دولت داده‌اند
و هرگز از مردم جدا نیستند. پس اگر آن روز ملت به تنهائی با رژیم منحوس پهلوی می‌جنگید،
امروز ملت و دولت با تمام امکانات و قوای مادی و معنوی با استعمارگران و دست‌نشانده‌هایشان
می‌جنگند، و قدرت دو برابر شده است، بلکه چند برابر.

3- همگامی ارتش با مردم:

در دوران طاغوت، ارتش از
مردم جدا بود و بر روی آ نان گلوله می‌ریخت، ولی امروز بحمدالله دارای ارتشی قوی،
نیرومند، متعهّد و متّحد با مردم هستیم و اصلا ارتش چیزی جز همین مردم کوچه و
بازار نیست که به این لباس مقدس درآمده‌اند و همراه با دیگر نیروهای مردمی جوشیده
از بطن انقلاب مانند پاسداران جان بر کف سپاه و کمیته و بسیج مستضعفین، برای مردم
و در راه تحقق خواسته‌های به حق مردم، با دشمنان می‌جنگند.

4- ورشکستگی انقلابی
نمایان:

در آن زمان، استعمار می‌کوشید،
چهره‌هایی ملی‌گرا را در انقلاب وارد سازد و از آنان شخصیتهایی انقلابی بسازد.
امروز که بحمدالله ملت ما از رشد فزونتری برخوردار است، و آن ملی‌گرایان بیچاره
نیز با دفاع از آمریکا و فریاد صلح با صدام، جدائی خود را از ملت به اثبات رساندند،
دیگر حنای آنان رنگی ندارد و مردم هشیار ایران اسلامی، ارجی برای یاوه‌سرائی آنان
نمی‌گذارند و می‌دانند که اینها از همان جا که صدام تغذیه می‌شود، تغذیه می‌شوند.
راستی اگر اینها ذره‌ای غیرت و شرافت ملّی داشتند چطور قبول می‌کردند، دشمن بعثی
به نوامیس آنها تجاوز کند و اینقدر شهرها و معابد و مساجد و خانه‌های محرومان همین
ملت را- که سنگ آنها را به سینه می‌زنند- ویران نماید و باز هم از مسئولین می‌خواهند
که با صدام جنایتکار، سر میز مذاکره بنشینند!!

و اصلاً ما را با آنان
سخنی نیست. بلکه امروز سخنی داریم با مسئولین و مردم که از مسئولین خواهشی و از
مردم استدعائی داریم:

بیش از این به دشمن مهلت
ندهید

از مسئولین امر می‌خواهیم
هرچه زودتر حمله نهائی را که مورد نظر و توجه حضرت امام ارواحنافداه نیز هست و
تمام مسلمانان و محرومان گیتی برای فرا رسیدن آن روز موعود، لحظه شماری می‌کنند،
آغاز کنند و بیش از این به متجاوزان، مهلت ادامه حیات ندهند و با همان پشتوانه‌ای
که از ابتدای انقلاب اسلامی، انقلاب کنندگان را حمایت می‌کرده، به پیش بتازند و
مطمئن باشند که پیروزی اسلام حتمی است و حق بر باطل غالب ست.

و اما استدعائی که از
مردم داریم این است که:

امروز ما بر سر دوراهی
عزت و یا ذلت قرار گرفته‌ایم و راهی به جز انتخاب یکی از این دو وجود ندارد. و
گرچه انقلاب خونبار، روزهای حساس بیشماری را پشت سرگذاشته است، اما امروز شاید
حساس‌ترین روزهای انقلاب باشد. امروز روز تعیین سرنوشت است و باید این سرنوشت را
رزمندگان حماسه آفرین، با پشتيبانی بی‌دریغ و همه‌جانبه اقشار مختلف امت اسلامی،
در جبهه‌ها رقم زنند.

امروز جبهه حق نیاز به
همکاری افزونتری دارد، پس هرکه را توانائی رفتن به جبهه است، به جبهه روانه شود و
به ندای «هل من ناصر ینصرنی» سیدالشهداء علیه‌السلام، جواب مثبت گوید و از اسلام و
قرآن و ناموس و میهن اسلامی خود دفاع کند و هرکه را توانائی ایثار با جان نیست، با
مال و امکانات مادی خود ایثار کند چرا که امروز روز گذشت و ایثار است. و هرگز درنگ
کردن روا نیست. چه بسا کمکهای -ناچیزی از نظر ظاهر- بیشترین ارزش مادی یا معنوی در
جبهه داشته باشد، پس همه با هم، همانند روزهای گرم انقلاب، باید لبیک‌گویان، به
فریاد قرآن که ما را به نصرت می‌طلبد، عاشقانه پاسخ گوئیم و از هیچ کمک ومساعدتی
دریغ نورزیم و هرچه زودتر کار صدام و صدامیان را یکسره کنیم و با هم پیروزی اسلام
را در کنار امام امت، جشن بگیریم، ان‌شاءالله.

 



[1]
– از پیام امام امت در تاریخ 29/1/61