سیمای حج در قرآن

سیمای حج در قرآن

هرکس با الفبای اسلام
اندک آشنائی داشته باشد می داند که اسلام برنامه ای به نام حج وجود داشته و در
میان دیگر واجبات اسلامی از جایگاهی ویژه برخوردار است.

حج مانند تمام
موضوعات اسلامی دارای احکام خاص و فروعی مخصوص به خویش است و نیز دارای وسعت و
گستردگی آن چنانی است که کمتر عبادتی به پای آن می رسد. از جهت زمان و مکان
برگزاری زمان و مکان خاصی دارد و لباس احرام باید شرائط مخصوصی داشته باشد که
مسائل آن در کتاب های مستدل فقهی دقیقاً مورد توجه و تامل قرار گرفته است. و در
عین حالی که در جزء جزء اعمال حج توجه به خداوند و تقرب الی الله به عنوان عنصر
محور شرط شده است مسیری خاص و نقطه شروعی معین را ارائه داده و خط مشی اصولی زندگی
یک انسان آزاد و آگاه و مسئول را به وضوح ترسیم نموده است وعملا نشان داده است که
از کدام نقطه باید آغاز نمود و با چه کیفیتی شروع کرد و به دنبال کدامین امام و
رهبر و بر اطراف چه محوری حرکات خویش را تنظیم ساخت.

مجموعه این اعمال و
حرکات با شرکت اقیانوسی از انسان هائی انجام می گیرد که با رنگ ها و فرهنگ های
گوناگون، از سرزمین های مختلفی در آن جا گرد می آیند و حرکتی یک پارچه و منسجم را
شروع می نمایند تا بدین ترتیب به بخشی از اهداف عالی انبیاء و رسولان بزرگ الهی
جامعه عمل پوشانده و وحدت و قدرت امت اسلامی را در برابر تمام قدرت ها و ابر قدرت
ها شیطانی به نمایش گذارند و زمینه وحدت و معنوی و واقعی مسلمین را در تمام صحنه
ها و در سراسر عالم در قالب امت اسلامی را فراهم سازند.

بدون تردید حج از
ابعاد مختلف و گسترده ای برخوردار است به همین دلیل هر روز زوایائی جدید تر و
فسلفه ها و اهداف مهم تر آن کشف می شود و البته هر چند که به صورتی بهتر و واقعی
تر توسط دانشمندان اسلامی تبیین گردیده و در مرحله عمل پیاده شود ، جهان اسلام
بیشتر پی به نقش و اهمیت آن خواهد بود. به همین جهت لازم است اندیشمندانی که علاقه
به تجدید شکوه و عظمت مسلمین دارند منابع و متون معتبر اسلامی را که در راس آن قرآن
کریم است مورد بازنگری عمیق تر قرار داده و در این راه از هدایت خود قرآن الهام
است گیرند.

روی این حساب فکر
کردیم با الهام فکر کردیم با الهام از قرآن و در پرتو هدایت آن، سیمای حج را درخود
قرآن جست و جو نموده و با چهره ای که قرآن از آن ترسیم نموده است آشنا شویم، چه
این که تشریع کننده حج خداوند متعال است که بهتر از هر کسی آن را با زبان وحی در
این کتاب آسمانی تبیین نموده است.

اهمیت حج در قرآن

اهمیت حج در قرآن

1. ¨bÎ) tA¨rr& ;MøŠt/ yìÅÊãr Ĩ$¨Y=Ï9 “Ï%©#s9 sp©3t6Î/ %Z.u‘$t7ãB “Y‰èdur tûüÏJn=»yèù=Ïj9 ÇÒÏÈ   ÏmŠÏù 7M»tƒ#uä ×M»uZÉit/ ãP$s)¨B zOŠÏdºtö/Î) ( `tBur ¼ã&s#yzyŠ tb%x. $YYÏB#uä 3 ¬!ur ’n?tã Ĩ$¨Z9$# kÏm ÏMøt7ø9$# Ç`tB tí$sÜtGó™$# Ïmø‹s9Î) Wx‹Î6y™ 4 `tBur txÿx. ¨bÎ*sù ©!$# ;ÓÍ_xî Ç`tã tûüÏJn=»yèø9$#  [1]

اولین خانه ای که
برای مردم و عبادت خداوند بنا شده در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت و
روشن گری جهانیان است.

در آن نشانه ها و
آیات (الوهیت و ربوبیت خداوند)ظاهر و اشکار است از جمله در آن مقام ابراهیم  خلیل است و هر کس به آن جا وارد شود ایمن خواهد
بود و برای خدا بر  مردم است که آهنگ خانه
نماینده آن ها که توانائی رفتن به سوی آن خدا بر مردم است که آهنگ خانه او نمایند،
آن ها که توانائی رفتن به سوی آن را دارند و هر کس کفر ورزد و از فرمان خداوند
سرپیچی کند به خود زیان رسانیده خداوند از همه خلق بی نیاز است.

ملاحظه می نمائید که قرآن
چگونه مساله حج را بیان کرده و برای نشان دادن اهمیت آن از چه نقطه ای آغاز نموده
است و چگونه با قداست از این مساله یاد می نماید، که حج رفتن به سوی خانه ای است
که نخستین خانه پرستش خداوند است که به منظور عبادت و بندگی  و مسیر الی الله پی ریزی شده است اختصاص به
طبقه قبیله ملت و گروه و نژادی ویژه ندارد بلکه وضع الناس برای مردم بنا شده و
خانه ناس است و به همین دلیل برکات و منافعش نیز به همه مردم مربوط می شود که به
سبب آن هدایت و رشد می یابند و دارای ایات و نشانه های روشنی است که از جمله آن
آیات مقام ابراهیم است و محیط محیط امنیت و اطمینان است واین امنیت برای تمام
کسانی است که قدم به آن جا گذارند بر کسانی که استطاعت و توانائی به معنی قرآن
دارند به عنوان یک وظیفه اسلامی انجام این فریضه الهی لازم است و اگر با بی
اعتنائی با آن برخورد نموده و با وجود استطاعت از انجام آن سر باز زنند، زیان
سرپیچی به خود آنان خواهد رسید. از جمله «و من» کفر اهمیت حج را در اسلام به خوبی
روشن می سازد که قبول نداشتن حج انسان را از صف مسلمین جدا می سازد و در صف کفار
وارد می نماید.

اگر در دو آیه فوق
دقت شود ، متوجه خواهیم شد که اگر در قرآن آیاتی جز این دو آیه نبود برای اهمیت حج
کافی بود.

2. štRqè=t«ó¡o„ Ç`tã Ï’©#ÏdF{$# ( ö@è% }‘Ïd àM‹Ï%ºuqtB Ĩ$¨Y=Ï9 Ædkysø9$#ur 3 }§øŠs9ur •ŽÉ9ø9$# br’Î/ (#qè?ù’s? šVqãŠç6ø9$# `ÏB $yd͑qßgàß £`Å3»s9ur §ŽÉ9ø9$# Ç`tB 4†s+¨?$# 3 (#qè?ù&ur šVqã‹ç7ø9$# ô`ÏB $ygÎ/ºuqö/r& 4 (#qà)¨?$#ur ©!$# öNà6¯=yès9 šcqßsÎ=øÿè?[2]

(ای پیامبر) درباره
هلال های ماه از تو می پرسند بگو آن ها بیان اوقات برای امور دنیائی مردم تعیین
وقت حج است کار نیک آن نیست که از پشت خانه وارد شوید نیکی این است که متقی باشید
و از درهای خانه ها وارد شوید و تقوی پیشه سازید باشد که رستگار گردید.

در شان نزول این آیه
شریفه آمده است که گروهی از اعراب پیش از اسلام هنگامی که احراج حج می بستند از
درب خانه هایشان به خانه وارد نمی شدند و چنین اعتقاد داشتند که محرم نباید از در
خانه داخل شود لذا از پشت در خانه نقب زده و داخل می شدند به همین دلیل آیه آن ها
را از چنین کاری منع کرد.

دقت در سیاق آیه و در
شان نزول آن به وضوح نشان می دهد افکار کوتاه آن عصر به فلسفه تغییر شکل ظاهری ماه
در چشم انداز ساکنین کره زمین پی نبرده بود و از این رو از پیامبر سوال نمی نمودند
البته سوال از ماه نبود بلکه از اشکال مختلف آن بود لذا در آیه

«štRqè=t«ó¡o„ Ç`tã Ï’©#ÏdF{$#»
آمده است ، نه «یسئلونک عن القمر»

و پیامبر با رهنمود قرآن
به آنان پاسخ می گوید که این اشکال گوناگون ساده ترین و سهل ترین علائم برای تنظیم
و کنترل اوقات عبادی و کارهای روزمره زندگی فردی و اجتماعی است و با این که اگر
کلمه حج در آیه نیامده بود از جمله آیه استفاده می شد زیرا یکی از اعمال عبادی
انسان همین حج می باشد که در موقع و موقعیتی خاص بر هر مسلمان واجب است ولی پس از «قل
هی مواقبت الناس» کلمه «والحج» هم آمده است تا این که زمینه مطالب بعدی که در
رابطه با حج است فراهم گردد و هدف دیگری هم از آوردن کلمه حج در کار است و آن نشان
دادن اهمیت عظیم این عمل عبادی سیاسی است.

حج این فریضه مهم
اسلامی ارتباطی تنگاتنگ با این دگرگونی ماه دارد، حج را همه وقت نمی شود انجام
داد، بلکه وقتی معین برای انجام آن در نظر گرفته شده است. در آخر آیه اشاره به
عادت ناپسند و بی مورد اعراب جاهلی دارد و سپس امر به تقوی می نماید.

در اسلام همه چیز
دارای حدود و مقررات است که باید آن ضوابط و مقررات مراعات شود حتی در وارد شدن به
خانه شخصی خود از آن حد و ضوابز تجاوز ننماید هنگامی که در یک کار بسیار جزئی ماند
وارد شدن به خانه باید حدود را در نظر گرفت در یک عمل مهمی چون حج به طریق اولی
مراعات ضوابط و احکام لازم و ضروری است.

با توجه به آیاتی که
گذشت و دیگر آیات مربوطه اهمیت این فریضه بزرگ الهی روشن می گردد  و ما به چند آیه یاد شده اکتفا نموده و به
بررسی  ابعاد دیگر آن می پردازیم.

نخستین پایه گذاری حج

اولین پایه گذار حج
کدام یک انبیاء الهی است؟ قرآن کریم با صراحت می فرماید : نخستین کسی که این اعمال
عظیم عبادی سیاسی را تشریع کرد ابراهیم خلیل بود که آیاتی که به این بعد مساله حج
نگریسته بسیار جالب و پیام بخش حقایق و مفاهیم جدید تر می باشد و این معنا با توجه
به متن آیات و نوع برخورد آن­ها با این مساله به دست می­آید. که حقایق دیگر و
مفاهیم جدید تری است این معنی با توجه به متن و عبارات آیات و نوع برخورد آیات
روشنی به دست می آید و اینک به بررسی آیات مربوطه می پردازیم:

όÎ)ur #’n?tFö/$# zO¿Ïdºtö/Î) ¼çmš/u‘ ;M»uKÎ=s3Î/ £`ßg£Js?r’sù ( tA$s% ’ÎoTÎ) y7è=Ïæ%y` Ĩ$¨Y=Ï9 $YB$tBÎ) ( tA$s% `ÏBur ÓÉL­ƒÍh‘èŒ ( tA$s% Ÿw ãA$uZtƒ “ωôgtã tûüÏJÎ=»©à9$# øŒÎ)ur $uZù=yèy_ |MøŠt7ø9$# Zpt/$sWtB Ĩ$¨Z=Ïj9 $YZøBr&ur (#rä‹ÏƒªB$#ur `ÏB ÏQ$s)¨B zO¿Ïdºtö/Î) ’~?|ÁãB ( !$tRô‰Îgtãur #’n<Î) zO¿Ïdºtö/Î) Ÿ@‹Ïè»yJó™Î)ur br& #tÎdgsÛ zÓÉLø‹t/ tûüÏÿͬ!$©Ü=Ï9 šúüÏÿÅ3»yèø9$#ur Æìž2”9$#ur ϊqàf¡9$#  øŒÎ)ur tA$s% ÞO¿Ïdºtö/Î) Éb>u‘ ö@yèô_$# #x‹»yd #µ$s#t/ $YZÏB#uä ø-ã—ö‘$#ur ¼ã&s#÷dr& z`ÏB ÏNºtyJ¨V9$# ô`tB z`tB#uä Nåk÷]ÏB «!$$Î/ ÏQöqu‹ø9$#ur ̍ÅzFy$# ( tA$s% `tBur txÿx. ¼çmãèÏnGtBé’sù Wx‹Î=s% §NèO ÿ¼çn”sÜôÊr& 4’n<Î) É>#x‹tã ͑$¨Z9$# ( }§ø©Î/ur 玍ÅÁyJø9$#  øŒÎ)ur ßìsùötƒ ÞO¿Ïdºtö/Î) y‰Ïã#uqs)ø9$# z`ÏB ÏMøt7ø9$# ã@ŠÏè»yJó™Î)ur $uZ­/u‘ ö@¬7s)s? !$¨YÏB ( y7¨RÎ) |MRr& ßìŠÏJ¡¡9$# ÞOŠÎ=yèø9$#  $uZ­/u‘ $uZù=yèô_$#ur Èû÷üyJÎ=ó¡ãB y7s9 `ÏBur !$uZÏF­ƒÍh‘èŒ Zp¨Bé& ZpyJÎ=ó¡•B y7©9 $tR͑r&ur $oYs3ř$uZtB ó=è?ur !$oYø‹n=tã ( y7¨RÎ) |MRr& Ü>#§q­G9$# ÞOŠÏm§9$# $uZ­/u‘ ô]yèö/$#ur öNÎg‹Ïù Zwqߙu‘ öNåk÷]ÏiB (#qè=÷Gtƒ öNÍköŽn=tæ y7ÏG»tƒ#uä ÞOßgßJÏk=yèãƒur |=»tGÅ3ø9$# spyJõ3Ïtø:$#ur öNÍkŽÏj.t“ãƒur 4 y7¨RÎ) |MRr& Ⓝ͕yèø9$# ÞOŠÅ3ysø9$#  `tBur Ü=xîötƒ `tã Ï’©#ÏiB zO¿Ïdºtö/Î) žwÎ) `tB tmÏÿy™ ¼çm|¡øÿtR 4 ωs)s9ur çm»uZø‹xÿsÜô¹$# ’Îû $u‹÷R‘‰9$# ( ¼çm¯RÎ)ur ’Îû ÍotÅzFy$# z`ÏJs9 tûüÅsÎ=»¢Á9$#   øŒÎ) tA$s% ¼ã&s! ÿ¼çmš/u‘ öNÎ=ó™r& ( tA$s% àMôJn=ó™r& Éb>tÏ9 tûüÏJn=»yèø9$#  [3]

بیاد آور روزگاران و
هنگامی را که خدای عالم با چند امر ابراهیم خلیل را مورد امتحان و آزمایش قرار داد
و با یاری خدای عالم به خوبی از عهده همه آن ها برآمد و خوب امتحان داد و پس از آن
که از عهده امتحانات به خوبی در آمد مورد عنایت خداوندی قرار گرفت و با و خطاب آمد
ای ابراهیم من می خواهم تو را برگزینم و امامت و پیشوائی مردم را به دست تو بسپارم
ابراهیم با لسان تضرّع و التجاء عرض کرد خداوندا آیا این عهد و عنایت به فرزند من
نیز شامل خواهد شد جواب آمد این مقام شگفتی هایی را لازم دارد و اگر افرادی باشند
صلاحیت های لازم را داشته باشند و از خود شایستگی نشان بدهند آری ولیکن باید
بدانید این عهد من به ظالمان و سمتکاران و ناشایستگان نخواهد رسید و آن زمانی را
به یادآور که کعبه را مامن و مرکز  محل
رجوع و اجتماع انسان ها قرار دادیم و فرمان صادر کردیم همه انسان ها مقام ابراهیم
را جایگاه عبادت و مصلّی قرار داده و به پرستش خداوندی مشغول گردند و از ابراهیم و
اسماعیل عهد و پیمان گرفتیم که این خانه مرا از هر گونه پلیدی و آلودگی پاک کرده و
حریم آن خانه را سالم نگهدارند و برای انسان های با فضلیت  ایمان که به قصد طواف خانه خدا و اعتکاف در آن
اقامه نماز و انجام رکوع و سجده در مقابل خداوند عالم در آن خانه گرد می آیند
آماده و مهیا سازند و ابراهیم چنین عرض کرد پروردگارا این شهر مکه را که بیت و
خانه تو را در بردارد جایگاه امن قرار بده و با آنانی که به خدای جهان و روز قیامت
ایمان آورده اند از برکات آن محل امن و جایگاه ایمن روزی عطا فرما خداوند درخواست
ابراهیم را متسجاب کرد و هشدار کوبنده و تکان هنده ای داد و اعلام فرمود هر کس راه
کفر را به پیماید و در مقابل نعمت های غیر منتهاهی الهی ناسپاسی کند اگر هم در
دنیا و در این حیات چند روز مادی اندکی بهره مند گردد و از مزایای حیات برخوردار
شود و در آخرت به عذاب دردناک آتش دوزخ بالضّروره خواهیمش انداخت و در چنین جائی
که بدترین منزل گاه است جایش خواهیم داد و متذکر روزگارانی و زمانی باش که ابراهیم
با همکاری و همیاری فرزندش اسماعیل وقتی که پایه ها و دیوارهای خانه خدا پی ریزی
نموده و برافراشتند چنین مناجات کردند و به پیشگاه ربوبی عرضه داشتند پروردگارا ما
را تسلیم و مطیع فرامین خودت قرار بده و از نسل ما و فرزندانمان امتی را به وجود
بیاور که مطیع اراده تو گردند و راه عبادت و منسک را به ما یاد ده و به ما راه
عبودیت را ارائه تو گردند و راه عبادت و مناسک را به ما یاد ده و به ما راه عبودیت
را ارائه کن و با لطف و عنایت با ما رفتار بنما و به سوی ما با نظر رحمت نگاه کن
که تنها توئی توبه پذیر و مهربان و ای خداوندگار به فرزندان ما طوری شایستگی و صلاحیت
عطا فرما که از میان آنان پیامبر و رسول برانگیخته شده و به سوی آنان مبعوث گردد و
آیات و نشانه های تو را بر آنان بخواند و با آنان کتاب و حکمت بیاموزد و تربیتشان
کرده و درونشان را از زشتی و ناپاکی تطهیر سازد توئی آن خداوندی که دارای عزت هستی
و حکیمی و هر کاری را طبق حکمت انجام می دهی.

و این شیوه ابراهیم و
فرزندانش اسماعیل بود و این پدر و این پسر بودند که با این خلوص و سوز عشق الهی
این خانه را ساختند و چنین محل و مکان امن و توحید و حرکت و سازندگی و بالندگی را
آماده کرده و از خدا خواستند خداوند به فرزندان آن ها آن قدر شایستگی و صلاحیت
عطاء کند که بتوانند بار سنگین مسئولیت الهی را بر دوش بکشند و امت مسلمه باشند و
از میانشان پیامبرانی راستین بپاخیزند و هدایت آنان را به عهده بگیرند و آنان را
حکیم و دانشمندان و وارسته بسازند و تربیت شوند و این راه و روش ابراهیم خلیل است
و بلکه راه و روش تمام پیامبران راستین الهی است و این شیوه شیوه درست و فطری
انسان خدائی است و این زبان فطرت انسان ها در تمام ادوار تاریخ است و هر کس از این
روش و شیوه رو بگرداند و راه و روش دیگری برگزیند ضربه نزده است مگر بر خودش و ما
ابراهیم را در دنیا برگزیدیم و از صافی های زیاد عبورش دادیم و خالص یافتیم و او
در روز آخرت از شایستگان است زیرا وقتی که مورد خطاب الهی قرار گرفت و به او گفته
شد سر به فرمان خدا فرود آور عرض کرد لبیک پروردگار مطیع فرمان توام و خاضعم. آری
این سیمای حجّ و سیمای پایه گذاران آن است و این اساس افراشته شدن پایه ها و سیمای
پایه گذاران آن است. و این اساس افراشته شدن پایه ها و دیوارهای خانه خداست برای
توحید است و برای اجتماع مردم است و برای سیر الی الله و رکوع و سجود و طواف خانه
خداست و برای این است که امتی به وجود آید مسلم و آگاه و منسجم و آشنا به کتاب و
خودساخته و خانه خدای عالم با دست کفایت ابراهیم خلیل (ع) و یاری فرزندش اسماعیل
(ع) به همین منظور به وجود آمده است و این معنی به وضوح از این آیات فهمیده می شود
و هیچ نیازی به دقت نظر ندارد و با کمترین تامل در عبارات و سیاق این آیات این
مفهوم به دست می آید نکته ای که به نظر ما جالب است و نباید از آن غفلت کرد این
است قرآن ابتداء به موضوع امامت ابراهیم اشارت دارد و می گوید چون او را آزمایش
کردیم و چندین بار هم آزمایش کردیم و خوب از عهده آزمایش در آمد و خوب صلاحیت هایش
را نشان داد امامت و رهبری امت را به او واگذار کردیم پس از این مسئله حج را و
ساختن خانه خدا و هدف از ساختن این خانه را مطرح نموده و دقیقا نشان می دهد حج با
این اهداف عالیه و مقدس و خانه خدا با این خصوصیات که از آغاز پایه ریزی و رفع
قواعد و انتخاب جا و ویژگی های دیگر برای خدا و سیر الی الله بوده است و در هر
کدام از آثاری که از پدر و فرزند رشید باقی مانده است پیامی از حریت و آزادگی و
اصالت و فضلیت وارستگی روح افزا و نشاط به گوش می رسد و این پیام بود و هست جاوید
خواهد ماند و همین پیام، حج را زنده نگهداشته است و با زنده نگهداشتن حج همه احکام
اسلام و اساس دین مقدس اسلام زنده می ماند و در هر برهه ای از زمان که این پیام کم
رنگ تر بوده است و حج آن حالت ابراهیمی و اسماعیلی را که باید داشته باشد دارا
نبوده است هم حج زنده نبوده است  و هم عامل
توجیه زشت کاری ها و ناخالصی های دیگران هم بوده است و این حج زنده در ارتباط
تنگاتنگ با امامت و رهبری ابراهیم خلیل است و بدون تردید رهبری مرکزی لازم دارد که
از آن جا حرکتش را آغاز کند و آن مرکز خانه خدا است و این خانه مربوط به فردی و یا
گروه خاصی نیست مال ناس است و مال انسان های طائف و راکع و ساجد و معتکف است و هر
کسی که بفهمد و خودش را بشناسد و محیط خویش را بشناسد و جامعه ش را بشناسد و خودش
را بیابد و تسلیم فرمان حضرت حق گردد این خانه مال آن ها و از آن آن ها است.

و این انسان ها باید
دور این محور گرد آیند و مرکز اجتماعاتشان قرار دهند و همه افراد را به سوی آن
نقطه دعوت نمایند و زمینه ساز امت واحده اسلامی باشند و دنبال امامی ابراهیم وار
بیافتند و به ندای او لبیک گوید و آغاز گر حرکت بی نهایت به سوی الله گردند وقتی
که خطاب رسید تسلیم اراده حق شوید با اعماق دل و عمق جان سر تسلیم فرود آورده و با
زبان بی زبانی زمزمه کنان با تمام وجود اعلام دارند خداوندا ما هر چه داریم از تو
داریم و مطیع فرمان توئیم و چیزی جز تسلیم در مقابل خواست تو از خود ابراز نمی
کنیم.



[1]
-آل عمران ، 96 تا 97