جنگ و سرنوشت انقلاب اسلامي

جنگ و سرنوشت انقلاب اسلامي

اكنون كه جنگ ما با خصم بعثي به حساسترين مراحل خود رسيده است، جا دارد قدري
واقع بينانه و با دقّت، آن را بررسي كنيم تا ببينيم چه راهي براي خاتمه دادن
شرافتمندانه به آن- با در نظر گرفتن شرايط انقلاب اسلامي و شرارتهاي فزون از حد
دشمن- نزديكتر و صحيح­تر است.

بعثيهاي كافر با اسلام در ستيزند

واقعيّت­ها نه يكبار كه چندين بار به ما نشان داده است، رژيم صهونيستي عراق از
چنان اهداف پليدي برخوردار هست كه هرگز به فكر صلح مسالمت آميز! نيست و اگر روزي
فرياد صلح، صلح بركشد، براي اين است كه خود را در گرداب خطر مي­بيند و براي رهايي
از غرق شدن، چنين نعره­هاي منافقانه­اي را بلند مي­كند، تا پس از تجديد قوا، دگر
بار همچون اژدهايي زخمي به ما حمله ور شود. اين را در بمباران­هاي ظالمانه و
پليدانه بعثيان در مناطق مسكوني و استفاده از اسلحه شيميايي و… مشاهده كرده­ايم
و جاي ترديد نيست كه بعثيها به هيچ وجه حاضر به مصالحه نيستند و انگيزه­اي جز فريب
دادن ما ندارند؛ و مگر ممكن است رژيمي كه اساس و پايه­اش مبتني بر حذف اسلام و
محاربه با فرهنگ انسان ساز اسلامي در تمام ابعادش، مي­باشد و از روز نخست كه توسط
ميشيل عفلق مسيحي بنيان گذاري شد با پيماني كه عفلق ملحد با ائمه كفر بسته بود،
هدفي جز نابودي اسلام و وارونه جلوه دادن تمام ارزشهاي اسلامي نداشته و ندارد،
چنين رژيمي هرگز نمي­تواند ناظر يك حكومت اسلامي باشد، آن هم با رهبري مردي والا
كه مجسّمه تمام ارزشهاي اسلامي است و از ديرباز تصميم گرفته است كه با تمام قوا به
مبارزه­اي بي­پايان با باطل و پيشوايان باطل در تمام رنگها و قيافه­هايش برخيزد.

و از اين روي، از همان روزهاي اوّل پيروزي انقلاب، روي خوشي به ما نشان ندادند
و با ترفندهاي گوناگون از قبيل ايجاد تفرقه و اختلاف ميان مردم، برانگيختن اشرار
در مرزهاي كشور تحت عنوانهاي قومي و ناسيوناليستي، توزيع اسلحه و مواد منفجره ميان
افراد ضد انقلاب خلق و ايجاد توقّعهاي نابجا در بين افراد بي­تفاوت و دنيا پرست،
تلاش براي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي از راه كودتاهاي نظامي و هزاران روش ديگري كه
به اين هدف دنبال مي­شد، تنها به خاطر ستيز با اسلام و انقلاب اسلامي و در زير سايه
قدرتهاي شيطاني بزرگ، به جنگ با ما برخاستند و هنگامي كه ديدند انقلاب با اين تلاش­ها
و توطئه­ها از پا در نمي­آيد، دست به نبرد نظامي زدند و با اشغال چندين شهر و
روستاي مرزي، براي رسيدن به تهران و تصرّف آن باده­هاي خوش خيالي نوشيدند.

اينك بحث ما در اين مورد نيست كه چگونه تمام خواب­هاي شيرينشان مبدّل به
كابوسهاي وحشتناك شد و چگونه جنگ نابرابري كه يك طرف آن تمام جهان استكباري همراه
با مزدوران و هم پيمانانشان و طرفي ديگر آن تمام جهان استكباري همراه با مزدوران و
هم پيمانانشان و طرفي ديگر مردمي محروم، رنج كشيده و تازه از ظلم طاغوت رسته
بودند، از 6 روز به 7سال انجاميد و همه روزه براي آنان جز شكست و ذلت و خواري و
براي ملت ايران جز سربلندي و افتخار و سرافرازي نداشته است، ما در اين مقوله بحثي
نداريم كه مردم ما خود شاهد تمام ماجراها در طيّ جنگ تحميلي بوده و هستند و با
ايثارها و فداكاريهاي خويش، دشمنان را در سردرگمي فرو برده­اند و اكنون جهان به
اين رهبر و اين ملّت و اين انقلاب به ديد تعجب و حيرت نگاه مي­كند. ولي بحث سر اين
است كه جنگ پس از اين مدّت طولاني به چه مرحله­اي رسيده است و چگونه بايد پايان
پذيرد؟

استقامت و پايداري ملّت

بي­گمان آمريكا و ديگر قواي شيطاني، جنگ را به اين هدف افروختند كه شعله­هاي
انقلاب اسلامي به خاموشي گرايد و ايران يا به صورت مستعمره­اي ناتوان در دست آنان
باشد و يا اينكه با تجزيه و تقسيم كردن آن، قدرت انقلاب شكسته شود و انديشه انقلاب
از ذهن ديگر ملتهاي محروم بيرون رود و يا اينكه ايران به فرض مستقل بودن، بقدري
گرفتار باشد كه توان سر بلند كردن نداشته باشد و در نتيجه مسئله صدور انقلاب بكلي
ريشه كن گردد.

دشمنان با نقشه­هاي خود، ايران را از نظر اقتصادي تحت فشار شديد قرار دادند و
نه تنها در محاصره اقتصادي قرار دادند كه با زدن كشتي­ها  و بمباران مراكز اقتصادي مهم و كاهش قيمت نفت
به خيال خودشان ايران را فلج كردند ولي اوّلاً: دود اين آتش­ها به چشم خودشان
بيشتر از كشور ما رفت و تمام كشورهاي خليج از نظر اقتصادي فلج شدند و ثانياً: ملّت
ما كه تمام فشارها را تحمل كرده بود، اين بار نيز با استقامت و پايداري و افزايش
صادرات غير نفتي، بر اين ئوطئه جديد نيز پيروز شد ولي حاضر نشد تسليم دشمنان شود.
آنچه در تمام مراحل انقلاب، پيروزي و سرافرازي براي ملت ما آفريده است، همين
پايداري و استقامت است كه عزّت و افتخار آفرين مي­باشد. و بدون شك، هر گونه واپس
گرائي و انحراف و ميل به سوي كفّار و دشمنان اسلام، نتيجه­اي جز سقوط و شكست ندارد
هر چند از نظر مادّي به حدّ رفاه و بالاتر از آن برسيم.

روباه صلح جو!

دشمن كه ديد ايران همچو كوهي استوار در برابر محنت­ها و بلاهاي زودگذر ايستاده
و خم به ابرو نمي­آورد، براي ضربه زدن به انقلاب و يا رهايي از امواج خروشان آن،
به فكر ديگري افتاد.

مسخره است كه در آمريكا هر روز نغمه­اي بلند مي­شود، يكي مي­گويد: ريگان بدون
مشورت با سناي آمريکا دست به چنين مخاطره اي زده است! ديگري مي­گويد: كاخ سفيد
نياز به چند سياستمدار عاقل دارد! و ريگان براي دفاع از خود به تناقض گويي مي­افتد
و در آخر اعلام مي­كند: با مشورت همزمان به اين كار دست زده است! و هيچ يك از
مشاورين و اعضاي كاخ سفيد بركنار نمي­شود و چند روز بعد، دو چهره مهم كنار مي­روند
و… زيرا اينچنين تصميم خطرناكي بدون شك بايد با مشورت و تبادل افكار همراه باشد
ولي الآن كه قضيّه به عكس شده و بجاي اينكه كركس خون آشام به نتيجه مثبتي برسد،
همچنان گنجشكي خوار در قفس انقلاب اسلامي زنداني شده و اين بار گروگانگيري ايران
در كاخ سياه آمريكا شروع شده است، چاره­اي جز متهم كردن يكديگر و بجان يكديگر
افتادن ندارند تا شايد سياستمدار ديگري از روي نعش سرد ريگان به مقام رياست جمهوري
آمريكا برسد و روز از نو، روزي از نو!

كيك تطميع و كلت تهديد

جالب است كه «مك فارلين» در يك دست «كيك تطميع» و در دست ديگر «كلت تهديد»
گرفته بود و دزدانه با گذرنامه قلابي به ايران آمد و نمي­دانست كه ايران اسلامي،
هميشه در يكدست قرآن و در دستي ديگر شمشير دارد و هرگز قرآن را به كيكي نمي­فروشد.

ابالشهد المزعفريا ابن هند      نبيع
عليك اسلاماً و ديناً

فلا و الله كيف يكون هذا          و
مولانا اميرالمؤمنينا؟

و هرگز شمشير كه نشانه­اي از سلاح اميرالمؤمنين«ع» است و براي فرود آمدن بر
فرق مارقين و ناكثين و قاسطين بلند شده است، از دست نمي­افتد كه خدا فرمود:

«واعدّوالهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم».

ولي آن نابخردان كه به عظمت مادّي خود مغرورند، هرگز نمي­توانند باور كنند،
مردم محروم و رنج كشيده­اي كه اينقدر ظلم­ها و ستم­ها از شرق و غرب ديده و روزانه
بمبهاي آمريكا و شوروي و فرانسه و… بر سر آنان مي­ريزد، امروز دست رد بر سينه
قدرتمندترين رژيمهاي اهريمني بزند و براي هميشه دشمن را مأيوس و نااميد كند تا
آنجا كه مك فارلين بيچاره با لحني حيرت انگيز فرياد بزند:

«شما ديگركي هستيد؟! من اگر براي خريد چند دست لباس شخصي به مسكو رفته بودم،
حتماً روزي سه بار گورباچف به ديدارم مي­آمد!!»

نه سازش نه تسليم.

مك فارلين حق دارد تعجب كند، چون هنوز زود است كه اسلام و ايران را بشناسد.
اسلام به ما دستور مي­دهد كه با شما نامحرمان، سازش نكنيم و با ائمه كفر مبارزه
نمائيم. تازه اگر از ديد ديگري هم به شما بنگريم، ما را با شما ميانه­اي نيست. مگر
يادتان رفته است كه از اول پيروزي انقلاب پرچم مبارزه را عليه ما بلند كرديد؟ مگر
يادتان رفته است كه در قلب ايران لانه جاسوسي داشتيد و با تماس­هاي دزدانه­تان با
سران ضد انقلاب و خودفروختگان وطن، در پي از بين بردن انقلاب بوديد؟ آيا فراموش
كرده­ايد كه شاه و شاه دوستان را به ديار خود راه داديد تا هم از چنگال عدالت
اسلامي فرار كنند و هم با كمك شما ايران را دوباره به دامن پليدتان بيندازند! و
چقدر در اين زمينه سرمايه گذاري كرده­ايد؟ ولي اكنون كه اذعان كرديد انقلاب- به
فرموده امام- موجودي است شكست ناپذير و ايران امروز بعنوان يك قدرت بزرگ نه تنها
در منطقه كه در جهان درآمده است و امواج خروشان انقلاب چون سيلي بنيان كن مرتجعين
را در گردابهاي خطرناك انداخته و به لانه­هاي عنكبوتيان نيز در حال رسيدن است،
براي ساختن سدي جلوي اين سيل الهي، ملتمسانه به ديدار ما مي­آئيد! كه اگر اين
ملاقات به ثمر برسد و مسئولين محترم ما با شما روابط برقرار كنند شما به اين هدف
بزرگ نائل آئيد:

پرچم ننگ و ذلت بر سر ايران افكنده شود كه با دشمنان خون آشام خود ملاقات كرده
و اين همه ظلم­ها و ستم­ها را ناديده گرفته و از اين راه انقلاب مقدس اسلامي نيز
با لكه ننگ شما آلوده شود و قلب هزاران محروم برنجد و با به اسارت كشيدن مردم ما،
دشمنان را شاد و دوستان را غمزده كنيد. و از آن گذشته، انقلاب را از حركت بيندازيد
تا تمام دلبستگان  وعلاقمندان آن در لبنان،
فلسطين اشغالي، اردن، مراكش، مصر، تونس و… به سقوط كشيده شوند و فاتحه اسلام در
سراسر جهان خوانده شود!!! و از طرفي ديگر دفاع مظلومانه مردم ايران را كه با هفت
سال نبرد و مبارزه با خون آشامان بعثي، آنقدر شهيد و معلول بجاي گذاشته است به صلح
تحميلي بكشانيد.

و بحمدالله اينجا هم خداوند قدرت اسلام را به شما نشان داد و ثابت شد كه ما گر
چه از نظر ظاهري، خيلي از شما ضعيف­تر هستيم ولي از چنان قدرتي الهي برخورداريم كه
نه هراسي از سلاحهاي شما داريم و نه طمعي به شيرنيهايتان و ما تنها به خدا وابستگي
و بر او اتكال داريم. و امروز گر چه نياز به لوازم يدكي شما داريم ولي حاضريم به
چند برابر قيمت در بازار سياه بخريم اما هرگز دست تكدّي و نياز به سوي شما دراز
نكنيم. و اين است معناي آن پيروزي بزرگي كه امام فرمود: «از تمام پيروزيها بزرگ­تر
است»، همچنانكه بستن لانه جاسوسي از پيروزي انقلاب بزرگتر بود. و اينجا است كه
دروازه جهنم بر آمريكا پرستان گشوده شده است و بايد با همّت و قدرت، مزدوران
آمريكا و ديگر شياطين را در جهنم انداخت تا دنيا از شر آنان رها شود.

وضعيّت حساس جنگ

بنابراين، اكنون وضعيت جنگ خطرناكترين و حسّاسترين مراحل خود را مي­گذراند، از
طرفي دشمن با اين برخورد قاطع ايران دچار وحشت شده و به حالت هيستري درآمده است و
لذا اين بار حالت تهاجم انتفاعي به خود گرفته است و دليل آن را مي توان در همين
بمبارانهاي بي­هدف اين روزهاي رژيم صهيونيستي عراق به مناطق مسكوني اهواز و ديگر
شهرهاي غرب و جنوب ديد. اما آنچه مسلم است اگر الآن- تا دير نشده است- سپاهيان
محمد صل الله عليه و آله، از تمام جبهه­ها بر دشمن بعثي يورش آورند و ضربه­هاي
آخرين را بر پيكر ناتوانش بكوبند و شرّ اين مزدور خبيث را به خودش برگردانند، نه
مجالي براي غلط كردن آمريكا مي­ماند و نه ديگران. و اين بار قدرت مادي و معنوي ما
براي دشمنان، ظاهر و آشكار مي­گردد و بناچار در برابر آن خضوع مي­كنند.

پس هر چه پيروزي هست،‌ بستگي به الطاف خداوندي و حركت رزمندگان عزيز اسلام در
جبهه­ها دارد. و در جبهه است كه قدرت اسلام تبلور مي­يابد و عظمت انقلاب اسلامي
آشكار مي­گردد.

آنجا است كه روابط بين المللي، به نفع حكومت اسلامي- تغيير مي­يابد.

آنجا است كه نشانه­هاي سربلندي و عظمت و عزّت مؤمنان هويدا مي­گردد كه «ان
العزّة لله و لرسوله و للمؤمنينن».

آنجا است كه تمام اهداف و آرمانهاي قاسطين، مارقين و ناكثين دوران لگدمال مي­شود.

آنجا است كه سياست خارجي ايران بر اساس رحمت برمؤمنين و شدت بر كفار و منافقين
تدوين مي­شود.

آنجا است كه – به خواست خداوند- پيروزي اسلام بر كفر و حق بر باطل و انقلاب بر
ضد انقلاب و امام بر اهريمن مسجّل مي­شود.

و آنجا است كه قلب هر خداجوئي مي­تپد، چشم هر محرومي مي­نگرد، مناجات هر مظلوم
در بندي شنيده مي­شود، فرياد «وااسلاماه» هر مبارز مسلماني به گوش مي­رسد و اميد
هر نااميدي ميسّر مي­گردد ان شاءالله.

پس اي مسئولين دلسوز جمهوري اسلامي شما كه در دست رد زدن به سينه بزرگ اهريمن
زمان، به پيروزي بزرگي نائل آمديد، آخرين رشته طمع او را درهم بگسليد و با تمام
قوا بر دشمن بتازيد و مطمئن باشيد پيروزي بزرگتر، نزديك است.

«يا ايها الذين آمنوا ان تنصروا الله ينصركم و يثبّت اقدامكم و الذين كفروا
فتعساً لهم و اضلَّ اعمالهم» – اي مؤمنان! اگر (دين) خدا را نصرت و ياري دهيد،
خداوند ياريتان كند و گامهايتان را استوار گرداند و آنان كه كافرند، مرگ بر آنها
باد و اعمالشان نابود شود.

و اي سپاهيان محمّد صل الله عليه و آله وسلّم! دل به ياد خدا قوي داريد و از
اين دست و پا زدن­هاي مأيوسانه دشمن نهراسيد و با گامهايي مطمئن و استوار به پيش
بتازيد و با نابود كردن آخرين سپاهيان دشمن و درهم كوبيدن سنگرهاي لرزان آنان،
انقلاب اسلامي را از خطرات بيمه نمائيد چرا كه امروز، سرنوشت اسلام و سرنوشت
انقلاب در جبهه­هاي جنگ رقم زده خواهد شد.