نخستین کسی که اسلام آورد

نخستين كسي كه اسلام آورد

حجة الاسلام و المسلمين رسولي محلاتي

بخش دوم

قسمت پانزدهم

نخستين فردي كه به رسول خدا(ص) ايمان آورد و مسلمان شد

از نظر روايات و تواريخ مسلم است كه نخستين فردي كه از جنس زنان به رسول
خدا(ص) ايمان آورده و مسلمان شد، همسر مكرمه­اش خديجه سلام الله عليها بود و بلكه
بر طبق ادّعاي بسياري از سيره نويسان و مورخان: نسختين انساني كه به آنحضرت ايمان
آورده و مسلمان شد خديجه بود. و اين عبارت از ابن اثير جزري است كه در كتاب خود
«اسد الغابة» گويد:

«خديجه بنت خويلد بن اسد بن عبدالعزي بن قصي القرشية الاسدية امّ المؤمنين زوج
النبي(ص) اوّل امرأة تزوّجها و اول خلق الله اسلم باجماع المسملين، لم يتقدمها رجل
ولا امرأة…»[1]

–        
يعني خديجه دختر خويلد… همسر رسول خدا(ص) نخستين زني بود كه رسول خدا(ص) با
او ازدواج كرد و نخستين خلق خدا بود -به اجماع مسلمانان- كه اسلام را اختيار كرد و
هيچ مرد و زني از او پيشي نگرفت.

–        
و اين هم عبارت يكي از قديمي­ترين سيره­ها يعني سيرۀ ابن اسحاق است كه مي­گويد:

«و كان اوّل من
اتّبع رسول خدا(ص) خديجه بنت خويلد زوجته…»[2]

–        
و نخستين كسي كه از رسول خدا(ص) پيروي كرد خديجه دختر خويلد همسر آنحضرت بود.
و نظير اين دو عبارت از كتابهاي ديگر نقل شده. و از دانشمندان شيعه نيز مرحوم علي
بن عيسي اربلي همين عقيده را دارد، پس از روايتي كه از ابن عباس نقل كرده كه گفته
است:

«… انّ اوّل من صلّي مع رسول الله(ص) بعد خديجه، عليه السلام).

چنين گويد:

«و قد تقدّم ذكر اسلامها رضي الله عنها، و انّها سبقت الناس كافّة…»[3]

و از آنچه ذكر شد چنين استفاده مي­شود كه خديجه عليها السلام نخستين انساني
بوده كه به رسول خدا(ص) ايمان آورده است، چه از جنس زنان و چه از جنس مردان. ولي
در تاريخ يعقوبي آمده است كه گويد:

«… و كان اول من اسلم خديجة بنت خويلد من النساء، و علي بن ابيطالب من الرجل
ثمّ زيد بن حارثه، ثُمّ ابوذر…»[4]

–        
خديجه نخستين كسي بود از جنس زنان كه مسلمان شد علي بن ابيطالب نيز نخستين كسي
بود از جنس مردان كه اسلام اختيار كرد و سپس زيدبن حارثه و پس از او ابوذر…

در اين نقل از آن جهت كه مورد بحث ما است سخني به ميان نيامده و ساكت است. و
در نقل علي بن ابراهيم- از محدثين شيعه- آمده است كه در تفسير آيۀ مباركۀ:

«فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشركين»[5]

چنين گويد:

«انّها نزلت بمكة بعد ان نُبِيَ رسول خدا(ص) بثلاث سنين، و ذلك انب النبوّه نزلت
علي رسول خدا(ص) يوم الاثنين، واسلم عليّ عليه السلام يوم الثلثاء، ثُمّ اسلمت
خديجه بنت خويلد زوجة النبي(ص)…»[6]

–        
اين آيه در مكه نازل شد پس از گذشت سه سال از نبوت رسول خدا(ص) و ماجرا از اين
قرار بود كه مقام نبوت روز دوشنبه بر رسول خد(ص) نازل شد و علي عليه السلام روز سه
شنبه مسلمان شد و پس از او خديجه دختر خويلد همسر رسول خدا(ص) مسلمان شد…

و در نقل كتاب «طُرّف» سيد بن طاووس كه از كتاب وصية عيسي بن مستفاد از حضرت
موسي بن جعفر از پدرش امام صادق عليهما السلام روايت كرده اينگونه است كه رسول
خدا(ص) آن دو را با يكديگر به اسلام دعوت فرمود و آن دو با همديگر يكباره ايمان
آورده اسلام را پذيرفتند…[7] و
اقوال و روايات ديگري هم در اين باره در كتابهاي شيعه و اهل سنت آمده كه در آنها
دربارۀ علي عليه السلام تعبيراتي امثال اينكه آنحضرت «اوّل الناس السلاماً» يا
«اوّل الامّة اسلاماً» و يا «اول من امن» بوده ذكر شده كه از آنها استفاده مي­شود
علي عليه السلام نخستين مسلمان بوده.[8]

و ما فعلاً در اين باره بحث زيادي نداريم و به همين مقدار در اينمورد اكتفا مي­كنيم.

البته تذكر اين مطلب هم لازم است كه خديجه همانگونه كه در بحث ازدواج رسول
خدا(ص) گفته شدك كمال ايثار و مهرباني را نسبت به همسر بزرگوار خود حضرت محمد(ص)
داشت و رسول خدا(ص) نيز تا پايان عمر پيوسته از مهر و محبت و ايثار خديجه ياد مي­كرد،
و خود همين سبقت ايمان او به رسول خدا(ص) دليل ديگري بر اعتقاد و ايمان قلبي او به
صداقت و عظمت همسر گرامي خود، و در نتيجه دليلي بر ايثار و عشق او در راه وصول به
اهداف عاليه آنحضرت است. و در روايات هم آمده است كه ايمان خديجه براي رسول خدا(ص)
موجب تقويت قلب و رفع غم و اندوه آنحضرت است. و در روايات هم آمده است كه ايمان
خديجه براي رسول خدا(ص) موجب تقويت قلب و رفع غم و اندوه آنحضرت بود، كه هر گاه از
تكذيب مشركان و تمسخر و استهزاء دشمنان دلگير و 
افسرده خاطر گشته و بخانه مي­آمد، خديجه سلام الله عليها با سخنان دل نشين
و دلداري دادن به آنحضرت موجبات رفع افسردگي و دلگرمي آن بزرگوار را فراهم مي­نمود
و عبارت ذيل متن حديث ابن اسحاق است كه در سيرۀ خود روايت كرده است.

«كانت خديجه اول من آمن الله و رسول و صدق بماجاء به، فخفّف الله بذلك عن رسول
خدا(ص) لايسمع شيئاً يكرهه من ردّ عليه و تكذيب له فيحزنه ذلك الاّ فرج الله عنه
بها اذا رجع اليها، تثبته و تخفف عنه و تصدقه و تهون عليه امر الناس»[9]

و اما در مورد علي عليه السلام

و اما درباره ديگران غير از حضرت خديجه عليها السلام براي ما جاي ترديد نيست
كه طبق نقلهاي صحيح و معتبر و سندهاي دست نخورده و دست اول تاريخي و حديثي- كه
برخي از آنها را شنيديد- و به گواهي بيشتر اصحاب رسول خدا(ص)- و از آن جمله سخنان
خود اميرالمؤمنين عليه السلام- و بر طبق جريان طبيعي و معمولي اين ماجرا،‌ نخستين
كسي كه به رسول خدا(ص) ايمان آورد و دعوت آنحضرت را پذيرفت، علي عليه السلام بود.
و بنظر ما مسئله چنان روشن است كه نيازي به بحث زياد و استدلال به روايات و تواريخ
بسيار نداريم، و براي كسي كه بخواهد در اين باره تحقيق و تتبع كند هر چه بيشتر به
منابع تاريخي و روايات مراجعه مي­كند يك شبهه براي او تقويت مي­شود و آن شبهه
اينكه روايات و اقوالي كه در اين باره نقل اختلاف كرده و يا ديگراني همانند ابوبكر
را در پذيرش اسلام مقدم بر علي عليه السلام دانسته­اند گذشته از اينكه تمامي آنها
با رواياتي از همان راويان متناقض و متعارض است و از نظر فنّ حديث شناسي از درجۀ
اعتبار ساقط مي­شود، از كانالهاي ناسالم بدست ما رسيده و يا راويان حرفه­اي و خود
فروخته و مزدور نقل كرده و يا غرض ورزيهاي سياسي و غير سياسي در آنها دخالت داشته
است وگرنه در روايات و نقلهاي معتبر و سالم- اعم از شيعه و اهل سنت- در اين باره
كه علي عليه السلام نخستين مسلمان و مؤمن به رسول خدا(ص) بوده بحثي نبوده و دوست و
دشمن بدان اعتراف داشته­اند.

امّا روايات

و روايات در اين باره تنها بيش از يكصد حديث از طريق اهل سنت روايت شده كه
مرحوم علامۀ اميني «قدس سره» آنها را در كتاب شريف «الغدير» (ج 3 و ج 2) به
طريقهاي مختلف از رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين عليه السلام و ساير صحابۀ رسول
خدا(ص) نقل كرده و ما نيز براي تيمّن و تبرك چند حديث را انتخاب كرده ذيلاً براي
شما نقل مي­كنيم:

1- طبراني و هيثمي و بيهقي و حافظ گنجي و ديگران به سندهاي خود از سلمان و
ابوذر و حذيفه از رسول خدا(ص) روايت كرده­اند كه دربارۀ علي عليه السلام فرمود:

«… ان هذا اول من آمن بي و هو اول من يصافحني يوم القيامة، و هو الصديق
الاكبر و هذا فاروق هذا الاّمة، يفرّق بين الحق و الباطل، و هذا يعسوب المؤمنين»[10]

–        
براستي كه اين مرد نخستين كسي است كه به من ايمان آورده و او نخستين كسي است
كه در روز قيامت با منه مصافحه كند (و دست به دست من دهد)  واو است صدّيق اكبر و او است فاروق اين امت كه
ميان حق و باطل و جدا سازد و او است بزرگ و سرور مؤمنان.

2- حاكم در مستدرك و خطيب بغدادي در تاريخ خود و ابن ابي الحديد در شرح نهج
البلاغه و ديگران با مختصر اختلافي از رسول خدا(ص) روايت كرده­اند كه فرمود:

«اول الناس وروداً علي الحوض اوّلهم اسلاماً، علي بن ابيطالب».[11]

–        
نخستين كسي كه در كنار حوض بر من درآيد نخستين آنها است در پذيرش اسلام و او
علي بن ابيطالب است.

1-     ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه از جماعتي از صحابۀ رسول
خدا(ص) مانند ابن عباس و جابر و اسماءِ بنت عميس و ام ايمن و ديگران نقل كرده كه
رسول خدا(ص) در داستان ازدواج علي و فاطمه عليهما السلام به دخترش فاطمه فرمود:

«زَوَّجتُكِ اقدم الامّة اسلاماً».[12]

–        
تو را به همسري كسي درآوردم كه از همۀ امت در اسلام مقدم است.

2-     نسائي و ابن ماجة و طبري- در تاريخ خود- و ابي داود و خطيب
بغدادي و هيثمي و ديگران به سندهاي خود از اميرالمؤمنين عليه السلام روايات زير را
نقل كرده­اند كه فرمود:

«انا اول رجل اسلم مع رسول خدا(ص)»[13]

و در نقل ديگري اينگونه است كه فرمود:

«أنا اول من اسلم مع النبي(ص)».[14]

و يا فرمود:

«انا اول من صلّي مع رسول الله».[15]

3-     و در بيش از دوازده كتاب از كتابهاي معروف و معتبر اهل سنت،
مانند جامع ترمذي و معجم طبراني و مستدرك حاكم و استيعاب ابن عبدالبرّ و فرائد
السمطين حموي و ديگران به سندهاي خود از انس بن مالك روايت كرده­اند كه گفته است:

«بُعث النبي(ص) يوم الاثنين و صلّي عليُّ عليه السلام يوم الثلثاء».[16]

–        
رسول خدا(ص) روز دوشنبه مبعوث به رسالت گرديد و علي عليه السلام روز سه شنبه
نماز گزارد.

4-     و در بيش از هفت كتاب از كتابهاي معتبر ايشان مانند مستدرك
حاكم و كامل ابن اثير و مجمع الزوائد هيثمي و استيعاب و غيره به سندهاي خود از
زيدبن ارقم روايت كرده­اند كه گفته استك

«اوّل من آمن بالله بعد رسول خدا(ص) علي بن ابيطالب».

و يا به اين تعبير كه گويد:

«اول من صلي مع رسول خدا(ص) عليّ».[17]

نگارنده گويد: به همين مضمون بيش از يكصد روايت ديگر در روايات و كتابهاي
معتبر اهل سنت از اصحاب رسول خدا(ص) مانند عبدالله بن عباس و ابوسعيد حدري و سلمان
فارسي، و مقداد بن عمرو كندي و ابورافع و جابر بن عبدالله انصاري حُذيفه بن يمان و
عمر بن خطاب و عبدالله بن مسعود و هاشم بن عقبة مرقال و عدي بن حاتم و ديگران نقل
شده كه ما بخاطر رعايت اختصار به همين مقدار اكتفا مي­كنيم و شما را به همان كتاب
«الغدير» كه متن آنها را با مصادر و مراجع ذكر كرده ارجاع مي­دهيم.

5-     و در كتابهاي دانشمندان و محدثين بزرگوار شيعه نيز بيش از
اين حديث نقل شده كه مرحوم علامۀ مجلسي(ره) بيشتر آن احاديث را در كتاب
بحارالانوار خود نقل كرده[18] كه
از آنجمله است حديث ذيل كه ابن شهر آشوب در كتاب مناقب و فتال در روضة الواعظين و
شيخ صدوق(ره) و ديگران نقل كرده­اند كه امام صادق عليه السلام فرمود:

«اول جماعة كانت ان رسول خدا(ص) كان يصلّي و اميرالمؤمنين عليه السلام معه،
اذمرّ ابوطالب به و  جعفر معه، فقال: يا
بنيّ صل جناح ابن عمكّ، فلما احسّ به رسول خدا(ص) تقدمهما و انصرف ابوطالب مسروراً
و هو يقول:

ان عليَّاً و جعفراً ثقتي    عند ملمّ
الزمان و الكرب

والله لااخذل النبي ولا     بخذله من
بنيّ ذو حسب

اجعلهما عرضة العدي و اذا      اترك
ميتاً انمي الي حسبي

لاتخذ لا و انصرا ابن عمكما      اخي
لامي من بينهم و ابي[19]

–        
نخستين (نماز) جماعتي كه برپا شد آن بود كه رسول خدا(ص) نماز مي­خواند
واميرالمؤمنين عليه السلام با او بود كه در اين هنگام ابوطالب در حالي كه جعفر-
فرزندش- همراه او بود بر آنها عبور كردند، ابوطالب كه چنان ديد به جعفر گفت: بازوي
عموزاده­ات را پيوند كن (و تو هم بازوي ديگر او باش، همانگونه كه برادرت يك بازوي
او است) و چون رسول خدا(ص) ماجرا را احساس كرد جلوي آندو قرار گرفت و ابوطالب نيز
با خوشحالي و سرور از نزد آنها بازگشت و اشعار فوق را مي­خواند.

6-     در كتاب امالي ابن شيخ (ره) بسند خود از امام صادق عليه
السلام از پدران خود روايت كرده كه فرمود:

«ان عليّاً اول من اسلم».[20]

–        
براستي كه عليه عليه السلام نخستين كسي است كه اسلام را اختيار كرد.

7-     در چند حديث از طريق روايات شيعه و اهل سنت نيز از ابن عباس
روايت كرده­اند كه در تفسير آيۀ شريفۀ «والسابقون السابقون، اولئك المقربون»[21]

–        
سبقت گيرندۀ اين امت علي بن ابيطالب عليه السلام بوده.

8-     عياشي در تفسير خود بسندش از امام باقر عليه السلام روايت
كرده كه فرمود:

«انَّ امّتي عرض عليّ في الميثاق، فكان اول من آمن بي عليّ و هو اول من صدقني
حين بعثت و هو الصديق الاكبر و الفاروق يفرّق بين الحق و الباطل».[22]

–        
براستي كه امتم را در عالم ميثاق (آنجا كه پيمان مي­گرفتند) بر من عرضه داشتند
و نخستين كسي كه به من ايمان آورد علي بود و هم او بود نخستين كسي كه مرا هنگامي
كه مبعوث شدم تصديق كرد، و او است «صديق اكبر»- (راستگوي بزرگ)- و او است «فاروق»
كه ميان حق و باطل را جدا كند.

و اين بود ده حديث كه ما براي شما از ميان بيش از صد و پنجاه حديث انتخاب
كرديم و بيشتر آنها را نيز اهل سنت روايت كرده بودند چنانچه خوانديد.

 



[1]
. اسذ الغابة، ج 5، ص 434.