درس هائی از نهج
البلاغه
دنيا پلی به سوی آخرت
آيت الله العظمی منتظری
خطبه 230
آخرين قسمت
موضوع بحث ، بررسی
خطبه 230 نهج البلاغه با ترجمه فيض الاسلام يا خطبه 188 با شرح محمد عبده می باشد
كه پيرامون سفارش های امير المؤمنين عليه
السلام می باشد .
در قسمت گذشته بحث
راجع به اهل دنيا بود كه پس از مرگ در همان گوری كه از آن می رميدند جای می گيرند
و دستشان از دنيا كوتاه می شود و برای آخرت خود توشه ای ندارند لذا پشيمان و
بيچاره اند . و اكنون به آخرين قسمت از اين خطبه پند آميز می پردازيم :
« لا عن قبيح يستطيعون
انتقالا ولا في حسن يستطيعون ازديادا »
نه از كارهای زشتی كه
در دنيا مرتكب شده اند می توانند بازگردند و نه كارهای خيری را می توانند برای
خود بيفزايند .
حسرت و پشيمانی اهل
دنيا
هنگامی كه اهل دنيا
می ميرند و به عالم برزخ منتقل می شوند ، در آنجا افسوس و حسرت می خورند كه چرا با
آن همه قدرت و ثروتی كه در دنيا داشتند ، خدمتی نكردند و كار نيكی نداشتند ولی
اين حسرت ها و پشيمانی ها هيچ سودی برای آنها ندارد چرا كه در آن جا نمی توانند
از كارهای زشتی كه در دنيا مرتكب شده اند و از آن همه كارشكنی ها و بدگوئی ها و
خرابكاری ها بازگردند يا رهائی يابند و همچنين در كارهای خير هم قدرت ندارند بر
كارهای خود بيفزايند . آری ! آنهائی كه در دنيا آن همه عبادت خدا كردند ،در راه
خدا انفاق نمودند ، به مردم خدمت كردند و كارهای خوب و شايسته انجام دادند ، در
عالم برزخ نتيجه شيرينيش را خواهند ديد و از آن اعمال صالحه بهره خواهند برد ولی
آنهائی كه با داشتن قدرت و مكنت و پول فراوان نه تنها خدمتی به اسلام و مسلمين نمی
كنند بلكه از هر كار خيری در دنيا گريزان هستند و فقط در پی استفاده های شخصی و
بهره بردن از لذت های مادّی دنيوی هستند ،بايد در عالم برزخ پشيمان و بيچاره شوند
گرچه اين پشيمانی هيچ بهره ای برای آنان نخواهد داشت ، چرا كه آنجا ديگر جای كار
نيست بلكه جای حسابرسی است .
حضرت امير عليه
السلام در خطبه 42 می فرمايد : « و انّ اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل »
ـ و همانا امروز روز عمل و كار است و باز خواستی در كار نيست ولی فردا ( روز قيامت
) روز حساب و بازخواست است و وقت كار نيست .
در آنجا است كه وقتی انسان گرفتاری و بيچارگی خود را می
بيند ، می گويد : « … ربّ ارجعون لعلّی أعمل صالحا فيما تركت » ـ پروردگارا !
مرا به دنيا باز گردانيد شايد گذشته را تدارك كنم و كار خير انجام دهم . ولی پاسخ
داده می شود : « كلا انّها كلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الی يوم يبعثون » ـ
هرگز ! اين سخنی است كه او می گويد ( و بر زبان می راند ولی اگر به دنيا بازگردد ،
فرقی نخواهد كرد ) و پشت سرشان برزخی است تا روزی كه برانگيخته شوند.
در اين آيه كلمه «
ارجعون ـ را به صيغه جمع آورده كه در حقيقت خطاب به خداوند و جنود خداوند (
فرشتگان ) باشد و در كلمه ( فيما تركت ) ممكن است اين معنی منظور باشد كه در آن
مالی كه اندوخته ام و با خود نياورده ام مثلا خيراتی كنم و در راه خدا انفاق نمايم
وو..
« أنسوا بالدّنيا
فغرّتهم و وثقوا بها فصر عتهم »
به دنيا انس گرفتند و
دنيا هم آنها را مغرور ساخت و به آن اطمينان كردند و دنيا آنان را ساقط كرد.
نتيجه انس به دنيا و
اطمينان به آن
اهل دنيا وقتی به لذت
های مادّی ومنحط و زودگذر دنيا رسيدند ، خيال كردند كه دنيا هميشه به كام آنان است
لذا به آن دلبستگی پيدا كردند و انس گرفتند و اين زر و زيور آنها را گول زد و
مغرورشان ساخت و به دنيا دلگرم شدند واطمينان پيدا كردند به خيال اينكه تا ابد در
دنيا خواهند ماند و از لذائذ دنيا بهره ور خواهند شد ولی يكباره دنيا ساقطشان كرد
و برزمينشان زد و به قبر سرازيرشان نمود.
« فسابقوا رحمكم الله
الی منازلكم التی أمرتم أن تعمروها و التی رغّبتم فيما ودعيتم اليها»
پس سبقت بگيريد ـ
خدای رحمتتان كند ـ به سوی منازل خود كه به ساختن آن مأمور گشته ايد و به آن تشويق و ترغيب شده ايد و به سوی آن فرا خوانده شده و
دعوت شده ايد.
آباد سازی منزل آخرت
در اينجا است كه حضرت
پس از اشاره به وضع بد و بيچارگی اهل دنيا پس از مرگ ، ما را وادار به جبران گذشته
می فرمايد .
حال آنكه هنوز زنده
ايد و اجل شما نرسيده است و علم داريد كه آن جهان ، عالم حسرت و ندامت است ، تا
آن روز نرسيده از هم اكنون به فكر خود باشيد . ای انسانی كه همه روزه می بينی گرگ
اجل يكايك از اين گلّه می برد و مرگ در خانه پير و جوان لنگر می اندازد ، بيا پيشی و سبقت بگير برای ساختن و آباد
كردن خانه̾ واقعی و جاودانگی خود در آخرت . تو كه اهل اين دنيای فانی و زودگذر
نيستی بلكه برای جهانی ديگر كه آن جهان جاودانه و هميشگی است ، آفريده شده ای ، پس
دور از عقل و منطق سليم است كه در اين دنيا اينقدر خانه̾ چند روزه̾ خود را محكم و
استوار بنا نمائی و به فكر ساختن و پرداختن به خانه̾ حقيقی و هميشگی خود نباشی .
خدای رحمتتان كند ،
سبقت بگيريد از همديگر برای بهتر ساختن خانه های آخرت . مدرسه بسازيد تا در آنها
طلب علم كنند و برای شما دعا نمايند . درمانگاه بسازيد تا به نفع جامعه باشد و باقيات
الصالحاتی برای شما بماند.
البته آباد كردن منزل
آخرت به اين نيست كه قبر خود را جلوتر بسازيم و آن را رونق بخشيم ! اين فكر غلط و
خيال باطلی است . در آن دورانی كه من در مسجد سليمان تبعيد شده بودم ، يك نفر می
گفت : پدرم يك ميليون تومان خرج ساختن مقبره اش كرده است ! ! اين بيچاره خيال كرده
است ساختن منزل آخرت به اين است كه قبر خود را با سيمان و بتون آرمه و مصالح
ساختمانی مدرن بسازد . خير ، اين چنين نيست . او می توانست با اين يك ميليون تومان
ـ آن هم در آن زمان ـ چند خانواده̾ بی خانمان را مسكن دهد يا چند دختر و پسر فقير
را با ازدواج پيوند دهد نه اينكه كاخی بسازد كه برای او هيچ ارزش و فايده ای ندارد
، خصوصا پس از مرگ كه لحظه ای از آن بهره مند نخواهد شد.
تعمير خانه آخرت به
اين است كه درمانگاه بسازيد ، كتاب های خوب و مفيد چاپ كنيد ، راه ناهموار را برای
مردم هموار نمائيد ، بيماری های درمانده را معالجه كنيد وو … و به اين عمران و
آبادی ماموريت يافته ايم و خداوند ما را ترغيب و تشويق نموده است و به آن منزل ها
دعوت شده ايم ، پس بايد تا پيش از اينكه نيرو و توان خود را از دست بدهيم در اين
كارهای خير شركت نمائيم و به فكر بيچارگان و مستمندان باشيم و در همين دنيا ، منزل
های مسكونی آخرتمان را به بهترين وجه بسازيم ان شاء الله .
« واستعينوا نعم الله
عليكم بالصبر علی طاعته والمجانبة لمعصيته »
و با صبر و شكيبائی
بر طاعت خداوند و چشم پوشی و خود داری از نافرمانی او ، نعمت های خدا را بر خودتان
كامل نمائيد .
با اطاعت خدا نعمت ها
را كامل كنيد
تمامييّت نعمت بر اين
است كه همين نعمت ها كه در دنيا از آنها برخورداريم ، به نحو اتم و اكمل آن در
آخرت نيز نصيبمان شود و همچنان كه در اين
دنيا با چشم و گوش و زبان و ساير اعضاء و جوارح بدن از لذت های گوناگون دنيوی بهره
مند میشويم ، در آخرت نيز از آنها لذت ببريم ، آن هم با نعمت های هميشگی بهشت نه
زود گذر دنيا . و راه تمام شدن نعمت و به تكامل رسيدن آن ، اين است كه فرمان ها و
دستور های الهی را اطاعت كنيم و از معصيت و نافرمانی حق اجتناب ورزيم .
يكی از نعمت ها اين
است كه انسانيّت خود را از دست ندهيم و در آخرت نيز به صورت انسان محشور شويم .
برخی متأسفانه به صورت بوزينه يا مار و يا عقرب و ديگر گزندگان محشور می شوند .
اگر انسان در دنيا اطاعت خدا كرد و با صبر و شكيبائی بر مشكلات فائق آمد و واجبات
الهی را با استقامت انجام داد و در تمام مراحل زندگی خدا را مدّ نظر قرار داد و از
تمام گناهان و محرمات چشم پوشی كرد و از آنچه خدا را به خشم می آورد دوری جست ،
آنجا است كه خداوند نعمت ها را بر او تمام خواهد كرد و در بهشت برين نيز از آن
نعمت های بی پايان الهی برخوردار خواهد بود .
« فإن غدا من اليوم
قريب »
چرا كه فردا به امروز
نزديك است .
فردا نزديك است
فردائی كه روز مرگ و
بازخواست است به امروز دنيا بسيار نزديك است . چه بسا با يك چشم به هم زدن ورق
زندگی تو ـ ای انسان ـ بر چيده شود و به سوی عالم برزخ راه يابی ، پس بايد هر لحظه
منتظر فرا رسيدن اجل خود باشی چرا كه زندگی مانند شب و روزی بيش نيست و بايد با
توشه̾ پر به جهان آخرت كه منزلگاه واقعی تو است مسافرت كنی .
يا من بدنياه
اشتغل قد غرّه طول الامل
الموت يأتی بغتة والقبر صندوق العمل
ای كسی كه مشغول دنيا
شده ای و زرق و برق دنيا تو را به خود سرگرم كرده است ، و به درازای آرزو مغرور
گشته ای ، هان به فكر خود باش كه مرگ يكباره فرا رسد و قبر تو جای باز رسی و بررسی
كارهايت می باشد .
« ما اسرع السّاعات
في اليوم و اسرع الايام في الشهر و اسرع الشهور في السنة و اسرع السنين في العمر »
چه ساعت ها شتابان در
روز می گذرند و چه روزها شتابان در ماه می گذرند و چه ماه ها با سرعت در سال می
گذرند و چه سال ها با شتاب در عمر انسان میگذرند .
آری ! چقدر به سرعت
ساعت ها می گذرند و ماه ها به سر می آيند و سال ها و ماه را تمام می كنند و سال
های زندگانی می گذرد و هر لحظه كه از عمر ما می گذرد قدمی به مرگ نزديكتر می شويم
.
بنابراين آينده خيلی
نزديك است و من و شما به فكر عاقبت امر و زندگی جاودانه باشيم و اين دنيای زودگذر
را به آخرت هميشگی نفروشيم .