جنگ ، و جنگ تبليغاتی

جنگ ، و جنگ
تبليغاتی

بسم الله الرحمن
الرحيم

پيروزی های رزمندگان
اسلام در عمليات اخير به خصوص در كربلای پنج و حساسيت فوق العاده̾ منطقه̾ عملياتی
، دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را سخت به وحشت انداخته كه با شتاب زدگی دست به
حركت های انفعالی و عكس العمل های ناشيانه می زنند كه از جمله آنها جنگ تبليغاتی
است .

و در اين زمينه تنها
راديو های بيگانه نيست كه متعهد حمايت از دشمن متجاوز است بلكه دشمنان داخلی و
منافقان و سست عنصران و غرب زدگان و راحت طلبان و حسودان و نادانان هر كدام به سهم
خود در جهت خدشه دار ساختن جنگ و حقانيت آن فعاليت چشم

گيری دارند .

به همين دليل وظيفه̾
نويسندگان و سخن گويان در پاسخ گویی از شبهه های القا شده از سوی مخالفان بسيار
سنگين است . و همچنين وظيفه̾ مردم و نيروهای اطلاعاتی و انتظاماتی در مقابله با
شايعه پراكنان و مرجفان و اراجيف سازان نيز سنگين و مهم است .

گاهی ديده می‌شود كه
بعضی از كوردلان كه همچون خفاش با همه نزديكی ، نور آفتاب را به دليل حسادت و رشك
نمی توانند ديد حتی در جلسات خصوصی مربوط به شهدا و تجليل از آنان با اظهار تأسف ،
در حقانيت راه آنان تشكيك می‌نمايند و به جای‌ تسليت نمك بر زخم دل پدران و مادران
داغ ديده می‌پاشند.

تكرار تاريخ

تاريخ تكرار می‌ شود
. اينها پيروان همان نابخردانی هستند كه در دوران خلافت ظاهری امير المؤمنين عليه
السلام با القاء شبهه ، حقانيت جنگ های‌ آن حضرت را با پيمان شكنان و ياغيان و
متجاوزانی چون معاويه مورد تشكيك قرار می دادند كه اينها مسلمانند! و اين جنگ
برادر كشی است ! و چون معاويه احساس شكست كرد و از عمرو عاص چاره خواست و او با
بلند كردن قرآن بر سر نيزه ها مطالبه صلح و داوری نمود ، همين منحرفان سعی در
تحميل صلح بر اميرالمؤمنين عليه السلام نمودند و سرانجام در اثر جهالت و نادانی‌
آنها ، آن حضرت با همه̾ مخالفت ناچار شد دست از جنگ بردارد و بالاخره آن ياغی
متجاوز به هدف شوم خود رسيد . اينان نيز همان روش را در پيش گرفته اند ولی
خوشبختانه امام امت دارای چنان اصحاب و يارانی است كه لحظه ای در انجام فرمان ها و
دستورات آن حضرت درنگ روا نمی‌دارند و هر چه آتش جنگ فروزان تر و تبليغات دشمن
گسترده تر می‌شود اين جوانمردان مصمم تر و در راه خود قاطع تر می شوند . و
الحمدلله رب العالمين .

بايد با صدام بجنگيم

نكته ای كه در اين
زمينه بايد تذكر دهيم اين است كه ما گرچه هميشه درباره اين گونه شبهه ها پاسخ می‌
گوييم كه اين جنگ بر ما تحميل شده و ما خواهان آن نبوديم ولی واقعيت اين است كه
دشمن زمينه بهتری برای موفقيت ما در انجام وظيفه̾ شرعی خويش فراهم نموده وگرنه ما
دير يا زود وظيفه داشتيم كه با كمك به مردم مسلمان عراق اين رژيم كافر را از سرزمين
مقدس اسلامی برانيم . مگر از نظر شرع مقدس اسلام چه فرقی ميان شاه و صدام است كه
انقلاب بر ضد شاه لازم و واجب بود و بر ضد اين حزب كافر واجب نباشد ؟

بسياری از اين شبهه
سازان اصل انقلاب را حق می‌دانند ولی جنگ را نمی پذيرند . مگر اسلام يك دين
ناسيوناليستی است كه هر ملتی در چارچوب مليت خود وظيفه داشته باشد ؟ اسلام هر كس
را كه توان امر به معروف و نهی از منكر دارد در حدود قدرت و استطاعتش موظف نمود كه
معروف را به پا دارد و منكر را از بين ببرد . شاه با همه بدكاری و خيانت و ترويج
كفر و فساد و فحشاء ، رسما از سوی حضرت امام تكفير نشد ولی حزب بعث محكوم به كفر
است .

كسانی كه به
ايدئولوژی اين حزب واقفند خوب می دانند كه اين حزب كافر است و محارب . يعنی به شدت
و سرعت هر چه تمام تر سعی در براندختن همه̾ ارزش های‌ اسلامی و حتی اعتقادات
اسلامی و ظواهر دين دارد .

فعاليت های ضد مذهبی
حزب بعث

در سازمان امنيّت
عراق بخش بسيار وسيعی به نام مبارزه با ارتجاع مذهب وجود دارد و همين بخش بود كه
حوزه̾ علميه̾ نجف را از هم پاشيد و طلاب و فضلا را كه اكثرا ايرانی‌ بودند تنها به
بهانه̾ ايرانی‌ بودند از آنجا اخراج كرد و روحانيون عراقی را تحت تعقيب قرار داد و
به بهانه مختلف بعضی را اعدام و بعضی را زندانی نمود. مرحوم آية الله حكيم قدس سره
را تحت فشار قرار داد و يكی از فرزندانش را متهم به جاسوسی كرد و به اين بهانه او
را در خانه تحت نظر گذاشت و حتی بعضی از طلاب كه برای‌ ملاقات ايشان از نجف به
كوفه حركت كردند مورد شتم و ضرب قرار داد و پس 
از وفات ايشان به هر دست آويزی در حوزه̾ ايجاب رعب و وحشت نمود و روز به
روز از كيفيت و كميت حوزه علميه كاسته شد و مانع تصميمات ضد مذهبی دولت بعث از سر
راه برداشته شد .

در زمينه ظواهر مذهبی
، حزب بعث سعی بليغی در بر چيدن آنها نمود . هر گونه تظاهری به مذهب در ادارات
دولتی و مدارس و دانشگاهها به شدت مستوجب تعقيب سازمان امنيت بود . برنامه های دين
و قرآن به طور كلی از مدارس بر چيده شد حتی قطعات ادبی كه در كتابهای درسی از قرآن
يا نهج البلاغه آمده بود جای خود را به كلمات نامربوط ميشيل عفلق و امثال او داد .
عفلق يك مهره̾ انگليسی مسيحی مذهب است كه رهبر اين حزب و او را در عراق به نام پدر
بنيان گذار ! می خوانند . تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل . كلمات كفر آميز كه
از لسان اين پليد در رسانه های‌ گروهی‌ و حتی‌ كتابهای‌ درسی دانش آموزان پراكنده
است نشانگر كينه و دشمنی‌ عميق او با اسلام و مسلمين است . در يكی از اين جملات می‌گويد
: اين ملت عرب است كه محمد را همچون يك نابغه به وجود آورده است و اين ملت می‌تواند
در هر زمان از امثال محمد فراوان به دنيا عرضه كند !!!

خلاصه به طور كلی‌
فعاليت و تحرك اين رژيم برای‌ اسلام زدائی از جامعه عراق و زدودن همه̾ آثار دين و
مذهب و خداپرستی كه آن را ارتجاع می ناميد به مراتب از فعاليت شاه سريعتر و با
خشونت بيشتری همراه بود و هست .

جهاد ما جهاد تدافعی
است

بنابراين مبارزه و
ستيز با اين حزب كافر و ملحد بر هر مسلمانی‌ كه توان داشته باشد لازم و واجب است و
اگر اين جنگ را آنها شروع نكرده بودند و حضرت امام زمينه را مساعد می ديدند و
دستور جنگ ابتدائی می دادند نيز بسيار به جا و مناسب بلكه لازم و ضروری‌ بود حتی
اگر جهاد ابتدائی‌ را از خصائص امام معصوم بدانيم زيرا مبارزه با چنين رژيمی بدون
شك يك جهاد ابتدائی‌نيست بلكه جهاد تدافعی است . از نظر اسلام تنها خاك و ميهن
نيست كه بايد از آن دفاع كرد بلكه در درجه̾ اول عقيده و مذهب است كه بايد از آن
دفاع شود . چنگ انداختن چنين رژيم كافر بر جامعه̾ 
اسلامی عراق و اعتاب مقدسه و حوزه̾ 
علميه يك تهاجم بسيار نيرومند و حساب شده ای از سوی كفر جهانی‌ بر اسلام و
مسلمين است و بايد همه̾  مسلمانان به دفاع
از حريم مقدس اسلام برخيزند . چه فرق می‌كند كه اين كافر خون خوار و مهاجم
شناسنامه̾  اسلامی داشته باشد يا غير
اسلامی ؟ . تازه رهبر اين گروه همان گونه كه گفتيم و همه می دانند از نظر شناسنامه
نيز مسلمان نيست .

بنابراين جهاد با اين
گروه به هر حال يك جهاد دفاعی است . دفاع از حريم قرآن و اسلام است . دفاع در
برابر تهاجم كفر و الحاد بعثی . بلكه واقعيت اين است كه حتی اگر اين حزب كافر نبود
و تنها مانع عمل به دستورات اسلام و برقراری نظام اسلامی بود بازهم مبارزه با او
يك دفاع به حساب می آيد . نه هجوم همان گونه كه مبارزه با شاه و شاهان گذشته وحال
نيز دفاع از اسلام و حقوق مسلمين بود و هست . پس جنگ با اين حزب به طريق اولی يك
ضرورت شرعی‌ است . در عين حال انقلاب اسلامی اين جنگ را شروع نكرد بلكه بر او
تحميل شد . و اكنون كه زمينه آماده شده است ، بدون شك باز ايستادن از جنگی كه خود
در ابتدا لازم بود و دشمن زمينه آن را سريعتر فراهم نمود نه تنها به صلاح ايران
نيست بلكه از نظر شرعی يك خيانت به آرمان اسلام و قرآن و شريعت است نبايد اينگونه
توهم شود كه جنگ اكنون در خاك عراق است و آن را نمی توان دفاع ناميد كه اين خود
يكی از شبهه های القاء شده از سوی دشمنان است . دفاع از اسلام خاك و كشور را نمی
شناسد و همه مرز ها برای‌ دفاع از دين خدا باز است .

نگارنده̾ اين سطور در
محضر يكی از مراجع بزرگ حاضر بودم كه ايشان درباره̾  جنگ فرمودند : خوب شد كه عراق خود اين جنگ را
شروع كرد تا نابود شود وگرنه برای‌ ما حمله ابتدائی مشكل بود و اين سخن به وضوح می
رساند كه وظيفه̾  اصلی شروع به جنگ بود
زيرا اين جنگ به هر حال دفاع است .

سرباز مسلمان زير
پرچم كفر

گاهی چنين القا می‌شود
كه سربازان عراقی اكثرا مسلمانند و پيرو حزب بعث نيستند و گاهی در سنگر های‌ آنان
نيز قرآن و سجاده پيدا شده است گرچه سعی فرماندهان آنها اين است كه جو مذهبی را از
بين ببرند ولی در ميان آنها نمازخوان نيز وجود دارد و به هر حال اكثر سربازان
عراقی پيرو حزب بعث و اعتقادات آن ها نيستند بنابراين كشتن آنها جايز نيست . آنها
هم در اين سطح وسيع و گاهی به آيه « فلايسرف في القتل » نيز به اشتباه تمسك می شود
.

پاسخ از اين شبهه اين
است كه سرباز مسلمان اگر زير پرچم كفر بجنگد در حكم كافر است و بايد از ميان
برداشته شود و تا زمانی كه سرباز عراقی‌مسلمان در اختيار كفار است بايد كشته شود و
در كشتن آنها هيچ اسرافی نيست .

و اگر اين زياد كشی
اسراف باشد پيروی از اميرالمؤمنين عليه السلام است كه به « قتال العرب » معروف شد
يعنی‌ بسيار كشنده . كشتن نيرو های باطل هرچه بيشتر بهتر است . آيه فلا يسرف في
القتل در مورد قصاص است .

« و من قتل مظلوما
فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل انه كان منصوراً » كسی كه به ستم كشته
شود ما از ولیّ دم او حمايت می كنيم ولی نبايد در كشتار تجاوز كند زيرا با نصرت و
ياری‌ ما اقدام می‌نمايد منظور اين است كه در مورد قصاص از شخص قاتل نبايد تجاوز
كرد آن گونه كه رسم عرب بود و هست كه اگر دستشان به قاتل نرسيد ديگران از فاميل او
را می كشند و گاهی به دليل اهميت شخص به يك نفر ده ها انسان بی گناه را می كشتند و
می‌كشند !! اين روش مورد سرزنش و منع قرآن است و اين هيچ ربطی به مبارزه با كفر و
نيرو های مورد استفاده كفر ندارد .

رفتار با سربازان
عراقی

سرباز عراقی آن گاه
كه اسير می ‌شود و از چنگال كفر رها می‌ شود برادر مسلمان ما است و لذا رفتار
نيروهای‌ اسلامی ما با آنها به گونه ای است كه خودشان نيز در تحير و تعجب می‌
مانند . ما در اين جا فتوای حضرت امام در مورد اسرا را می آوريم تا هم برای
رزمندگان حجت باشد و هم برای‌ ديگران كه تهمت های‌ ناروائی‌ در اين باره منتشر می‌سازند
. و اگر احيانا فردی پيدا شود كه در خفا روش نامطلوبی‌ داشته باشد خود را اصلاح
نمايد. و اين را نيز تذكر می دهيم كه اموال اسرا ملك آنها است و كسی‌ حق ندارد
چيزی از آنها را به عنوان غنيمت بردارد . تنها غنيمت در اين جنگ اموال دولتی‌ است
كه تكليف آنها نيز با دولت اسلامی ‌است و افراد متفرقه حق تصرف در آنها را بدون
اجازه̾  مسئولين ندارند .

 

س ــ برخورد و رفتار
با اسرای جنگی‌ بايد چگونه باشد و آيا كسی می تواند به خاطر آن كه اسرا قبلا در
حال جنگ با اسلام بوده اند به آنان توهين نمايد ؟

ج ــ اهانت به اسرا
جايز نيست بلكه بايد نسبت به آنان اخلاق اسلامی مراعات شود .

 

حمله هوائی دشمن به
شهر ها

بعضی از راحت طلبان
كه هيچ احساس مسئوليتی در برابر اين جنگ ندارند و تنها فكر و هدفشان تنها زيستن و
خوشتر زندگی كردند است از حمله های هوائی دشمن به شهر ها و مناطق مسكونی به وحشت
افتاده و ادامه̾ جنگ را سبب نابودی ايران می‌دانند و به اين دليل صلح ذلت بار را
می پسندند و هر روز نغمه ای در اين راه سر می‌ دهند .

پاسخ اين ها را
اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده است : «فالموت في حياتكم مقهورين و الحياة في
موتكم قاهرين . » شما در اشتباهيد اگر اين گونه ماندن را زندگی‌ می ناميد . زندگی
با غلبه دشمن خون خوار و منت گذاشتن او بر صلح ذلت بار چيزی به جز مرگ نيست . و
مردن در راه هدف الهی و احيا عدالت چيزی به جز حيات جاودان نمی باشد . ملت مجاهد و
فداكار و خداجوی ايران بارها به اثبات رسانده است تا سرحد شهادت ، جنگ با دشمنان
خدا را ادامه خواهد داد و كشته شدن در اين راه را چه در جبهه جنگ و چه در زير
بمباران وحشيانه دشمن ــ كه آن هم دليلی به جز مقاومت اين ملت مسلمان ندارد ــ
سعادت و خوشبختی می‌داند . اين وحشی گری ها بيشتر شقاوت دشمن و بی اعتنائی او را
به همه̾ ارزش ها و پيمان های بين المللی و وجدان انسانی به اثبات می‌رساند و دليل
روشنی‌است بر عدم امكان صلح با چنين جانور درنده ای‌ كه نه به كودكان و زنان رحم
می‌كند و نه قدسيت و احترام اماكن مقدسه را نگه می دارد.

بنابراين به هر قيمتی
باشد اين جنگ را بايد تا سرنگونی دشمن كافر ادامه داد و اين جنگ در هر حال يك جنگ
دفاعی‌ است كه حتی‌ اگر تحميل نشده بود لازم بود شروع شود اكنون كه دشمن شروع كرده
به هيچ وجه نبايد اين فرصت را از دست داد . به اميد پيروزی هر چه سريعتر رزمندگان
اسلام بر نيروهای‌ كافر حزب بعث .