معاد

معاد

* عنایت
قرآن به معاد

* جبهه‌گیریهای
منکرین

* قرآن در
برابر جبهه‌گیریها

قسمت ششم

آیت الله حسین
نوری

در مباحث گذشته
در طیّ چند مقاله، دلائل و براهینی را که بر اساس عقل و نقل پی‌ریزی شده و مقتضی
اثبات «معاد» بود ذکر کردیم اینک قبل از تشریح خصوصیّات و کیفیّت معاد، لازم و
مناسب است توجه خوانندگان محترم را به اهتمام و عنایت خاصّی که قرآن مجید به موضوع
«معاد» دارد نیز جلب نمائیم.

باید دانست که در
این کتاب مقدس آسمانی هیچ موضوعی پس از «توحید و خداشناسی» به اندازۀ معاد مورد
توجه قرار نگرفته است بطوریکه در میان کلّ آیات قرآنی که تعداد آن به 6236 آیه (1)
بالغ می‌گردد در حدود «1400» آیه مربوط به «معاد» است و اساسا ً تعدادی از سوره‌های
قرآن مانند سورۀ واقعه و غاشیه و قارعه و زلزال و قیامت از آغاز تا به آخر اختصاص
به معاد دارد و فقط دربارۀ آن سخن می‌گوید.

و در سوره‌های
دیگر نیز علاوه بر تأکیدهای فراوانی که برای اثبات «معاد» صورت گرفته است سوگندهای
بسیاری نیز برای تثبیت آن بعمل آمده و این موضوع مورد توجه فراوان قرار گرفته و از
هر فرصتی برای تذکر و اثبات «معاد» بهره‌برداری بعمل آمده است.

و بالأخره موضوع
«معاد» در قرآن گاهی با اقامۀ دلیل و برهان و زمانی با ضرب‌المثل‌های زنده و مؤثّر
و گاهی با ذکر داستانهائی مورد تذکّر و توجه واقع شده است و نیز در آیات و سوره‌های
متعددی از یک رستاخیز جهانی و تحوّل و انقلاب عالمگیر و با عظمتی که در طی آن
ستاره‌های فروزان خاموش و طومار وجود خورشید درخشان درهم پیچیده و کوههای بزرگ از
جا کنده شده و در فضا پراکنده می‌شوند و دریاها مشتعل می‌گردد و زمین‌لرزه مهیبی
پدید می‌آید سخن می‌گوید و این رستاخیز و تحول عالمگیر را مقدّمۀ قیام قیامت
معرّفی می‌کند که ما بتوفیق خداوند در آینده به توضیح این جریانها خواهیم پرداخت.

جبهه‌گیریهای
منکران

اکنون باید باین
مطلب توجه داشت یکی از جهاتی که موجب گردیده است که قرآن کریم این عنایت و اهتمام
را در تثبیت «معاد» بکار ببرد این است که در آن عصر بسیاری از مردم موضوع معاد را
انکار می‌کردند و در انکار خود پافشاری و اصرار بخرج می‌دادند و یا بدیدۀ استهزاء
و استبعاد بآن نگاه می‌کردند که قرآن مجید انکار و استبعادهای آنها را با این
عبارات بیان نموده است:

«قالوا ائذا متنا
و کنّا ترابا ً و عظاما ً أئنّا لمبعوثون لقد وعدنا نحن وآباؤنا هذا من قبل ان هذا
الا اساطیر الأوّلین» [1].

گفتند چون ما
مردیم و پوسیده شدیم و بصورت خاک و استخوان درآمدیم مجّددا ً زنده و برانگیخته می‌شویم؟!
از این وعده‌ها به ما و پیش از این به پدران ما نیز داده شود ولی این افسانه‌های
پیشینیان است.

یا می‌گفتند: «#sŒÏär& $uZù=n=|Ê ’Îû ÇÚö‘F{$# $¯RÏär& ’Ås9 9,ù=yz ¤‰ƒÏ‰y`» [2].

آیا ما پس از
اینکه در اعماق زمین فرو رفتیم و نابود شدیم باز مجدّدا ً خلقت خواهیم یافت.

یا می‌گفتند: «#sŒÏär& $uZ÷FÏB $¨Zä.ur $\/#tè? ( y7Ï9ºsŒ 7ìô_u‘ ӉŠÏèt/» [3].

آیا ما بعد از
اینکه مردیم و خاک شدیم دوباره به زندگی بازگشت می‌کنیم؟ این بازگشت دور از فکر و
عقل ما است.

قرآن در پاسخ می‌گفت:
«ô‰s% $oY÷HÍ>tã $tB ßÈà)Zs? ÞÚö‘F{$# öNåk÷]ÏB ( $tRy‰YÏãur ë=»tGÏ. 8á‹Ïÿym» [4].

یعنی «جای تعجب و
استبعاد نیست ما بآنچه زمین از آنها بکاهد کاملا ً آگاهیم و در نزد ما کتابی که
همۀ حقایق و اشیاء را در خود حفظ و بایگانی می‌کند وجود دارد».

یا می‌گفتند: «$¯RÏär& tbrߊrߊöyJs9 ’Îû ÍotÏù$ptø:$#. #sŒÏär& $¨Zä. $VJ»sàÏã ZotÏƒªU» [5].

آیا ما پس از مرگ
باز زندگی دیگری خواهیم یافت؟ چگونه پس از اینکه مردیم و استخوانهای ما پوسیده شد
زنده خواهیم شد؟».

و بالأخره گاهی
انکار و استبعاد آنان چنان اوج می‌گرفت و شدّت می‌یافت که به ساحت مقدّس حضرت رسول
اکرم «ص» نسبت افتراء یا جنون می‌دادند که قرآن آنرا چنین بازگو می‌کند:

«tA$s%ur tûïÏ%©!$# (#rãxÿx. ö@yd öNä3—9߉tR 4’n?tã 9@ã_u‘ öNä3ã¥Îm7t^ム#sŒÎ) óOçFø%Ìh“ãB ¨@ä. A¨“yJãB öNä3¯RÎ) ’Ås9 9,ù=yz >‰ƒÏ‰y_. 3“uŽtIøùr& ’n?tã «!$# $¹/ɋx. Pr& ¾ÏmÎ/ 8p¨ZÅ_» [6].

یعنی: «کافران با
مردم می‌گفتند آیا شما را به مردی راهنمائی کنیم که می‌گوید شما پس از آنکه مردید
و ذرّات بدنتان متفرق و پراکنده گردید از نو باز زنده خواهید شد! آیا این مرد نسبت
به خدا دروغ می‌بندد یا دیوانه شده است؟

تا اینکه در این
مورد استبعاد شخصی که مفسّران قرآن نوعا ً نام وی را «ابی بن خلف» ذکر کرده و گفته‌اند
که روزی در حالی که استخوان کهنه‌ای بدست گرفته به حضور حضرت پیغمبر «ص» آمد و
آنرا ریز ریز کرد و همان منطق زنگ زدۀ منکرین «معاد» را تکرار کرد و گفت: «ائذا
کنّا عظاما ً ورفاتا ائنّا لمبعوثون خلفا» هنگامی که ما مردیم و استخوان و متلاشی
گردیدیم آیا مجدّدا ً مبعوث خواهیم شد؟ [7] را
به این صورت بازگو می‌کند:

«z>uŽŸÑur $oYs9 WxsWtB zÓŤtRur ¼çms)ù=yz ( tA$s% `tB ÄÓ÷ÕムzN»sàÏèø9$# }‘Édur ÒOŠÏBu‘. ö@è% $pkŽÍ‹ósムü“Ï%©!$# !$ydrt±Sr& tA¨rr& ;o§tB ( uqèdur Èe@ä3Î/ @,ù=yz íOŠÎ=tæ» [8].

«برای ما مثلی
جاهلانه زد و گفت این استخوانهای پوسیده را که زنده می‌کند؟ ای رسول ما بگو همان
خدائی که نخستین بار بآن حیات بخشیده است آنرا مجدّدا ً نیز زنده می‌کند و او بهر
نوع خلقت دانا است».

قرآن در برابر
جبهه‌گیریها

قرآن کریم در
برابر این جبهه‌گیریها که از شک و تردید و انکار و استبعاد و احیانا ً لجاجت و
عناد آنها سرچشمه می‌گرفت در ضمن آیاتی، مانند هر مورد دیگر راه منطق و برهان را
پیش گرفت منطق و برهانی که بر اساس علم و قدرت خداوند استوار گردیده است.

و بطور کلی آیاتی
که در برابر این جبهه‌گیریها وجود دارد، چند دسته است:

الف- آیاتی که از
راه توجه دادن، به خلقت خود انسان برای اثبات معاد استدلال می‌کند.

مفاد این دسته از
آیات این است آن خداوند دانا و توانائی که شما را با این اعضاء و اندام کامل و با
این تجهیزات روحی و جسمی از خاک و نطفه پدید آورده است مجدّدا ً می‌تواند در پرتو
علم بی‌نهایت خود که به کلیّۀ ذرات بدن شما در هر جا که متفرق شده باشد آگاهی دارد
و در سایۀ قدرت کامل خود، آنها را جمع‌آوری کرده بصورت و خلقت اوّلیه‌ای که در
دنیا داشتید در بیاورد و برای حضور در صحنۀ قیامت آماده و مهیّا سازد.

بنابراین، انکار
و استبعاد شما کاملا ً بی‌مورد و حاکی از عدم توجه به علم و قدرت خداوند و یا
نشانگر ضعف ایمان شما است.

ما در اینجا برای
نمونه تعدادی از این دسته از آیات را ذکر می‌کنیم: و آیاتی را که از راههای دیگر
استدلال می‌کند برای مقاله‌های بعد که با توفیق الهی انجام خواهد شد می‌گذاریم.

1-   
«$yg•ƒr¯»tƒ â¨$¨Z9$# bÎ) óOçFZä. ’Îû 5=÷ƒu‘ z`ÏiB Ï]÷èt7ø9$# $¯RÎ*sù /ä3»oYø)n=yz `ÏiB 5>#tè? §NèO `ÏB 7pxÿõܜR §NèO ô`ÏB 7ps)n=tæ ¢OèO `ÏB 7ptóôҕB 7ps)¯=sƒ’C Ύöxîur 7ps)¯=sƒèC tûÎiüt7ãYÏj9 öNä3s9 4 ”É)çRur ’Îû ÏQ%tnö‘F{$# $tB âä!$t±nS #’n<Î) 9@y_r& ‘wK|¡•B §NèO öNä3ã_̍øƒéU WxøÿÏÛ ¢OèO (#þqäóè=ö7tFÏ9 öNà2£‰ä©r& ( Nà6ZÏBur `¨B 4†¯ûuqtGムNà6ZÏBur `¨B –Štãƒ #’n<Î) ÉAsŒö‘r& ̍ßJãèø9$# Ÿxø‹x6Ï9 zNn=÷ètƒ .`ÏB ω÷èt/ 8Nù=Ïæ $\«ø‹x©» [9].

یعنی: ای
مردم اگر شما دربارۀ «معاد» و برانگیخته شدن در روز قیامت شک و تردید دارید به این
دلیل توجه کنید که: ما شما را از خاک و سپس از نطفه و از آن پس از علقه (خون بسته)
و بعد از آن از پارۀ گوشت- که اعضاء و اندام در آن ترسیم گردیده است بعد از آنکه
ترسیم نشده بود- تا قدرت خود را بر شما آشکار سازیم آفریده‌ایم و این نطفه را با
این وضعی که ذکر گردید در رحم تا وقت معیّن قرار می‌دهیم از آن پس بصورت طفلی پا
بعرصۀ گیتی می‌گذارد و زیست می‌کند تا بحدّ بلوغ و کمال می‌رسد و برخی از شما در
این بین می‌میرند و برخی به سنّ ضعف و ناتوانی می‌رسند تا آنجا که فهم و درک خود
را در نتیجۀ زیادی سنّ و سال از دست می‌دهند.

چنانکه ذکر گردید
خداوند در این آیه دوران آفرینش و تحوّلی که برای انسان رخ می‌دهد را در هفت مرحله
خلاصه می‌کند:

1-   
خاک بودن.

شکّی نیست که همۀ
انسانها در نخستین گام خلقت خاک می‌باشند زیرا نطفه از غذا است و غذای انسان هم چه
گیاهی و چه گوشتی بالأخره از خاک بعمل می‌آید.

2-   
نطفه.

3-   
علقه (خون بسته).

4-   
مضغه (یکپارچه
گوشت).

5-   
کودکی.

6-   
دوران رسیدن به
کمال جسمی و روحی.

7-   
دوران ضعف و
ناتوانی.

نتیجه اینکه آن
خداوندی که شما را در این مراحل سیر می‌دهد قدرت دارد که پس از مرگ و پوسیدن اجسام
و خاک شدن مجدّدا ً کالبد شما را بسازد و زندگی شما را دوباره به شما بازگرداند.

2-   
«ÌÝàYu‹ù=sù ß`»|¡RM}$# §NÏB t,Î=äz . t,Î=äz `ÏB &ä!$¨B 9,Ïù#yŠ . ßlãøƒs† .`ÏB Èû÷üt/ É=ù=Á9$# É=ͬ!#uŽ©I9$#ur . ¼çm¯RÎ) 4’n?tã ¾ÏmÏèô_u‘ ֑ϊ$s)s9» [10]

یعنی:
«انسان بنگرد که از چه چیز خلقت شده است از آب جهنده‌ای که از میان استخوانهای کمر
و سینه سرچشمه گرفته است پدید آمده است و آن خداوندی که او را در طی این مراحل
بوجود آورده است مسلّماً می‌تواند که پس از مرگ، زندگی وی را مجدّدا ً باو برگرداند».

3- 
«Ü=|¡øts†r& ß`»|¡RM}$# br& x8uŽøIム“´‰ß™. óOs9r& à7tƒ ZpxÿôÜçR `ÏiB %cÓÍ_¨B 4Óo_ôJãƒ. §NèO tb%x. Zps)n=tæ t,n=yÜsù 3“§q|¡sù. Ÿ@yèpgmú çm÷ZÏB Èû÷üy_÷r¨“9$# tx.©%!$# #Ós\RW{$#ur. }§øŠs9r& y7Ï9ºsŒ A‘ω»s)Î/ #’n?tã br& }‘Å¿øtä† 4’tAöqpRùQ$#» [11].

یعنی:
آیا انسان چنین می‌پندارد که او به حال خود و مهمل گذاشته شده و مسؤولیّتی ندارد و
در خلقت او هدفی و حکمتی در نظر گرفته نشده است و در نتیجه، در رابطه با اعمالش
ثواب و عقاب و پاداش و کیفری وجود نخواهد داشت؟ هرگز چنین نیست آیا آغاز وجود او
نطفه نبود که از آن پس بصورت علقه درآمد و سپس دوران تکامل خود را پیمود و خداوند
او را بصورت مخلوقی آراسته و مجهّز درآورد و از آن بر اساس حکمت و حساب معیّن نر و
ماده پدید آورد آیا پروردگاری با چنین قدرت، توانائی آنرا ندارد که او را پس از
مرگ زنده کند؟!

4-   
«tbqä9qà)uŠ|¡sù `tB $tR߉‹Ïèム( È@è% “Ï%©!$# öNä.tsÜsù tA¨rr& ;o§tB» [12].

یعنی
کافران می‌گویند: ما را پس از مرگ که زنده می‌کند؟ بگو همان خدائی که نخستین بار
شما را آفرید.

چنانکه
ملاحظه می‌کنید در این آیات در برابر انکار منکرین و استبعاد کسانی که معاد را
مورد انکار و استبعاد خود قرار می‌دادند در پاسخ، با تکیه به علم و قدرت خداوند
گفته شده است: «آن پروردگاری که شما را در آغاز آفرید قدرت و توانائی آنرا دارد که
شما را مجدّدا ً زنده کند شما اگر در اصل خلقت خود فکر و مطالعه کنید هضم و قبول
موضوع معاد بر شما آسان خواهد شد پس فکر کنید.

 



[1]
آیه 82 و 83 سوره المؤمنون و نظیر این تعبیر در سورۀ صافّات آیۀ 16 و در سورۀ
واقعه آیۀ 47 نیز واقع شده است.