یاران امامان

ياران
امامان   11

ابوحمزه ثمالي

سيد محمدجواد
مهري

ابوحمزه در زمانش
مانند سلمان است در آن زمان.

امام صادق عليه
السلام با اين تشبيه زيبا –براساس اين نقل- ابوحمزه ثمالي را مانند جناب سلمان
فارسي يار باوفاي پيامبر بزرگ اسلام ص و اميرالمونين عليه السلام  معرفي مي کند. سلمان همان کسي است که پيامبر
صلي الله عليه و آله درباره اش فرمود: ان سلمان منا اهل البيت سلمان از ما اهل بيت
است و بي ترديد اين بالاترين قضيلت سلمان است که پيامبر ص او را نه تنها از اصحاب
و ياران خود بلکه از اهل بيت و خاندان والاي خويش مي داند و شايد چنين سخن بزرگي
درباره هيچ يک از اصحاب خويش نفرموده باشد. پس وقتي امام صادق عليه السلام ابوحمزه
را تشبيه به سلمان مي نمايد به اين معني است که او را نزديکترين افراد به خاندان
عصمت و طهارت عليهم السلام وي داند و اين سخن والا دليل بر اين است که ابوحمزه
احترام خاصي نزد امامان ما داشته و مورد اطمينان آنان بوده است. و شايد وجه تشبيه
ديگر همين باشد که ابوحمزه مانند سلمان مردي حکيم و دانشمند بوده و در علم تفسير
قرآن و حديث کتاب نگاشته است.و از اين روي مي بينيم در روايتي ديگر از امام رضا
ليه السلام نقل شده است که فرمود: ابوحمزه ثمالي قي زمانه کلقمان في زمانه و ذلک
انه خدم اربعة منا علي ابن الحسين و محمدبن علي و جعفر بن محمد و برهة من عصر موسي
بن جعفر صلوات الله عليهم

ابوحمزه ثمالي در
د.ران خود مانند لقمان است در زمان خود چرا که او به چهر نفر از ما چهار امام خدمت
کرده است:امام سجاد و امام باقر و امام صادق و مقداري از دوران امام کاظم صلوات و
درود خدا بر آنان باد.

گرچه تدر زنده
ماندن ابوحمزه تا زمان امام هفتم عليه السلام نزد بزرگان اختلاف است ولي اين روايت
دليل است بر اينکه ابوحمزه در رمان موسي بن جعفر ع نيز بوده است.

ابوحمزه ثمالي
کيست؟ در هر صورت ابوحمزه چهره اي است شناخته شده نزد ائمه و بزرگان و علما و
بسياري از روايت هاي معروف را ازامامان عليهم السلام نقل کرده است و تمام علماي
رجال او را توثيق نموده اند و به جلالت و عظمت و شخصيت ارزشمند او اعتراف
دارند.حتي برخي از علماي اهل سنت نيز از او روايت نقل کرده و به صدق  وامانتش اعتراف دارند. و اما اين نام شريف نه
تنها نزد عالمان که نزد عوام نيز معروف و مشهور است و چه کسي است که عاي ابوحمزه
ثمالي را نخوانده يا لااقل نشنيده باشد؟ و اين دعائي است شريف که در سحرهاي ماه
مبارک رمضان مي خوانند و هروقت بخوانند خوب استو مضامين عاليه اش دلالت دارد
براينکه بي گمان از امام معصوم سلام الله عليه واردشده است. اين دعا را امام سجاد
عليه السلام به ابوحمزه ياد داد و اوحمزه آن را براي شيعيان نقل کرد تا هم اين دعا
جاودانه بماند و هم نام نامي راويش درود بي پايان خدا بر او و ديگر ياران صديق
امامان باد.

ابوحمزه ثمالي
نامش ثابت بن دينار کنيه اش ابوحمزه و کنيه پدرش ابوصفيه و ثمالي از اين جهت به او
گويند که نسبش مي رسد به شخصي به نام ثمالة بن اسلم بن کعب که از قبيله ازد بوده
است و لذا به او ازدي نيز مي گويند.

نجاشي به نقل از
محمد بن عمر جعابي گويد:او داراي سه فرزند بود به نامهاي: نوح منصور و حمزه که هر
سه همراه با زيد بن علي بن الحسين ع به شهادت رسيدند. نجاشي همچنين درباره اش مي
گويد: او از بهترين ياران امامان و مزدان موثق بود که در روايت به قول او اعتماد
مي کنند.ابوحمزه در کوفه مي زيسته و از مرا جع شيعيان به شمار مي آمده است و
نزدامامان احترام فوق العاده اي داشته و در سال 150 هجري از دنيا رفته است.

شيخ صدوق مي
گويد: ابوحمزه ثابت بن دينار ..ثقة عدل قدلقي اربعة من الائمة علي بن الحسين و
محمدبن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر عليهم السلام –ابوحمزه ثقه و عادل است
او چهار امام را ملاقات کرده است امام سجاد و امام باقر و امام صادق و امام کاظم
عليهم السلام.

کشي از ابوحمزه
نقل مي کند که گفت :روزي دختر کوچکم به زمين خورد و دستش شکست. او را نزد شکسته
بند بردم تا بدستش نگاه کند گفت: شکسته است و بايد فورا مداوا شود. هنگامي که
مشغول به کارش شد در اثر درد شديدي که بچه احساس مي کرد ناله و فريادش بلند شد.من
دلم شکست گريه کردم و براي دخترکم دعا کردم. ناگهان شکسته بند دست بچه را گرفته
بيرون آمد و با تعجب هرچه به دست بچه نگاه مي کرد اثري از شکستگي  نمي ديد. آنگه رو به من کرد و گفت: دست بچه ات
هيچ نقصي ندارد سالم است.من اين داستان را براي امام صادق عليه السلام نقل کردم
فرمود: دعاي تو با رضايت حق تعالي همراه شد و در کمتر از چشم به هم زدن دعايت
مستجاب شد.

از مولفين اصحاب

ابوحمزه از خواص
اصحاب بوده است و گذشته از روايتهاي زيادي که نقل کرده خود داراي تاليفات و نوشته
جات زيادي است. ابن النديم در فهرست گويد: او از مردان بزرگ و ثقه بوده است و
کتابي به نام تفسير ابي حمزه ثمالي در تفسير قرآن نگاشته است.يکي از روايتهايي که
ابوحمزه از امام سجاد نقل مي کند در آن مي گويد: صحيفه اي به دست آوردم که در آن
سخنان امام زين العابدين ع در رابطه با زهر در دنيا و پند و اندرز به مردم بود. فورا
آن را استنساخ نمودم و براي اطمينان خاطر نزد حضرت بردم تا اگر اشتباهي در نقل
صحيفه وجود دارد رفع نمايد. حضرت آن را از من گرفت و تصحيح کرد سپس به من
بازگردانيد. از اين روايت دقت احتياط و اتقان در نقل حديث از ايشان کاملا روشن مي
شود و لذا متن دعاي ابوحمزه را مي توان يکي از معتبرترين دعاها دانست.نجاشي کتاب
النوادر را از جمله کتاب هاي ابوحمزه دانسته و رسالة الحقوق امام زين العابدين
عليه السلام را هم به او نسبت داده است گويا اين رساله را که امام سجاد عليه
السلام به اصحابش نوشته توسط ايشان به آنها رسيده است.

شيخ طوسي در
فهرست خود کتاب النوادر را به تاليفات خود افزوده است.

ابوبصير گويد: بر
امام صادق عليه السلام وارد شدم : از من احوال ابوحمزه ثمالي را پرسيد. عرض کردم:
او بيمار بود. حضرت فرمود: هنگامي که بازگشتي سلام مرا به او برسان و به او خبر ده
که در فلان روز و فلان ماه از دنيا خواهد رفت.

ابوبصير گويد:
عرض کردم: قربانت کردم او به شما علاقه زيادي دارد و از شيعيان شما است.فرمود:
آري! راست ميگويي و آنچه نزد ما است براي او بهتر است.

آنگاه عرض کردم:
آيا شيعيان شما با خواهند بود؟

فرمود:آري!آن
شيعه اي که از خدا بترسد و به سخنان پيامبر ص عمل کند و از گناهان اجتناب نمايد
همراه ما و در درجه ما خواهد بود.

دو روايت از
ابوحمزه

هن ابي حمزه
الثمالي قال: سمعت علي بن الحسين ع يقول: من عمل بما افترض الله عليه فهو من
خيرالناس ومن اجتنب ماحرم الله عليه فهو اعبد الناس ومن اورع الناس و من قنع بما
قسم الله له فهو من اغني الناس.

(امالي مفيد-ص
185)

ابوحمزه گويد:
شنيدم امام سجاد عليه السلام فرمود: هرکس به آنچه خدا بر او واجبکرده عمل نمايد پس
او از بهترين مردم است و هرکس آنچه را خداوند براو حرام کرده از آن اجتناب ورزد پس
او از پارساترين و پرهيزگارترين مردم استو هرکس به آنچه خداوند بر او مقرر کرد
قانع شود پس او از بي نيازترين مردم است.

ابوحمزه ثمالي از
امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: بني الاسلام علي خمس: علي الصلاة
والزکاة والصوم و الحج والولاية و لم يناد بشيء کمانودي بالولاية

(کافي –ج2- ص18)

اسلام بر پنج رکن
استوار گرديده: بر نماز و زکات و روزه و حج و ولايت و به چيزي مانند ولايت اهميت
داده نشده است.

منابع:

رجال کشي-فهرست
شيخ طوسي- فهرست ابن النديم- وسائل الشيعه-معجم الرجال الحديث-اعيان الشيعه-جامع
الرواة-امالي مفيد.