وضعيت ناگوارمسلمانان در هند

وضعيت
ناگوارمسلمانان در هند

جنگ هندو-
مسلمان!

برخوردهاي خشونت
بار هندوها و مسلمانان در هند و کشته شدن صدها مسلمان و وارد آمدن ميليونها روپيه
خسارات مالي و جاني تازگي ندارد و جزء طببيعت حيات سياسي هند شده است. تبلور آن در
گذشته هاي نه چندان دور را بايد در برخورد شديد هندوها –مسلمانان در شبه قاره و
ايجاد کشور پاکستان بعد از استقلال هند دانست و در گذشته نزديک نيز بدون اينکه
اشاره به حوادث سالهاي گذشته کنيم تنها حوادث سال گذشته کافي است ابعاد اين مصيبت
و وضع ناگوار مسلمانان در هند را نشان دهد تل جائيکه خبرگزاريها آن را چنگ هند و –
مسلمان مي نامند. متاسفانه در اين ميان هميشه مسلمانان بازده بوده اند. شديدترين
موج درگيري در گذشته در 1983 و در جريان انتخابات آسام بود که در آن حدود چهارهزار
نفر که اکثريت مسلمان بوده کشته شدند.

قبل از اينکه به
شرح درگيري هاي اخير که در نتيجه صدور راي يک دادگاه به نفع هندوها و به ضرر  مسلمانان بود پرداخته شود مروري بر حوادث سال
جاري مي کنيم ولي قبل از آن نيز لازم است يادآوري شود که طبق آمار منتشره دولتي
جمعيت مسلمانان حدود 80 ميليون نفراست ولي خود مسلمانان معتقدند که آنان حدود 120
تا 150 ميليون نفر مي باشند. در هر صورت از لحاظ آماري در درجه دوم بعد از هندوها
قرار دارند اگر تقسيم قدرت را بر اساس جمعيت حساب کنيم طبيعتا بايد سهم قابل
ملاحظه اي در هرم قدرت سياسي حکومت هند داشته باشند ولي متاسفانه نه تنها چنين
نيست بلکه همه درگيريها دقيقا در جهت تضعيف اقتصادي و سياسي مسلمانان و دور کردن
آنها از صحنه قدرت تا مرحله جذب آنها در جامعه هند و نهاينا حذف قدرت اسلام مي
باشد و لذا طبيعي است که به هر وسيله ممکن که سهل ترين آنها ايجاد درگيري مذهبي
است از سر راه برداشته شود.

درگيري هاي گجرات

مروري به حوادث
سال گذشته نشان مي دهد که در درگيريها و تحريکات احمد آباد گجرات- که البته هنوز
تمام نشده – صدها مسلمان کشته و زخمي و هزاران نفر بي خانمان بجاي گذاشت و صدها
خانه ونيز امامکن مسلمانان به آتش کشيده شد.علت آن اين بود که دولت ايالتي اعلام
کرد قصد دارد به طبقات محروم و فقير جامعه که عمدتا از هندوها هستند 18 درصد سهم
جهت شرکت آنها در مشاغل اداري آموزشي و حرفه اي اختصاص دهد. در اين فاصله که
درگيري ميان امتياز خواهان و طبقات مرفه هندوها درگرفت سازمان افراطي هندو زماني
که مشاهده کرد هندوهاي مرفه به جان هندوهاي فقير و محروم افتاده اند براي انحراف
افکار عمومي اعلاميه ها و شب نامه هائي عليه هندوها منتشر کرد که هندوهاي ناآگاه و
متعصب را عليه مسلمانان تحريک و موجب درگيري شدند.

دستور قتل عام
مسلمانان

در يکي از شب
نامه ها آمده بود: اگر مسلمانان خواهان پاکستان بودند به آن دست يافته اند و ديگر
حق ندارند در هند زندگي کنند. ما هندوها بايد قسم ياد کنيم که هر کدام يک مسلمان
را به قتل برسانيم. مسلمانان از نظر اعتقادي نامقدسند… آنها معابد و گاوهاي ما
را از بين مي برند و به ما اهانت مي کنند. ما بايد به آنها درس فراموش ناشدني
بدهيم. همه دستگاه پليس با ماست…هندوها بيدار شويد و آماده باشيد… آب دهان خود
را بهنگام عبور از مسجد بيرون بريزيد(تف کنيد) خوکها را سرببريد و آنها به داخل
مسجد بيندازيد.

در خونين ترين
حملات که در ناطق کالو بود نيروهاي پليس به زنان مسلمان که عليه سکوت دولت در مورد
اين فجايع اعتراض کردند يورش بردند و آنها را تا سر حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار
دادند.

در بخشي از حملات
ارديبهشت ماه سال 64 افراطيون هندو به مسلمانان گجرات چنديدن مسجد و دهها کتاب و
قرآن خطي و 1700 خانه به آتش کشيده شد و اموال زيادي به غارت رفت. درگيريها به
ساير نقاط سرايت کرد و 140 مغازه و 37 باب خانه در شهر ويرانگام طعمه آتش قرار
گرفت.

در ر.ز عيد سعيد
فطر که مسلمانان در مساجد احمدآباد مشغول بجاي آوردن مراسم مذهبي بودند دسته هاي
عظيمي از هندوها پس از يک راهپيمائي مفصل آنهم زماني که مقررات منع رفت و آمد برقرار
بود در برابر مساجد اقدام به بجا آوردن مراسم مذهبي خود که توام با رقص و آواز بود
نموده ودر بازگشت دهها خانه مسلمانان را به آتش کشيدند.

در شهر بارودا
شهري که اجداد آنها اولين کساني بودند که به اسلام مشرف شدند و زماني بيش از دويست
مسجد داشت فعلا از جمعيت يک ميليون نفري فقط صدهزار مسلمان دارد. کشتار مسلمانان
در اين شهر تکرار شد.تعدادي از موبدان هندو از شهرهاي احمد آباد ويرانگام- دهليو
راجکوت جلسه اي در اين شهر تشکيل دادهو سپس به سخن راني هاي تحريک آميزي عليه
مسلمانان پرداختند. بخشي از سخنراني چنين بود :

ما هندوها حاکمان
اصل هنديم ولي مسلمانان روزبروز قدرتمند تر مي شوند دوهزار و پانصد شهر بزرگ در
هند وجود دارد اگر شما هندوها هر روز سه مسلمان را در يک شهر هند بکشيد بايت ترتيب
/7500 مسلمان در هر روز و دويست و بيست و پنج هزار مسلمان در ماه به قتل خواهد
رسيد.باين ترتيب ديگر مسلماني باقي نخواهد ماند.و بقيه هم بدين ما يعني هندوئيزم
خواهند پيوست.

وضع مسلمانان در
ايالات ديگر از جمله در آسام بهتر از جاهاي ديگر نيست عده زيادي از آنها که سالها
قبل از کشور هاي مجاور آمده بودند بيرون رانده شدند و گروه ديگري که ساکن شده اند
بر اساس توافقي که بين دولت مرکزي و افراطيون هندوي محلي بسته شد از حقوق مدني و
از جمله حق راي در انتخابات اخير ايالت محروم شدند در حال حاضر آسام حدود بيست
ميليون جمعيت دارد که بيش از بيست درصد آن را مسلمانان تشکيل مي دهند.

همانطور که قبلا
يادآوري شد بهنگام انتخابات 1983 و درگيريهائي که شد بيش از چار هزار نفر اکثرا
مسلمان کشته شدند.

دولت جديد آسام
در آغاز فعاليتهاي انتخاباتي اعلام کرده بود که به محض به قدرت رسيدن همه مسلمانان
را بيرون خواهند ريخت که در اين صورت صدهزار نفرآواره خواهند شد.

تازه ترين
درگيريها که موجب وارد آمدن خساراتمالي و جاني فراوان شدهو قطعا آخرين آنها نخواهد
بود اين است که روز آول فوريه 1986 برابر با 12 بهمن 64 دادگاه ايالتي اوتار پرداش
رايي صادر کرد که بر اساس آن مکاني ( مسجدي) که از سالها محل عبادت مسلمانان بوده
براي عبادت در اختيار هندوها قرار گرفت.

بقيه هندوها مکان
مزبور را که يوها نام دارد و در نزديکي فيض آياد در ايالت اوتار پرادش قرار گرفته
محل تولد يکي از محبوب ترين خدايان هندو بنام راما قهرمان افسانه اي هندي
راماياناست بروايت آنها بابر پادشاه (مسلمان) مغول مکان مزبور را در 1528 تخريب و
تبديل به مسجد کرد از آن پس تا 1949 مسلمانان در آنجا عبادت مي کردند. بقرار معلوم
درگيريهائي نيز در همين دوره بين مسلمانان و هندو ها ايجاد مي گردد. مسلمانان مي
گويند در آن وقت که باير مکان مذکور را به مسجد تبديل کرد معبدي وجود نداشت تا
هندوها بر سر آن ادعا داشته باشند. درگيريها باعث شد که دولت مرکزي براي جلوگيري
از تشنجات دستور تعطيل آنرا بدهد ولي مسئله توسط هندوها به دادگاه احاله ميگردد.
اينک پس از 37 سال روز اول فوريه 1986 راي دادگاه به نفع هندوها صادر ميگردد و به
آنها اجازه ميدهد که در آن محل به عبادت بپردازند بدون اينکه اعلام نمايد که تملک
آن با مسلمانان است يا هندوان  ومشکل از
هنگامي آغاز گرديد که پنجاه هزار هندو صدور راي دادگاه را جشن مي گرفتند.به گزارش خبرگزاريها
در اينحال مسلمانان باين راي اعتراض و با شمشير چوب و سنگ به آنها حمله مي کنند که
در نتيجه عده اي کشته و زخمي مي شوند اين راي جامعه مسلمانان هندرا نگران نموده و
موجبات اعتراض شديد و گسترده در شهر دهلي و ساير شهرها از جمله کشمير گرديده.در
برخورد بين مسلمانان و هندوها در اطراف مسجد جامع شهر دهلي که منجر به کشته شدن
چند مسلمان گرديد امام جماعت مسجد(امام بخاري) بشدت به تيراندازي پليس و کشته شدن
افراد مسلمان اعتراض نمود.

ناآراميها به
سرعت به شهرهاي ديگر از جمله جامو و کشمير و سهور سرايت نمود. خبرگزاريها گزارش
داده اند که بدترين برخورد در شهر سهور بوده که طزفين هندوها و مسلمانان با اسلحه
شمشير سنگ و چوب به جان هم افتادند.در اين درگيريها عده زيادي کشته و صدها نفر
مسلمان زخمي مي شوند. وگروهي در اين رابطه دستگير شده اند ضمنا عده اي پليس زخمي
گرديدند.اين حوادث در هند تازگي ندارد ولي صدور راي وسيله دادگاه ايالتي آنهم پس
از 37 سال و بجان انداختن گروهاي مذهبي سوال برانگيز است.شواهد نشان مي دهد و پليس
و قواي دولتي نتوانسته اند حافظ مسلمانان باشند و جلوي خسارات فراوان مالي و جاني
را در شهرهاي مختلف بگيرند.

آخرين تحولان
حاکي است:زد و خورد بين هندوها و مسلمانان در سهور سه نفر کشته و در جامو بخاطر
ايجاد يک مسجد 120 نفر از جمله صد مامور پليس زخمي شد.

عکس العمل
مسلمانان هند

مسلمانان و احزاب
مختلف هند روز 2/12/64 در يک گردهمائي از مردم خواستند اتحاد خود را همچنان حفظ
کنند تابتوانند بر مشکلاتي که دولت هند پس از واگذاري غيرقانوني مسجد بابري به
هندوها ايجاد کرده است به هندوها فائق آيند.امام جمعه دهلي نو تظاهرات جمعه گذشته
مسلمانان را در اطراف مسجد جامع صلحجويانه خواند که پليس دخالت و دو نفر را به قتل
رسانده وي به دولت هشدار داد که بايد مسجد را به مسلمانان باز گرداند وي گفت ما تا
دستيابي به حقوق خود خاموش نخواهيم شد.

در پايان
گردهمائي قطعنامه صادر و طي آن اعلام گرديد مبارزات مسلمين عليه هيچ مذهب بخصوصي
نيست و فقط به منظور احقاق حقوق خودشان است در است قطعنامه آمده است که مسلمين
اجازه نخواهند داد دولت در شريعت آنان دخالت کند.

شرکت کنندگان در
گردهمائي هم چنين بازگرداندن نه تنها مسجد بابري بلکه تمامي اماکن عبادي که تحت
نظارت اداره آثار و ابنيه هند درآمده را خواستار شدند.

در اين رابطه
فدراسيون مسلمانان هند از سازمانهاي ملي هندي هاي مقيم انگليس در بيانيه مطبوعاتي
خود اعلام کرده حداقل بيست هزار مسجد در هند وجود دارد که در طول 39 سال گذشته به
معبد تبديل شده اند و اين با قانون اساسي کشور در تضاد است. اين فدراسيون روز 9
مارس 18 اسفند مجمعي تشکيل و در مورد واگذاري مسجد بابري به بحث خواهند پرداخت.در
اين مجمع مسلمانان کشورهاي ديگر شرکت خواهند داشت.

مورد فوق و يا
موارد مشابه نشان مي دهد که سازمانها و تشکيلات دولتي نيز به اختلافات از طريق ايجاد
محدوديت در فعاليت مذهبي مسلمانان دامن مي زنند. به عنوان مثال تعدادي از مساجد
تحت عنوان آثار باستاني تعطيل و اداي فرايض ديني در آنها غيرممکن گرديده
است.بعقيده مقامات دولتي اقامه نماز در مساجدي که وسيله دولت حفظ شده مجاز نيست و
يا يک دادگاه ايالتي کلکته اخيرا درخواست نموده که به تقاضاي چند هندوي متعصب از
دادگاه محل از انتشار قرآن در آن ايالت جلوگيري و قرآن هاي منتشره جمع آوري گردد و
اين کار با اعتراضات مسلمانان مواجه و دادگاه عقب نشيني کرد. کشور هاي مسلمان نظر
پاکستان و بنگلادش نيز به آن اعتراض کردند. و مطبوعات با همه بدبيني بخشي از
تلاشهاي مسلمانان در اين زمينه را انتشار دادند و از جمله از قول وزير امور مذهبي
پاکستان نوشتند که اين بدترين نوع محدوديت مذهبي عليه اقليتها در يک کشور ميتواند
باشد. مورد ديگر اينکه علائم و فشارهائي از اقدامات اوليه دولت در تغيير قانون
احوال شخصيه مسلمانان به چشم ميخورد.

بطور خلاصه
مسلمانان با تعداد قابل توجه جمعيت که به حدود     جمعيت کل هند ميرسد ازنقش اصلي خود به عنوان
يک قدرت فعال در سيستم حکومتي هند در قبال اقليتهاي ديگر محرومند برعکس باستناد
اظهارات يک هندو حاکميت اکنون در اختيار برهمن هائي است که تنها ده درصد کل جمعيت
هند را تشکيل ميدهند ولي اين عده معدوم مردم هند را مورد ظلم و ستم قرار ميدهند
اين طبقه توانست از طريق مراحل دموکراتيک به قانون مربوط به اتباع مسلمان يجاوز کند.
براي نيل به اين اهداف از دادگاهها و ساير مراجع استفاده مينمايد و نمونه هائي
قبلا ذکر گرديد.

باظهار مسلمانان
سرشناس هند هويت اسلامي مسلمانان دائما از طرف سيستم حاکمه اين کشور مورد تهديد
قرار مي گيرد. مسلمانان به ناچار بايد درصدد 
حفظ و حمايت از هويت اسلامي خود باشند.بعقيده يکي از اساتيد دانشگاههاي هند
حتي موضعگيري قانون اساسي نيز در رابطه با مسئله هويت اسلامي نامفهوم است.شواهد
امر نشان مي دهد که در هند مسلمانان هدف تبعيض مذهبيواقع مي شوند و در موارد مختلف
مانند پيدا کردن شغل و کار هندوها با تعصبات مذهبي و فرقه گرائي محيط را براي
داوطلبان استخدام و کارمندان مسلمان محدود مي سازد.

(دولت هند در
انخاب  اعزام نيروي کار به کشورهاي مختلف
دخالت زيادي داردو به مسلمانان فرصت کافي نمي دهد) مسلمانان گاه از بيم خشونت
هندوها مناطق مسکوني جداگانه اي براي خود تشکيل داده اند.مسلمانان از يک طرف
پايبند اصول و اعتقادات و فرهنگ خاص خود هستند از طرف ديگر ناچارند از بعضي
خصوصيات از قبيل مقاومت در برابر فرهنگهاي هندوئي چشم بپوشند.از لحاظ فرهنگي به
علت عدم توجه دواير و مقامات دولت به فرهنگ اسلامي زبان اردو –زبان اکثريت قريب به
اتفاق مسلمانان هند از اهميت خود افتاده است. در زمينه تجاري مسلمانان از تسهيلات
سرمايه گذاري در صنايع تا حد زيادي محروم اند. آنها درانتخابات شرکت فعال ندارند و
بعلت نداشتن بنيه و پايگاه مستحکم قدرت از ترس خشونت هندوها با احزابي که هيچ
علاقه اي به اسلام ندارند راي ميدهند و يا با آنها ائتلاف مي کنند.مسلمانا هروقت
که اعتراض براي کسب حقوق حقه خود کرده اند با خشونت روبرو شده اند در حاليکه
هندوها با ايجاد ناآرامي در موارد مختلف نه تنها به خواسته هاي خود ميرسند بلکه
امتيازات بيشتري نيز مي گيرند مثال بارز آن در آسام است که افراطيون هندو با ايجاد
ناآرامي هاي مداوم به حکومت رسيدند ولي عده زيادي از مسلمانان از حقوق خود محروم
شدند.

بطور خلاصه نگاهي
به وضع مسلمانان هند نشان مي دهد که بعد از استقلال هند و ايجاد پاکستان در 1947
مراکز اقتصادي و اجتماعي و مذهبي مسلمانان بطور سيستماتيک در شهرهاي مختلف بخصوص
مراکز تجمع مسلمانان مورد تهاجم سازمانهاي افراطي است. مسلمانان در بسياري از
موارد در برابر اقليتهاي ديگر مورد تبعيض قرار مي گيرند. حقوقشان ضايع و مهمترين
وسيله براي تضعيف آنها ايجاد درگيري هاي عمدي با استفاده از عوامل واحساسات مذهبي
است.

عوامل دشمني با
مسلمانان

علل و عوامل امر
را مي توان بشرح زير خلاصه کرد:

الف-وجود
سازمانهاي مختلف نژادپرستانه با زمينه فعاليت هاي ضد اسلامي زحمات گروههاي افراطي
هندو و حمايت ضمني مقامات و دستگاههاي دولتي هندي از جمله پليس برخوردار استاز آن
جمله است:

سازمان آر-اس-اس:اين
سازمان متعصب و پيرو سيستم حفظ کاستو معتقد است همه غير از هندوهائي که در هند
هستند بايد به آئين هندوها درآيند. اين سازمان در موارد بسياري به خشونت متوسل شده
اموال مسلمانان و گاه پيروان ساير مذاهب را غارت و حياتشان را مورد تهديد قرار
ميدهد معروف است که قاتل گاندي(که درصدد برچيدن سيستم کاست بود) اعضاي اين سازمان
بوده است.

2-جان سنگ. يک
سازمان طرفدار تبعيض نژادي که دستش به بسياري از غارتهاي اموال مسلمانان سوزاندان
اماکن تجاري و اقتصادي آنها آلوده است.

3-شيوسنا- که
اخيرا در شهر بمبئي تاسيس شده و مراکز فعاليت خود را به شدت و سرعت به شهرهاي
مختلف که مرکز تجمع مسلمانان از جمله کشمير گسترش داده اعضاي اين سازمان متعصب
هندوئي معتقدند که هند متعلق به هندوهاست و زمينه فعاليت آنهامشخصا ضداسلامي
است.رهبر آنها اخيرا گفته بود که اگر روزي به قدرت برسد اجازه نخواهد داد که حتي
يک مسلمان در هند باقي بماند.

4-حزب چپ و
کمونيست:ترديد نيست که احزاب کمونيست نقش فعالي در ايجاد تضييقات و محدوديتها براي
فعاليت گروههاي مذهبي و بخصوص مسلمانا دارند. و مشوق و راهنماي دولت در انجام اين
امورند.نقش مسيحيت را نبايد در اين مورد ناديده گرفت.

ب: جدا از عواملي
که ريشه در سياست و حکومت هند دارد از جمله رعايت اصل سيلکرلاريزم که بخصوص در هند
هميشه به عنوان اصل جدائي از سياست بر آن تاکيد مي شود عوامل ديگري ناشي از خود
جامعه مسلمانان در هند است که اين وضع آشفته را تسريع مي کند که از آن جمله:

1-عدم آگاهي کافي
توده مسلمان به علت فقر بينوائي عقب ماندگي نداشتن امکانات براي ايجاد آگاهي سياسي
و اجتماعي.

2-خلاء رهبري در
ميان مسلمانان.

3-عدم انسجام
مسلمانان و نداشتن پايگاه قدرت در متن جامعه خود.

4-وجود مسلمانان
دولتي يا عناصر وابسته به دولت که در هر موردي اقدامات ضداسلامي دولت را توجيه و
آنها را قانوني تفسير مي کند.

5- عوامل پنهان
خارجي و داشتن امکانات کافي براي ايجاد تفرقه و آشوب ها و درگيري هاي خونين مذهبي
در مواقع لازم.

6-رسانه هايگروهي
که برخي از آنها ضمن وارونه جلوه دادن حقايق و بزرگ کردن اشتباهات مسلمانان به
موقع آتش افروزي مي کنند و در عوض مظالم هندوها را بر مسلمانان ناديده مي گيرند.

7- در کنار همه
اين عوامل بي تفاوتي حکومت هند نسبت بهاين جرياناتتجربه نشان داده است که نيروهاي
پليس و حفاظتي هميشه موقعي وارد عمل شده اند که مسلمانان خسارات مالي و جاني
فراوان ديده و نقش آنها تا حدي فقط براي نشان دادن حضور دولت در صحنه به نفع
مسلمانان است( البته بي انصافي است اگر گفته شود هيچ نقشي ندارند زيذت در برخي
موارد دخالت آنهاموجب کاهش خسارات و تشنجات است)ضمنا دولت هند هميشه سعي دارد ادعا
کند که دموکراسي بزرگ هند خانه مذاهب بسياري است و پيروان آنها بطور مسالمت آميز
در کنار يکديگر و براي هند زندگي مي کنند حتي راجيوگاندي در مصاحبه هاي خود بخصوص
در خارج از هند (در سفر اخير مسقط و عمان) از اقدامات حمايتي هند از مسلمانان و
برنامه هائي که براي اقليت مسلمان در نظر دارد سخن مي گويد در هفته جاري نيز از
احزاب مخالف خواسته تا نسبت به يک لايحه در مورد مسلمانان که ظاهرا براي جلب رضايت
آنها است تشکيل جلسه دهند.دليل اين امر اين است که راي مسلمانان هميشه در انتخابات
سراسري نقش مهمي داشته شايد اينديراگاندي تا حد زيادي بر اين امرواقف بود و با
توجه به نقشي که مسلمانان در استقلال هند داشتند سعي در جذب قلوب مسلمانان داشت و
حزي کنگره در دوره هاي قبل حتي بعنوان سمبليک هم شده گاها رياست جمهور( هرچند نقش
تشريفاتي داشته و دارد) را از ميان مسلمانان انتخاب مي کردند. ذاکرحسين و فخرالدين
علي احمد از آن جمله بودند. امام اين رسم نيز ظاهرا منسوخ گرديده و چند سالي است
که به موجب تجنب سيکها يک نفر سيک برياست جمهوري برگزيده شده بهتر است اگر حزب
کنگره نيز علاقه اي به جامعه اسلامي نشان مي دهد بيشتر براي جلب آراء موافق
انهاست.

عامل اميد بخش

خوشبختانه در اين
ميان يک عامل مهم که مايه اميدواري جهان اسلام ميباشد به مسلمانان هند دلگرمي و
اميد ميدهد و آن انقلاب شکوهمند اسلامي ايران است.آثار اين انقلاب در بيداري
مسلمانان هندرا در چند سال گذشته مي توان از لابلاي خطوط و علائم خشنود کننده اي
در ميان جامعه مسلمانان و نوشته ها و گفته هاي مسلمانان آ» کشور مشاهده کرد.آثار
پديدار گشته وعلاقه به تشکيل اجتماعات انجمن ها برگزاري کنفراتس ها سمينارها متعدد
و بيش از گذشته است.يادآور مي شود که در گذشته جامعه مسلمانان که امکان تظاهرات
وسيع نداشتند فقط شرکت وسيع و همه جانبه در نمازهاي عيد سعيد فطر فرصت مغتنمي براي
آنها براي نشان دادن ناخشنودي خود از دولت بود و اين امر به هشدار به دولت و
قدرتهاي ضداسلامي تعبير مي شد.

اينک سمينارها و
کنفرانس ها و نشستهاي متعدد ميتوانند بيانگر اعتراضات و نقطه نظرات آنان باشد. اين
سمينارها و نشست ها بيشتر به منظور بالا بردن صداي اعتراض مسلمانان در مقابل حق
کشي هاي مسلمانان و نيز حفظ هويت اسلامي است. بعنوان نمونه در سميناري که اخيرا
وسيله مسمانان ترتيت داده شد گفته شد دولتي که مدعي آزادي است درصدد نابود ساختن
مسلمانان بوده و در موضع گيري عليه مسلمانان ترديدي بخود راه نميدهد. سمينار هشدار
داد در صورتي که اين روند ادامه يابد مسلمانان اعتماد خود را به سيستم کاملا از
دست داده و به دولت هشدار مي دهند که در اين صورت مجبورند پارلمان مجالس انتخابات
و تمام سيستم ستمگر و فاسد را تحريم کنند

با توجه به اينکه
مقدمات بيداري مسلمانان در شبه قاره کم و بيش فراهم شده و انقلاب اسلامي ايران
چراغ فراراه اين بيداري باشد لذا جمهوري اسلامي ايران ميتواند با ايجاد رابطه
بيشتر با مسلمين شيه قاره و توسعه آن نقش بسيار سازنده اي در نجات مسلمانان آن
ايفانمايد در سايه حمايت و هدايت جمهوري اسلامي مسلمانان هند ميتوانند در وحله اول
هويت اسلامي خو را که اکنون کوشش براي حفظ آن آغاز گرديده بکمال برسانند و در وحله
بعدي با آگاهي از توانائيهاي خود و قدرت اسلام نقش موثر و سازنده خود را در هرم
قدرت و جايگاه رفيع خود و اسلام را در آن کشور بزرگ و در ميان جمعيت چند
صيدميليوني هندي بيابند.