سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحيم

در ادامه بحث چارۀ گرفتاريها

در سرمقاله پيشين سخن از ضرورت
اجتناب ناپذير گرفتاريها و سختيهائي بود كه فرد و جامعه اسلامي در راه تحقق
آرمانهاي اسلامي و انجام تكاليف الهي بطور طبيعي يا بوسيله دشمن با آنها روبرو مي­شوند
و… كه در ادامۀ بحث لازم است نكات ديگري نيز مورد اشاره قرار گيرد.

يكي از تحليلهاي دشمنان اين است كه:
هر انقلابي بطور طبيعي توقع آفرين است بويژه اين انقلاب كه يكي از شعارهاي مهمش
حمايت از مستضعفين بوده و اكثريت مستضعف مردم ايران را بخود جذب و بدين وسيله به
پيروزي رسيده است! و با توجه به اين كه مفهوم استضعاف نيز در استضعاف اقتصادي و
مادي خلاصه و ترسيم شده است، مردم توقعي مضاعف نسبت به امور مادي از اين انقلاب
دارند و بر اين اساس چنين تصوري دشمن بخش مهمي از توطئه­هايش را در جهت جلوگيري از
رفع مشكلات مادي و اقتصادي و حتّي تشديد آنها بكار گرفت تا بگمان خام خود بدين
وسيله مردم، خود را در اين انقلاب ناكام ديده و دست از حمايت آن بردارند! كه البته
اين تحليل نيز مانند ديگر تحليلها و محاسبات موهوم و مادي گرايانه­شان غلط از آب
درآمد، تيرشان به سنگ خورد و نتيجه معكوس بخشيد و همانگونه كه قبلاً ترسيم كرديم
همۀ اين سختيها و مشكلات موجب آبديدگي بيشتر امت اسلام شد و بصورت نردباني براي
تكامل معنوي و مادي جامعه اسلامي مورد استفاده قرار گرفت و ما لازم ديديم كه
اعتقاد امت قهرمان اسلام و برداشت و زبان حال آنها را نسبت به اين نوع گرفتاريها و
سختيها ترسيم كنيم تا دشمن بيشتر به ناكامي و شكست خود در اين زمينه واقف شود.

و اتقاقاً برخي از دوستان هم تصورشان
بر اين بود كه اعتراف به گرفتاريها و حتّي پيش بيني تشديد آنها و نويد ندادن به
برطرف شدن آنها در آيندۀ نزديك، ممكن است مردم را متوحش كند در حاليكه اينگونه
نيست و آنچه كه مطرح شده مبتني بر آيات و روايات و تجربه تاريخي و عينيت خارجي است
و از طرفي مردم خود بهتر از ما به واقعيت امور آشنا و با مشكلات مادي دست به
گريبان هستند و اگر براي قشر مرفه و مترفين از خدا بي­خبر مسأله تنگدستي و مشكلات
مردم مستغرب باشد، براي خود مردم ملموس است و بيان آن نوعي همدردي با آنان است و
مهمتر آنكه مردمي كه جان و مال و عزيزانشان را در راه اسلام نثار مي­كند و براي
خدا روزه مي­گيرند طبيعي است كه از چنين مشكلاتي نيز همان برداشتي را دارند كه
قرآن و حديث آن را بيان كرده است اين مردم پيرو دلباختۀ امام حسين (ع) هستند كه
تمام هستي خود را و آنچه را در اختيار داشت فداي اسلام كرد و مقلِد امامي هستند كه
مي­فرمايد: «بايد تمامي قدرتها و ابرقدرتها بدانند كه ما تا آخرين نفر و تا آخرين
منزل و تا آخرين قطرۀ خون بر اعتلاي «كلمة الله» ايستاده­ايم و برخلاف ميل تمامي
آنان حكومت نه شرقي و نه غربي را در اكثر كشورهاي جهان پايه­ريزي خواهيم نمود».

امتِ چنين امامي هرگز بخاطر گراني
فلان جنس يا كميابي فلان خوراكي يا نايابي فلان وسيله رفاهي نگراني و ترس بخود راه
نميدهند آنها فقط از اموري نگران و خائف هستند كه امام نسبت به آنها احساس خطر و
خوف دارد. اموري مانند اختلاف و تنازع، دسته بنديها، تبعيضها و بي­عدالتي­ها و…
كه چنين مباد.

نكته ديگر آنكه بايد توجه داشت كه
گرفتاري و سختي بطور مطلق مطلوب و مفيد نيست و بديهي است كه ابتلائاتي كه انسان
بطور عمدي و مستقل از يك هدف الهي و يا در اثر جهالت و تقصير در انجام وظائف و
تكاليف الهي و يا گناه و نافرماني از دستورات خداوند براي خود يا ديگران ايجاد مي­نمايد
بهيچ وجه از نظر اسلام و عقل مطلوب و مجاز نيست و لازم است اين دو نوع گرفتاري را
دسته بندي و تفكيك نمود تا در برخورد با آنها دچار اشتباه و انحراف نشويم. 

معلوم است مثلاً فرد يا جامعه­اي كه با داشتن امكانات و زمينه­هاي مساعد
خدادادي در اثر كم كاري، بيكاري و تنبلي گرسنه و محتاج باشد يا بدليل عدم رعايت
اصول بهداشتي به انواع بيماريها مبتلا شود و يا مثلاً با تخلف از مقررات رانندگي
موجب اختلال در نظم و ايجاد تصادف و خود يا ديگري را ناقص العضو كند و يا بقتل
برساند و صدها نمونۀ ديگر از اين قبيل هيچكدام مطلوب و مجاز نيستند و بطور كلي هر
گونه گرفتاري ناشي از تخلف از سنتهاي تشريعي و تكويني خداوند نشانه­اي از انحطاط و
هلاكت انسان است و تنها راه حل اين نوع مشكلات، شناخت و التزام قطعي فرد و جامعه
به رعايت دقيق و اجراي مقررات و قوانين اسلامي است و در اين راستا مجلس و
دستگاههاي اجرائي بعنوان جزئي از نظام و جامعۀ اسلامي مسئوليت سنگين­تري را بر دوش
دارند و نقش مهمترين را در حلّ مشكلات ايفاء مي­نمايند و با توجه باينكه مجلس هم
قانونگذار است و هم دولت كه مجري قانون است با تأييد و راي اعتماد مجلس بكرسي قدرت
اجرائي مي­نشيند و اين رأي مردم است كه نمايندگان را به مجلس مي­فرستد و آنرا شكل
مي­دهد پس اگر رأي مردم بشايسته­ترين، آگاهترين و متدين­ترين و كارآمدترين دولت
براي پيشرفت امور و رفع مشكلات منعكس مي­شود و اگر خداي ناكرده آراء تحت تأثير سهل
انگاري­ها، جهالت­ها و هواها و اغراض نفساني، گروه گرائيها و… قرار گرفت و
بانتخاب اصلح نيانجاميد موجب پيامدهاي ناخوشايند و ايجاد و احياناً تشديد
گرفتاريها خواهد شد و با توجه باهميت و حساسيت اين مسأله است كه از هم اكنون بايد
در صدد آگاهي دقيق از معيارهاي انتخاب و منتخب و شناخت مصاديق آن باشيم تا بخواست
خداوند از اين طريق مهمترين گام را در جهت تثبيت بهتر نظام اسلامي و مقابله با
گرفتاريها و مشكلات گوناگون برداريم. والسلام

رحيميان