یاران امامان

ياران امامان

سيد محمد جواد مُهري

فضل بن شاذان

«من به اهل خراسان غبطه مي­خورم كه شخصيتي همچون فضل بن شاذان در ميان آنان
است و از او بهره مي­برند».

اين سخن بزرگ ار «كشّي» در «رجال» خود، از «امام حسن عسركي عليه السلام» نقل
كرده است كه دربارۀ يكي از ياران مخلص و باوفاي خود و پدر خود، «فضل بن شاذان
نيشابوري ازدي» چنين فرمود. اصل داستان چنين است:

حامد بن محمد ازدي از اهالي «بوزجان» نيشابور گويد: «ابومحمد فضل بن شاذان»-
كه خدايش رحمت كند مرا به عراق براي ديدار با «ابومحمد امام حسن عسكري (ع) فرستاده
بود.

نوشته­اند: او بر حضرت وارد شد و در هنگام بيرون آمدن، كتابي را كه در عباي
خود پيچيده بود، بر زمين افتاد حضرت عسكري (ع)آن كتاب را برداشت و در آن نگريست.
آن كتاب از تأليفات فضل بن شاذان بود. حضرت بر او ترحم نموده و فرمود:

«أغبط اهل خراسان بمكان الفضل بن شاذان و كونه بين أظهرهم».

فضل بن شاذان كيست؟

فضل بن شاذان كيست، يكي از معدود چهره­هاي بسيار درخشنده و تابناك دوران چهار
امام معصوم، امام رضا و امام جواد و امام هادي و 
امام عسكري عليهم السلام بود كه نه تنها در خدمت و اخلاص نسبت به سروران و
امامان معصوم كوشا بود و همواره از محضر ايشان استفاده مي­كرد، بلكه داراي دانشي
سرشار و علومي فراوان بود. او در علوم گوناگون اسلامي از قبيل فقه، حديث، تفسير و
علم كلام، تأليفات فراوان دارد كه متأسفانه از كتابهاي ارزشمند او، كه بالغ بر صد
كتاب است، اكنون تنها كتاب «ايضاح» بطور كامل در دسترس است و به چاپ رسيده است.
اين كتاب در علم كلام و در اثبات حقانيّت مذهب نوشته شده و مطالعه آن براي اهل فضل
كافي است كه ثابت كند، فضل بن شاذان داراي فضلي سرشار و علمي بسيار مي­باشد.

«مرحوم سيد حسن صدر» در كتاب «تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام» در دو مورد از آن
بزرگمرد ياد مي­كند؛ يكي آنجا كه مصنّفين در علم تفسير قرآن را نام برده است و
ديگري در بخش نويسندگان بزرگ شيعه در علم كلام.

وي دربارۀ فضل چنين مي­نويسد:

فضل بن شاذان نيشابوري از اصحاب امام رضا (ع)در هر دانشي بر ديگران مقدّم بود؛
در قرآن، فقه، حديث و كلام. او بيش از صد كتاب نگاشته است. «ابن النديم» در
«فهرست»- بخش «ترتيب القرآن» او را يكي از بزرگان علم قرآن و حديث دانسته. در جاي
ديگر مي­نويسد: فضل بن شاذان از بزرگان اصحاب و از فقها و متكلمين دوران خود كه در
تمام فنون دين، جامعيّت داشت. او او از نظر عظمت و شخصيت بالاتر از اين است كه ما
او را معرّفي كنيم. او صد و هشتاد كتاب تأليف كرده است و آنگاه 49 كتاب او را به
نقل از «رجال نجاشي» آورده است.

نجاشي، او را چنين مي­ستايد:

فضل بن شاذان بن خليل، ابومحمد ازدي نيشابوري، از امام هادي(ع)روايت كرده است
و گفته شده از امام رضا(ع)نيز روايت كرده. فضل ثقه است. وي يكي از فقها و متكلمين
اصحاب است و در طايفه شيعه داراي مقام وعظمت والائي است و بالاتر از اين است كه
مورد ستايش قرار گيرد. كشّي (يا كنجي) يادآور شده كه او 180 كتاب نگاشته است.

شيخ طوسي دربارۀ وي چنين گويد:

فضل بن شاذان نيشابوري، فقيه، متكلّم، بلند پايه و جليل القدر است. كتاب­ها و
تصنيفات زيادي دارد. او از اصحاب امام هادي و امام عسكري عليهما السلام بوده است.

«كشّي» دربارۀ وي بتفصيل سخن گفته و او را از جمله عدول و ثقات اصحاب مي­شمارد.
آنگاه داستانهائي در شرح حال او و مقام و منزلتش نزد امامان ذكر كرده است،‌ از
جمله چنين گويد:

تأييد امام عسكري(ع)از كتاب فضل

محمد بن ابراهيم ورّاق سمرقندي گويد: به زيارت خانه خدا رفته بودم، ميل داشتم
در راه خود، سري به يكي از اصحاب و ياران، كه معروف بود به راستي و خيرانديشي و
پارسائي به نام «بورق بوشنجاني» (بوشنجان قريه­اي از قراي هرات است) بزنم و او را
زيارت كنم و تجديد عهدي با وي بنمايم.

در هر صورت، بديدنش رفتم و در آنجا به ياد فضل بن شاذان افتاديم «بورق» گفت:
در موقعي كه فضل بن شاذان، كسالت شديدي داشت و از درد شكم مي­ناليد، در راه خانه
خدا به بغداد رفتم و به ديدار محمدن بن عيسي عبيدي شتافتم. او را شيخي فاضل و
دانشمند يافتم. گروهي از شيعيان نزد او نشسته بودند و ديدم همگي ناراحت و غمگين
هستند. سؤال كردم: چه شده است كه شما را چنين ناراحت مي­بينم؟ پاسخ دادند:
«ابومحمد، امام عسكري عليه السلام» زنداني شده است.

پس از بازگشت از حج، باز هم به ديدار محمد بن عيسي رفتم، و او را اين بار
خوشحال  مسرور يافتم. گفتم: چه خبر داريد؟
پاسخ داد: امام آزاد شد.

خبر آزادي امام را كه شنيدم به «سرَّ من رأي» (سامرا) رفتم و بر حضرت وارد
شدم. و كتابي كه فضل نگاشته بود، بدست حضرت دادم و عرض كردم:

قربانت گردم! ميل دارم كتاب را ببينيد و نظر خود را به ما بفرمائيد.

حضرت كتاب را گرفت و در آن نگريست و تمام صفحاتش را ورق زد، آنگاه فرمود- كتاب
خوب و درستي است و سزاوار است به آن عمل شود.

عرض كردم: فضل بن شاذان، كسالت شديدي دارد و بيمار است.

حضرت فرمود: رحم الله الفضل- رحم الله الفضل. خداوند فضل را رحمت كند و
بيامرزد.

«بورق» گويد: پس از آنكه برگشتم، ديدم «فضل» در همان روزهائي كه امام عسكري (ع)بر
او ترحم نموده بود، از دنيا رفته است.

سهل بن بحر گويد: در روزهاي آخر عمر فضل، او را شنيدم  كه مي­گفت:

من جانشين گذشتگانم. من محمد بن ابي عمير و صفوان بن يحيي و ديگران را درك
كردم و در مدّت پنجاه سال از آنها استفاده كردم. هشام بن حكم كه از دنيا رفت،‌
يونس بن عبدالرحمن جانشين او شد. و پس از يونس، سكّاك، ردّ بر مخالفين مي­كرد. او
هم اكنون از دنيا رفته است و من جانشين آنها هستم.

وفات فضل

مرحوم شيخ عباس قمي در كتاب «سفينة البحار» به بزرگي و عظمت از فضل بن شاذان
ياد مي­كند آنگاه مي­گويد: فضل در زمان امام عسكري (ع)در گذشته است و قبرش در يك
فرسخي نيشابور قرار دارد و من او را در آنجا زيارت كرده­ام.

در هر صورت، فضل بن شاذان، اين چهرۀ تابناك جهان اسلام و اين افتخار بزرگ
طايفه اماميّه و اين دانشمند بي­نظير، پس از استفاده شايان از محضر امامان سلام الله
عليهم به ديار خود،‌ نيشابور بازگشت و ايام آخر عمرش را به تأليف و تصنيف و
پاسخگوئي به مشكلات و سئوالات مردم گذراند و سرانجام در سال 260 هجري يعني چند ماه
قبل از آغاز امامت حضرت ولي عصر امام زمان ارواح العالمين له الفداء، از دار دنيا
به جهان جاويدان شتافت. خداوند او را رحمت كند و با سرورانش محشور فرمايد.

در كتاب معجم رجال الحديث آمده است: نام فضل در 775 روايت آمده كه يا مستقيماً
از امام روايت كرده يا بواسطه و يا از او روايت كرده­اند.

منابع

فهرست ابن النديم- رجال كشي- رجال نجاشي- سفينة البحار- معجم رجال الحديث-
تأسيس الشيعه- رجال شيخ طوسي.