مدیریتهای اجرائی

ساختار نظام
اجرائي كشور

قسمت بيست و
يكم

مديريتهاي
اجرائي

محمدرضا
حافظ نيا

13- شهادت و
اعتماد بنفس و قدرت تحمّل مشكلات و مصائب:

صفات مزبور
از ضروريات يك مدير است چرا كه انجام امور بدون مشكلات و مصائب و تنگناها كمتر
مقدور مي باشد و بعبارتي بندرت اتّفاق مي افتد كه امري بي دردسر و مايه گذاشتن از
خود صورت پذيرد. اگر امور حيطه مديريت بصورت عادي و بدون رنج و زحمت انجام گيرد
مديريت هنر نكرده است بلكه هنر مديريت زماني جلوه مي نمايد كه مدير با مشكلات و
مسائل و گرفتاريها و كمبودها دست و پنجه نرم كند و از وجود آنها هراسان نشود و با
شهامت و جرأت به مبارزه با آنها بپردازد و با تكيه بر الطاف الهي مشكلات را از سر
راه برداشته و امور را به انجام برساند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، بلحاظ بارث
ماندن يك كشور عقب افتاده و وابسته به خارج، با انبوه مسائل و تنگناهاي اقتصادي-
اجتماعي- فرهنگي- علمي- تكنولوژيكي و غيره، و نيز بروز مشكلات فراوان ناشي از
سياستهاي تخريبي استكبار جهاني عليه انقلاب اسلامي و در رأس آنها جنگ تحميلي و
محاصره اقتصادي، مشكلات اجرائي كشور بمراتب افزونتر گرديده است و بار سنگين آنها
بر دوش انقلاب اسلامي و مديران جوان و تازه نفس و متعهد افتاده است. اين مديران
تازه نفس و متعهد كه هنرمندي از خود نشان داده و امور كشور را بانجام رسانده و از
ماين طوفان بحرانهاي سياسي- اجتماعي- فرهنگي- اقتصادي و غيره عبور داده و پايه هاي
انقلاب اسلامي را در عرصه بين المللي استحكام بخشيده اند عموما بر اساس تعهد خويش
به اسلام و نظام الهي حاكم بر كشور مسئوليتهاي مديريتي را تقبّل نموده و همه
سختيها را به جان و دل پذيرفته اند، و با شجاعت و اتكاي به نيروي لايزال الهي و
اعتماد به نفس پنجه در پنجه مشكلات و مسائل درون زا و برون زاي كشور انداخته و كشور
را از ميان طوفان حوادث به سلامت عبور داده اند آنها در واقع هنرمندي از خود بخرج
داده اند. هرچند نارسائيها و مشكلات متعدد نيز در زمينه هاي مختلف وجود دارد كه
امري طبيعي است.

عشق و ايمان
به الله به آنها شجاعت و شهامت قبول آگاهانه مديريت با همه مشكلات و مسائل آن
بخشيده و هراسي بخود راه نداده اند و با مشكلات مبارزه نموده وو از جسم و جان و
آبرو و حيثيّت خود با تمام وجود مايه گذاشته و مي گذارند. چرا كه حفظ انقلاب
اسلامي و اداره كشور و چشيدن ارزشهاي متعالي اسلام و دست آوردهاي ارزشمند انقلاب
اسلامي در عرصه جهاني و نيز در داخل كشور نياز به ايثار جسم و جان و آبرو و حيثيت
و بالاخره خون دارد و مديران متعهّد نظام جمهوري اسلامي سالها است كه به اين امر
مقدس، با اطمينان خاطر اشتغال داشته و دارند. اعتماد به نفس نيز يكي از جنبه هاي
ديگري است كه مديران اني نظام بر روي آن حساب كرده و بكار بسته اند و در زمينه هاي
مختلف بر توانائيها و امكانات خود و درون كشور تكيه كرده اند چرا كه امام بزرگوار
امت فرمود كه: «باورتان بيايد كه مي توانيد» و اين خصلت ارزشمند باور مديران جوان
و ايثارگر و پرشور انقلاب اسلامي آمد. البته اين فرموده امام عزيز معناي عميق تري
داشته و در تمامي عرصه هاي فرهنگي و علمي و تكنولوژيكي و سياسي و نظامي و اقتصادي
و اداري و غيره نيز كاربرد دارد و دواي درد وابستگي تمام كشورهاي جهان سوم در
ابعاد مختلف و شفاي آنها و ورود به صحنه استقلال و رشد و توسعه و نجات از چنگال
شبكه عنكبوتي سلطه استكبار جهاني، همين داروي شفابخش فرموده امام مسلمين و
مستضعفين و ستمديدگان جهان است.

بنابراين
يكي از ويژگيهاي مديران بويژه در شرايط بحراني و حضور تمام عيار مشكلات و مصائب،
خصلت شهامت و اعتماد بنفس و تحمل مشكلات مي باشد و استقامت و بردباري و توكل بر
خداوند متعال عامل اصلي غلبه بر مشكلات و مسائل است كه مديران در جمهوري اسلامي تا
كنون به اين مشخصه آراسته بوده اند و ادامه راه مقدسي كه انتخاب كرده اند نيز نياز
به اين خصلت دارد.

14- قدرت
ابتكار و خلاقيت و نوآوري:

ابتكار
لازمه هر امري است افرادي كه فاقد قدرت ابتكار و خلاقيت مي باشند فعاليتهايشان
بيروح است و نگهدارنده وضع موجود نيز بزحمت مي توانند باشند. فردي كه ابتكار ندارد
تا زمانيكه عهده دار امري مي باشد در آن امر پويايي و تحرك و رشد و تكامل وجود
نخواهد داشت در صورتيكه گسترش جوامع بشري و لزوم تأمين نيازهاي معنوي و مادي
گروهاي انساني مستلزم تكامل و رشد و گسترش فعاليتهاي اجتماعي و علمي و فني است.
جريان توسعه جوامع، جريان تكاملي و گسترشي است و لذا جريان تأمين نيازها نيز بايد
تكاملي و گسترشي باشد تا با هم در طول زمان متعادل گردند و جريان تكاملي امور،
مستلزم وجود پديده ابتكار و خلاقيت مي باشد.

بنابراين
هرچند ابتكار و خلاقيت نعمت خدادادي است كه در همه افراد ممكن است وجود نداشته
باشد لكن امري ضروري است كه مديران اجرائي جامعه بايد بيش از همه متصف به اين صفت
باشند تا بتوانند براي اداره امور و گسترش فعاليتها متناسب با گسترش نيازهاي انسان
و جامعه، روشها و زمينه هاي فعاليتي جديدي را ابداع نمايند و به آن بُعد اجرائي
بدهند. مديراني كه فاقد روحيه ابتكار و نوآوري باشند وضع موجود را حفظ و ثابت نگه
خواهند داشت در حاليكه نيازهاي جامع رو به رشد بوده و دستگاه مسئول تأمين نياز
جامعه نخواهد توانست خود را متناسب با نيازها هماهنگ نمايد و لذا مشكلات مربوط به
آن دستگاه بصورت كمبود و تنگنا در سطح جامعه ظهور خواهد نمود در صورتيكه اگر مدير
مبتكر و نوآور بوده و بقول معروف داراي ديد برنامه ريزي ابداعي باشد غلبه بر
مشكلات و تنگناها امكان پذير خواهد بود.

15- قاطعيت
بجا و داشتن قدرت تصميم گيري:

مدير بايد
در شرايط مختلف كه با آن روبرو مي گردد داراي قدرت تصميم گيري و قاطعيت باشد.
خصوصاً در شرايط بحراني، بايد مدير بتواند تصميم بجا بگيرد و بر شرايط بحراني غالب
آيد. اگر مدير فاقد اين خصوصيت باشد و احتياطات بيجا بنمايد و در تصميم گيري ترديد
داشته باشد نخواهد توانست دستگاه را اداره نمايد. بويژه در شرايط بحراني سر رشته
امور از دستش در رفته و خودش و دستگاه مربوط به او در گرداب مشكلات فزاينده غرق
شده و سقوط او را در پي خواهد داشت. اين امر بدني معنا نيست كه مدير بدون حساب
تصميم بگيرد و بگونه اي ديگر باعث آشفتگي در امور دستگاه بشود بلكه غرض تصميم گيري
بجا و پرهيز از ملاحظات و ترديدهاي بي موردي است كه نتيجه آن مَثَل معروف «نوش
دارو بعد از مرگ سهراب» مي باشد. هر دستگاه اجرائي در حين گذر از داخل زمان با شرايط
پيش بيني نشده ربورو مي گردد كه عوامل متغير و متعدد از بيرون بر دستگاه اجرائي
اثر مي گذارند و از درون نيز دستگاه ها متأثر مي شوند؛ بنابراين براي برخورد با
عوامل متغير بيروني و دروني تأثير گذار بر روند جاري فعاليت دستگاه ها، بايد صفت
مزبور در مديريت وجود داشته باشد تا با نگرش عاقلانه و عالمانه به وضعيت ايجاد شده
بتواند درست تصميم بگيرد و امور را رتق و فتق نمايد و از شتاب زدگي و هراسان شدن
پرهيز نمايد و متقابلا آنقدر ترديد ننمايد كه كار از كار بگذرد. گاهي اوقات
نابسامانيهاي اجتماعي مربوط به دستگاه هاي اداري و اجرائي كه مردم از آن رنج مي
برند ناشي از اين دو حالت افراط و تفريط در تصميم گيري مديريت است كه بايد در
انتخاب مديران به خصلت قدرت تصميم گيري بجا توجه شود.

16- پشتكار
در امور:

عموما انجام
بموقع امور نياز به پشتكار و پيگيري دارد. خصيصه فراموشي در افراد و يا تراكم كار
در دستگاه ها و يا كم توجهي و بي رمقي بعضي از كاركنان و عدم احساس مسئوليت آنان
باعث مي گردد كه يك امر كه مقدمات انجام آن صورت پذيرفته است در ميان راه متوقف
گردد. بنابراين براي پرهيز از فراموشي و توقف در روند انجام امور ضرورت دارد
پيگيري انجام پذيرد و مديريت بايد داراي روحيه پشتكار بوده و راه و روشي ابلاغ
نمايد كه بتواند امور را تا حصول نتيجه نهائي تعقيب نمايد در غير اينصورت كارها
شروع مي شوند ولي در وسط راه بفراموشي سپرده شده و رها مي گردند و انرژي هاي صرف
شده نيز هدر مي روند. اصلِ ضرورت پشتكار و پيگيري در مقياسهاي مختلف مصداق دارد و
از يك مكاتبه ساده به ادارات براي يك تقاضاي كوچك آغاز شده و تا طرح هاي عمراني
كلان ملي كه داراي فازهاي متعدد بوده و انجام آن چندين سال طول مي كشد را در بر مي
گيرد.

17- توان و
سلامت جسمي و روحي:

در انتخاب
مديران بايد به اين امر توجه شود و سعي گردد حتي المقدور مديران سالم از نظر روحي
و جسمي انتخاب كردند كه داراي نيرو و توان و فراغت لازم براي انجام وظيفه باشند.
مديران مريض احوال از نظر روحي و جسمي نمي توانند دستگاه مربوطه را درست اداره
كنند و نتيجه اين امر كاهش راندمان دستگاه و افزايش سرگرداني و تأخير در انجام
امور مردم مي باشد.

18- تيز
هوشي و درك مسائل:

اين صفت نيز
لازمه مديريت مطلوب است. مديريت اگر از تيزهوشي و ادراك سريع مسائل برخوردار نباشد
و دير به عمق قضايا پي ببرد و يا متوجه امور نباشد نخواهد توانست در كارش توفيق
زيادي كسب نمايد. مديران تيزهوش و متوجه و هوشيار اولا- با اولين نظر به مسائل،
عمق قضايا را متوجه شده و مي توانند به سرعت آن را تجزيه و تحليل ذهني نمايند.
ثانيا- در تصميم گيري با سرعت و بجا عمل نمايند و ثالثا- نيازي به توضيحات زياد و
مكرر پيرامون يك مسئله از طرف ارباب رجوع و يا همكاران خود ندارند، و بقول معروف
بسرعت مسئله را مي گيرند و در وقت خويش و مردم صرفه جوئي مي كنند. بعلاوه اينكه
مديران تيزهوش مسائل را درست تر نيز درك مي كنند و مديران كم هوش به غفلت افتاده و
موجبات گرفتاري براي خود و دستگاه و مردم را فراهم مي نمايند و گاهي اوقات افراد
موذي كارمند و غير كارمند از كنار مديران كم هوش و كُند ذهن و غافل سوء استفاده
ماليو غير مالي مي كنند.

19- تقيّد
به اجراي قوانين و مقرّرات:

جوامع بشري
براي اداره خود نياز به قوانين و مقررات موضوعه دارند و اصولا تحقق عدالت اجتماعي
با وضع قوانين و اجراي صحيح آنها عملي مي باشد. دستگاه هاي اجرائي نيز بر اسا
قوانين مصوب نهاد قانون گذار كشور در جهت انجام يك وظيفه و خدمت اجتماعي تأسيس شده
و در چارچوب قوانين و مقررات موضوعه به انجام وظيفه مشغول مي باشند و نمي توانند
خارج از چارچوب قوانين و وظايف مربوطه عمل كنند.

بنابراين،
مديريت بايد ملتزم به رعايت قوانين و مقررات و اصولا داراي اين روحيه باشد در غير
اينصورت دچار قانو شكين گرديده و علاوه بر اينكه قانون شكني جرم است باعث مي شود
كه اولا- هرج و مرج در دستگاه و جامعه حاكم شده و امور مختل گردد و ثانيا- عدالت
اجتماعي در جامعه محقق نشده و حقوق عده اي از مردم پايمال شده و بالعكس عده اي بيش
از حق خويش برخوردار شوند.

20- تقيّد
به نظم و ترتيب در امور و انضباط اداري:

بي نظمي در
هر نهاد و دستگاهي منجر به حاكميت هرج و مرج و گسيختگي امور در آ» مي گردد و كارها
نيز از مجاري مربوطه انجام نپذيرفته و امكانات و نيروها و وقتها نيز به هدر مي
روند. بنابراين نظم و ترتيب جهت سازماندهي امور و قرار گرفتن هرچيز و هر پديده در
جاي خود و انجام امور از مجاري مربوطه و جلوگيري از وقفه و ركو در كارها و هدر
رفتن نيروها، امري ضروري و اجتناب ناپذير است و مضمون حديث شريف حضرت مولا علي (ع)
كه مي فرمايد: «اوصيكم بتقوي الله و نظم امركم» دقيقا براي سلامت كار دستگاه ها و
نهادها و انجام امور آنها مصداق دارد. مديريت براي حصول به اين هدف اساسي و حاكميت
نظم در دستگاهش بايد از خود شروع كند و در كليه جهات پايبند به نظم و ترتيب باشد
تا بتواند دستگاه را منظم نموده و همكاران نيز به او تأسي جويند. ولي اگر او به
اين امر توجه ننمايد قطعا همكاران نيز دچار بدآموزي شده و انضباط اداري در دستگاه
كمتر حضور خواهد داشت.

21- قدرت
حفظ و نگهداري نيروهاي مفيد همكار:

مديريت بايد
داراي جاذبه بوده و نيروها را حفظ نمايد. البته عوامل متعددي چون خط بازي، نداشتن
ارشيدي، فقدان اخلاق اسلامي، تحقير و بي توجهي و غيره در گريز نيروها مؤثرند و
گاهي ممكن است مديريت در اينجهت منفي حركت كند و دستگاه را با ركود و وقفه روبرو
نمايد. لذا داشتن جنبه هاي مختلف جاذبه چون سعه صدر و ارشديت و اخلاق و معاشرت خوب
و غيره در مدير باعث مي گردد كه جاذبه در دستگاه افزايش يافته و كاركنان نه تنها
بفكر گريز از آن نيافتند بلكه با علاقه قلبي انگيزه فعاليت و تلاش بيشتر را داشته
باشند.

22- قدرت
اداره جلسات:

دستگاه هاي
اجرائي براي انجام امورشان نياز به جلسات بحث و بررسي و مشورت دارند و معمولا
جلسات بوسيله مديريت دستگاه برگزار مي شود. بعبارتي اداره جلسات بعهده مديريت است
و اداره جلسه از حيث طرح و تبيين و توضيح مسئله يا مسائل و بقول معروف دستور جلسه،
و اهداف مورد نظر از تشكيل آن و هدايت هدفمند بحث ها و مذاكرات و منتج به نتيجه
كردن بحثها در قالب زمان پيش بيني شده از اهميت خاصي برخوردار بوده و نياز به
تبحّر و هنرمندي و مديريت خاصي دارد. بنابراين، مدير بايد داراي اين مشخّصه باشد
زيرا اگر فاقد قدرت اداره جلسات بوده و يا ضعيف باشد وقت جلسه و شركت كنندگان در
آ» را به بطالت گذرانده و ذهنيت منفي در افراد براي خودش نيز بوجود خواهد آمد.
گاهي اوقات قدرت اداره جلسات مديريت، معرّف ميزان توان مديريت نيز مي باشد.

23- حساسيت
در استفاده و حفاظت از امكانات دستگاه:

امكانات
دستگاه ها و نهادها معمولا شامل بودجه، نيروي انساني و وقت آنها، وقت و نيروي فكري
مديريت، وسايل و ابزار و غيره مي باشد، در بهره برداري از امكانات مزبور بايد:
اولا- نهايت صرفه جويي اعمال گردد زيرا كه آنها متعلق به بيت المال هستند و تلف
كردن و اسراف در وقتها- بودجه ها و وسايل و ابزار مانند اتومبيل- برق- آب- لوازم
التحرير و غيره مسئوليت دارد. ثانيا- از استفاده شخصي از امكانات بيت المال
جلوگيري گردد. ثالثا- حداكثر بهره برداري مطلوب از امكانات ياد شده در جهت انجام
وظايف و دستگاه و طبعا ارائه خدمت به مردم بعمل آيد. مديريت در اين زمينه نقش مهمي
بعهده دارد و لذا بايد خود دراراي روحيه لازم در اين جهت باشد.

در اينجا به
همين مقدار از صفات و ويژگيهاي تخصصي و عملكردي مديريت مطلوب اكتفا مي گردد و توضيح
اين نكته را لازم مي داند كه اين ويژگيها را در صورت وجود جوهره و استعداد مربوطه
مي توان از طريق آموزش افراد مستعد مديريت پرورش داده و با گشودن بستر تجربه عملي
ارشادي و نظارت شده، از آنها مديران مجرب ولايق و رو به تكامل ساخت و دستگاه هاي
اجرائي كشور را به مديران و رهبران و هاديان متعهد و متبحّر و هنرمند مجهز نمود تا
بتوانند كشور را در يك حركت جمعي و هماهنگ در راستاي اهداف ارزشمند انقلاب اسلامي
جهت تكاملي و رو به رشد و توسعه بخشيده و از ميان طوفان حوادث در عرصه جهاني و از
درون زمان عبور دهند.

ادامه دارد