سرمقاله

عيب‌جوئي را
از خود آغاز کنيم

بسم الله
الرحمن الرحيم

يکي از
دستورالعملهاي بسيار مهم در تربيت اسلامي اين است که انسان بايد در امور مادي و
دنيوي به ضعيف‌تر از خود توجه کند و در جنبه‌هاي معنوي و اخلاقي افراد بالاتر و
کاملتر از خود را مورد توجه قرار دهد به کارگيري اين روش، دستاوردهاي فراواني را
در ابعاد گوناگون به دنبال داردکه در اينجا درصدد بيان آنها نيستيم ولي آنچه در
اين مختصر ميخواهيم مورد اشاره قرار دهيم ارزيابي وضعيت موجود و مطلوب و آنچه
هستيم و بايد باشيم در اين چهارچوب مي‌باشد.

اما در بعد
مادي و زندگي دنيوي ـ که از نظر اسلام چيزي جز وسيله براي رسيدن به معنويت و سعادت
اخروي نيست ـ اگر ما خودمان را با اکثريتکشورها و ملل جهان در حال حاضر يا با
وضعيت خودمان در سيا سال قبل مقايسه کنيم، متوجه خواهيم شد که از وضعيت نسبتا
مطلوبي برخورداريم و نسب به شرائط موجود زندگي مادي‌مان احساس رضامندي و قناعت مي‌کنيم
وب ه آساني ميتوانيم نارسائيها و کمبودها را تحمل کرده  زمينه مساعد را براي برنامه‌ريزي و تلاش پي‌گير
در جهت رسيدن به استقلال و خود کفائي و تمتع کامل از نعمتهاي الهي و رفاه توأم با
عزت و در خدمت معنويت، فراهم کنيم که بي‌گمان بدون روح قناعت وص رفه‌جوئي و نابود
کردن وضعيت خطرناک و مهلک مصرف‌گرائي دست‌يابي، به هيچ هدف مادي و معنوي امکان‌پذير
نيست.

و اما در
مورد ابعاد معنوي، از آنجا که انسان براي صعود به سوي کمال مطلق آفرديه شده و فضاي
معنويت بي‌کرانه است، پس انسان نبايد و نميتواند در هيچ مرتبه‌اي احساس قناعت و
ايستائي کند و در اين راستا هيچگاه نبايد به پشت سر واماندگان فطرت گم کرده نگاه
کند بلکه بايدهمواره وجهه همت خويش را به سوي خداوند معطوف داشته و پيش‌تازان راه
معنويت را مقتداي خود قرار دهد و بر پايه چنين بينشي فرد و جامعه اسلامي نه فقط
بايد از عقب گرد و انحطاط به شدت گريزان باشد که حتي ايستادن و در جا زدن و به
وضعيت موجود بسنده کردن را بايد عين غبن بداند«من ساوي يوماه فهو مغبون» و نوعي
سقوط به شمار آورد که:

پاکيزه‌تر از
آب روان چيزي نيست                       هرجا
که مکان گرفت گنديده شود

و بنابراين
ما بايد هيچگاه از حرکت و پويائي در راه تحقق صد در صد آرمانها و اهداف رهائي بخش
و جهانشمول اسلام و انقلاب اسلامي بازنايستيم و همواره در تعميق حاکميت مطلق خدا
در داخل و گسترش آن در خارج مصمم  کوشا
باشيم.

اين بينش که
نشأت گرفته از فطرت و منطبق با مباني اسلام است موجب مي‌شود که امت حزب الله تمام
جريانات امور را در جمهوري اسلامي بر اين اساس ارزيابي کنند. مردمي که با جان ومال
و خون عزيزان و فرزندان خويش براي پا گرفتن نهال انقلاب و تحقق اسلام سرمايه‌گذاري
کرده‌اند و علي رغم ده سال تحمل سختيها و کمبودها و مصائبي که دشمنان به آنها
تحميل کرده‌اند باز هم جهان را به شگفتي واداشته و به مناسبت دهمين سالگرد پيروزي
ميليون ميليون به خيابانها سرازير مي‌شوند و به همان دليل که هرگز دست از نمازشان
برنداشته‌اند پاي انقلاب اسلامي‌شان ايستاده‌اند، خوشحالي و عيد چنين ملتي در هر
روزي است که شاهد باشند که اهداف و ارزشهاي اسلامي در جامعه و نظام اسلامي از روز
قبل زنده‌تر شده و روند تکاملي و صعودي يافته است.

به نظر مي‌رسد
هرگونه حرکت لاک‌پشتي و انفعالي نه آن که براسي رسيدن به مقصد ثمر بخش نيست که
اکثرا اين روش موجب افزايش مشکلات موجود و مصونيت يافتن و مقاوم شدن عناصر فاسد و
ضدارزشها و عوامل تباهي خواهد شد لذا حل ريشه‌اي مشکلات و شکستن سد موانع و رسيدن
به اهداف انقلاب اسلامي راه و روش متناسب با خودر ا مي‌طلبد و جز با برنامه‌ريزي
متناسب و دقيق و مجريان معتقد و توانا امکان‌پذير نيست.

بي‌گمان امام
و امت نقش خود را به بهترين وجه ممکن در اين راه الهي ايفاء کرده و مي‌کنند وعمده
بار مسئوليت اکنون به دوش مسئولين جمهوري اسلامي است که بايد بيش از پيش به موقعيت
خطير خود توجه کرده، بار سنگين خدمتگزاري خويش را به ساحل مقصود برسانند و در حالي
که خود بايد الگوها و تجسم‌هاي ارزشهاي اسلامي باشند و پينود خويش را هر روز با
امام و امت مستحکم‌تر کنند قبل از اين که به عيوب و اشتباهات ديگران بپردازند به
ارزيابي خود و کشف اشکالات خود بنشينند که: «من بحث عن عيوب الناس فليبدء يعيوب
نفسه» بي‌گمان پذيرفتن مسئوليتي که احيانا در توان شخص نيست و موجب تضييع امکانات
و مصالح جامعه اسلامي است از گناهان بزرگ است و به طريق اولي و مهم‌تر از آن قبول
مسئوليتهاي متعددي است که گاهي برخي از آنها به قدري سنگين است که اگر 24 ساعت وقت
مسئول فقط صرف آن کار شود باز هم کم است حال اگر افرادي هر چند خوب و قوي موزه
مسئوليتهاي گوناگون و آلبوم عناوين رنگارنگ شوند طبيعي است که از عهده هيچ يک
برنمي‌آيند و نه مجال فکر کردن دارند و نه فرصت عمل و آنگاه که کانون و مرکز ثقل
يک اداره و تشکيلات ضعيف بود اين ضعف به صورت يک موج به تمام فضاي دائره گسترش مي‌يابد
و نتيجه آن ميشود که اکنون در بسياري از امور شاهد هستيم.

ما قبول
داريم که بايد گذشته را مورد ارزيابي قرار دهيم و خود را از اشتباهات بپالائيم تا
راه آينده را براي رسيدن به اهداف اسلام  و
انقلاب هموارتر کنيم ولي اگر در اثر گرفتاري فوق الذکر و عدم مجال تفکر و تدبر
صحيح و ابتلاء به شتابزدگي و خودبيني در همين ارزيابي هم دچار اشتباه شويم چه بايد
کرد و به کجا خواهيم رسيد.

اشتباه بزرگي
که هم اکنون گرفتار آن هستيم اين است که اشتباهاتي را که در شيوه‌هاي عملي و با
سهل انگاريها و نارسائيهاي خود مرتکب شده‌ايم بگونه‌اي مطرح کنيم که اصول و
ارزشهاي انقلاب را به زير سؤال بريم و بجاي اعتراف به قصورها و تقصيرهاي خويش
دائما از حيثيت حضرت امام مدظله خرج کنيم. آيا بهتر نيست که تمام اشتباهات گذشته
را در يک کلمه خلاصه کرده و اعتراف کنيم که ما به هيچ يک از دستورات امام بطور
شايسته عمل نکرديم؟ بلکه در بسياري از موارد با دست کاري و اهمال دستورات امام را
بي‌اثر و احيانا بطور معکوس عمل کرديم. مي‌گويند دوران شعار و کارهاي خام گذشته و
اينک بايد شعور و پختگي حاکم شود. ما هم همين را ميگوئيم. ديگر شعار بس است بيائيم
و به دستورات امام در همه زمينه‌ها عمل کنيم و دستورات معظم له را در لفافه
شعارهاي تشريفاتي و گذرا ذبح نکنيم. همه در شعار از ولايت مطلقه فقيه دم مي‌زنيم و
هيچکس هم شک ندارد که حضرت امام مدظه بارزترين مصداق جامع الشرايط اين عنوان است
ولي در مقام عمل و حتي سخن گاهي همان را مي‌گوئيم که ليبرالهاي غرب زده از سالهاي
قبل تکرار مي‌کردند! اگر ما حکم امام را و از جمله در خطوط کلي انقلاب و جنگ و
مصلح و… حکم خدا مي‌دانيم و از اصول و انجام تکليف الهي دم ميزنيم پس
اظهارنظرهاي مغاير با آن چه معنا دارد؟! جام زهر را به امام مي‌نوشانند و سپس از
برکات آن سخن مي‌گويند. چرا مرز بد عمل کردنها و سهل‌انگاريهاي خودمان را با درستي
آنچه بعنوان تکليف شرعي بايد انجام مي‌گرفت جدا نمي‌کنيم؟ گرچه در اين زمينه مطلب
بسيار است ولي بدليل محدوديت اين صفحه حتي عمده آنچه به رشته تحرير درآمده بود حذف
کرديم و آخرين سخن اينکه گوئي همه خود را درتمام مسائل دخيل دانسته و در اظهار و
اعمال نظر براي خود مرز و اندازه اي نمي‌شناسيم و در عين حال هيچکدام خود را در
برابر هيچ مسأله و مشکلي مسئول نمي‌دانيم. باميد آنکه تمام مسئولين با اعتقاد و
جديت و اتقان در عمل و با حفظ مراتب و مرزهاي مسئوليت‌ها بار سنگين امانت و
مسئوليت خويش را هر چه بهتر در خدمت به اسلام و امام و امت و جلب رضايت حق بمنظر
مقصود برسانند. انشاءالله.

رحيميان