امام حسيني(ع) اسوه ايثار و آزادگي

امام
حسيني(ع) اسوه ايثار و آزادگي

بيستم اسفند
ماه امسال، ميلاد مسعود اسوه آزادگي و ايثار حضرت حسين بن علي(ع) است که بقول
مشهور در سوم شعبان المعظم سال چهارم هجري اتفاق افتاده است؛ ولادت انساني که تولد
او ميلادي جديد براي انسانيت در پي داشت و اين چنين است که نخستين تبيک را جبرئيل
از جانب خداوند به پيامبر اظهار مي‌دارد«فهبط جبرئيل(ع) فهنأه من الله عزوجل» و به
فرمان الهي نامش را «حسين» که ترجمه نام يکي از پسران هارون برادر حضرت موسي کليم
الله است مي‌گذارد.

در روايتي که
جابر بن عبدالله انصاري نقل مي‌کند، آمده است: هنگامي که امام حسين(ع) متولد شد،
جبرئيل امين بر پيامبر اکرم(ص) نازل شد و عرض کرد: خداي عزوجل سلامت مي‌رساند و مي‌فرمايد:
همانا منزلت علي نسبت به تو مانند منزلت ‌هارون است نسبت به موسي، پس نام او را
نام فرزند هارون بگذار. حضرت پرسيد: نام فرزند هارون چه بوده است: عرض کرد:
نامش«شبير» است. حضرت فرمود: زبان من عربي است. عرض کرد: پس نام اين مولود
را«حسين» بگذار. آنگاه حضرت رسول«ص» نام فرزندش را حسين گذاشت.

«حسين» اين
نام مبارکي که الگوي هر آزاده‌اي و پيشواي هر جهادگري و سرمشق هر مبارزي است.

«حسين» نام
مقدسي که هرگاه برده مي‌شود، اشک از چشمان شيعيان و پيروانش سرازير مي‌گردد.

«حسين» اولين
پاسدار اسلام ناب محمدي«ص» که براي زنده نگهداشت رسالت جدش آن انقلاب خونين را
آغاز کرد و براي هميشه، مکتب را جاويد نگه داشت، و نهايتي براي اين انقلاب خونين
نيست جز روزي که جهان پر از عدل و داد شود و تمام يزيديان به زباله‌داني تاريخ
سرازير گردند. از اين رواست که پيامبر اکرم(ص) نه تنها حسين را از خود مي‌دند که
خود را نيز از حسين مي‌داند، چرا که اگر اين«پاسدار اسلام» نبود، شعله فروزان دين
محمد«ص» توسط امويان به خاموشي مي‌گرائيد ولي حسين با خون خود و خون ياران
باوفايش، اين شعله را براي ابديت، فروزان و فروزانتر کرد.

پيام امام

در ميان
سخنان امام حسين(ع) دعوت به آزادگي و آزامردي، يکي از برجسته‌ترين پيامهاي پر
محتواي او را تشکيل مي‌دهد و بي‌شک اين پيام براي امت آزاده و قهرمان ما که با شعار«قيام
ما حسيني است» اين انقلاب با شکوه و بزرگ را در ايران به ثمر رساند، از مفهومي
ويژه و ارزشي والا برخوردار مي‌باشد. يکي از اهداف مقدس بعثت و انگيزه‌هاي عالي
رسات پيامبارن ينز رهائي و آزادي مردم از يوغ اسارت قدرتهاي سياسي و فرهنگهاي
خرافي بوده است و لذا قرآن کريم در سوره اعراف درباره رسول خدا«ص» مي‌فرمايد: «…
و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي کانت عليهم»[1]
تا بارهاي سنگين و زنجيرهاي گراني که بر آنان تحميل گرديده است، از آنها برگيرد، و
جامعه اسلامي با پذيرش اسلام و پاسخ مثبت به دعوت پيامبر اکرم«ص» توانست خود را از
قيبد  بند اسارت در نظام فرسوده جاهل ينجات
بخشد، ولي با رحلمت آن حضرت و به قدرت رسيدن امويانف آن حافظان جاهليت عرب که قبول
اسلام را پوششي مناسب براي انهدام اسلام از داخل تشخيص داده بودند، سياست اسلام
زدائي در سطحي گسترده آغاز شد، و در اين راه از تمام امکانات ماديو معنوي حتي از
قرآن وحديث بهره گرفتند، تا در نتيجه جامعه اسلامي را آن چنان به جاهليت خويش
نزديک ساختند که معاويه را بر اميرمؤمنان و امام مجتبي(ع) برگزيدند.

و امام
حسين(ع) که در آن جامعه مي‌زيست خطر نابودي کامل اسلام را با وجود ادامه قدرت
امويان که در آن عصر، يزيد سنبل آن بودف با اين جمله تاريخي خويش به امت اسلامي
اعلام نمود«و علي الأسلام السلام اذ بليت الأمة براع مثل يزيد» ولي از آنجا که
فاصله آن مردم با اسلام ناب محمدي از آن بيشتر بود که بدرک اين خطر واقعي نائل
گرديد، جز تني چند از ميان تمام مردم آن عصر، اين پيام را جدي نگرفته و به قيامي
که امام براي افشا و رسوائي امويان آنان را فرا مي خواند، نپيوستند.

و در ميان
اين ياران آزاده و ايثارگر امام حسين(ع) ابوالفضل العباس(ع) از چنان مقام والا و
شايسته‌اي برخوردار است که امام سجاد(ع) درباره‌اش مي‌فرمايد: «ان لعمي العباس بن
اميرالمؤمنين(ع) عند الله تعالي منزلة يغبطه عليها جميع الشهداء و الصديقين يوم القيامة»
ـ عمويم عباس بن اميرالمؤمنين(ع) را نزد خداوند تعالي مقامي است که مورد غبطه و
آرزوي تمام شهيدان و صديقين در روز قيامت است، که چهارم شعبان المعظم ولادت پر فيض
و برکتش را گرامي مي‌داريم، مردي که درس اطاعت از امام و رهبر را تا لحظه شهادت به
همه امتهاي اسلامي آموخت، البته در سالروز ميلاد آن حضرت ميان مورخان اختلاف نظر
است، چرا که بعضي از آنان هم چون طبري، ابن اثير، ابوالفداء ازدواج حضرت
اميرمؤمنان(ع) را با«فاطمه» مادر ارجمند حضرت ابوالفضل(ع) پس از شهادت حضرت صديقه
کبري فاطمه زهرا(س) مي‌دانند، و بعضي ديگر هم چون صاحب مناقب و مطالب السؤل و فصول
المهمه و اصابة معتقدند که اميرمؤمنان(ع) پيش از ازدواج با«فاطمه» مادر حضرت
ابوالفضل، همسر و يا همسران ديگري را انتخاب نمود، که قهرا تفاوت زيادي، در سن
مبارک ايشان، بنا به نقل‌هاي مختلف مورخان پيدا مي‌شود، و آن روايتي که
اميرمؤمنان(ع) ميان دو طفل خردسالش حضرت زينب و حضرت عباس(ع) نشسته بود و پس از
تبادل پرسش و پاسخي که بين پدر و آن دو فرزندش بعمل آمد، آنان را تشويق نمود.[2]
با آن نقل و نظر مورخان دسته اول در مورد ازدواج مادر آن حضرت با اميرمؤمنان
سازگار است.

 



[1]– سوره اعراف آيه 157.