از دشمن غافل نشويم

 

از دشمن غافل نشويم

مبارزه بين حق و
باطل، هميشگي و دائمي است. مادامي كه در جهان حق و باطلي هست، بدون شك مبارزه و
جنگ به صورت هاي گوناگون، ادامه خواهد يافت. هميشه لشركيان باطل و نيروهاي كفر در
صدد نابود ساختن بنياد حق و خاموش نمودن چراغ ايمانند و همواره پيروان حق در برابر
صف آرائي كفر و نفاق، آماده مقابله اند، گر چه ممكن است به دلايلي صورت مبارزه
تغيير يابد. روشن ترين شاهد اين مطلب، انقلاب اسلامي ايران است كه از روز پيروزي
تا كنون، نيروهاي استكبار جهاني بدون وقفه و با توطئه هاي مختلف در صدد بر انداختن
آن هستند. بر انگيختن رژيم بعثي عراق يكي از حلقه هاي اين سلسله بود كه هنوز هم
كاملا به خاموشي نگرائيده است و هنوز دشمن در خاك ما است و هنوز تجاوز ادامه دارد
و هنوز در جبهه ها شهيد و زخمي داريم.

جنگ فرهنگي نيز يكي
ديگر از حلقه هاي اين سلسله است. گفته مي شود كه: در نشريات محرمانه غرب آمده است
كه در آغاز جنگ تحميلي، اجلاس مشتركي توسط ريگان، ميتران و تاچر براي مقابله جدي
با ايران تشكيل شد و در آن اجلاس، ضمن تقسيم مسئوليت ها، مسئوليت گسترش ابتذال
فرهنگي در ايران به عهده تاچر گذاشته شد. ساختن فيلم هاي ضد اسلامي و نشر كتابهاي
توهين آميز نسبت به قرآن و پيامبر (ص)و سلم در انگلستان، شايد در راستاي انجام اين
ماموريت شيطاني باشد. به جز كتاب زشت و مبتذل «آيات شيطاني»، كتابهاي ديگري نيز در
اين زمينه منتشر شده است كه اخبار آن در ايران منتشر نشده كتابي به نام «صراط
المسيح بلسان عربي فصيح» نگاشته شده كه آن را سوره سوره شبيه به قرآن نوشته اند و
هر سوره اي نيز با «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز مي شود و هدفي كه از سبك و كلمات
آن منظور است، توهين به قرآن كريم و سعي در گمراه ساختن جوانان مسلمان است.

اگر ما سازمان
اطلاعاتي حساسي داشتيم كه ابتذال رو به رشد جامعه و سعي در نشر بي حجابي و بدحجابي
و كشاندن جوانان اين مرز و بوم را به سوي «پانكيسم» و ترويج لباس هاي زننده مردانه
و زنانه توسط بوتيك ها و توزيع علني نوارها و فيلم هاي مبتذل و ساير حركتهاي زشتي
كه در جامعه مشهود است و به سرعت رو به گسترش است، همه و همه را دقيقا بررسي و
پيگيري كند و ريشه اين حركت را پيدا نمايد، بعيد نيست كه سرنخ اين حركت از سوي
انگلستان در راستاي همان ماموريت شيطاني باشد. ولي متاسفانه هنوز مسولين كشور هيچ
گونه احساس خطري از اين حركت ضد مذهبي رو به رشد نمي كنند. آيا اين حركت، زمينه
ساز يك حمله نظامي ديگر _ هر چند در دراز مدت _‌ نيست؟ بر فرض كه ما اين گونه
مسائل را از بعد مذهبي و به عنوان منكرات مورد توجه قرار ندهيم ولي آيا نبايد خطر
اجتماعي آن را كه در وضعيت حساس كشور مورد تهاجم ما بيش از هر كشور ديگر موثر است،
انگيزه اي براي تفكر و دورانديشي مسولين باشد؟!

 

آماده باش هميشگي

هنوز جنگ به پايان
قطعي خود نرسيده است و احتمال حمله دوباره دشمن چندان بعيد نيست. گفته مي شود كه
در بغداد، حال و هواي جنگ كاملا مشهود است و مردم هر لحظه منتظر شنيدن بوقهاي جنگ
اند و رژيم بعثي عراق، نيروهاي خود را همچنان بطور گسترده و بر سر مرزها و در داخل
خاك ايران متمركز ساخته و عمليات مهندسي رزمي و ساختن سنگر و خاكريز، به قوت خود
باقي است و از نظر تسليحات هم به گفته خبر گزاريهاي خارجي، هم چنان مشغول تقويت
بنيه خويش است و استكبار جهاني و مرتجعان منطقه با تظاهر به صلح طلبي و آرامش
خواهي، او را سخاوتمندانه روز به روز مسلح تر و نيرومندتر مي كنند!

آيا ما كه پيروز
قرآنيم، در جهت عمل به فرمان آمادگي دائم چه كرده ايم؟ برزگترين نيروي ما ايمان و
احساسات مذهبي است كه شايد تنها عنصر تعيين كننده در اين جنگ هشت ساله در جبهه
اسلام بود؛ آيا در تقويت و ابقاي اين نيروي عظيم، چه برنامه اي صورت گرفته و آيا
در بُعد مبارزه با تلاش دشمنان اسلام براي از بين بردن و متلاشي ساختن اين سلاح
پروزمندِ جمهوري اسلامي، چه عملي انجام داده ايم؟!

بر فرض كه صلح قطعي
برقرار شود،‌آيا فراموش كرده ايم كه دشمن اصلي ما عراق نيست بلكه آمريكا و استكبار
جهاني غرب بلكه همه كفر جهاني است. آيا اين دشمن اصلي ممكن است با ما صلح كند؟ و
آيا صلح ميان اسلام و كفر معني دارد؟ اين فرموده حضرت امام است: «صلح ميان اسلام و
كفر معني ندارد» پس اگر با عراق صلحي برقرار شود، بايد متظر حمله هاي ديگر ـ هر
چند به صورت ها و تاكتيك هاي ديگرـ از سوي دشمن اصلي باشيم و از كجا معلوم كه باز
هم حمله نظامي ديگر در شرايط مساعدتري براي دشمن، از همان عراق يا از جاي ديگر
انجام نگيرد؟

مگر دستور قرآن كريم
اين نيست كه ما بايد هميشه آماده باشيم و از دشمن غفلت نكنيم؟ و مگر شعار ما بر
آرم سپاه، آيه كريمه «و اعدّوا لهم، ما استطعتم من قوة‌و من رباط الخيل ترهبون به
عدوّ الله و عدّوكم» نيست؟ آيا قوت و استعدادي مهم تر از محافظت بر روحيه جهاد و
مقاومت در تمام اقشار ملت سراغ داريد؟ مگر خواسته حضرت امام نيست كه تمام افراد
ملت مسلمان بايد نظامي باشند؟ ما براي تقويت روحيه جهاد و رشد معنوي و تقواي الهي
در جامعه اسلامي خويش چه فعاليت چشم گيري كرده ايم تا مصداق آيه «و اعدوا» باشد؟

 

از كيد دشمن غافل
نشويد

اميرالمؤمنين (ع)در
وصيتش فرموده: «الله الله في القرآن، لا يسبقكم بالعمل به غيركم» ـ خدا را، خدا
را، در قرآن؛ مبادا ديگران در عمل به آن بر شما پيشي بگيرند. متاسفانه بايد گفت:
فرمان لزوم آمادگي دائم در برابر دشمن كه قرآن بر آن تاكيد دارد، دشمن اسلام و
قرآن به آن بيشتر عمل مي كند و ما از آن غافليم.

و همين غفلت پس از
جنب و جوش انقلاب بود كه دشمن را به جنگ وا داشت. بنابراين، هرگز نبايد دشمن را
حقير و بيچاره شمرد و نبايد از كيد و مكر دشمنان غفلت ورزيد.

امام امت و رهبر
هميشه بيدار انقلاب اسلامي در پيام سالگرد تشكيل بسيج مي فرمايد:

«من مجدّداً به همه
ملت بزرگوار ايران و مسئولين عرض مي كنم چه در جنگ و چه در صلح، بزرگترين ساده
انديشي اين است كه تصور كنيم جهان خواران خصوصا آمريكا و شوروي از ما و اسلام عزيز
دست برداشته اند. لحظه اي نبايد از كيد دشمنان غافل بمانيم. در نهاد و سرشت آمريكا
و شوروي،‌كينه و دشمني با اسلام ناب محمدي (ص)و سلم موج مي زند. بايد براي شكستن
امواج طوفان ها و فتنه ها و جلوگيري از سيل آفت ها به سلاح پولادين صبر و ايمان،
مسلح شويم. ملتي كه در خط اسلام ناب محمدي (ص)و مخالف با استكبار و پول پرستي و
تحجر گرايي و مقدس نمائي است، بايد همه افرادش بسيجي باشند و فنون نظامي و دفاعي
لازم را بدانند چرا كه در هنگامه خطر، ملتي سربلند و جاويد است كه اكثريت آن،
آمادگي رزمي لازم را داشته باشد.

خلاصه كلام اگر بر
كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد، طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور
خواهد گرديد والا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند».

خداوند! شمه اي  از اين بيداري و دور انديشي به مسئولين كشور
عطا كن تا هر كدام در موقعيت خود اين احساس را داشته باشند كه غفلت از دشمن بسيار
خطرناك است. چه زود حماسه ها و مقاومت ها و شهادت ها را فراموش كرديم و چه زود سرودهاي
حماسي و نغمه هاي شجاعت و شهامت تبديل به ترانه هاي بي محتوا و آهنگ هاي خمار آلود
شد! و چه زود حال و هواي جنگ و مقاومت و ايثار را از دست داديم و برنامه هاي آماده
سازي براي جهاد و دفاع مقدس را به فراموشي سپرديم!

 

توازن قدرت، ضامن
برقراري صلح

البته، ما خواهان جنگ
نيستيم و هر انساني زندگي در صلح و آرامش را بر زندگي در جنگ و اضطراب ترجيح مي
دهد ولي مطمئنا صلح واقعي تنها با آمادگي براي مقابله با دشمن ميسر است. همه مي
دانند كه آرامش جهاني و به وجود نيامدن جنگ جهاني در اين نيم قرن به دليل آمادگي هر
دو قطب متناقض جهان از نظر تسليحات است و اگر يكي از آنها آمادگي بيشتري داشت،
يقينا تجاوز، شروع مي شد و جنگ جهاني در مي گرفت؛ و اين لطف الهي است كه توازن
ميان قدرت ها را در نيروي تعيين كننده تسليحاتي و سلاح هاي هسته اي به وجود آورده
است. «لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض» ـ اگر خداوند شرّ بعضي از مردم
را به وسيله بعضي ديگر دفع نمي كرد، زمين را فساد فرا مي گرفت (و امكان زندگي
نبود).

و در جاي ديگر مي
فرمايد: «و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيعٌ و صلواتٌ و مساجد
يذكر فيها اسم الله كثيراً»ـ اگر خداوند شر بعضي از مدرم را به وسيله بعضي ديگر
دفع نمي كرد، به تحقيق مراكز عبادت الهي ويران مي گشت.

خلاصه، توازن قدرت و
وجود آمادگي در طرفين متخاصم، ضامن برقراري صلح و آرامش است. آمادگي بايد از هر
جهت مورد توجه باشد و در مورد وضعيت خاص كشور و انقلاب ما كه همه جهان خواران كمر
به نابودي آن بسته اند، مهمترين و بالاترين آمادگي دفاعي بايد روحيه جهاد و مقاومت
و شهادت طلبي و ايمان و تقواي افراد جامعه باشد. بايد هميشه به فرموده حضرت امام،
نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز باشد. بايد هميشه در رسانه هاي گروهي، ياد
مقاومت ها و حماسه ها و شهادت ها را زنده نگه داشت. بايد هميشه لباس مباهات و
افتخار جوانان، لباس بسيجي و نظامي باشد نه مدلهاي زشت و خلاف عفتي كه از بازارهاي
غرب براي متبذل ساختن جامعه وارد شده است. بايد سرودهاي انقلاب و جنگ و حماسه ورد
زبان جوانان و كودكان ما باشد نه اين ترانه هاي طرب انگيزي كه اكنون پخش مي شود و
اصرار بر نشر آن مشهود و محسوس است.

گذشته از اين حال و
هواي طربناك و غافل كننده اي كه رسانه هاي گروهي بر آن اصرار دارند، منكراتي كه از
سوي ايادي مرموز استعمار در حال شيوع و انتشار است، مايه نگراني و ياس و نوميدي
مردم حزب اللهي و مومن است سوال هاي مكرري در رابطه با اتوبوس ها مي شود كه در راه
بدون هيچ ترس و واهمه اي، نوارهاي مبتذل و ترانه هاي رسمي دوران طاغوت را مي
گذارند و اگر كسي اعتراض كند، با پاسخ درشت و خشن روبرو مي شود يا گفته مي شود كه
اينها همه مجاز است و حتي گاهي با تهديد به كتك يا پياده كردن در وسط بيابان،
معترض را خاموش مي كنند. فروش نوارهاي مبتذل و ممنوع در نوار فروشي ها و كنار
خيابان ها چيزي نيست كه نياز به ذكر شاهد داشته باشد. وضعيت رو به رشد بدحجابي و
بي حجابي با لباس هاي زننده خارجي و داخلي، هر حز اللهي غيرتمندي را به فكر وار
ميد ارد كه مگر انقلاب و ارزش هاي ان و اسلام و احكام آن همه به خاطر اعلام صلح
فراموش شده است؟ يا مگر اين برادران مسئول امر به معروف و نهي از منكر نمي بينند و
نمي شنوند؟! يا باز همه سدي به نام قانون، مانع اجراي احكام الهي شده است؟!

 

عواقب ترك امر به
معروف و نهي از منكر

ترك امر به معروف و
نهي از منكر، مستوجب شيوع منكرات است و اين از خطرناك ترين پديده هاي اجتماعي است
كه طبق سنت الهي در گذشتگان موجب عذاب و سقوط جامعه است. خداوند براي عبرت و
بيدراي ما داستان جماعتي از بني اسرائيل را چنين نقل مي كند:‌ «و سئلهم عن القرية
التي كانت حاضرة البحر اذ يعدون في السبت اذ تأتيهم حيتانهم يوم سبتهم شرعاً و يوم
لا يسبتون لا تاتيهم، كذلك نبلوهم بما كانوا يفسقون. و اذ قالت امةٌ منهم لم تعظون
قوما الله مهلكهم او معذبهم عذابا شديدا قالوا معذرة الي ربكم و لعلهم يتقون. فلما
نسوا ما ذكرّوا به و أنجينا الذين ينهون عن السوء و اخذنا الذين ظلموا بعذاب بئيس
بما كانوا يفسقون» (آيات 163 تا 165 سوره اعراف) ـ و (اي پيامبر) بپرس از بني
اسرائيل از آن قريه كه در كنار دريا بود، چرا از حكم تعطيل روز شنبه تجاوز كردند،
آن گاه كه روزهاي شنبه ماهي ها، براي صيدشان، دسته دسته سوي ايشان مي آمدند و روزي
كه شنبه نمي گرفتند، نمي آمدند و بدين گونه به سزاي آن نافرماني كه كردند،
مبتلايشان نموديم چون گروهي از آن ها گفتند: براي چه گروهي را كه خدا هلاكشان مي
كند يا عذابي سختشان مي دهد، نصيحت و موعظه مي كنيد مي گفتند:‌ پند دادن ما،
عذرجوئي به پيشگاه پروردگارتان است تا شايد تقوي را پيشه كنند. و چون چيزهايي را
كه بدان نصيحتشان كرده بودند، به غفلت سپردند، كساني را، كه از بدي و سوء نهي مي
كردند، نجات داديم ولي كساني را كه ظلم كرده بودند، به سزاي آن فسق و عصيانشان، به
عذابي سخت دچار ساختيم.

طبق اين آيات شريفه،
تنها كساني نجات يافتند كه نهي از منكر كرده بودند و ساكتان همانند گنهكاران جزء
ظالمان و ستمگران به حساب آمده و مورد خشم و عذاب الهي قرار گرفتند.

و در جاي ديگر در
آيات 78 و 79 سوره مائده مي فرمايد: «لعن الذين كفروا من بني اسرائيل علي لسان
داود و عيسي بن مريم، ذلك بما عصوا و كانوا يعتدون، كانوا لا يتناهون عن منكرٍ
فعلوه، لبئس ما كانوا يفعلون» ـ‌ آن افرادي از بني اسرائيل كه كافر شدند، به زبان
داود و عيسي بن مريم، لعنت و نفرين شدند براي اين كه عصيان ورزيدند و همواره تعدي
و تجاوز مي كردند، اين ها يكديگر را از كار زشت نهي نمي كردند، و چه بدكاري مرتكب
مي شدند.

براساس اين آيات،
دليل ملعون واقع شدن كفار بني اسرائيل، تنها گناه نبود بلكه ترك نهي از منكر بود.
گناه به تنهائي جامعه را به سقوط نمي كشاند ولي اگر گناه در نظر همه كوچك شد و همه
از كنار آن گذشتند و تذكر ندادند، آن گاه، مستوجب خشم الهي است.

اميرالمؤمنين (ع)در
خطبه قاصعه مي فرمايد: «و انّ عندكم الامثال من بأس الله و قوارعه، و أيّامه و
وقائعه، فلا تستبطئوا وعيده جهلا بأخذه، و تهاوناً ببطشه، و يأساً من باسه. فإن
الله سبحانه لم يلعن القرن الماضي بين ايديكم الاّ لتركهم الامر بالمعروف و النهي
عن المنكر؛ فلعن الله السفها، لركوب المعاصي و الحلماء لترك التناهي.» ـ‌ و نزد
شما است داستان هائي از پيشينيان كه نشان گر شدت عذاب الهي و عقوبت هاي كوبنده او
و روزهاي سخت و وقايع عبرت انگيز او است. پس بعيد ندانيد (و جدي بگيريد) تهديدهاي
خداوند را كه (اين بعيد دانستن)، ناشي از جهل به مجازات خداوند و كوچك دانستن ضربه
هاي او و غفلت از عذاب او است. خداوند سبحان لعن نفرمود پيشينيان را مگر به خاطر
ترك امر به معروف و نهي از منكر. پس لعنت خدا است بر نادانان و سفيهان به خاطر
گناه و بر دانايان به خاطر ترك نهي از منكر.

به هر حال، اين امر
مبهم است كه چرا در اين زمينه هاي بسيار حساس و خطرناك و رو به رشد و گسترش، فكر و
عملي جدي ديده نمي شود. بدون شك نظم جامعه اسلامي اقتضا مي كند كه مقابله با
منكرات تحت كنترل و به وسيله مامورين انتظامي صورت گيرد تا هرج و مرج و درگيري به
وجود نيايد. البته نهي زباني نياز به مامور ندارد ولي واضح است كه در چنين جو
اجتماعي، نهي زباني كافي نيست و مقابله جدي و قاطع در بعد فرهنگي و عملي لازم است.