كيفيت حشر انسان ها

اصول اعتقادي اسلام

قسمت بيست و هشتم

«معاد»

كيفيت حشر انسان ها
(4)

آيت الله حسين نوري

روز قيامت داراي
مواقف و مراحل متعددي است كه نخستين موقف آن باز يافتن حيات اخروي و بر انگيخته
شدن انسانها است، اين موقف «بعث» و «حشر» ناميده مي شود موقفي است بسيار حساس و لحظه
اي است بسيار مهم.

در تمام مدت عالم
برزخ افراد صالح و شايسته يعني كساني كه در زندگي دنيا خود را با اعتقادات صحيح و
كامل و اخلاق شايسته، ساخته و مجهز كرده و به وظايف ديني خود عمل كرده اند در
انتظار چنين لحظه اي به سر مي برند و از خداوند تقاضا مي كنند كه پروردگارا صبح
قيامت را پديد بياور و وعده خود را محقق و عملي بسياز تا در جوار مقدس پاكان و
نيكان جاي بگيريم و از نعمت هاي بهشتي برخوردار شويم.

اما كساني كه داراي
انحراف اعقتايد يا اخلاق ناپسند يا انحراف عملي بوده اند و در راه انجام اهداف
زندگي دنيا به ظلم و ستم و انجام گناهان دست يازيدند از فرا رسيدن چنين لحظه اي و
آمدن چنين روزي در هول و هراس به سر ميبرند.

قرآن مجيد و احاديث
معتبر اسلامي در رابطه با اين موقف حساس فراوان سخن گفته و مكررا هشدار داده اند:

قرآن كريم به طور كلي
مردم را در رابطه با آن موقف حساس به دو دسته تقسيم مي كند و مي فرمايد: «يَوْمَ
نَحْشُرُ الْمُتَّقينَ اِلي الرَّحْمن وَفْدا و نَسُوقُ الْمُجرِمينَ الي جهنَّمَ
وِردا»[1].

يعني: روزي كه گروه
با تقوا را با تكريم و احترام سواره محشور مي گردانيم و گناهكاران را به سوي جهنم
مي رانيم.

در تفسير برهان نقل
مي كند كه حضرت امير مومنان (ع)از حضرت رسول اكرم (ص)شرح و توضيح درباره آيه اول
كه مربوط به حشر متقيان است خواستند حضرتش فرمودند: يا علي: «وفد» يعني: گروهي كه
با تشريف و تكريم سواره وارد مي گردند اين گروه چون در دنيا تقوا را پيشه خود
ساختند و در هر مرحله اي از مراحل زندگي براساس تقوا گام برداشتند خداوند آنان را
برگزيد و دوست خود گرفت و از اعمال آنان خشنود گرديد، آنها در روز قيامت با چهره
هاي نوراني سر از خاك برمي دارند و بر اندام آنها لباس هاي فاخر پوشانده مي شود و
فرشتگان الهي براي استقبال آنها مي آيند و اطراف هر يك از آنان را هزار فرشته از
پيش رو و جانب راست و چپ فرا مي گيرد و آنها در حالي كه بر مركب مخصوصي سوار مي
باشند و فرشتگان آنها را همراهي مي كنند حركت مي كنند و هنگامي به درب بهشت مي
رسند شربت گوارائي از شربت هاي بهشتي با آنها داده مي شوند تا بنوشند و گفتار
پروردگار متعال «و َ سََقيهم رَبُّهُمْ شراباً طَهُوراً»[2] يعني:
«خداوند آنها را از شربت پاكيزه سيراب مي سازد» تحقق مي يابد.

از آن پس خداوند
متعال مي فرمايد: «اينان دوستان من هستند بدون توقف وارد بهشتشان بسازيد كه مشمول
رحمت من مي باشند».[3]

در رابطه با گروه
مجرمين در آيه دوم از اين دو آيه كه ذكر گرديد قرآن كريم از رانده شدن آنها به سوي
جهنم سخن مي گويد و در آيات ديگر كيفيت حشر آنها را به اين ترتيب بيان مي كند.

«قالُوا يا وَيْلَنا
مَنْ بَعََثَنا مِنْ مَرقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحمنُ و صَدَقَ الْمُرسَلونَ»[4] يعني
اي واي بر ما كه ما را از قبرهامان برانگيخت؟ اين همان وعده خداوند رحمان است و
پيغمبران الهي كه از اين روز سخت خبر داده بودند همه راست گفتند.

گروهي كه هنگام سر از
خاك برداشتن با آه و افسوس چنين مي گويند همان كساني هستند كه در زندگي دنيا به
گفتار سفيران الهي با نظر تحقير مي نگريستند و حقايقي را كه آنان با كمال خيرخواهي
و دلسوزي در قالب منطق و برهان و وعظ و نصيحت بيان مي كردند باور نمي كردند و به
جاي فكر و دقت در آن همه گفتار حكمت بار و به جاي اصلاح و تهذيب اخلاق خود و به
جاي به كار انداختن نيروها و امكانات خود در راه سعادت خويش و اجتماع بشري وجود
خود را با خلق و خوي ناشايست و گناهان و ظلم و جنايت ها آلوده مي ساختند و امروز
اين چنين بر خاك ذلت نشسته و غبار غم و اندوه چهره هاي آنان را فرا گرفته است.

كه قرآن مجيد درباره
آنها مي گويد:

«فذرهم يخوضوا و يلعبوا
حتي يلاقوا يومهم الذي يوعدون يوم يخرجون من الاجداث سراعا كانهم الي نصب يوفضون
خاشعة ابصارهم ترهقهم ذلّة ذلك اليوم الذي كانوا يوعدون»[5].

يعني: آنها كه در
وادي كفر و گمراهي گام نهاده و به سخنان تو گوش نمي دهند را بگذار در گردابهاي
باطل فرو بروند و سرگرم بازيچه هاي دنياي خود باشند تا روزي را كه خداوند به آنها
وعده داده است ببينند روزي كه به سرعت سر از قبرها برآورده به سوي پرچم هائي كه
براي جمع شدن كفار در اطراف آن نصب شده است در حالي كه چشمهاي آنها از هول و وحشت
قيامت فرو افتاده و ذلت آنها را فرا گرفته است بشتابيد آن روزي كه در دنيا به آنها
وعده داده شده بود.

قرآن كريم در موردي
حشر كساني كه در زندگي دنيا خود را فراموش كردند را چنين توصيف مي كند:

«وَ مَنْ اعرضَ عن
ذِكْري فاِنَّ لَهُ معيشةً ضَنَكا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ القيامة اَعْمي قالَ رَبَّ
لِمَ حَشَرتني اَعْمي وَ‌ قَدْ‌ كُنْت بَصيراً‌ قالَ كَذلِكَ اَتتْكَ آياتُُنا
فَنََسيتها وَ كَذلكَ الْيَوْمَ تَنْسي».[6]

يعني: كسي كه از ياد
من اعراض كند معيشت و زندگي سخت و تنگ در دنيا نصيبش مي شود و در روز قيامت نابينا
محشورش مي كنيم و او در آن حال مي گويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردي و حال
آن كه من در  دنيا بينا بودم خداوند در
پاسخ مي فرمايد: «از آن جا كه تو آيات ما را كه براي هدايت تو آمد همه را فراموش
كردي امروز هم مورد فراموشي قرار مي گيري».

و نيز قرآن مجيد حشر
كساني كه چشمهايشان از ديدن اين همه راز و رمزي كه در خلقت موجودات منعكس است كور
و از گفتن سخن حق لال و از شنيدن حقايق و مواعظ كر مي باشند و مخصوصا در برابر
پيغمبران خدا كه از «معاد» و زنده شدن پس از مرگ سخن مي گفتند جبهه مي گرفتند و
زبان به اعتراض و انكار مي گشودند را اين طور تبيين مي كند: «و نحشرهم يوم القيامة
علي وجوههم عميا و بكما و صمّا مأويهم جهنّهم كلّما خبت زدناهم سعيراً ذلك جزاؤهم
بانهم كفروا بآياتنا و قالوا ائذا كنا عظاما و رفاتا ءانا لمبعوثون خلقا جديداً او
لم يروا ان الله الذي خلق السموات و الأرض قادر علي ان يخلق مثلهم و جعل لهم اجلاً
لا ريب فيه فابي الظالمون الاّ كفوراً».[7]

يعني: آنها را در روز
قيامت بر رويشان و كور و گنگ و كر محشور مي كنيم و جهنم جايگاه آنها خواهد بود كه
هر گاه آتش دوزخ فرو نشيند باز شديدتر فروزان و سوزانش گردانيم اين كيفر سخت از
اين نظر است كه آنان در برابر آيات ما كفر ورزيدند و گفتند آيا ما پس از اين كه
استخوان پوسيده شديم از نو برانگيخته مي شويم؟

آيا نمي بينند كه آن
خدائي كه آسمان و زمين را آفريده است قادر است كه مانند اينها را دوباره خلق كند و
براي آنها روز موعودي كه بدون ترديد خواهد آمد مقرر گرداند ولي با اين همه براهين
و آيات ستمكاران جز راه كفر و عناد نمي پيمايند.

در احاديث اسلامي نيز
مطالب بسياري در رابطه با كيفيت حشر گناهان آمده است كه عجالتاًَ با ذكر يك مورد
از آن اين مقاله را به پايان مي رسانيم.

 

1ـ جزاي كتمان دانش

مقدمة بايد توجه داشت
همان طور كه بر جاهلان لازم است كه در راه زدودن جهل خود بكوشند و مسائل علمي و
وظائف اسلامي خود را از علماء بپرسند و ننگ جهل را هر چه زودتر از خود و جامعه خود
بزدايند بر علماء نيز لازم است در زدودن و از بين بردن جهل و با سواد كردن افراد
بيسواد و آشنا كردن مردم به وظائف انساني هرگز خودداري نكنند بلكه براساس فرمايش
حضرت امير مؤمنان (ع) پيش از آن كه جاهلان به اين فكر بيفتند كه جهل خود را برطرف
كنند بر علماء لازم است كه پيش قدم شوند و در راه باسواد كردن جاهلان و آشنا كردن آنها
به وظايف خود گام هاي موثري بردارند چه آن كه آن حضرت فرمودند:

«ما اَخَذَ الله علي
اَهْلِ الْجَهْل اَنْ يَتَعَلَّموا حَتَّي اَخَذَ عَلي اَهْل الّعِلْمِ اًَنْ
يُعَلِمُوا».[8]

يعني: خداوند پيش از
اين كه از نادانان پيمان تعلم و فرا گرفتن دانش را بگيرد از اهل علم پيمان گرفت كه
به تعليم و آموختن نادانان قيام كنند.

خلاصه كلام آن كه
موضوع قيام به تعليم و تربيت يكي از وظائف مهم دانشمندان اجتماع است كه شانه خالي
كردن از آن يكي از گناهان بزرگ است.

مخصوصا در موردي كه
از علماء درخواست و تقاضا شود كه معلومات و معارف خود را در اختيار جامعه بگذارند
اين وظيفه خطيرتر و مسئووليت سنگين تر مي گردد كه در رابطه با آن حضرت رسول اكرم
(ص) فرمودند:

«مَنْ سُئِلَ عَنْ
عِلْمٍ فَكَتَمَهُ حَيْثُ يَجِبُ اِظْهارُهُ وَ تَزُولُ عَنْهُ التّقِيَّةُ جاءَ
يَوْمَ القِيامةِ مُلجَماً بِلُجامٍ مِنْ نارٍ»[9]

يعني:‌ در موردي كه
از عالمي از آن چه كه مي داند در جائي كه پاسخ گفتن و معلومات خود را ظاهر كردن
لازم و وظيفه است تقاضا شود ولي او از گفتن حقيقت سرباز زند و علم خود را كتمان
كند و به وظيفه خود عمل نكند در روز قيامت در حالي كه لجام آتشين بر دهان او زده
شده است محشور مي گردد.

ادامه دارد

 

 



1ـ‌ سوره مريم ـ‌
آيه 85ـ 86.