فساد و بد حجابي كودتائي خزنده عليه انقلاب اسلامي

ارزشهاي
اسلام و انفلاب را پايداري كنيم (5)

حجة
الاسلام محمد تقي رهبر

فساد
و بد حجابي كودتائي خزنده عليه انقلاب اسلامي

با
آغاز بهار و فصل گرما، همه ساله عنوان ساختن موسمي مبارزه با فساد و مظاهر آن از
جمله بدحجابي، در سخنراني ها و خطابه ها و نوشته ها و از سوي نهادهاي قضائي و
انتظامي، بعد جديدي مي گيرد و بدون اينكه كاري اصولي صورت پذيرد پس از چندي موج آن
به سلامت مي گذرد! طرح مساله از سوي هر كس و هر نهادي باشد هم يك وظيفه است و هم
ناشي از احساس مسئوليت و عرق مذهبي و سوز انقلابي و در اين، جاي گفتگو نيست.آنچه جاي
بحث است اين است كه براي حل اين مشكل(همانند ديگر مشكلات و معضلات اجتماعي و
اقتصادي، چون تورم، گران فروشي، احتكار، بازار سياه، چند نرخي و سوء استفاده ها و
نابسامانيهاي آشكار اداري و…) تا كنون بيش از آنچه طبع انقلاب و شور عمومي و
فضاي اسلامي ايجاب مي كرده و مظاهر فساد را تا حدود زيادي محدود و منزوي ساخته
است، نه طرح قابل توجهي داشته ايم و نه در اجرا، توفيقي اطولي و محسوس كسب كرده
ايم و بالاخره از حرف، تجاوز نكرده ايم و افراد يا شبكه هاي مساله آفرين و مروج
فساد هم تدريجا آسوده خاطر شده و در برابر موج تبليغات موسمي ما مصونيت پيدا كرده
اند.

سؤال
اين است كه چرا پس از ده سال كه از انقلاب و استقرار نظام اسلامي مي گذرد ما
نتوانسته ايم بر امواج لجام گسيخته فساد فائق آئيم و سردمداران فساد را ـ كه همان
عمال استكبار جهاني هستند و دست اندكار كودتائي خزنده عليه ارزشهاي اسلامي و
انقلابي مي باشند ـ‌ مايوس نمائيم؟! حال اينكه موج فساد آن قدر گسترش يافته كه حتي
دامن بسياري از نوجوانان و دانش آموزان مدارس را گرفته است. و اگر وضع بدين منوال
پيش رود در آينده اي نه چندان دور، پشتوانه انقلاب كه روح مذهبي و اخلاقي است در
روح جوانان به ضعف گرائيده و زمينه نفوذ و سلطه دشمنان را فراهم مي سازد.

 

ضرورت
ريشه يابي مساله

در
اين مساله مانند هر مساله ديگري بايد به جستجوي علل و عوامل پرداخت، كه بدون شناخت
آنها ره جوئي مفهوم ندارد. گرچه ريشه يابي مساله فساد و ابعاد آن مجالي گسترده و
تحقيقات وسيع تري را مي طلبد كه در مطالعات اجتماعي بايد بدان پرداخت، اما در اين
مقال به برخي از عل و ريشه ها به طور گذرا و سريع نظر مي افكنيم و صاحب نظران را
به ارائه راه حل هاي لازم دعوت مي كنيم و در خلال بحث ديدگاههاي خود را به طور
اجمال يادآور مي شويم:

 

توطئه
هاي دشمنان اسلام


كينه ها و توطئه هاي دشمنان اسلام، به ويژه صليبي ها و صهيونيست ها كه از ديرباز
اسلام را مورد تهاجم قرار داده اند و هر وسيله و ترفند ممكن از جمله ترويج فساد و
اشاعه منكرات و ايجاد تزلزل در معتقدات و اهانت به مقدسات را به كمك مي گيرند.

تاريخ
اسلام از اين صحنه هاي تلخ بسيار دارد. براي نمونه ماجراي اندلس (اسپانيا) را مي
توان به ياد آورد. هنگامي كه مسلمانان توانستند از تنگه جبل الطارق عبور كرده و با
پشت سر نهادن دريا، دروازۀ اروپا را بگشايند و تمدن اسلامي را در آن سرزمين بنيان
نهند و سايه رحمت اسلام را بر سر ميليون ها انسان بگسترانند،‌ توطئه هاي گوناگون
صليبي ها بالاخره در بعد اخلاقي و فرهنگي فائق آمد و قدرت و صولت مسلمين را در هم
شكست و فاجعه دردناك سقوط اندلس اسلامي را به دنبال آورد و سرآغاز جنگ هاي صليبي و
قتل عام هاي وحشيانه مسلمانان به دست صليبيان گرديد.

توطئه
هاي صليبي هاي مسيحي در اين ماجراي اسفبار جز ترويج فساد نبود كه در چارچوب آزادي
هاي لجام گسيخته، مشروبات الكي، آميزش پسران و دختران و ترويج فرهنگ مسيحي به اجرا
در آمد… .

نفوذ
فرهنگ و اخلاق مبتذل غربي در جوامع اسلامي طي قرن اخير و مساله كشف حجاب در
كشورهاي اسلامي و ترويج موارد ديگر فساد صادراتي از غرب در همين راستا شكل گرفت كه
نمونه آن را در ايران عصر ستم شاهي ديديم و در كشورهاي اسلامي ديگر نيز بدون
استثناء ادامه آن جريان را مشاهده مي كنيم.

با
پيروزي انقلاب اسلامي و غلبه فرهنگ اسلام بر فرهنگ استعماري، در شعاع تب و تاب
انقلاب، يورش بي امان عليه مظاهر فساد آغاز گرديد و دژهاي آن يكي پس از ديگري فرو
ريخت و  دگرگوني بنيادين در همه ارزش ها
پديد آمد كه اين را در كنار همه مشكلات طبيعي و مصنوعي موجود، مي بايست از موفقيت
هاي چشمگير و بسيار مهم انقلاب تلقي كرد و سنت و سيره و اخلاق و شعارات اسلامي
جايگزين ارزش هاي منحط طاغوتي گرديد و در اين واقعيت جاي گفتگو نيست… اما هرگز
نبايد پنداشت ماجراي جنگ فرهنگ و اخلاق پايان يافته كه به اعتقاد ما در فضاي كنوني
جامعه و جهان، تازه اول راه است و درست در همين لحظات است كه سنگربندي هاي جديدي
شروع مي گردد و دشمن با تجديد قوا در مقام هجوم ديگري است و ما بايد براي مقابله
با اين حمله آماده باشيم.

ساده
انديشي است اگر تصور كنيم مساله ترويج فساد و لاابالي گري مشتي زنان و مردان تنها
از لاقيدي و سست اعتقادي و رسوبات فرهنگ طاغوتي ناشي مي گردد و در اين بي حرمتي به
ارزشها و اخلاق اجتماعي، تذكرات و هشدارها و تهديدهاي ما را هم به چيزي نمي گيرند.
شك نيست كه اين عامل نيز مهم است و جداگانه از آن بحث خواهيم كرد، اما در كنار اين
عامل، از عامل مهم تري كه همان توطئه استكباري است نبايد غفلت ورزيد. استعمار پير
از تجارب مكرري كه روي جوامع اسلامي و كشورهاي تحت سلطه به طور عموم داشته، اين
درس را آموخته است كه هر گاه در صحنه سياسي نظامي شكست خورد حمله اي ديگر از ديگر
جبهه آغاز كند. يعني از ناحيه فرهنگ و اخلاق، بدين گونه كه تدريجا مغزها را سست نمايد
و اخلاق را به ابتذال بكشاند.

اين
توطئه از حمله نظامي عميق تر و دير پاي تر و خطرناكتر است. زيرا حمله نظامي صلابت
و مقاومت ملت را تحت هر عنواني ـ ملي يا ديني ـ بر مي انگيزد و به عكس العمل وا مي
دارد، اما توطئه اخلاقي و فرهنگي انسان ها را تدريجا از درون مي پوساند و بدون اين
كه خود متوجه باشند و به اضمحلال و نابودي مي كشاند.

استراتژي
سياست استكباري در هم شكستن عنصر اخلاق و اعتقاد يعني نقطه اصلي اتكاي انقلاب است
بي شك ترويج فساد و منكرات امروزه از سوي دشمنان خارجي هدايت و حمايت مي شود و به
دست عناصر فاسد و مغرض يا ناآگاه داخلي به اجرا در مي آيد. حركت هاي هماهنگ مجريان
فساد، باندهاي مواد مخدر، شبكه هاي فحشاء، ابتذال در لباس و پانكسيم و امثال آن،
پارتي هاي مخفي، توسعه كاست و ويدئو با ترانه هاي مبتذل و فيلم هاي خلاف عفت، نشان
گر آن است كه سازماندهي دقيقي در اين پيكار از سوي دشمنان در پشت پرده است كه
موارد مكشوفه نيز دليل ديگري بر اين مدعاست… و سرانجام شناخت اين توطئه ها و راه
مقابله با آنها و بستن سدهاي نفوذ و تغذيه صحيح فكري جوانان شرط پيروزي در اين
نبرد است.

 

تاثير
سوء عناصر فاسد


عامل ديگر، عناصر فاسد و بي اعتقاد، مرفهان بي درد، پس مانده هاي رژيم پيشين و
برخي گروهك هاي ورشكسته اند كه در گذشته به لذت و شهوت خو كرده و امروزه آن امكان
را ندارند و اكثرا تغيير ماهيت نداده و در پي فرصتي براي خودنمائي و اعمال خواسته
هاي نفساني مي باشد.

اين
عناصر براي لجام گسيختگي خود و نيز توليد و تكثير مثل، سعي بر آن دارند كه ديگران
را نيز در جرگه فساد خود بكشانند و روي اين كار به كمك نيروهاي خارجي سرمايه گذاري
مي كنند و بيش از هر كس جوانان و دانش آموزان پسر و دختر را مطمح نظر دارند كه
نمونه هائي از آن به صورت گروهي در مدارس كشف شده است.

اينان
اگر آزاد باشند حدّ و مرزي نمي شناسند و به هيچ اصل اخلاقي و وجداني پايبند نيستند
و به نظام اسلامي اعتقاد ندارند و با تظاهر به فسق و گناه و ژست ها و لباس ها و
آرايش هاي جلف دهن كجي خود را نسبت به نظام به رخ مي كشند كه كنترل و نظارت دقيق و
برخورد قاطع و جدي با اينان تنها راه چاره است.

 

قصور
در امور فرهنگي


نبودن كار فرهنگي حساب شده كافي در جهت توجيه افراد بي تعهد و ناآگاه و هدايت نسل
جوان خارج خط و جذب آنان به اسلام و انقلاب. در اين بعد قضيه بايد اعتراف كرد، در
برابر برنامه هاي تبليغاتي گمراه كننده دشمنان، برنامه هاي خشك و تكراري ما در امر
تبليغ، نتوانسته دلهاي اين قشر را تحت نفوذ در آورد و آنان كه اساسا گوش خود را
بدهكار سخنراني ها و ارشادات و نوشته ها و مقالات ما نمي دانند از ما بريده اند و
ما از آنان بريده ايم و ما هر چه مي گوييم براي يكديگر بازگو و تكرار مي كنيم و از
اصول روان شناسي آموزشي و تبليغي گروههاي سني و تنوع جوئي نسل جوان و نقش هنر و
شيوه نگارش و تاثير فيلم و نمايش و ساير شيوه هاي تبليغي و آموزشي عصر، غفلت داريم
و اشتباه اين است كه فكر مي كنيم آنها همان احساس و گرايش را دارند كه ما داريم و
به انتظار نشسته ايم تا ما بگوئيم و آنها عمل كنند! تاسف بار اين كه عدم جاذبه در
تبليغات ما نه تنها نتوانسته قشر ياد شده را جذب كند بلكه غالبا خصلت جذب و هدايت
عناصر خودي را نيز فاقد بوده است. يعني روح هاي نوگراي مذهبي نيز به تبليغات ما
جذب و دلگرم نيستند. در حالي كه امروزه كليه امكانات آموزشي و تبليغي و رسانه ها و
مطبوعات و پشتوانه هاي مادي و معنوي در اختيار ماست و ما شيوه استفاده درست آن را
نمي دانيم و كمتر در پي فراگيري آن هستيم. و عناصر مرموزي نيز هستند كه از همين
امكانات در جهت منفي كمك گرفته و غير مستقيم در ترويج افكار و رفتار ضد اخلاق و
اعتقاد مي كوشند.

در
همين مساله حجاب كه به عنوان شاخص از آن ياد مي شود، آيا اصولا مساله حجاب به صورت
مستدل و توجيهي در چارچوب شرعي مطرح گرديده تا ديگران بدانند حجاب اسلامي چيست؟ و
محدودۀ آن كدام است؟ و ديدگاه اسلام در آرايش ها و رفتارهاي جلف و زننده و مسائل
ديگر از چه قرار است؟ آيا يك فيلم كه با شيوۀ تخصصي و هنري بازگو كننده ارزش هاي
اخلاقي بانوان و دختران باشد و بر محور حجاب و متانت زن دور زند تهيه كرده ايم؟
ديگر تبليغات و سخنراني هاي مذهبي و درس و بحث ها چقدر جا افتاده است؟ آيا بيلان
گرفته ايم كه چقدر شنونده داشته ايم و از چه قشري بوده اند؟

بر
عكس، آيا فيلم هاي تلويزيوني و سينمائي توليدات داخلي و صادراتي خارجي از زنان
مكشفه يا بدحجاب و آرايش هاي تند و لباس هاي جلف و ژست هاي طاغوتي آنان چه تصويري
داشته اند؟ برخوردهاي آنان در اين فيلم ها با مردان چگونه بوده است؟ در اين فيلم
ها و هم چنين در جلسات و جشن هاي نيمه طاغوتي دوربين روي چهره كدامين دسته از زنان
توقف كرده و آنها را آگرانديسمان كرده است؟ آيا اينها اتفاقي است و يا از يك نوع
تفكر و حركت مرموز كه بر چنين فضائي سايه افكن است،‌ حكايت دارد؟ و آيا…

در
نگرش يك بعدي تنها بهانه اين است كه نگاه به اين مناظر چون ناشناس اند اشكالي
ندارد اما از تاثير رواني و طبيعي و اخلاقي اين مناظر روي جوانان حتي بچه هاي جبهه
ها و پادگان ها غفلت ورزيده ايم… راستي اگر بناست به صورت عمقي در القاي انديشه
و اخلاق اسلامي كاري صورت پذيرد، بايد نهادهاي تبليغي و آموزشي از كودكستانها
گرفته تا دانشگاه و از مطبوعات و نشريات تا صدا و سيما و ديگر نهادهاي ارشادي و
تبليغي براي اين ضرورت طرحي منطقي و عملي بينديشند كه فاجعه سرخوردگي نسل جوان و
بي خبري آنان از اسلام و اخلاق اسلامي آينده تاريكي را نويد مي دهد و درست در همين
لحظات است كه بايد وارد ميدان عمل شد چرا كه هنوز زمينه ها منتفي نشده و شعار
انقلابي باقي است و نيروهاي مومن بسيار و انتظار نيز فراوان.

 

احياي
ضد ارزشها


احياي ضد ارزشها، از ديگر علل فساد است كه به دست عوامل مرموز

در
دستگاه هاي كنوني به اجرا در مي آيد. اين عوامل كه مانند جن و پري همه جا حضور
دارند و با زرنگي و تردستي نفوذ مي كنند و هر جا بتوانند نقش بازي كنند با شيوه
هاي نامرئي و طراحي شده مي كوشند ارزشهاي منسوخ طاغوت را احيا كنند. براي مثال
پاره اي از مجلات و نشريه ها عرصه گاه چنين فعاليت هائي هستند. با يك نگرش سطحي به
صفحات پاره اي مجلات ادبي، ورزشي، هنري و… كه اخيراً دست و بالي گشوده اند، مشخص
مي گردد كه چه قلم هاي مسمومي در كار تضعيف عقائد، ترويج فساد و نشر ابتذال اخلاقي
هستند، چگونه مي نويسند و حاشيه مي زنند و رنگين نامه ها را از تصوير هنر پيشه هاي
عصر طاغوت و علائم ترانه و تغني زينت مي بخشند! و در كنار اين گونه نشريات، در
ميادين پر جمعيت شهر عكس هاي هنر پيشه هاي طاغوتي و نوارهايشان به فروش مي رسد و
شگفت اين كه مسئولين كنترل و نظارت بر مطبوعات و تبليغات كمتر احساس مسئوليت مي
كنند و برخورد جدي ندارند.

بر
نهادهاي فرهنگي و ارشادي است كه به عنوان مسئول فرهنگ عمومي جامعه نقش ارشادي
اسلامي را ايفا نموده و با سپردن كار نظارت به افراد با تعهد و دلسوز، مطبوعات و
فيلم ها و نوارها را به كنترل گرفته و اجازه ندهند افراد بيمار و فاسد با ارزشها
بازي كنند.

 

بحران
هاي اقتصادي


بحران هاي اقتصادي، تورم، گراني، احتكار و سوءاستفاده ها كه اگر از عوامل مستقيم
نباشند اما بدون ترديد زمينه را براي فعاليت هاي عناصر فساد پرور، فراهم مي سازند.

اين
بحران ها از يك سو افرادي را كه گرفتار كمبودهائي در زندگي هستند و پيشتوانه
اعتقادي درستي ندارند به شبكه هاي فساد و افراد فرصت طلب پيوند مي دهد و مستقيم يا
غير مستقيم به صورت آلتي در اجراي مقاصد آنان در مي آورد. بدون شك عقده ها،
محروميت ها، نيازها، نه تنها زمينه فساد است بلكه گذرگاه كفر است «كاد الفقر ان
يكون كفرا» بدون ترديد همان گونه كه رفاه زدگي براي عده اي عامل فساد است، فقر و
تنگدستي براي عده ديگر زمينه است. خانه هاي محقر و محله هاي پر جمعيت و اصطكاك پسر
و دختر همراه با ضعف هاي اعتقادي و فرهنگي و مشكل ازدواج و مسكن و كم درآمدي را
كنار يكديگر بگذاريم آن گاه به ارزيابي بنشينيم كه اميال غريزي و عوامل بيروني
چگونه زهر خود را بر روح جوانان مي پاشد؟

و
از سوي ديگر، بحران هاي اقتصادي دلگرمي و اميد مردم را پژمرده مي كند و فشارهاي
وارده بر قشر كم درآمد عقده هاي رواني ايجاد نموده و آنان را به واكنش وا مي دارد
و بدست مرفهان نيز بهانه و سوژه مي دهد. ما هر اندازه بخواهيم روي معنويات تكيه
كنيم ـ‌ كه تكيه گاه اصلي واقعا همين هاست ـ اما مسائل مادي را نمي توان ساده
انگاشت. همه مردم داراي آن روح گذشت و ايثار و صبر نيستند كه همه چيز را به حساب
اسلام و انقلاب بر خود هموار كنند. مگر در روايات نيامده: «هر كس معاش ندارد معاد
ندارد» ـ‌ من لا معاش له لا معاد له.

بنابراين
طبيعي است كه فشارهاي اقتصادي، گراني، عدم توان كنترل و نظارت مسئولان امور يا
تساهل در اين امر حياتي تدريجا اعتماد مردم را سلب مي كند و در توان مديريت ها به
شك مي افكند و اگر نه همه بلكه بسياري نسبت به موازين اخلاقي نيز بي اعتماد مي
گردند و به دهن كجي وا مي دارد و در پاسخ دعوت به عفاف و تقوي واكنش منفي نشان مي
دهند كه عملا ديده شده برخوردهاي عده اي از همين متظاهران به فسق و فساد با
دعوتگران چگونه بوده است.

خلاصه
آن كه تا مشكلات جامعه در بعد اقتصادي به ويژه نيازهاي روزمره به گونه اي مطلوب حل
نشود توفيق يافتن كامل در امر مبارزه با فساد و منكرات از شانس كمتري برخوردار
خواهد بود. بايد قدرت اسلام و مديريت در دو بعد مادي و معنوي جامعه به نمايش نهاده
شود و اين دو از هم جدا نيستند. اگر مديران و دست اندركاران امور بر بحران هاي
طبيعي و مصنوعي اقتصادي حداقل در مورد نيازهاي اوليه مردم فائق آيند مي توانند
انتظار خود را در همكاري مردمي جهت ريشه كن ساختن فساد مقرون به موفقيت تلقي كنند.

به
ياد داشته باشيم كه انقلاب ما با مشاركت مردم پا گرفت و اطاعت بي چون و چراي مردم
از مقام معظم رهبري بود كه همه دسيسه ها را نقش بر آب كرد. در اين مرحله نيز به
مردم و مشاركت آنان نياز مبرم است و بدون همكاري آنان فساد ريشه كن نخواهد شد.
بايد جهت اجراي طرحهاي اصلاحي از بسيج مردمي استفاده كرد همان گونه كه در جنگ از
بسيج مردمي استفاده شد. بنابراين همان گونه كه رهبر بزرگ انقلاب اسلامي همواره
تاكيد فرموده اند بايد مردم را ارج نهاد و به مشكلات قشر مستضعف توجه كرد و اين به
تلاش مسئولين كشوري بستگي دارد نه حرف و وعده كه اگر با عمل توام نبود اعتبار خود
را از دست مي دهد و آن گاه احساس مي كنيم كه مردم بي تفاوت شده و شور و علاقه خويش
را از دست مي دهند و ما تنها مي مانيم و در هيچ زمينه اي كسب توفيق نمي كنيم.

 

فساد
اداري


عناصر ناصالح در تشكيلات اداري، مبارزه با فساد بايد از سطح مديريت كشور آغاز شود
و آن گاه به دائره اجتماع بيايد وقتي مي گوئيم مديريت، دهها هزار عناصري را كه بر
مقدرات اجتماعي حاكم اند يا نظارت دارند در سطوح مختلف برنامه ريزي، تصميم گيري و قضا
و اجراء شامل مي گردد. بي شك در دستگاه ها و نهادهاي كشوري در كنار افراد مومن و
صالح افراد مغرض، جاهل يا فاسد كم نيستند كه يا عامل اجراي طرح هاي زير پرده
دشمنانند و يا دستخوش فساد اخلاق و كجروي ها، اينان بزرگترين عامل جهت آسيب پذير
ساختن جامعه و دهن كجي و سلب اعتماد آنان نسبت به مديريت كشور و ديگر سمبل ها مي
شوند. مردم انتظار دارند مبارزه با فساد، گراني، نرخ گذاري و اتخاذ شيوه هاي حسنه
در برخوردها و مداراي با مردم و پرهيز از تحميل و فشار و تجمل و رفاه زدگي از درون
دستگاه هاي اداري و برنامه ريزي و تصميم گيري آغاز گردد.

با
اعتراف به اين كه افراد مومن و خدوم بسياري در ادارات و سازمان هاي دولتي خدمت مي
كنند و آنان را ارج مي نهيم، تحقيقا عده اي از مردان يا زنان كه صحبت از فساد يا
بدحجابي آنهاست در درون همين سازمان ها و ادارات دولتي هستند و بيشتر از همه جا در
صدا و سيما، اينها گر چه در محيط كار چهره عوض مي كنند، ژست عصر و شب خياباني آنها
با تيپ لباس كارشان تفاوت دارد. اگر اينها با اطلاعات و تحقيقات شناخته شوند و
تنبيه شوند و يا از محيط كار اخراج گردند هشداري براي ديگران خواهد بود و چاره اي
جز اين نيست. براي مردم فداكار و رنج كشيده و شهيد داده ما غير قابل تحمل است
ببيند دست رنج و خون دل اينان به پاي اين عناصر فرصت طلب و بي بند و بار قرباني مي
شود و با پول و حقوقي كه آنها مي پردازند افراد ضد انقلاب و بي تعهد خوشگذراني و
بوالهوسي مي كنند.

موارد
ديگر فساد و تبعيض را نيز كم و بيش در ارگان ها و نهادهاي دولتي مي توان مشاهده
كرد پرونده هاي بازسازي اداري نشان مي دهد كه اكثريت محكومين، به مواد مخدر آلودگي
دارند يا كم كاري يا فساد اخلاق و پاكسازي اينان از ضرورت هاي شرايط كنوني است.
موارد ديگر از كم كاري، بدرفتاري با مردم، انقلابي نمائي كاذب، تبعيض و سوءاستفاده
از امكانات دولتي و گاهي حيف و ميلها و سرافكاريها حتي به صورت ضيافت و مهماني و
افطاري! و توزيع اتومبيل و رشوه و رابطه بازي و غيره را مي توان ديد كه شرح آن را
به مجالي ديگر موكول مي كنم. اينهاست كه از مديريت سلب اعتماد مي كند و سخن ها را
بي اثر مي سازد و بايد با اين موارد به طور انقلابي و قاطع برخورد شود.

و
آخرين سخن اينكه:

پاسداري
از ارزش هاي اخلاقي جوهره اسلام و ضامن بقاي انقلاب اسلامي است. پيامبر اكرم
فرمودند: «بعثت لاتمم مكارم الاخلاق» و مبارزه با فساد ـ‌ در همه ابعاد كلمه ـ
ملازم با ارزش هاي اخلاقي. و امروز رسالت و مسئوليت ما اين است كه اين ارزش را پاس
داريم و با عوامل فساد نبرد بي امان داشته باشيم. اما شرط توفيق در اين امر شناخت
عوامل، راه حل ها و شيوه عمل و زمينه هاست كه به همه نهادهاي بنيادين (قانون
گذاري، قضائي و اجرائي) وابسته و مشاركت مردم را مي طلبد. بنابراين همان گونه كه
اخيرا از سوي مسئولين امور كشوري اعلام گرديد و طرح مبارزه با فساد، تورم و
نابسامانيهاي اداري عنوان شده نبايد اين مسائل را از يكديگر جدا دانست و عواملي را
نيز كه در طي مقال آورديم نبايد از نظر دور داشت.

اگر
در فضاي كنوني كه تب و تاب انقلاب فرو نمرده و فرزندان دست اول انقلاب و جوانان
جبهه ديده حضور دارند پايه اخلاق را استوار نكنيم و در برابر موج فساد براي مقابله
كمر همت نبنديم فردا ديگر فرصتي باقي نمي ماند و ارزش هاي اصيل اسلامي به فراموشي
سپرده مي شود و ضد ارزشها جايگزين مي گردد و همه چيز بر باد مي رود و اينك ما و
رسالت اسلامي و انقلابي مان.

ادامه
دارد

 

متاسفانه
در مجله شماره 87، صفحه 45، ستون اول سطر 36 اشتباه چاپي رخ داده است و به جاي
«شبكه هاي مخفي»، شكنجه هاي مخفي چاپ شده كه ضمن پوزش از خوانندگان عزيز و نويسنده
محترم مقاله اين كلمه تصحيح مي شود.

ضمنا
از سياق كلمات و جمله هاي قبل و بعد،‌ مشخص مي شود كه «شكنجه هاي مخفي» نامربوط و
اشتباه است.

زيان
شهوت راني

*
اميرالمؤمنين «ع»:

«مَنْ
اَطاعَ نَفْسًَهُ في شَهواتِها فَقَدْ اَعانها عَلي هَلَكَتِها».

(غرر
الحكم ـ صفحه 683)

آن
كس كه نفس خود را در شهوات ناروايش اطاعت نمايد عملا به تباهي و هلاكت خويش كمك
كرده است.