«تداوم انقلاب جهاني اسلام»

«تداوم انقلاب جهاني اسلام»

ميراث
حقيقي امام خميني «رضوان الله عليه»

جمع
بندي اهم رويدادهاي اين شماره به واقعه اي اختصاص دارد كه بنظر نمي رسد تاريخ
انقلاب رويداد و خبري مهم تر از آن را به خود ديده باشد يا ببيند براستي كدام
رويداد براي مسلمين جهان تكادهنده تر از خاموش شدن چراغ عمر نايب امام زمان
ارواحنالتراب مقدمه الفداء كدام خبر براي پيروان اسلام ناب محمدي(ص) اسف بارتر از
عروج ملكوتي بزرگ عارف مبارزه جوي عصر حاضر؟ كدام رخداد براي مستضفين و محرومان
جهان بي قرار كننده تر از فقدان رهبر و منجي شان از چنگال مستكبران و جباران عالم
و كدام واقعه براي صاحبان زر و زور و تزوير مسرت بخش تر از مرگ سردار مبارزه بر
عليه اسلام آمريكايي، تنها مي توان اين ناله امت قهرمان و شهيد پرور كشورمان را در
داغ اين ضايعه جبران ناپذير تكرار كرد كه پدر انقلاب رفت و ما يتيم شده ايم. داغ ناشي
از اين واقعه بر روي سينه همه سنگيني عظيمي را سبب گشته كه نمي توان در ارتباط با
آن سخن گفت جز: «انا لله و انا اليه راجعون».

جريان
كه با اعلام خبر جراحي موفقيت آميز دستگاه گوارش امام خميني در دوم خرداد ماه شروع
شد، موج گستررده اي را در داخل و خارج كشور ايجاد كرد. اطلاعيه هاي پزشكان معالج
امام در سراسر ميهن اسلاميمان بر پايي مراسم دعا براي سلامتي امام را به همراه
داشت اما بيگانگان كه براي زمان مرگ امام لحظه شماري مي كردند و در ده سال گذشته
چندين بار خبر در گذشت امام خميني را داده بودند، اين بار با استناد به خبرهاي
رسمي ايران پيرامون خون ريزي دستگاه گوارش امام، به انتشار اكاذيب و تحليل هاي خود
مبادرت ورزيدند و از آن به عنوان مساله اي كه ايجاد شكاف در راس نظام و آغاز جنگ
قدرت را به دنبال خواهد داشت، نام مي بردند.

مجله
اشپيگل چاپ آلمان در 8/3/68 در مقاله اي پيرامون وضعيت مزاجي امام نوشت:

«…
هفته گذشته ايراني ها براي نخستين بار تائيدي مبني بر جدي بودن بيماري سرنگون
كنندۀ شاه تا چه حد جدي مي باشد دريافت داشتند… اطباء حدس زده و مي گويند طبق
تجارب قبلي … رهبر شيعيان بعد از چنين عملي بيش از چهار تا پنج ماه عمر نخواهد
كرد. زمان طولاني فوت آيت الله قوي اراده، در تهران سبب تشديد نبرد بر سر قدرت
گرديده است…».

فاينالشان
تايمز چاپ لندن نيز در 3/3/68 در اين باره نوشت:

«…
با رحلت آيت الله خميني، شكايت بزرگي در راس سيستم سياسي ايران ايجاد خواهد شد.
بيانيه هاي رسمي و نيز گزارش هاي رسانه هاي خبري ايران حاكي از آن است كه پر كردن
اين شكاف امكان پذير نخواهد بود…».

در
اين تبليغات از چند تن از مسئولين كشور و فرزند امام به عنوان كساني كه در اين جنگ
قدرت شركت دارند نام برده مي شد.

گروههاي
ضد انقلاب نيز كه تحت حمايت ابرقدرتها و دشمنان انقلاب به مقابله با نظام جمهوري
اسلامي فرا خوانده شده و اكثرا توسط رژيم عراق سازماندهي شده اند، لحظه مرگ رهبر
كبير انقلاب را لحظه فروپاشي نظام و زمان به قدرت رسيدن خود تصور مي كردند.
منافقين با چنين تصور و توهمي در تاريخ 7/3/68 يك گردهمائي بزرگ! را از نيروهاي
نظامي خود در عراق ترتيب داده و سركردۀ آنان طي سخناني تاكيد كرد كه نيروهاي نظامي
سازمان بايستي براي شرايط مرگ (امام) خميني كاملا آماده باشد. وي به نيروهايش خبر
مي دهد كه مرگ (امام) خميني به عنوان بالاترين نقطه آمادگي در مردم ايران براي
استقبال از عمليات منافقين خواهد بود!

اين
گروهك هم چنين در 5/3/68 اعلام حمايتي را از پارلمان اروپا كسب كرده بود در يك جمع
بندي كلي هم چيز را براي انجام اقدامي اساسي بر ضدانقلاب آماده مي ديدند و
راديوهاي بيگانه در بخشهاي مختلف خبري خود مبادرت به انتشار خبر اعلام آماده باش
اين گروهك و پخش نقطه نظرات ديگر مخالفين نمودند. حتي اظهارات يكي از مخالفين را
در حال نوشيدن شامپاين پيرامون مسائل ايران پخش كردند. اين در حالي بود كه منابع
اطلاعاتي سيا زمان فوت امام را پائيز 68 اعلام كرده بودند.

 

خبر
رحلت امام و انعكاس آن در داخل و خارج

اطلاعيه
پزشكان معالج امام در بعداظهر شنبه 13/3/68 مردم ايران را كه اخبار بهبودي امام را
دنبال مي كردند نگران نموده و همه به انحاء گوناگون درصدد كسب خبر نسبت به اين
مساله بودند. صداي جمهوري اسلامي صبح روز يكشنبه خبر تكان دهنده و دلخراش ارتحال
امام خميني را با پخش تلاوت آيات قرن از ساعات اوليه بامداد به اطلاع مردم رسانيد.
البته تا ساعت 00/7 بامداد صرفا از راديو، قرآن پخش مي شد و مطلبي در مورد علت آن
گفته نشد، اما مردم با توجه به اطلاعيه شب گذشته پزشكان معالج، موضوع را متوجه
شدند. راديوهاي بيگانه تا زمان اعلام خبر رسمي اين واقعه در ساعت 00/7 هيچ گونه
مطلبي در اين باره منتشر نساختند. اما پس از اعلام اين خبر از راديو ايران، و در
حالي كه امت داغدار در ماتم بزرگ رهبر خويش خون مي گريستند، مهمترين حجم خبري و
تحليلي خود را به مساله آغاز جنگ قدرت در بين سران جمهوري اسلامي ايران اختصاص
دادند. راديوهاي بيگانه خبر از تشتت و تفرقه شديد در نظام و از هم گسيخته شدن تمام
كارها مي دادند. آنان با نامبردن از اشخاص در جناح هاي مختلف جنگ و خونريزي هاي
زياد بخاطر قدرت را پيش بيني كرده و نامشخص بودن وضعيت قانون اساسي را به عنوان
دليلي در تشديد اين درگيريها بر مي شمردند.

تشكيل
جلسه فوري مجلس خبرگان و انتخاب آيت الله خامنه اي به عنوان رهبر آن هم با سرعتي
فوق العاده، مساله اي بود كه تاثير گسترده اي در خارج از مرزها به جاي گذاشت. امت
داغدار در توديع و تشييع چندين ميليوني پيكر مطهر امام و حضور يك پارچه مردم سراسر
كشور در مراسم مختلفي كه براي برگزار مي گرديد، به گونه اي مشتاقانه و متعهدانه
حضور مي يافتند كه تمامي خبرنگاران و نمايندگان كشورهاي جهان را به تعجب واداشت.
اين دو مساله تقريبا اكثريت رسانه هاي گروهي بيگانه و نيز وابستگان آنها در داخل
را دچار حيرت نمود اما هم چنان به طرح مساله جنگ قدرت در بين سران كشور پرداخته و
با نام بردن از افرادي از مسئولين كشور و نيز از جريان هايي هم چون روحانيون
مبارز، دفتر تحكيم وحدت دانشجويان به عنوان جريان هاي راديكال و تندي كه با رهبري
جديد مخالفت خواهند كرد، انتظار تفرقه و تشتت در صفوف نيروهاي وفادار به انقلاب و
نظام را مي كشيدند. اعلام حمايت ها از سوي اقشار مختلف مردم تحت عنوان «بيعت با
رهبري» حركت ديگري در جهت تداوم انقلاب و خط امام محسوب مي شد. افرادي كه بيگانگان
به عنوان رهبران جناح تندرو در داخل حاكميت ايران از آنان نام مي بردند جزو اولين
كساني بودند كه با رهبري جديد بيعت كردند. روحانيون مبارز و دفتر تحكيم وحدت و
ديگر گروهها نيز با انتشار بيانيه و حتي برگزاري راه پيمايي، با رهبري جديد بيعت
كرده و مراتب اطاعت خود از اوامر رهبري را به عنوان وظيفه اي شرعي و قانوني، اعلام
كردند. اين حركت ها نمايش وحدت كلمه در صفوف ملت به حساب آمده و دشمنان انقلاب را
از ايجاد شكاف در شرايط كنوني بازداشت.

مجموعه
اين مسائل باعث شد تمامي آن نقشه هايي كه دشمنان انقلاب براي صيد اين كشور با گل
آلود كردن آب ـ به هنگام رحلت امام ـ لحظه شماري مي كردند، نقش بر آب شد و همان
گونه شد كه امام خميني پيش بيني كرده بودند:

«…
من به شما عرض مي كنم كه اگر خداي نخواسته اسلام در ايران سيلي بخورد در همه دنيا
سيلي خورده و بدانيد كه به اين زودي ديگر نمي تواند سرش را بلند كند. اين الان يك
تكليف بسيار بزرگي است كه از همه تكاليف بالاتر است: حفظ اسلام در ايران و حفظ
اسلام در ايران به وحدت شماهاست. هيچ كس نمي تواند در اين كشور كودتا كند، با وضع
فعلي هيچ كس نمي تواند. آن روز كه اختلاف پيدا شد بين شما، آن روز بدانيد كه اين
شياطين كه نشسته اند آنجا و نگاه مي كنند آن شياطين يك كودتاچي درست مي كنند، مي
تراشند، اختلاف اين كار را مي كند و ما اميدواريم كه اين وحدت محفوظ باشد…».

 

خط
بعدي بيگانگان، بي محتوا كردن انقلاب

پس
از گذشت چند روز از ارتحال جان سوز امام خميني راديوهاي بيگانه خط مرموزي را در
دستور كار خود قرار داده اند و آن اين خط است كه انقلاب اسلامي را به صورتي مطرح
نمايند كه آرمان هاي بلند امام و انقلاب نظير صدور انقلاب، حمايت از مظلومان و
مستضعفين جهان، برقراري عدال اجتماعي، جنگ فقر و غنا و كلا مبارزه با اسلام
امريكايي و سرمايه داري در تمامي ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي در اين
طرح ها به صورتي بسيار ضعيف و كمرنگ درآيد و به جاي آن در بعد سياسي برقراري گرگ و
ميش ـ تجديد رابطه با امريكاـ سياست واقع گرايي و واقع بيني كه از ديدگان آنان
نرمش در مقابل زورگويي ابرقدرتهاست، در بعد اجتماعي و داخلي بازگشت به اسلام
شاهنشاهي و همان رفاه طلبي هاي زمان طاغوت، در بعد اقتصادي بازگذاشتن دست سرمايه
داران غارتگر و محروم ساختن پابرهنگان از حقوق خويش و در بعد فرهنگي از بين بردن
آن فلسفه و فرهنگي كه امام رسول آن بودند، مي باشد. در بعد نظامي نيز ضمن ضعيف
خواندن ايران، مسئولين را تشويق به تامين تسليحاتي از دنياي غرب مي نمايند.

نمونه
هايي از اين خط كه توسط راديوهاي بيگانه دائما تكرار مي شود، تا اندازه اي نشان
دهندۀ اين خطر مي باشد:

راديو
بي بي سي با بيان مقاله اي از هفته نامه آبزرور چاپ لندن در 21/3/68 چنين مي گويد:

«…
زمان آن رسيده است كه سالهاي تاريك انقلاب پشت سر گذاشته شود و سران حكومت ايران
اكنون بايد با مسائل جدي كشور مواجه شوند… ايران اگر مي خواهد موضع خود را در
خاورميانه حفظ كند به سلاح هاي جديد نياز دارد…».

هفته
نامه انگليسي ساندي تلگراف طي مقاله اي تحت عنوان «تا كي آيت الله خميني خواهد
توانست فرمانروايي خود را از قبر ادامه دهد؟ به شكلي موذيانه آن خط را اين گونه
القاء مي نمايد:

«…
تا زماني كه رهبران فعلي حكومت ايران آن قدر به خود اعتماد پيدا كنند كه راه و روش
خاص خود را برگزينند، احتمال تخطي از راه و روش (امام) خميني ناچيز است…».

يك
هفته نامه انگليسي ديگر به نام ساندي تايمز در 21/2/68 نويد بازگشت  به اسلام سازش را اين چنين نوشته:

«…
اكثر ايرانيان خواستار بازگشت به اسلامي رئوف و متسائلند…» در چنين شرايطي
منافقين نيز اعلام مي كنند كه همه آن چيزهايي كه قبل از مرگ امام گفته بودند را
تغيير داده و اعلام مي نمايند كه براي تمركز بيشتر تلاشهايشان پخش برنامه هاي
تلويزيوني از داخل خاك عراق و انتشار نشريه شان را قطع مي نمايند.

در
همين زمان «بوش» رئيس جمهور امريكا در صحبت خود در 21/3/68 به مساله 9 گروگان
امريكايي در لبنان اشاره كرده و اعلام مي كند كه اگر آنها آزاد شوند، روابط امريكا
و ايران بهبود مي يابد.

راديو
امريكا نيز در همين روز با پخش مطالب مختلفي از تحليل گران خود، سعي فراوان در
القاء همان خط به شنوندگان خود مي نمايند. حتي يكي از اين تحليل گران به نام
«هانتر» مي گويند: «… ايرانيان روشن فكر مي دانند كه دشمني آشكار با امريكا چه
هزينه سنگيني از نظر منافع ملي ايران متوجه آن كشور كرده است…».

راديو
اسرائيل با پخش سخنان اوري لوبراني كه سفير اسرائيل در ايران زمان شاه بوده و هم
اكنون هماهنگ كنندۀ عمليات اسرائيل در لبنان مي باشد، پيرامون اوضاع ايران بعد از
امام خميني به همان خط از بعد فرهنگي و اجتماعي چنين اشاره ميكند:

«…
آيت الله خميني تعيين كنندۀ فلسفه زندگي در كشور تحت لواي حكومت اسلامي بود. آقاي
لوبراني پيش بيني مي كند كه جنبه هاي مذهبي در ايران در يك روند بسيار تدريجي از
زندگي روزمرۀ ايرانيان رخت خواهد بست ولي نبايد گفت كه با درگذشت آيت الله، انقلاب
اسلامي نيز مرده است زيرا حكومت اسلامي در ايران كاملا ريشه دوانيده. اين ده سال
وقت براي اين امر كافي بوده و مسلما نمي توان اين ريشته قوي را طي يك روز از زمين
بيرون كشيد. اما از آن جا كه به هر حال با طبيعت انساين روبرو هستيم بايد توجه
داشت كه بخش بزرگي از ايرانيان هنوز زندگي پيش از دوران انقلاب اسلامي فراموش
نكرده و حسرت آن زندگي را دارند…».

و
با اين سخنان به شنوندگان خود چنين القاء مي نمايد كه با مرگ امام مردم به طرف
اسلام سرمايه داري و رفاه طلبي رجعت خواهند كرد.

سخناني
كه از طرف برخي از مسئولين كشور پيرامون تداوم انقلاب جهاني اسلام به رهبي آيت
الله خانه اي و بالاخص سخنان رهبري جديد پيرامون در پيش گرفتن خط اصيل امام امت و
رفتن در مسير دلخواه امام خميني يعني پياده كردن اسلام ناب محمدي (ص) در تمامي
ابعاد و مبارزه با اسلام آمريكائي و سرمايه داري، در تمامي ابعاد، از سوي راديوهاي
بيگانه به مثابه اقدامي تلقي شد كه آنان را در پيگيري آن خط، در صورت تداوم ممكن
است دچار ترديد نمايد. آيت الله خامنه اي اظهار داشتند كه: «هيچ چيز براي حفظ اصول
كم نداريم و مردم ما امروز مقاوم ترند». اين حركت كه ادامه راه انقلاب و خط امام
است توسط رهبري جديد اعلام گرديده و قول داده شده كه پيگيري گردد و تمامي وحشت
استكبار جهاني نيز همين است. آنان انتظار داشتند كه با مرگ امام، انقلاب اسلامي در
چارچوب مرزهاي ايران محصور و محدود گردد و در داخل نيز به دليل مشكلات اقتصادي و و
… نيروهاي حزب اللهي هر روز بيش از پيش محدود گردند و زمينه براي بازگشت وضع
سابق را فراهم آورند.

همه
اقشار بايد با آگاهي به اين خطر، حمايت خود را از خط رهبري جديد كه تداوم خط امام
خميني را نويد داده اند ادامه داده و از هيچ كوششي در اين راستا دريغ نورزند و همه
توفيق آيت الله خامنه اي را براي حركت در جهت آرمان هاي امام خميني كه همان آرمان
هاي اسلام ناب محمدي (ص) است از درگاه خداوند مسئلت داريم.

لازم
است در پايان تذكري مهم و برادرانه به دولت خدمتگزار و دست اندركاران امور اجرائي
كشور داشته باشيم بالاخص برادراني كه در وزارت خارجه و يا كلا در ارتباط با
كشورهاي جهان در چارچوب مسائل سياسي ـ اقتصادي ـ نظامي مشغول انجام وظيفه مي
باشند.

برادران!
ابعاد جهاني انقلاب اسلامي از اهميتي يكسان و حتي افزونتر از بعد داخلي آن
برخوردار مي باشد.

اكنون
تهاجم دنياي غرب به ايران انقلابي پس از امام خميني، تهاجمي هم جانبه و پر قدرت
است. اگر ديروز با تاليف و انتشار كتاب كفرآميز «آيات شيطاني» نبي اكرم (ص)را هتك
كردند و بعد از فتواي الهي سياسي امام خميني «ره» به دفاع همه جانبه از نويسنده
مرتد آن پرداخته و دوازده كشور عضو جامعه اقتصادي اروپا را به خيال حصر سياسي
اقتصادي ايران فرا خواندند، امروز در همان خط و جهت، تصميم گرفته اند كه اعتقادات
قلبي و ايماني اين ملت را با موذيگري مورد هتاكي قرار دهند. از يك سو رسانه هاي
گروهي و تبليغاتي غرب از سوگواري و عزاداري ميليونها ايراني در سوگ رهبر كبير
انقلاب با عباراتي هم چون «ديوانگي»، «جنون»، «فناتيك» و … ياد مي كند، و از سوي
ديگر روساي كشورهاي غربي بدون اعلام هيچ گونه اظهار تاسف و تسليتي، گستاخانه نويد
داده اند كه به ايران باز خواهند گشت و تغيير حركت نظام را از خط امام به خط سازش
با غرب به يكديگر تبريك مي گويند، حتي سفراي دو كشور فرانسه و آلمان با وقاحت هر
چه تمامتر به تهران بازگشته و اين بازگشت را در راستاي «خط جديد كشورهاي غرب پس از
امام خميني» ذكر كرده اند و عدم مخالفت مسئولين سياست خارجي كشورمان با اين مسئله
و عدم برخورد جدي با آنها ممكن است در نزد آنان به مثابه ملايم شدن ايران در قبال
غرب تلقي گردد فلذا احترام به مقدسات ملت و از آن جمله اعلام تسليت و اظهار
ديپلماتيك همدردي با ايران به عنوان اصل اوليه ارتباط ديپلماتيك با اين كشورها
بايستي مورد توجه قرار گيرد. و به آنان تفهيم شود كه نظام جمهوري اسلامي به راهي
جز راهي كه امام خميني براي آن معين كرده اند، قدم نخواهد گذاشت و غرب آرزوي سلطه
مجدد بر ايران اسلامي را به گور خواهد برد والسلام.