سخنان
معصومين
مرگ
عالم
*
پيامبر اكرم «ص»:
«موت
العالم ثلمةٌ في الاسلام لا تسدّ ما اختلف اللّيل و النّهار».
(كنز
العمال ـخ 28761)
مرگ
عالم رخنه اي است در اسلام كه با گذشت شب و روز هرگز پر نمي شود.
*
پيامبر اكرم «ص»:
«ما
قبض الله تعالي عالماً من هذه الأمة الّا كان ثُغرةً في الاسلام لا تسدّ ثُلمته
الي يوم القيامة».
(كنز
العمال ـ خ 28812)
هرگز
خداي تبارك و تعالي عالِمي را از اين امت قبض روح نمي كند جز اين كه در اسلام
شكافي پديد مي آيد كه تا روز قيامت اين شكاف ترميم نخواهد شد.
*
پيامبر اكرم «ص»:
«موت
العالم مصيبة لا تجبر و ثلمة لا تُسدّ و هو نجمٌ طمس، و موت قبيلةٍ أيسر في موت
عالِمٍ».
(ترغيب
و ترهيب ـ ج 1ـ ص 105)
وفات
عالم مصيبتي است كه هرگز جبران نمي شود و رخنه اي است كه پر نمي شود و همانا او
ستاره اي است كه ناپديد شده است. و مرگ يك قبيله آسان تر است از مرگ يك عالم.
*
اميرالمؤمنين «ع»:
«العلماء
باقون ما بقي الليل و النّهار».
(غرر
الحكم)
علما
باقي و زنده هستند تا شب و روز باقي است.
*
اميرالمؤمنين«ع»:
«مات
خُزّان المال و هم احياء و العلماء باقون ما بقي الدهر، أعيانهم مفقودة و أمثالهم
في القلوب موجودة».
(بحارالانوارـ
ج 78ـ ص 76)
مال
اندوزان مرده اند هر چند به ظاهر زنده باشند و علما با گردش زمان زنده اند ـ و
گرچه با مردنشان ـ جسمهايشان ناپديد مي شود ولي الگوي آنها در قلوب و دلها زنده و
پابرجا است.
*
اميرالمومنين «ع»:
«العالم
حيٌّ و ان كان ميتاً، الجاهل ميّت و ان كان حياً».
(غررالحكم)
عالم
زنده است هر چند (به ظاهر) بميرد و جاهل مرده است هر چند (به ظاهر) زنده باشد.
*
امام صادق «ع»:
«ما
من أحدٍ يموت من المؤمنين أحبّ الي ابليس من موت فقيه».
(كافي
ـ ج 1ـ ص 38)
مرگ
هيچ يك از مومنين در نظر ابليس شيرين تر از مرگ يك فقيه نيست.
*
امام صادق «ع»:
«سئل
الصادق (ع)عن قول الله عزّوجل: (او لم يروا انّا نأتي الأرض ننقصها من اطرافها)
فقال: فقد العلماء».
(من
لا يحضره الفقيه ـج 1ـ ص 118)
از
امام صادق (ع)تفسير اين آيه مباركه پرسيدند كه خداوند مي فرمايد: آيا نمي بينند كه
ما همواره از گوشه هاي زمين مي كاهيم؟
حضرت
پاسخ فرمود: منظور مرگ علما است
*
امام صادق «ع»:
«اذا
مات المؤمن الفقيه ثلم في الاسلام ثلمة لا يسدّها شيء».
(كافي
ـ ج 1ـ ص 38)
هر
گاه مومن فقيه از دنيا برود، در اسلام رخنه اي پديد مي آيد كه هيچ چيز آن را پر
نمي كند.
*
امام كاظم «ع»:
«اذا
مات المؤمن بكت عليه الملائكة و بقاع الأرض التي كان يعبد الله عليها و ابواب
السماء التي كان يصعد فيها بأعماله، و ثلم في الاسلام ثلمة لا يسدّها شيء لأن
المؤمنين الفقهاء حصون الاسلام كحصن سور المدينة لها».
(كافي
ـ ج 1 ـ ص 38)
هرگاه
مومن (فقيه) بميرد، فرشتگان بر او گريه مي كنند و هم چنين قطعه هائي از زمين كه بر
روي آنها خدا را عبادت مي كرده و هم چنين درهاي آسمان كه اعمالش به سوي آن درها
بالا مي رفته و همانا در اسلام شكاف و رخنه اي پيدا مي شود كه هيچ چيز آن را ترميم
نمي كند زيرا فقهاي مؤمن دژهاي اسلام اند هم چنان كه ديوارها و قلعه هاي يك شهر آن
را نگه مي دارد.