عزاداري امام حسين «ع»، ميراث اصيل اسلام محمدي «ص»

عزاداري
امام حسين «ع»، ميراث اصيل اسلام محمدي «ص»

ماه
محرم، ماه مصيبت و عزاداري فرا مي رسد و يك بار ديگر در اين سال حزن، ايران اسلامي
يك پارچه سياه پوش مي شود و مجالس سوگواري عزيز زهرا، سيدالشهداء سلام الله عليه
در سراسر جهان اسلام برپا مي گردد.

ما
در اين مقاله كوتاه بر اين نيستيم كه راجع به راز قيام و سرّ نهضت امام حسين
(ع)بحث كنيم كه شيعيان آن حضرت، بر اين راز بزرگ واقفند و خود ابي عبدالله (ع)در
لحظه به لحظه اين قيام جاودانه، انگيزه جنبش و حركت خود را بيان فرمودند و كلمات
درربار آن حضرت در سينه شيعيانش محفوظ و در عملكرد پيروانش مشهود است. ولي آنچه ما
را وا مي دارد كه درباره اش، مقداري بحث كنيم و نه از خود كه هيچ مايه اي نداريم
بلكه از امامان معصوم عليهم السلام و از رهبر فقيد و عزيزمان فرزند راستين امام
حسين «ع» روايت ها و سخناني نقل كنيم، مسئله عزاداري و گريه بر امام حسين (ع)و
ثواب و فايده آن است، و اين كه بايد اين گريه و آن عزاداري سنتي هم چنان كه تاكنون
پابرجا بوده است و امام بزرگوارمان همواره آن را مطرح مي كردند در آينده نيز
برقرار باشد و اگر حسين و قيام جاودانه اش نبود، از اسلام ناب محمدي «ص» اثر و خبري
نمي ماند، و اين است معناي سخن بزرگ پيامبر اكرم (ص)كه فرمود: «حسينٌ مني و انا من
حسين».

 

انقلاب،
پرتوي از عاشورا

امام
خميني «قدس سره» در اين زمينه مي فرمايد:

«اگر
سيدالشهداء نبود، اين نهضت هم پيش نمي رفت، سيدالشهداء «ع» همه جا هست. «كل ارض
كربلا» ـ همه جا محضر سيدالشهداء است، همه منبرها محضر سيدالشهداء است، همه محراب
ها از سيدالشهداء است. اگر سيدالشهداء نبود، يزيد و پدرش و اعقابشان، اسلام را
منسي كرده بودند، و اگر نسيان شده بود، يك رژيم طاغوتي در خارج منعكس مي شد و
معاويه و يزيد، يك رژيم اسلامي را از رژيم طاغوتي معرفي مي كردند و مردم را به
جاهليت برمي گرداندند…».[1]

و
در جاي ديگر مي فرمايند:

«اگر
عاشورا و فداكاري خاندان پيامبر نبود، بعثت و زحمات جان فرساي نبي اكرم را
طاغوتيان آن زمان به نابودي كشانده بودند. و اگر عاشورا نبود،‌ منطق جاهليت
ابوسفيانيان كه مي خواستند قلم سرخ بر وحي و كتاب بكشند و يزيد، يادگار عصر تاريك
بت پرستي كه به گمان خود با كشتن و به شهادت كشيدن فرزندان وحي، اميد داشت اساس
اسلام را برچيند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحي نزل» بنياد حكومت الهي
را بركند، نمي دانستيم به سر قرآن كريم و اسلام عزيز ه مي آمد؟ لكن اراده خداوند
متعال بر آن بوده و هست كه اسلام رهائي بخش و قرآن هدايت افروز را جاويد نگه دارد
و با خون شهيداني چون فرزندان وحي احيا و پشتيباني فرمايد و از آسيب دهر نگهدارد،
و حسين بن علي آن عصاره نبوت و يادگار ولايت را برانگيزد تا جان خد و عزيزانش را
فداي عقيده خويش و امت معظم پيامبر اكرم نمايد، تا در امتداد تاريخ، خون پاك او
بجوشد و دين خدا را آبياري فرمايد و از وحي و ره آوردهاي آن پاسداري نمايد».[2]

 

امام
حسين «ع» الگوي انقلابهاي الهي

پس
بي گمان اگر عزاداري همه ساله بر امام حسين «ع» نباشد و اگر گويندگان و خطبا
همواره در مجالس و محافل خود، نام سرور شهيدان و آزادگان را نبرند و دربارۀ قيام
آن حضرت سخن نگويند، كم كم به فراموشي سپرده خواهد شد و ديگر انگيزۀ قيام براي هيچ
مسلماني باقي نخواهد ماند. بنابراين، قطعا افرادي كه پرچم مخالفت با عزاداري را در
برهه اي از زمان بلند كرده بودند، فهميده يا نفهميده با اصل نهضت ـ با نيت الهي و
انگيزه قيام لله ـ‌ مي جنگيدند هر چند خود داعيه انقلابي بودن داشتند، زيرا
انقلابيون جهان براي خود الگو و سرمشقي دارند و هر گروهي به پيروي از سرمشق خود و
هدفي كه داشته است، عليه ظلم مبارزه مي كنند و ما اگر الگوي خود را از دست بدهيم و
هدفش را ناديده بگيريم، در دراز مدت بعيد نيست، پيروي از اهداف مادي و غير الهي
ساير انقلابيون جهان بنمائيم و به راهي برويم كه آنان رفتند، در حالي كه تنها قيام
و نهضتي براي ما ارزشمند و والا است كه انگيزه اش «قيام لله» باشد. «قل انما اعظم
بواحدة أن تقوموا لله مثني و فرادي» و اين مشخصه را خداوند در قرآن مجيد بيان
فرموده و هرگز جاي شبهه اي ندارد،‌ البته از نظر ما افرادي كه در برابر ظلم و ستم
بيدادگران قيام مي كنند، شايان تقديرند و ما خواهان رفع ظلم در تمام جهان به ويژه
جهان سوم و محرومين و مستضعفين هستيم ولي هرگز كسي را كه براي خدا قيام مي كند با
كسي كه انگيزۀ مادي دارد يكسان نمي دانيم و تاريخ هم ثابت كرده است كه تنها قيامي
جاودانه و پايدار است كه انگيزه اش الهي است و اگر برخي انقلاب هاي جهان ـ با اين
كه در آغاز هدفي اسلامي داشته اند ـ اكنون از بين رفته اند، به اين دليل است كه آن
انقلاب ها از مسير اصلي خويش منحرف شده و متاسفانه به يكي از دو قطب غربي يا شرقي
كشيده شده اند، و گرنه حتي اگر تمام افراد آن انقلاب ها از بين رفته باشند، همين
كه معلوم شود، هدف الهي بوده است، با نگرشي دقيق در تاريخ، آن انقلاب ها را هم
چنان پايدار و زنده مي يابيم.

 

انگيزه
بايد الهي باشد

بنابراين،
اشتباه بزرگي است اگر كسي، يك فرد مادي به ظاهر انقلابي را برابر با يك مسلمان
انقلابي ـ يا خداي نخواسته برتر از يك مؤمن متعهد ـ بداند و كشته آنهائي را كه
تنها به انگيزۀ دفاع از وطن كشته مي شوند، شهيد بداند، در حالي كه هدف و انگيزه
آنها، مادي محض بوده است. و از آن اشتباه بزرگتر اين است كه كسي هدف غائي اسلام را
در همين زندگي مادي خلاصه كند.

امام
عزيزمان «رضوان الله عليه» در اين زمينه مي فرمايند:

«اين
اشخاص كه الآن در مجلات و غير مجلات، مطلب مي نويسند، اسلام شناسي را با عبارت از
اين مي دانند كه حكومتش به چند نحو باشد، تربيتش و ظاهرش و عدالتش چطور باشد و به
خيال اينها، همين كه انسان به زندگي مادي رسيد، نتيجه و غايت اسلام حاصل است! غايت
اسلام همان زندگي مرفه حيواني است!! اما معارف الهيه و ماعداي اين عالم و اين كه
مافوق الطبيعه چيست، چه جور عالمي است، ادراك نمي كنند… اسلام هم جهات معنوي
دارد هم جهات مادي…».[3]

در
اين مقوله سخن بسيار است و براي اين كه از مطلب دور نشويم، بازگشتي به انگيزۀ قيام
امام حسين (ع)مي كنيم. بدون ترديد ارزش قيام امام حسين «ع» در اين است كه صددرصد
الهي و براي خدا بوده است، و هر چه براي خدا باشد، جاودانه و هميشگي است و مرور
زمان در جاودانگي آن تاثيري نخواهد گذاشت و اگر تبليغات سوئي بخواهد، مردم را از
آن دور نگهدارد، و عزاداري امام حسين «ع» را زير سوال ببرد، بايد با آن تبليغات
مبارزه كرد هم چنان كه امام خميني «ره» در مناسبت هاي گوناگون آن تبليغات را ناشي
از جهل و گاهي غرض ورزي مي دانست و بر عزاداري به شيوۀ سنتي تاكيد مي فرمود. و چه
بهتر كه براي شادي روح آن بزرگوار، فرازهائي از آن سخنان والا در اينجا نقل كنيم و
آن گاه از منبع اصيلي كه سخنان امام از آنجا سرچشمه گرفته است نيز براي تيمن و
تبرك روايت هائي معطّر نقل نمائيم.

امام
هميشه زنده ما در تاكيد بر مجالس عزاداري چنين مي فرمايد:

 

عزاداري
سنتي

«ما
كه مجالس عزا را به امر حضرت صادق سلام الله عليه و به سفارش ائمه هدي عليهم
السلام بپا مي كنيم، اين مجالس عزا مقابله با ظلم ستمكاران است. خطباي ما قضيه
كربلا را زنده نگهداشتند. گريه كردن بر شهيد، زنده نگهداشتن نهضت است.

حالا
يك دسته آمده اند مي گويند: روضه نخوانيد! اينها نمي فهمند كه روضه يعني چه؟
اينها، ماهيت عزاداري را نمي دانند چيست؟ نمي دانند كه گريه كردن بر امام حسين،
زنده نگهداشتن نهضت است.

بچه
ها و جوان هاي ما خيال نكنند كه مساله، مساله ملت گريه است، اين را ديگران القاء
كردند به شماها كه بگوئيد ملت گريه! آنها از همين گريه ها مي ترسند براي اين كه
گريه، گريه بر مظلوم است، فرياد مقابل ظالم هستند، قيام كرده اند اين ها را بايد
حفظ كنيد. اينها شعائر مذهبي ما است كه بايد حفظ بشود. اينها شعائر سياسي است كه
بايد حفظ بشود. اينها شعائر سياسي است كه بايد حفظ بشود. بازيتان ندهند اين قلم
فرساها. بازيتان ندهند اين اشخاصي كه با اسماء مختلفه و با مرام هاي انحرافي مي
خواهند همه چيز را از دستتان بگيرند. اينها خيانتكارند، اينهائي كه تزريق مي كنند
به شما ملت گريه! ملت گريه! اينها خيانت مي كنند…».[4]

اين
چه رازي است كه امام بر عزاداري تكيه مي كند؟ و اين چه شمع فروزاني است كه هميشه
بايد روشن باشد تا از نورش، راه را بر رهروان هموار سازد و از حرارتش كاخ ستمگران
را بسوزاند. راستي هيچ فكر كرده ايم چرا از آغاز تولد تا روز وفات، ما را وابسته
به تربت سيدالشهداء قرار داده اند. براي اين كه هميشه به ياد حسين و قيام حسين «ع»
باشيم و در تمام مراحل زندگي، از اين قيام انسان ساز، درس بگيريم و در زندگي خود
بيچاره كنيم. از روز ولادت، براي تبرك ذره اي از تربت سيدالشهداء «ع» به نوزاد مي
دهند و در حين بلوغ او را وادار به سجده بر تربت مي كنند و هم چنان اين تربت، در رفت
و آمدها، و نشست و برخاست ها و سفر و حضرها با انسان است و قرين او است تا آن
هنگام كه وارد قبر مي خواهد بشود، آنجا نيز مستحب است كه مقداري از تربت امام حسين
«ع» با او دفن شود. هر وقت شيعه آبي مي آشامد، سلام بر حسين و لعنت بر يزيد مي
گويد، هر جا مجلسي براي شهيد با هر مومني برپا شود، با نام امام حسين «ع» زينت
داده مي شود و هر صبح و شام و به هر مناسبت و پس از هر نماز و در هر روز عيد و عزا
زيارت امام حسين «ع» خوانده مي شود و خلاصه نام حسين و ياد حسين بايد در پوست و
خون و گوشت شيعه و در قلب و ذهن و تمام اعضاي محب اهل بيت باشد تا هرگز هدف امام
حسين را از ياد نبرند و براي آن هدف زنده باشد و زندگي را ادامه دهد و حيات اخروي
را نيز در پرتو اين نام مقدس و عزيز جاودانگي و شيريني بخشد. پس بايد عاشورا را
زنده نگهداشت و نام امام حسين «ع» را در هر زمان و مكان احيا كرد و عزاداري را،
يعني اين ميتينگ الهي را هميشه به ويژه ايام عاشورا برپا داشت.

امام
خميني به اين مناسبت مي فرمايند:

«اين
خون سيدالشهدا است كه خون هاي همه ملت هاي اسلامي را به جوش مي آورد. و اين دستجات
عزيز عاشورا است كه مردم را به هيجان مي آورد و براي اسلام و براي حفظ مقاصد
اسلامي مهيا مي كند؛ در اين امر سستي نبايد كرد… همان طور كه در سابق عمل مي شد،
روضه خواني بشود، مرثيه گفته شود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها
گفته شود تا اين مردم مهيا باشند، در صحنه باشند… و عاشورا را زنده نگهداريد كه
با نگهداشتن عاشورا، كشور شما آسيب نخواهد ديد».

و
براي تاكيد بيشتر بر روضه خواني و مرثيه سرائي چنين مي فرمايند:

«سيدالشهدا
اسلام را نجات داد، روضه سيدالشهدا براي حفظ مكتب سيدالشهدا است. آن كساني كه مي
گيند روضه سيدالشهدا را نخوانيد، اصلا نمي فهمند مكتب سيدالشهدا چه بوده و نمي
دانند يعني چه؟ نمي دانند اين گريه ها و روضه ها حفظ كرده اين مكتب را … ما هر
روز بايد گريه كنيم. ما هر روز بايد منبر برويم براي حفظ اين مكتب، براي حفظ اين
نهضت ها، اين نهضت ها مرهون امام حسين سلام الله عليه است».[5]

 

عزاداري
در روايات:

ثواب
گريه بر سيدالشهدا و عزاداري و سوگواري و مرثيه خواني بر آن حضرت در روايت هاي
بسيار زيادي رسيده است و امامان معصوم ما عليهم السلام با اقامه عزاي حسيني در
منازل خود و با ذكر مصيبت آن حضرت در ايام حج و به مناسبت هاي گوناگون، عملا بر
اين معني تاكيد كرده و اصرار ورزيده اند.

امام
سجاد سلام الله عليه مي فرمود: «هر مؤمني كه بر كشته شدن امام حسين «عليه السلام»
ديده اش گريان شود و اشكش بر گونه هايش جاري گردد، خداوند به او غرفه هائي در بهشت
عطا فرمايد كه سالهاي سال در آنها سكونت ورزد.[6]

امام
رضا (ع)در حديثي به ابن شبيب مي فرمايد: «اي فرزند شبيب! اگر خواستي گريه كني، بر
امام حسين (ع)گريه كن چرا كه همان گونه كه گوسفند را مي كشند، او را كشتند و همراه
او 18 مرد از اهل بيتش را به قتل رساندند كه در روي زمين مانند آنها وجود نداشت…
اي ابن شبيب! اگر دوست داشتي همراه پيامبر «ص» و آلش در غرفه هاي ساخته شدۀ بهشتي
ساكن گردي، پس قاتلان امام حسين را لعن كن… اي ابن شبيب! اگر دوست داشتي همراه
ما در درجات والاي بهشت باشي، پس براي غم ما غمناك شو و براي خشنودي ما خشنود شو و
بر تو باد ولايت ما، پس هر كس سنگي را نيز دوست داشته باشد، روز قيامت با آن محشور
خواهد شد».[7]

امام
رضا (ع)فرمود: «هر كس در روز عاشورا دنبال كارهاي دنيوي خود نرود، خداوند تمام
حوائج دنيا و آخرتش را برآورده سازد، و هر كس روز عاشورا را روز مصيبت و حزن و
گريه خود قرار دهد، خداي عزوجل روز قيامت را روز شادي و خرسنديش قرار دهد و ديدگانش
به وجود ما در بهشت هاي برين روشن گردد».[8]

علقمه
مي گويد: امام باقر (ع)امر مي كرد كه در روز عاشورا حتما مصيبت امام حسين خوانده
شود و بر آن حضرت گريه كنند و خود آن حضرت امر مي كرد به افرادي كه از آنها تقيه
نمي كرد كه بر سيدالشهدا «ع» گريه كنند و در منزل خود مجلس عزاداري برپا مي فرمود،
و دستور مي فرمود كه مومنين به همديگر تسليت و تعزيت بگويند و مي فرمود: من ضمانت
مي كنم ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه را بر آنها. مي گويد: عرض
كردم، چگونه به همديگر تسليت بگوئيم؟ فرمود: بگوئيد: «عظّم الله اجورنا بمصابنا
الحسين «ع» و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه و الامام المهدي من آل
محمّد».

در
اين جمله حضرت دقت كنيد كه ضمن عرض تسليت به همديگر، حضرت تاكيد مي كنند بر اين كه
ما بايد «اخذ به ثار» كنيم و در روز عاشورا به ياد همديگر بياوريم كه اين خونخواهي
بر ما لازم است. پس نه تنها گريه مي كنيم و مصيبت مي خوانيم و عزاداري مي كنيم
بلكه آمادۀ خونخواهي و اخذ ثار نيز بايد باشيم. و اينجا است كه گريه مفهوم ديگري
پيدا مي كند، اين ديگر گريه صامت نيست بلكه گريه قيام است. اين گريه سرد كننده
نيست كه حرارت بخش است. اين گريه، انگيزه حركت را فروكش نمي كند كه آن را مي
افزايد. اين گريه، گريه بزدلان نيست كه گريه شجاعان است. اين گريه آرام بخش نيست
كه هيجان انگيزه است و سرانجام اين گريه، گريه قاعدين نيست كه گريه مجاهدين و
قائمين است.

خدايا!
ما را از گريه كنندگان واقعي امام حسين «ع» قرار ده و ما را موفق به اخذ ثار آن
راه جهاد و مبارزه با دشمنان تو است ثابت قدم گردان و شفاعت آن حضرت را در روز
رستاخيز نصيبمان فرما.

 

 



1ـ سخنراني امام
در تاريخ 17/4/58.