آثار اعمال

اصول
اعتقادي اسلام

معاد

قسمت
سي ام ـ آيت الله حسين نوري

آثار
اعمال

هر
موجودي از موجودات جهان داراي خاصيت و اثر مخصوصي است، هم چنانكه عسل شيرين و نمك
شور و زهر قتّال و حنظل تلخ و زعفران خوشبو است هر يك از اعمال انسان نيز داراي
خاصيت و اثر مخصوصي است كه خداوند متعال يا خود در ضمن دسته اي از آيات قرآن مجيد
از اين آثار خبر داده است و يا اين كه اهل بيت وحي و عصمت (ع) آن آثار را در طي
احاديثي بيان كرده اند.

بر
ما به مناسبت بحثي كه داريم لازم است اين دسته از آيات و احاديث را كه نقش بسيار
مهمي در دعوت و تشويق به كارهاي خوب و در بازداشتن از كارهاي ناپسند دارد مورد
بررسي و مطالعه قرار بدهيم و مخصوصا به آثار و نتايج اعمال در جهان آخرت توجه
داشته باشيم در مقاله هاي پيشين قسمتي از اين قبيل آيات و احاديث را تذكر داديم
اكنون در دنباله آن بحث مي گوئيم يكي از اعمالي كه داراي عكس العمل و نتيجه بسيار
مهم است رعايت حق پدر و مادر است.

به
همان نسبت كه مراعات اين حق داراي اثر خوب و مطلوب است سرپيچي از آن نيز داراي عكس
العمل و اثر نامطلوب است.

بايد
توجه داشت كه حق پدر و مادر يك حق روشن فطري و عقلي است زيرا هر بشري اين حقيقت را
احساس مي كند كه وجود و شخصيت او هميشه تحقق نداشته و اين وجود و شخصيتي را كه هم
اكنون دارد خود او به وجود نياورده است بلكه خداوند هستي بخش او را آفريده و به او
لباس هستي پوشانيده است.

ما
همه مي دانيم كه از آغاز به اين صورت كه هم اكنون هستيم نبوده ايم ذرات وجود ما
مدتي در ميان آب و خاك اين جهان پراكنده بود تا اين كه دست قدرتي آنها را جمع كرده
و به هم التيام و ارتباط داده و به صورت گياه و دانه و ميوه كه پايه اصلي غذاي
انسان است در آورده و از آن پس آن را به نطفه و سپس به علقه و مضغه تبديل نموده و
بعد از آن با ترسيم اعضا و اندام و تشكيلات جهازات و دستگاههاي لازم زندگي، كامل
گردانيده و داراي حس و حركت كرده است تا اين كه به صورت كودك ناتواني پا به عرصه
اين جهان نهاده و در هنگامي كه متولد شده است با پستان پر از شير و دل سرشار از
مهر مادر و قلب پر عطوفت پدر و كانون زندگي گرم و راحت بخش مواجه گرديده است و
دريا دريا محبت و عاطفه و احسان پدر و مادر به او قدم به قدم و لحظه به لحظه قدرت
و تحرك به سوي رشد و كمال بخشيده است.

بنابراين
نخستين و بزرگترين حقي كه بر گردن ما تعلق مي گيرد حق خداوند هستي بخش و جهان و
جان آفرين است و از آن پس حق پدر و مادر كه در ايام خردي و ناتواني رنج ما را
متحمل گشته و مشكلات تربيت ما را بر عهده گرفته اند تا توانسته ايم با پاي خود راه
برويم و با دست خود كار و با عقل خود فكر كنيم.

و
چون طبيعت و فطرت انسان طوري است كه هر گاه كسي دربارۀ او احسان كند خود را مرهون
آن احسان مي داند لذا وجدان هر شخصي او را مديون پدر و مادر خود و مرهون زحمات
آنها مي داند و مي خواهد آن را تلافي كند و گفتار خداوند نيز كه در قرآن مجيد مي
فرمايد: «هَلْ جزاءُ الأحسانِ الا الاحسانٌ»[1] يعني
آيا پاداش نيكي جز نيكي مي تواند باشد؟ براي تثبيت همين مطلب است كه اين يك امر
فطري است و يكي از اصول مسلمه اي كه حكما و متكلمين بر آن تكيه كرده و آن را اساس
خداشناسي و پرستش آن ذات مقدس معرفي كرده و گفته اند «شكر مُنْعِم عقلا لازم است»
نيز همين است.

سخن
سراي نامي سعدي شيرازي در رابطه با مجسم كردن مقداري از اين سرگذشت چنين مي گويد:

تو
قائم به خود نيستي يك قدم

زغيبت
مدد مي رسد دم به دم

نه
طفلي دهن بسته بودي زلاف

همي
روزي آمد بجوفت زناف

چو
نافت بريدند و روزي گسست

به
پستان مادر گرفتي دو دست

ببين
تا يك انگشت از چند بند

بصنع
خدائي بهم در فكند

تامل
كن از بهر رفتار مرد

كه
چند استخوان پي زد و وصل كرد

دو
صد مهره بر يكدگر ساخته است

كه
گل مهره اي چون تو پرداخته است

ز
ابر افكند قطره اي سوي يم

ز
صلب آورد نطفه اي در شكم

از
آن قطره لؤلوي لالا كنُد

وزين
قامتي سر و بالا كند

دهد
نطفه را صورتي چون پري

كه
كرده است در آب صورتگري

كنار
و بر مادر دلپذير

بهشت
است و پستان در آن جوي شير

درختيست
بالاي جان پرورش

وَلَد
ميوۀ نازنين در برَش

ترا
آن كه چشم و دهان داد و گوش

اگر
عاقلي در خلافش مكوش

راستي
بعد از حق خداوند كه نعمت هاي او قابل شمارش نيست (و همين وجود پدر و مادر با هم
با اين مزايا از نعمت هاي اوست) هيچ حقي به اندازه حق پدر و مادر مهم نيست.

زحماتي
كه پدر و مادر در راه فرزند متحمل مي شوند و عواطف و محبت هاي عميقي كه اظهار مي
كنند در قالب هيچ بيان و در چهار چوبه هيچ قلم نمي گنجد!

چه
شبهاي سردي كه مادر با تن لرزان و دل لرزانتر نخفته است تا اين كه فرزند بخوابد و
چه روزهاي گرم كه پدر رنج كشيده و غرق ريخته است تا اين فرزند سرگرم بازي شود و
خشنود باشد.

راستي
احسان هاي توام با عطوفت آنها را هرگز نبايد فراموش كرد، مادر، فرزند خود را در دل
خود پرورانده و از شيرۀ جانش تغذيه كرده و در آغوش خود منزل داده و روي سينه اش
خوابانده و صداي قلب تپنده در محبت فرزند، فرزند را نوازش داده و بالاخره چه زحمت
ها كه نكشيد و چه احساسات و عواطفي كه ابراز نكرد.

دستش
بگرفت و پا بپا برد

تا
شيوۀ راه رفتن آموخت

شبها
بر گاهوارۀ او

بيدار
نشست و خفتن آموخت

يك
حرف و دو حرف بر زبانش

الفاظ
نهاد و گفتن آموخت

لبخند
نهاد بر دهانش

بر
غنچه گل شكفتن آموخت

و
بالاخره اين پدر و مادر است كه او را بر دوش كشيده و بر چره اش بوسه ها داده و
وسائل غذا و لباس و آسايشش را فراهم كرده و در بيماري پرستاريش كرده و در كودكي
اَدَبش آموخته اند و با رنج و زحمت فراوان توام با مهر و عطوفت بزرگش كرده اند.

خداوند
متعال در 4 مورد قرآن كريم فرموده است: «وَ بِالْوالِدَيْنِ احسْانا» كه يكي از
آنها به اين شرح است:

«و
قضي ربّك الا تعبدوا الا ايّاه و بالوالدين احساناً امّا يبلغنّ عندك الكبر احدهما
او كلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولاً كريما و اخفض لهم جناح
الذل من الرحمة و قل ربّ ارحمهما كما ربياني صغيرا».[2]

يعني:
خداي تو حكم فرموده كه جز او هيچ كس را نپرستيد و دربارۀ پدر و مادر نيكي كنيد
چنان چه هر دو يا يكي از آنها پير و سالخورده شوند رنهار كوچك ترين كلمه اي كه
موجب رنجش خاطر آنها گردد به آنها مگوئيد و كمترين آزار به آنها نرسانيد و با آنها
با تكريم و احترام سخن بگوئيد و در برابر ايشان همواره پر و بال تواضع و تكريم را
بگسترانيد و درباره آنها دعا كرده بگوئيد پروردگارا همان طور كه پدر و مادرف مرا با
مهرباني پرورش دادند آنها را مشمول رحمت و مهرباني خاص خود قرار بده.

ابوولاد
حنّاط از حضرت صادق «ع» پرسيد: معناي «احسان» در اين آيه كه خداوند فرمود: « و
بالوالدين احساناً» چيست؟

حضرتش
فرمود «احسان» اين است كه معاشرت و مصاحبت با آنها را براساس گشاده روئي و ملاطفت
و مهرباني و نيكي چنان كه شايسته است انجام بدهي به طوري كه پيش از اين كه خودشان
اظهار كنند، احتياجات آنها را برآورده كني و كارهاي مربوط به آنها را به انجام
برساني كه ديگر آنها خودشان را محتاج به اظهار كردن و بازگو نمودن نبينند و با
نگاهي سرشار عاطفه و رقت به آنها بنگر و صداي خود را هرگز از صداي آنها بلندتر مكن
و در كاري كه آنها قصد انجام آن را دارند هرگز پيشدستي مكن و در موقع راه رفتن هيچ
وقت از آنها جلو نيفت [3] و نيز
حضرت صادق (ع) فرمودند: اگر چيزي كوچك تر از كلمه «اف» (كوچك ترين كلمه اي كه در
لغت عرب حاكي از ناراحتي است) وجود مي داشت خداوند همان عبارت را به كار مي برد و
يكي از مراتب عقوق و حق نشناسي در برابر پدر و مادر آن است كه انسان به چهرۀ پدر و
مادر نگاه خيره بيندازد.[4]

در
اين مورد احاديث بسياري از اهل بيت وحي و عصمت سلام الله عليهم كه نمايان گر اهميت
اين حق است صادر گرديده است براي نمونه توجه به اين حديث كه بيانگر لزوم تحمل زحمت
در راه اداي حقوق است اهميت و عظمت اين حق روشن مي گردد:

حضرت
رسول اكرم (ص) فرمودند:

براي
اداي حق پدر و مادر دو سال و براي اداي حق خويشاوندان يك سال راه پيمائي كن و
مقدار يك ميل راه براي عيادت مريض و دو ميل براي تشييع جنازه و سه ميل براي اجابت
يك دعوت و چهار ميل براي دادرسي يك درمانده راه پيمائي كن.[5]

و
اين حديث نيز اهميت اين حق را بازگو مي كند:

حضرت
باقر (ع) فرمودند سه چيز است كه هيچ كس در تخلف و رعايت نكردن آنها در هيچ حال
معذور نيست:


رعايت امانت چه اين كه كسي كه امانت به تو سپرده و تو را امين دانسته است فرد خوبي
باشد يا بد (مسلمان باشد يا كافر).


وفا به عهد و وعده چه اين كه كسي كه به او وعده داده اي آدم خوب باشد يا بد.

3ـ‌
نيكي و احسان به پدر و مادر خوب باشند يا بد.[6] و
بالاخره در راه انجام اين وظيفه مهم هر گامي داراي پاداشي است.

اسلام
حتي نگاه به چهرۀ پدر و مادر از روي محبت را يك عبادت معرفي مي كند و براي هر نگاه
پاداشي معادل يك حج مستحبي مقرر مي دارد.

حضرت
پيغمبر (ص) فرمودند: هر نگاه محبت آميزي كه از طرف فرزند نيكوكار بر چهرۀ پدر و
مادر بيفتد ثواب يك حج مستحبي كه مورد قبول خداوند باشد دارد گفته شد يا رسول
الله! آيا اگر در يك روز صد مرتبه نيز اين نگاه تكرار شود همين فضيلت را دارد
فرمود: بلي خداوند بزرگتر و كريم تر از اين است.[7]

حضرت
صادق (ع) فرمودند:


نگاه به چهرۀ عالم آراسته به اخلاق و تقوا عبادت است.


نگاه به چهرۀ پيشوا و رهبر عادل عبادت است.


نگاه به چهره پدر و مادر از روي رافت و مهرباني عبادت است.

4ـ‌نگاه
به چهرۀ برادر ديني كه او را براي خدا دوست مي داري عبادت است.[8]

بايد
توجه داشت كه در برخي از احاديث نسبت به اداي حق مادر و اهميت آن تاكيد بيشتري به
عمل آمده است؛

حضرت
رضا (ع) فرمودند: حق مادر لازم ترين و واجب ترين حقوق است براي اين كه او بار وجود
تو را در داخل وجود خود در مدت نسبتا طولاني حمل كرد و حفاظت تو را با چشم و گوش و
تمام اعضا و جوارح خود در حالي كه از اين كار مسرور و شادمان بوده به عهده گرفت و
از اين كه او گرسنه مانده است تا تو سير و تشنه مانده است تا تو سيراب و با لباس
ساده ساخت تا تو لباس بهتر بپوشي و در زير آفتاب كار كرد تا تو در سايه بيارامي و
از اين كارها نيز خشنود بود، بنابراين بايد به اندازۀ توان و قدرت خود در راه
سپاسگزاري او بكوشي هر چند هرگز طاقت اين كه كوچك ترين حق او را ادا كني نداري.[9]

مردي
به خدمت حضرت پيغمبر (ص) عرض كرد يا رسول الله! مادر من سخت پير شده است و من او
را بر پشت خود حمل مي كنم و از دسترنج خودم با كمال عطوفت او را غذا مي دهم و با
دست خود كارهاي مربوط به او را انجام مي دهم آيا با اين وصف زحمات او را جبران
كرده ام؟

حضرتش
فرمود: نه، هرگز زيرا شكم او مسكن تو و پستان هاي او مخزن آب و نان تو و پاهاي او
وسيله حركت تو و دست هاي او سپر تو و آغوش او محل آرامش تو بود و او اين كارها را
با كمال خشنودي انجام مي داد و آرزوي بقاء و حيات تو را داشت اما كارهائي را كه
گفتي انجام مي دهي انجام مي دهي ولي دوست داري كه او از دنيا برود (بيش از اين به
زحمت نيفتد يا مزاحم تو نباشد).[10]

منصوربن
حازم از حضرت صادق (ع) پرسيد كدام يك از اعمال نيك با فضيلت تر است؟

حضرتش
فرمودند:

سه
چيز افضل اعمال است:


نماز خواندند در موقع خود.


نيكي و احسان به پدر و مادر.


جهاد در راه خدا.[11]

حضرت
رضا (ع) فرمودند خداوند به سه چيز توام با سه چيز ديگر امر فرموده است:


امر او به اداي نماز با امر او به اداي زكات توام است بنابراين كسي كه نماز را بجا
آورد ولي زكات را ادا نكند نماز او مورد قبول نيست.


امر او به اداي شكر و سپاسگزاري براي خدواند با امر او به شكر گزاري و احسان به
پدر و مادر  توام است و كسي كه پدر و مادر
را شكر گزاري نكند خدا را نيز شكر نكرده است.


امر او به تقوا با امر او به صله ارحام (برقراري ارتباط نيكو با خويشاوندان) با هم
توام است و كسي كه صله ارحام را بجا نياورد تقوا را نيز نسبت به خداوند مراعات
نكرده است.[12]  

از
تعدادي احاديث مذهبي اين مطلب نيز استفاده مي شود كه وظيفه و لزوم نيكي و احسان به
پدر و مادر مخصوص زمان حيات آنها نيست و براي فرزندان لازم است پس از مرگ نيز به
ياد آنها باشند و از احسان و نيكي نسبت با آنها مضايقه نكنند كه حضرت باقر (ع)
فرمودند:

چه
بسا افرادي كه در حال زندگي پدر و مادر خود درباره آنها نيكي مي كنند  ولي پس از مرگ دَيْن آنها را اداره نمي كنند
(بايد بدانيم نماز و روزه اي كه از پدر فوت شده است بر عهده پسر بزرگتر است كه
بايد انجام بدهد) و براي آنها استغفار نمي نمايند در نتيجه خداوند آنها را جزء
كساني كه مراعات حق پدر و مادر نكرده اند و با اصطلاح «عاق والدين» مي باشند قرار
مي دهد و به عكس چه بسا كساني كه در حال زندگي پدر و مادر «عاق» بوده و حق آنها را
مراعات نكرده اند اما پس از مرگ آنها دَيْن آنان را اداء مي كنند و براي آنها
استغفار مي نمايند خداوند آنها را جزء كساني كه حقوق پدر و مادر را مراعات مي كنند
به حساب مي آورد.[13]

به
طور خلاصه اين موضع از احاديث ديني به طور رورشن استفاده مي شود كه اداي حق پدر و
مادر  در همين دنيا آثار و فوائد دنيوي و
در عالم آخرت موجب سعادت خواهد بود و تخلف از آن در دنيا باعث موجب و عذاب و شقاوت
خواهد گشت.

حضرت
صادق (ع) فرمودند: اگر مي خواهي خداوند عمر تو را زياد و طولاني كند پدر و مادر را
خشنود و راضي نگهدار از آن پس اضافه كردند نيكي درباره پدر و مادر موجب افزايش
روزي نيز مي گردد.[14]

و
نيز حضرت صادق (ع) فرمودند شما درباره پدران خود نيكي و احسان كنيد تا فرزندان شما
نيز درباره شما نيكي و احسان نمايند و شما از زنها و نواميس مردم چشم بپوشيد و عفت
را مراعات كنيد تا مردم از نواميس شما چشم بپوشند و عفت را نسبت به آنها رعايت
كنند.[15]

مردي
از راويان حديث بنام حنان مي گويد ما در محضر پربركت حضرت صادق (ع) شرفياب بوديم و
مردي بنام ميسر در آن محضر از ارتباط خويشاوندي سخن به ميان آورد حضرتش به او
فرمودند اي ميسر عمر تو چندين دفعه به پايان رسيده و اجلت سر آمده است ولي چون تو
با خويشاوندان خود خوشرفتار مي باشي و صله ارحام به جا مي آوري خداوند اجل تو را
به تاخير انداخته است اگر دوست مي داري كه عمرت زياد شود به پدر و مادر خود تا مي
تواني نيكي و احسان كن.[16]

حضرت
صادق (ع) فرمودند: كسيكه مي خواهد سكرات و شدائد مرگ را خداوند بر او آسان بگرداند
با خويشاوندان خود ارتباط قرابت را حفظ كند و درباره پدر و مادر خود نيكوكار باشد
كه اگر چنين باشد خداوند سكرات مرگ را بر او آسان ميكند و در زندگي هرگز گرفتار
فقر نمي گردد.[17]

حضرت
عسكري (ع) فرمودند: عقوق (يعني رعايت نكردن حق پدر و مادر) باعث فقر و تنگدستي و
موجب ذلت انسان مي گردد.[18]

مردي
به نام ابراهيم بن شعيب مي گويد به محضر حضرت صادق (ع) عرض كردم: پدر من سخت پير و
ضعيف شده است و ما او را براي انجام حاجت بر دوش گرفته حمل مي كنيم. حضرتش به او
فرمودند: تو خود شخصا اين كار را به عهده بگير و با دست خود لقمه در دهان او بگذار
كه همين كار فردا (روز قيامت) براي تو بهشت خواهد شد.[19]

حضرت
پيغمبر (ص) فرمودند:

چهار
عمل است كسي كه آنها را به جا بياورد خداوند رحمت خود را بر او مي گستراند و او را
داخل بهشت مي كند.


با حسن اخلاق با مردم معاشرت كردن.


با درماندگان و غمزدگان همدردي كردن و به آنها نيكي كردن.


براساس مهرباني و عطوفت با پدر و مادر رفتار كردن.


نسبت به زيردستان نيكي و عطوفت داشتن.[20]

در
مقابل اين احاديث، احاديث بسياري نيز به طور صريح و روشن بر اين مطلب تاكيد دارند
كه كسي كه حق پدر و مادر را رعايت نكند هرگز داخل بهشت نمي شود براي نمونه به ذكر
دو تا از آنها اكتفا مي شود:


حضرت صادق (ع) فرمودند: كسي حق پدر و مادر را رعايت نمي نمايد هرگز داخل بهشت نمي
گردد.[21]


و نيز آن حضرت فرمود: روز قيامت هنگامي كه پرده بهشت كنار زده مي شود همه افراد
مگر يك گروه از فاصله پانصد سال راه بوي بهشت را استشمام مي كنند و آن يك گروه
كساني هستند كه عاق پدر و مادر باشند.[22]

ادامه
دارد

 



1ـ سوره الرحمن،
آيه 60.