جاودانگي راه امام «ره»

جاودانگي
راه امام «ره»

حجة
الاسلام اسدالله بيات

در
رثاء امام

تقريا
چهل روز از ارتحال عارفانه و ملكوتي امام عظيم امت اسلامي گذشت و امتي را كه سراسر
وجود و هستي آنان عشق و محبت امام بود و با آن عشق و اميد زندگي مي كردند، فقدان
رهبري عزيز و كريم داغدار ساخت. امتي كه به خاطر عشق به امامش به هر نوع هجران و
مفارقت ها و زجرها و نگراني ها آغوش خويش را باز كرده بود و در اين مسير پرمشقت به
هر نوع اهانت ها و تحقيرها و سخريّه ها از ناحيه قدرت هاي بزرگ و ايادي و اذناب
آنان، طاقت آورده و با انبساط وجه براي انجام وظيفه خطير انساني و الهي از همه
آنها پذيرا شده بود و به بدتر از آنها نيز آمادگي داشت و در مراحل گوناگون ارتباط
امامت و امت و در ابعاد مختلف اطاعت و تبعيت و انقياد، كمال خلوص و بي شائبگي را
اظهار و ابراز كرده بود و در مدارج قرب الي الله در مسير اطاعت و پيروي از امامت
الهي ابراهيم وار مصداق «اذ ابتلي ابراهم ربه» گشته و با مدد نازل غيبي و انجذاب
دروني و معنوي روسفيد و موفق از آزمايش ها بيرون آمده و به نحو احسن و متناسب با
رضوان الله اكبر الهي به اتمام رسانده بود و با خاتم زرين «فاتمهنّ» مهمور گرديده
بود و در معني عشق و عرفان الهي اسماعيل ها قرباني داده بود و خط سرخ شهادت و
انقلاب محمدي (ص) و حسيني را ترسيم و در مقابل انسان هاي ستمديدۀ تاريخ و محرومان
و مستضعفان عالم قرار داده بود و تازه با فرهنگ جديد و نو آشنا گرديده و براي
يافتن هويت خود به اصل و شجرۀ طيبه خويش برگشته و با آبياري يك دهه كامل با خون
مقدس ترين نسل حاضر و افراد صالح جامعه اميدوار بود كه تمامي دنيا و تشنگان معرفت
الهي و محرومان از اين حقايق و معارف حقه الهي كه در ايران اسلامي با رهبري
پيامبرگونه امام «قدس سره» تجلي پيدا كرده بود و اثرات و فروغ خودش را يكي پس از
ديگري نشان مي داد و انسان هاي مستعد را بهره مند مي ساخت برخوردار گردند و زمينه
امت واحدۀ اسلامي در ظل حاكميت الله و با امامت عباد صالح خداوندي فراهم گردد. و
با اميدي پايان ناپذير و با التجاء الي الله كه قابل توصيف و تبيين با كلمات و
الفاظ نبوده و تنها با ذوق عرفاني و شهود دل قابل درك است و با رجاء واثق و مطمئن
به اجابت حضرت حق با دلهائي متاثر و سوزان و چشماني اشك آلود و گريان از هر فرصت و
موقعيتي استفاده كرده و با ترنم و زمزمه «خدايا خدايا تا انقلاب مهدي (عج) خميني
را نگهدار» باورشان شده بود كه عنايت حضرت حق شامل حالشان گرديده و تا انقلاب
جهاني امام مهدي (عج) از نعمت رهبري حضرت امام برخوردار بوده و لحظه اي از اين
نعمت عظماي الهي محروم نخواهند بود و واقعا چنين باور وجود داشت و مردم با همين
باور اميدها داشتند و با همان اميدها زندگي مي كردند و به حركت الهي خويش ادامه مي
دادند. اما در كنار اين دعاي خالصانه و خاضعانه امت، دعاي ديگري با زمزمه و آهنگ
ديگري نيز وجود داشت و آن آهنگ دلنشين تر بود و در آن آهنگ شتاب و سرعت ديگري به
چشم مي خورد و آن آهنگ، رابطه عاشق و معشوق را بيشتر نشان مي داد و در آن آهنگف
سخن و كلام و بيان و و … طور ديگر و با صورت ديگري نمود داشت و در آن كلام از
ناله هاي فراق يادي به ميان آمده بود و شكوه جدائي ها را به ميان آورده بود و از
جذبه و انجذاب و وصل و رجوع به اصل و فنا در حق و منصوروار سر دار رفتن و از خودِ
محدود و فاني و متغير كنار رفتن و در «لا يتناهي» شنا كردن و او شدن و به او
پيوستن و متصل شدن به مبدا هستي سخن مي گفت و عاشق با زباني صحبت مي كرد كه آشنا و
مانوس حضرت معشوق و دوست بود و موجب جذب بيشتر و اتصال و كنار رفتن حجاب ها و عايق
ها مي شد. به طور طبيعي اين آهنگ بر آن آهنگ پيروز شد و سنت لا يتغير الهي جريان
يافت و امامي را كه به منزله دل و قلب براي امت اسلام و محرومان بود به عالم بقاء
و ملكوت اعلي ارتحال داد و مردم با فاجعه اي جبران ناپذير و ثلمه اي «لا يسدّها
شيء» مبتلي شدند و دنياي اسلام با بليه اي كه «مافوقها بليّه» و مصيبتي كه «مافوقها
مصيبة» گرفتار گرديد كه جز با عنايات لايزال الهي و توجهات خاصه حضرت بقية الله
(عج) قابل تحمل نمي باشد.

امت
اسلام به سوگ نشستند و در سوگ آن رهبر عظيم و فقيد همه عزادار و داغدار و ماتم زده
شدند و طوري اين مصيبت عظيم بود و هست كه تمام مصيبت هاي ديگر در مقايسه با آن
فراموش شدند و در مقابل اين فاجعه بزرگ از ذهن ها رفتند و محو گرديدند به طوري كه
قلم عاجز است از ترسيم و منعكس كردن گوشه اي از آن حالت و انقلابي كه در درياي
انسانها به وجود آمده بود.

عبارات
و الفاظ، وافي و كافي بر تاديه مفاهيم و واقعيت هاي موجود در دوران ارتحال حضرت
امام رضوان الله عليه و هم چنين جريانات و حوادث و دگرگوني هائي كه پس از آن به
وجود آمده است نبوده و با ابزار ديگري و از شيوه ديگري براي انعكاس و بازگو كردن
آنها بايد استفاده كرد. بايد بتوانيم از اين منبع فيّاض متصل به عالم غيب مكنون حضرت
حق كه ذخائر گرانبهائي را در اختيار ما گذاشته است و در سخنان و رهنمودها و هدايت
ها و پيام ها و شيوه ها و نامه هائي كه در آن حضرت امام «قدس سره» مسير امروزيان و
آيندگان را مشخص و روشن فرموده است، توشه هاي لازم را برداشته و براي ابد و جاويد
خط و فكر و ايدۀ آن امام عظيم را الگو و اسوۀ خويش قرار دهيم.

 

هشدار
به صاحبان قلم و انديشه

و
در اين راستا بيشتر از همه صاحبان ذوق و سليقه و قلم كه با سخنان آن امام فقيد
سروكار دارند و پيام ها و بيانيه و منشورهاي او را در جلو دارند و از نقش زمان و
مكان و موقعيت ها مطلع و آگاهند و مي دانند اگر مطالب مهم و تعيين كننده و حتي وحي
آسماني و الهي با لسان قوم و مردم فهم پرورده نشود و علي قدر عقول و فهم مردم حرف
زده نشود و از تذكارها و يادآوري ها استفاده مناسب به عمل نيايد، انسان فراموش مي
نمايد و با مرور زمان هم خوشي ها و هم بديها فراموش شدني است و حجاب زماني مسئله
اي قابل انكار نمي باشد اما تحليل ها و تذكارها و يادآوريها، آنها را زنده
نگهداشته و جلو كهنه شدن آنها را مي گيرد و مردم را به اهميت قضيه واقف و آگاه مي
نمايد و ضرورت توجه به آنها را هميشه در ذهن افراد مشخص و روشن مي سازد و لذا بر
صاحبان بيان و قلم لازم است به طور هميشه اين مطلب را زنده نگهداشته و براي حفظ
روحيه انقلابي و تحرك در مردم ياد امام و شعارهاي امام و اصول انقلاب امام و
بيانها و پيامها و سخنان امام را زنده نگهداشته و با بازگو كردن ابعاد و زواياي
مختلف آن، رابطه امامت و امت را حفظ و نگهداري نموده و با تذكرهاي مكرر از سردي و
كاهش و افول آنها جلوگيري به عمل آورند.

خدا
مي داند كه اگر قرآن كريم به عنوان معجزۀ خالده نبي اعظم اسلام (ص) نبود و نام آن
پيامبر عظيم الشان مكرر در مكرر در ميان مسلمانان و اهل اديان آسماني بازگو نمي شد
و در اذان و اقامه و تشهد نماز در هر روز تكرار نمي گرديد، معلوم نبود وضع چگونه
قابل پيش بيني بود و شايد خيلي از انسان هاي مسلم، حتي با نام پيامبرشان آشنا نمي
شدند و در فكر و عمل از آن فاصله مي گرفتند و براي همين نكته بسيار مهم است كه
صاحبان قلم و بيان بدانند كه چقدر نقش مي توانند در زنده نگهداشتن اين خط و حركت
انقلابي حضرت امام ايفاء نمايند و چقدر خطرناك است كه صاحبان ذوق و قلم از كنار
اين موضوع اساسي و مهم بي تفاوت عبور كنند و از انجام اين وظيفه مهم انساني الهي
سرباز بزنند تا چه رسد به اين كه خداي نخواسته قلم در مسير ديگري حركت كند و به
جاي روشنگري و تبيين خطوط كلي افكار و انديشه هاي حضرت امام امت اسلام و رهبري
انقلاب جهاني اسلام در بيانِ مطالب كوتاهي نمايد و يا مطالب را وارونه و محرف نشان
دهد و افكار غلط و منحرف را درست و مستقيم معرفي نمايد و مسائل ضد ارزشي را ارزشي
و ارزشي را ضد ارزشي قلمداد كند و افراد صالح را غير صالح و افراد فاسد را صالح و
مصلح معرفي كند و امثال ذلك، در آن وقت مي دانيد چه فجايعي در عالم رخ مي دهد و چه
جناياتي در دنيا به وقوع مي پيوندد و چه ظلم هائي كه واقع نمي شود و چه حقوقي كه
پايمال و لگدمال نمي گردد؟! اگر امروز در دنياي نامردمي به اصالتها و كرامتها، بها
داده نمي شود و به فرياد مظلومانه ملت ها و امت اسلامي ما گوش فرا داده نمي شود و
با تهاجم و قلدري، آن فريادها خفه مي شود و سكوت مرگ بار در تمام مجامع حاكم مي
گردد، براي اين است كه صاحبان قلم و بيان ساكت هستند و با سكوت خودشان موجب اين
همه حق كشي و ظلم و ستم و زورگوئي و استبداد و چپاولگري در سراسر عالم مي گردند.

اگر
قلم و صاحبان آن به وظايف خويش عمل مي كردند بدون ترديد اين همه ستم و نابرابري و
بي عدالتي در دنيا نبود و اين همه امام فقيد ما را به فرياد وا نمي داشت و اين همه
آن فريادگر تاريخ معاصر فرياد نمي آورد و تمامي محرومان را براي ايجاد تشكل
مستضعفين و براي بسيج عليه قدرت هاي بزرگ غارتگر دعوت نمي كرد. شما اگر ملاحظه
كنيد از سال 1342 فرياد امام براي مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلومين و
براندازي حكومت هاي جور و طاغوتي و تشكيل حكومت عدل الهي و اسلامي بود تا در سايه
آن، آزادي ها و ارزشها تامين گرديده و زمينه بروز و رشد ريشه هاي گنديدۀ فسادها و
تباهي ها و انحراف ها منتفي گردد و امام در اين مسر از بيان و خطابه و پيام هاي
شفاهي و قلم استفاده كردند و جرياني را به وجود آوردند و اين فكر در زندگي و
برخورد و سخنان و پيام هاي حضرت امام متبلور است و اگر چه جامعه ما در خلا رهبري
امام «ره» به سر مي برد و از نعمت وجود وي محروم شده است و در عين حال از دايرة
المعارفي از مطالب گوناگون درباره موضوعات متنوع و مورد نياز جامعه اسلامي كه در
اختيار داريم و با مراجعه به آنها روزنه هائي از معرفت و اخلاق و سياست و فرهنگ و
اقتصاد و و … روبروي ما گشوده مي شود و مشكلات زندگي و فكري را به خوبي برطرف و
گره هاي كور باز مي گردد و تمام نوشته ها و پيام هاي امام اين ويژگي را دارد و در
تمام آنها توجه به مشكلات و بروز حوادث و تنگناها به عمل آمده است و به همين دليل
راهگشا و حلال تنگناها و مشاكل اجتماعي و غيره مي باشد و در عين حال در ميان آنها
بعضي از پيام ها و بيانيه هاي حضرت امام «ره» از اوج و بلندي ويژه اي برخوردار است
و همان ويژگي، آن را از پيام هاي ديگر ممتاز ساخته است و در ميان آنها به نظر ما
«وصيت نامه الهي سياسي حضرت امام قدس سره» از درخشندگي و پويائي و جاودانگي خاصي
برخوردار است كه شايد خيلي نياز به استدلال و بيان  نداشته باشد.

هر
كس به متن آن وصيت نامه مراجعه نمايد و فرازهاي مختلفي از آن را با دقت مورد
مطالعه قرار دهد اين برجستگي را خواهد يافت و شايد يكي از آن شاخص ها و ويژگي ها
كه در آن وجود دارد و آن را در اين سطح از بلندي و علوّ قرار داده است، توجه عميق
و حساس و پيامبرانه بر آينده و دوام حركت اصيل و انقلابي است كه حضرت امام از 15
خرداد سال 1342 آغاز فرمودند و معتقدند تا هميشه و تا دوران طلوع خورشيد تابناك
ولايت و امامت حضرت صاحب الامر (عج) بايد ادامه يابد و اين حركت توسط انسان هاي
مظلوم و ستمديده تاريخ بايد ادامه يابد و با توجه به عمق حركت و موانع آن كه ممكن
است ريشه ها در گذشته هاي بسيار قديمي داشته باشد و با شكل هاي مختلف خودنمائي
نمايد مردم در سراسر دنيا بايد هم راه انقلاب اسلامي را بياموزند و هم انقلاب كنند
و با توجه به مشكلات و موانع، جلو انحرافات و كجروي هاي كج انديشان را گرفته و
نگذارند با مرور زمان، روحيه انقلابي مردم كاهش پيدا كرده و تحرك آنان فروكش كند و
در تمام دنيا اگر مردماني روحيه انقلابي دارند و مي خواهند مبارزه كنند و با ظلم و
ستم به مقابله برخيزند، بايد توجه نمايند كه راه مبارزه اين نيست كه از ديگران
استمداد نمايند و با قدرت بيروني ديگران به مبارزۀ خويش ادامه دهند بلكه راه
مبارزه، آغاز از درون است و تحمل سختي ها است و با اعتماد به نفس و اتكال به خداي
عالم جلو رفتن و در مقابل قدرت هاي بزرگ ايستادن است.

باري
اين وصيت نامه تنها وصيت نامه نيست بلكه از يك جهت تاريخ انقلاب اسلامي است و از
جهت ديگر ترسيم دور نماي آيندۀ انقلاب است هم وظيفه ملت ها را بيان كرده است و هم
تكليف مسئولان و دولت مردان را، هم بيان معارف اسلامي است و هم تشريح نحوه و شيوۀ
پياده كردن آن است و لذا با عنايات حضرت حق و توجهات ولايت امر (عج) و با استمداد
از روح بلند و ملكوتي حضرت امام پرتو و پرتوهائي از وصيت نامه الهي سياسي را تبيين
و در اختيار عاشقان معرفت و راه و مسير حضرت امام «قدس سره» و كساني كه عشق و
علاقه به عدالت اجتماعي دارند و از سقوط و نابودي فكر و عقل و انديشه و انسانيت
هراس دارند و تنها راه نجات بشريت را در حاكميت الله مي دانند و سخنان و وصيت نامه
الهي سياسي امام را مترجم و مبين اين حقيقت مي دانند، مي گذاريم و همين را به صورت
مقدمه براي اين امر مهم و مقدس قرار مي دهيم. منتهي قبل از آنكه وارد متن وصيت
نامه بشويم در شماره آينده، انشاءالله نظري به اهميت اصل وصيّت در فرهنگ قرآن و
سنت مي اندازيم و سپس وارد بحث محتوائي وصيت نامه شده و مطالبي را در محور آن عرضه
مي كنيم.

ادامه
دارد