ولادت امام صادق (ع)

ولادت امام صادق (ع)

در دورانی پر از آشوب و فساد و طغیان و در
ایّام حکومت غاصبانه عبدالملک بن مروان، و در زمانی که سفاکان خون آشام بر سرزمین
های اسلامی مسلّط شده بودند، در آن ظلمت کده سیاه، ستاره̾ درخشانی از خاندان نبوت
و دامان امامت، طلوع کرد که با نور وجودش، دل های شیعیان خرسند و قلوب مؤمنین،
مالامال از شادی و سرور شد.

در شب جمعه 17 ربیع الاول سال 82 هجری
ابوعبدالله امام جعفر بن محمّد صادق سلام الله علیه، امام ششم مسلمین دیده به جهان
گشود و در آغوش پر مهر جدّ بزرگوارش امام سجاد علیه السلام و پدر والامقامش امام
باقر علیه السلام پرورش یافت.

روز ولادت امام صادق عیله السلام مصادف با روز
ولادت جدّ اطهرش حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله می باشد و اگر در آن روز
خجسته و مبارک، صاحب رسالت و نخستین مؤسس حکومت اسلامی، به دنیا آمد، پس از 82 سال
از هجرت مقدّسش، فرزندی از او متولد شد که پس از سال ها فشار و اختناق امویان و پس
از تلاش های بی شمار دشمنان اسلام برای خاموش ساختن نور آن آفتاب، این ستاره̾
فروزان، چنان درخشندگی به او بخشید و یاد جد بزرگوارش را زنده کرد که او را مؤسس
مذهب می خوانند و ما شیعیان را مفتخر به انتساب به آن حضرت می دانند، و بدینسان،
امام صادق علیه السلام با تأسیس دانشگاه علمی اسلامی خویش، تمام توطئه های مخالفین
را نقش بر آب ساخت، و علوم  اهل البیت را
به سراسر جهان اسلام و توسط بیش از 4000 شاگرد از مذاهب مختلف اسلامی منتشر نمود.

شیخ طبرسی در اعلام الوری گوید : « آن اندازه
که روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است، از هیچ کس نقل نشده و اصحاب حدیث،
نام ثقات از روات را جمع آوری کرده و چهار هزار شمارش کرده اند ». و در حقیقت باید
گفت : تمدن اسلامی در پیشرفت و جاودانگی مدیون امام صادق علیه السلام، رئیس مذهب و
احیا کننده̾ دین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.

مکتب امام صادق علیه
السلام از استقلال خاصّی برخوردار بود و هرگز باج به حاکمان ستم پیشه نمی داد، لذا
برای سلطه گران ظالم، امکان به کارگیری آن در منافع شخصی خود نبود و نتوانستند حتی
در امور کشور داری هم از آن کمک بگیرند و تا ابدالدهر نخواهند توانست، از این مکتب
مقدس، برای پیشبرد اهداف شیطانی خود بهره ببرند چرا که این مکتب جاویدان که انقلاب
اسلامی ایران، شعاعی و پرتوی از آن است، از روز ولادت با ستمگران در ستیز بوده و
ابدا به سوی آنان گرایش پیدا نکرده و هیچ رابطه دوستی و تفاهمی با آنان برقرار
ننموده و از این رو همواره در معرض خطر بوده است که هم در تاریخ می خوانیم و هم با
چشم خود دیده ایم که دشمنان امام صادق علیه السلام در زمان های مختلف و در دوران
خودمان نیز چقدر توطئه ها و نقشه های خائنانه برای اطفای این نور محمدی(ص) کرده
اند ولی در هر بار خداوند، آن را نگه داشته و حفظ کرده است : « یریدون لیطفئوا نور
الله بأفواههم و الله متمّ نوره ». خداوند همواره نور خود را از خاموشی نگهداشته و
روشن تر و فروزان تر نموده است هر چند که کافران و مشرکان را خوشایند نباشد.

مکتب امام صادق علیه
السلام که در یکی از سخت ترین دوران های تاریخ اسلام قرار داشت و طوفان های دشمنان،
آن را مورد یورش های بی رحمانه̾  خود قرار
می دادند، و با این حال، چنان استوار و پا برجا در برابر آن حمله ها و طوفان ها
ایستاد و استقامت ورزید و آن قدر درّندگی طاغوت ها و ستم ستمگران را تحمل کرد که
قلم و بیان، از احاطه به آنها ناتوان است و آن چه برای این مکتب اهمیت داشت این
بود که هدف را به پایان برساند و تکلیف خود را در برابر خداوند و صاحب وحی و رسالت
ادا نماید و چنین هم کرد که اگر دانشگاه علمی امام صادق علیه السلام و تلاشهای
فزون از حد آن حضرت نبود، اثری از انقلاب عظیم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و
اثری از مکتب حیاتبخش اسلام، در جهان نمی ماند.

پرورش یافتن امام
صادق علیه السلام

امام صادق علیه
السلام 12 سال با جد بزرگوارش امام سجاد سلام الله علیه زندگی کرد، و پس از وفات
آن حضرت، پدرش امام باقر علیه السلام به تربیت او پرداخت ولی آن دوران چه دورانی
بود ؟

بی گمان محیط زندگی
امام ششم علیه السلام، محیطی بود که تنها با احتیاط و در پنهانی با اهل بیت تماس
حاصل می شد و امام صادق خود شاهد بود که چونه دانش پژوهان، با احتیاط فراوان به
مجلس پدر و جدش نزدیک می شدند، زیرا آن زمان، کسی توان نداشت آشکار با آل محمّد
«ص» تماس حاصل کند و هر کس شناخته می شد که با اهل بیت رفت و آمد دارد سرنوشتش یا
سیاه چال های زندان برای همیشه و یا گورستان بود.

امام صادق در دورانی
پرورش یافت که هواها و هوس ها بسیار ف اندیشه ها آشفته، زمینه کینه ها و دشمنی ها
بالا گرفته و موج های ارعاب و وحشت و ستم متلاطم بود. مردم با سعایت ها و تهمت ها
به والیان تقرب می جستند و دیگر نه حرمتی برای انسان ها مانده و نه ارزشی برای دین
و نه نظم و قانونی ملّت را حمایت می کرد، بلکه همه چیز به هم ریخته و آشفته و
فرمان روایان ستم پیشه طبق دلخواه خود حکومت می کردند و مردم را به بازی گرفته
بودند ولی بیشتر مصیبت ها و بلاها بر سر یاران و پیروان آل محمّد «ص» فرو می ریخت.

بنابراین، پرورش
یافتن امام صادق علیه السلام توأم با مصیبت و غرق در دریاهای محنت و بلائی بود که
از طرف زمامداران باطل بر آنان روا می داشتند و با این حال هیچ گاه از اعلام حق و
دفاع از آن ـ حتی به صورت علنی و آشکار ـ امتناع نورزید و پیوسته مردم را ارشاد و
هدایت کرد و از همکاری و همزیستی و سازش با ستمگران نهی و جلوگیری می نمود.

در زمان ایشان، قیام
زیدبن علی در کوفه اتفاق افتاد که پس از شهادتش، حضرت او را با کلماتی رسا یاد کرد
و ستایش نمود و قاتلش را لعن کرد هر چند که قاتل حضرت زید، هشام بن عبدالملک بود،
همو که به عمال خود دستور داده بود تا می توانند بر آل محمد فشار آورند و هیچ رحمی
به آنان روا ندارند و حتی نام آنها را از دیوان بیت المال مسلمین نیز زدوده بود،
هتمو که به نمیانده خنود یوسف بن عمر ثقفی دستور داد که زبان و دست « کمیت » (
شاعر اهل بیت ) را قطع کند چرا که او در سوک زید شعر سروده بود.

ولی توجه و خواست
خداوند چنین بود که علی رغم کوششها و تلاش های امویان دلبستگی و علاقه̾  مردم به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله،
همواره بیشتر شده، در گوشه و کنار، نشست ها و کنگره های پنهانی  و سرّی برای برپائی انقلاب و برانداختن حکومت
اموی و سپردن حک ومت به آل محمد برقرار می شد.

و با گسترش حرکات
مردمی و پیدایش اختلاف و تفرقه بین امویان، حکومتشان به ضعف و سستی و سپس به
نابودی کشیده شد ولی از آنجا که دشمنان اهل بیت همواره در کمین نشسته و در پی دست
یافتن به قدرت بودند، این بار گروهی دیگر از همان قماش و از همان تیره ولی با نام
فامیلی با آل محمد «ص» و پسر عمو ها! حکومت را با سیاست های شیطانی خویش به دست
گرفتند و پس از مدتی که ریشه های خود را به خوبی دواندند و استقرار یافتند، همان
دشمنی ها و همان ستم ها و همان شیوه گذشتگان پلیدشان را ادامه دادند.

چیزی که هست در این
دوران که حکومت اموی به ضعف و فرتوتی رسیده بود 
و حکومت عباسی دوران طفولیت خود را می گذراند، بهترین و مناسب ترین فرصتی
بود که امام صادق علیه السلام به نحو احسن از آن در راه نشر و پخش احکام اسلام
استفاده کرد و علوم اهل بیت را در سراسر جهان منتشر ساخت.

سید میرعلی هندی
درکتاب « تاریخ العرب » صفحه 179 می نویسد :

« آموزشگاه امام صادق
علیه السلام شهرت یافت و نام آور شد. در آن دوران بهروزی، او رهبر حرکت علمی و
فکری بود. و در حقیقت ایشان اوّلین کسی است که مکتب های فلسفی را در اسلام بنیان
گذاشته است، و نه تنها مؤسسات مذاهب فقهی که حتی شاگردان فلسفه و فلسفه خواهان نیز
از دورترین نقاط کشور اسلام به سوی او شتافته و از محضر درسش استفاده های شایان می
بردند ».

در پایان، ضمن تبریک
و تهنیت گفتن به برادران و خواهران عزیز و عموم شیعیان جهان به مناسبت فرا رسیدن
این روز خجسته و مبارک، روایتی از هزاران روایت های ارزنده امام صادق علیه السلام
را برای تیمّن و تبرک نقل می کنیم :

قال الصادق علیه
السلام : « قال ابلیس : خمسة أشیاء لیس لی فیهنّ حیل] و سائر الناس فی قبضتی : من
اعتصم بالله عن نیّة صادقة و اتّکل علیه فی جمیع أموره، و من کثر تسبیحه فی لیله و
نهاره، و من رضی لأخیه المؤمن بما یرضاه لنفسه، و من لم یجزع علی المصیبة حین
تصیبة، و من رضی بما قسم الله له و لم یهتمّ لرزقه ».

ـ شیطان گوید : مرا به پنج کس راه چاره ای
نیست ولی دیگران در چنگ من هستند : کسی که با صدق نیت پناهنده به خدا شود و در
همه̾ کارهایش به خدا توکّل کند و کسی که در شبانه روزش، بسیار تسبیح خدا را گوید و
کسی که برای برادر مؤمنش آن چه را پسندد که برای خود می پسندد و کسی که به هنگام
مصیبت، بی تابی نکند  و کسی که خشنود باشد
به آن چه خداوند برای او قسمت فرموده و دیگر غم روزی خویش را نخورد.                   ( خصال ـ ج 1 ـ ص 316 )

 عزت و
بی نیازی

·       
امام صادق «ع» :

« من اراد عزّا بلا
عشیرة و غنی بلا مال و هیبية بلا سلطان فلینتقل من ذلّ معصیة الله الی عزّ طاعته ».                                          ( بحار ج 15 ـ قسمت 2 ص 164 )

هر کس که عزت را به
واسطه غیر خویشان و بی نیازی را در غیر مال و موقعیت را در غیر مقام جستجو نماید
خویشتن را از ذلت گناه به عزت اطاعت الهی منتقل سازد.