عوامل شرح صدر

مديريت
اسلامی

شرح صدر

عوامل
شرح  صدر

حجة الاسلام
و المسلمين محمدی ری شهری

در گذشته عرض
شد كه مهم ترين اصل از اصول مديريت « شرح صدر » است و شرح صدر عبارت است از گسترش
ظرفيت فكری و روحی انسان، و اگر اين خصيصه برای‌ انسان حاصل شود همه̾ خصايصی كه يك
مدير شايسته بايد داشته باشد برای او حاصل شده است. بصيرت وبينش، سياست، حسن خلق،
رفق و مدارا، قاطعيت، انتقاد پذيری، تغافل، اميد و صبر و استقامت كه اصول اخلاق
مديريتند، همگی از آثار و لوازم شرح صدر می باشند. پس از تفسير شرح صدر، و تبيين
شرح صدر از ديدگاه قرآن ف و توضيح رابطه̾ شرح صدر و مديريت در مقالات گذشته اينك
به بحث درباره̾ چهارمين مسأله از مسايلی كه در تبيين نخستين اصل از اصول مديريت
بايد مورد بررسی قرار گيرد يعنی‌ »‌ عوامل شرح صدر » می‌ پردازيم :

عوامل شرح
صدر

اگر متون
اسلامی را جهت يافتن عوامل شرح صدر مورد مطالعه قرار دهيم، ملاحظه خواهيم كرد كه
چهار چيز به عنوان عوامل شرح صدر از آن ها ياد شده است، اين عوامل عبارتند از :

1-   
معرفت حقيقی            2- قرآن         3- ذكر                 4- دعا

 

1-   
معرفت حقيقی

نخستين عامل
مولد شرح صدر بلكه عمده ترين و اصلی ترين عوامل آن معرفت حقيقی است، ساير عوامل در
واقع مقدمات پيدايش اين عامل هستند.

ابتدا جمله
ای‌ از امام چهارم عليه السلام در ارتباط با نقش معرفت حقيقی‌ در ايجاد شرح صدر
نقل می كنيم و بعد توضييح می‌ دهيم كه معرفت حقيقی چيست ؟

و چه رابطه
ای ميان اين معرفت و شرح صدر وجود دارد ؟ و معارفی كه موجب شرح صدرند  كدامند ؟

امام چهارم
عليه السلام در مناجات عارفين كه منسوب به آن حضرت است در مقام نيايش می فرمايد :

« الهی‌
فاجعلنا من الّذين تر سخت اشجار الشوق إليك في حدائق صدورهم… قد كشف الغطاء عن
ابصارهم و انجلت ظلمة الريب عن عقائدهم و ضمائرهم و انتفت مخالجة الشك عن قلوبهم و
سرائرهم، و انشرحت بتحقيق المعرفة صدورهم ».

خدايا ما را
از كسانی قرار ده كه درختان شوق و عشق به تو در باغ های سينه هاشان ريشه دوانيده…
پرده از ديده های دلشان برداشته شده، و تاريكی شك از عقائد و ضمائر آنها برطرف
گرديده، و وسوسه ترديد از دل ها و نهادهاشان زايل شده، و با وصول به معرفت حقيقی‌
و غير قابل ترديد به شرح صدر رسيده اند.

ملاحظه می
كنيد كه امام ضمن دعا به اين نكته مهم اشاره می كند كه تحقيق معرفت و وصول به
شناخت حقيقی موجب شرح صدر است و تا انسان به اين معرفت نرسد به شرح صدر اسلامی
نخواهد رسيد.

معرفت حقيقی
چيست ؟

در روايات
اسلامی ما با دو نوع علم و معرفت و نيز دو نوع عالم و عارف برخورد می‌ كنيم : علم
و عرفان و عالم و عارف واقعی، و علم و عرفان و عالم و عارف غير واقعی.

در سخنان
پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله می خوانيم :

« انّ من
العلم جهلا » [1]

برخی از
دانائی‌ ها تحقيقا نادانی است.

و نيز امير
المؤمنين عليه السلام ضمن بيان مشخصات مبغوض ترين آفريده ها نزد خداوند متعال،
فردی را با اين عنوان معرفی می كند كه :

« قد سمّاه
أشباه الناس عالما  وليس به».

شبيه مردم ها
او را عالم می‌ نامند ولی او در واقع عالم نيست [2].

اكنون در صدد
بيان اين معنا نيستم كه چگونه می شود تناقض جهل شدن علم را حلّ كرد ؟ و چگونه می
توان تصور كرد كه عالم، جاهل باشد، در فرصت مناسب توضيح خواهم داد، آنچه در رابطه
با تبيين عوامل شرح صدر ضروری است، تفسير علم و معرفت حقيقی و رابطه آن با شرح صدر
است.

علم و معرفت
حقيقی‌ عبارت است از شناخت حقايق هستی‌ آن چنان كه هست، همان طور كه در دعا آمده «
اللهم أرنا الأشياءكما هی » خدايا چيزها را آن چنان كه هستند به ما نشان بده.

معرفت واقعی
نسبت به حقايق هستی‌ هنگامی برای‌ انسان حاصل می شود كه حجاب از ديده دل برداشته
شود، وقتی‌ حجاب از ديده دل برداشته شد، انسان هستی را آن چنان كه هست بدون هيچ
ابهامی‌ با چشم حقيقت بين دل مشاهده می كند، و در اين هنگام همان طور كه در مناجات
عارفين آمده آن چنان كانون جان از نور معرفت حقيقی‍ روشن می‌ شود كه هيچ نقطه مبهم
و تاريكی در ذهن باقی نمی ماند و هر گونه شك و ترديد نسبت به حقايق عالم از دل
زايل می گردد و در پرتو اين نور است كه ظرفيت معنوی انسان افزايش می يابد و به
نعمت عظمای شرح صدر نائل می آيد.

 و اما اين كه چه رابطه ای ميان حقيقت شناسی‌ و
شرح صدر وجود دارد و شناخت كدام حقيقت موجب شرح صدر است ؟

شناخت كدام
حقيقت ؟

در پاسخ به
اين سؤال كه شناخت كدام حقيقت موجب شرح صدر می گردد و ظرفيت فكر‌ی و روحی انسان را
افزايش می دهد ؟ می توان گفت كه مطلق شناخت و شناخت هر حقيقی از حقايق عالم در
افزايش ظرفيت فكری انسان مؤثر است، در اين رابطه جمله ای دقيق و جالب از
اميرالمؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه آمده است و آن جمله اين است.

« كل وعاء
يضيق بما جعل فيه إلّا وعاء العلم فإنّه يتسع به »[3]

هر ظرفی تنگ
می شود به آن چه درون آن نهاده گردد، مگر ظرف علم كه نه تنها تنگ نمی شود بلكه با
اين مظروف گسترده می گردد.

ترديدی نيست
كه علم ظرفيت فكری عالم را گسترش می دهد و هر قدر انسان بيشتر بداند ظرفيت و
آمادگی انديشه او برای شناخت بيشتر، افزايش می يابد ولی مسأله مهم در تبيين عوامل
شرح صدر، پيدا كردن علم و معرفتی است كه ظرفيت روحی انسان را گسترش می دهد، در اين
رابطه اگر ما متون اسلامی را با دقت مورد مطالعه قرار دهيم به اين نتيجه می رسيم
كه هر علم و معرفتی موجب گسترش ظرفيت روحی انسان و شرح صدر اسلامی نيست، معرفتی كه
موجب شرح صدر است شناخت ويژه ای است كه در روايات اسلامی از آن تعبير به نور علم و
يا علم نور شده است و اين معرفت و علم و 
اين نور و روشن بينی جز از  راه عمل
و به كار بستن قوانين وحی برای انسان حاصل نمی شود و لذا تحصيل شرح صدر اسلامی ‌در
واقع يك راه بيشتر ندارد و آن عبارت است از راه تقوا.

تقوا حجاب
های ديده̾ دل را كنار می زند و با كنار رفتن حجاب های دل معرفت حقيقی، و نور علم،
و علم نور كانون جان را روشن می كند و در پرتو اين نور است كه انسان به شرح صدر
اسلامی می رسد، و لذا امير المؤمنين عليه السلام می فرمايد :

« إنّ تقوی
الله دواء داء قلوبكم، و بصر عمی افئدتكم… و جلاء غشاء ابصاركم » [4].

تقوای خدا
تحقيقا داروی بيماری قلب های شما، و بينائی كوری دلهای شما و برطرف كننده̾ حجاب
ديده های شما است.

دقت در اين
نكته كه تنها راه و صول به شرح صدر اسلامی تقوا است اين راز را باز می‌كند كه چرا
در آغاز بحث گفتيم اصلی ترين عوامل شرح صدر، معرفت حقيقی است و ساير عوامل مقدمات
پيدايش اين عامل می باشند، زيرا تقوا جز از راه عمل به قرآن، و ذكر و دعا حاصل نمی
شود.

2-   
قرآن

دومين چيزی
كه در روايات اسلامی‌ از آن به عنوان پيدايش شرح صدر ياد شده است قرآن است، امام
علی عليه السلام در اين رابطه می فرمايد :

«
افضل الذكر القرآن، به تشرح الصدور و تستنير السرائر » [5].

بهترين ذكر
قرآن است، كه به وسيله آن انسان ها به شرح صدر می رسند و باطن آنها نورانی می گردد.

قرائت قرآن
اگر توأم با تدبّر و تفقه باشد زنگار های آئينه̾ دل را پاك می كند و زمينه را برای
بكار بستن قرانين الهی فراهم می‌ سازد، و عمل به قرآن تقوا می آفريند و در سايه̾
تقوا انسان به نور علم می رسد و در پرتو اين نور و معرفت حقيقی، شرح صدر اسلامی
برای انسان حاصل می گردد.

اين است كه
پيامبر اسلام در مقام نيايش می فرمايد :

« اللّهم
نوّر بكتابك بصری و اشرح به صدری » [6].

خدايا با
كتاب خودت ديده ام را روشنی ببخش و به وسيله̾ آن شرح صدر عطايم كن.

و امام علی‌
عليه السلام وقتی قرآن را ختم می فرمود اين دعا را می خواند :

« اللهم اشرح
بالقرآن صدری، واستعمل بالقرآن بدنی، و نور بالقرآن بصری، و اطلق بالقرآن لسانی »[7]

خدايا به
قرآن شرح صدر مرا عطا كن، و به قرآن بدنم را بكار بندگی خود وادار، و به قرآن ديده
ام را روشنائی ببخش، وبه قرآن زبانم را رها كن.

3-   
ذكر

سوّمين چيزی
كه از نظر روايات اسلامی در پيدايش شرح صدر در انسان نقشی مؤثر دارد، ذكر و ياد خدا
است،‌امام علی‌ عليه السلام در روايتی تصريح می كند كه  :

«
الذّكر يشرح الصدر » [8].

ياد خدا به
انسان شرح صدر می دهد.

مقصود از
ذكری كه موجب شرح صدر است قطعا ذكر زبانی نيست بلكه ذكر زبانی در واقع ذكر نيست،
ذكر، ياد است، و ياد، امری است قلبی‌، بنابراين ياد خدا عبارت است از احساس حضور
او.

اگر اين
احساس بر انسان غلبه كند، بتدريج حجاب ها از ديده̾ دل برداشته می شود و كانون قلب
به نور ذكر منور می گردد و به گفته اميرالمؤمنين عليه السلام :

« دوام
الذّكر بنير القلب و الفكر » [9]

تداوم ياد
خدا، دل و انديشه را روشنائی می بخشد.

و در پرتو
نورانيت قلب، انسان به معرفت حقيقی و شرح صدر اسلامی می رسد.

4-   
دعا

چهارمين عامل
پيدايش شرح صدر دعا است، بدين معنا كه دعا ونيايش و از خدا خواستن در كنار قرائت
قرآن، و عمل به قرآن، و تداوم ياد خدا نقش مؤثر و تعيين كننده ای در پيدايش شرح صدر
برای انسان دارد و يا به تعبيری دقيق تر، دعا مكمل ساير مقدمات تقوا و نورانيت قلب
و معرفتی است كه انسان را به شرح صدر می رساند و لذا در روايتی از پيامبر اسلام
صلی الله عليه و آله آمده :

«
اكثر دعائی و دعاء الأنبياء قلبی بعرفه… اللهم اشرح لی صدری و يسّرلی امری » [10].

بيشترين دعای
من و دعای پيامبران قبل از من در عرفه اين است كه…

خدايا به من
شرح صدر بده و كارم را آسان كن.

در اين حديث
شريف دو نكته قابل توجه است :

1-   
نقش دعا در ايجاد شرح
صدر، اگر دعا در ايجاد شرح صدر مؤثر نبود معنا نداشت كه همه انبياء الهی آنهم در
عرفه از خداوند متعال شرح صدر بخواهند البته اين نكته تأكيدی است بر آثار ادعيه كه
از ساير روايات نيز استفاده می شود.

2-    نقش اصولی شرح صدر در مديريت و رهبری،
وقتی‌ همه انبياء الهی در حساس ترين وقت دعا، مطلبی را از خداوند متعال می خواهند،
بی ترديد اين نشانه̾ اهميت فوق العاده موضوع دعا و نقش آن در ارتباط با مسئوليتی
است كه بر دوش آنها ست و آن مسئوليت چيزی جز مديريت جامعه و رهبری مردم نيست.

همه آنچه در
اين باب در رابطه با عوامل شرح صدر گفته شد در اين سخن امام صادق عليه السلام
خلاصه شده است كه :

«
إنّ الله عزّوجلّ إذا اراد بعبد خيرا نكت في قلبه نكتة‌من نور و فتح مسامع قلبه و
وكّل به ملكا يسدّده، و إذا اراد بعبد سوءا نكت في قلبه نكتة‌سوداء و سدّ مسامع
قلبه و وكّل به شيطانا يضلّه »‌.

« ثم تلاهذه
الآية‌ « :

« فمن يرد
الله ان يهديه… »

وقتی خداوند
عزّو جلّ اراده كند به بنده ای نيكی نمايد در دلش نقطه ای از نور پديد می آورد و
گوش های قلبش را باز می كند و فرشته ای را مأمور او می نمايد كه او را به كارهای
درست وا دارد، واگر خداوند اراده نمايد به بنده ای‌ بدی كند، در دلش نقطه ای سياه
پديد می آورد و گوش های دلش را می بندد، و شيطانی را موكّل او می كند كه گمراهش
نمايد.

در اينجا
امام آيه 125 از سوره انعام را تلاوت فرمود :

« كسی كه
خداوند اراده كرده باشد او را هدايت نمايد به او شرح صدر برای پذيرش اسلام عطا كند،
و كسی را كه بخواهد گمراه نمايد سينه اش را سخت تنگ می كند، به گونه ای كه گويا به
آسمان بالا می رود، اين چنين خداوند پليدی را بر افرادی كه ايمان نمی آورند قرار
می دهد ».

مقصود از
هدايت و اضلال خداوند متعال در آيه كريمه و نيكی و بدی او در سخن امام صادق عليه
السلام اين نيست كه خداوند بی جهت تصميم می گيرد يكی را هدايت كند و ديگری را
گمراه، به يكی بی جهت خير برساند و به ديگری‌ شرّ، اين هدايت و اضلال و خير و شر،
ريشه در اعمال انسان دارند.

به عبارت
ديگر آن چه موجب پيدايش تقوا و وصول به معرفت حقيقی‌ است، سبب هدايت و خيرخواهی
خداوند برای انسان است، و همان، موجب شرح صدر اسلامی نيز هست.

و آنچه مانع
تقوا و معرفت حقيقی است، سبب اضلال و بدخواهی خداوند برای انسان است، و همان، مانع
شرح صدر اسلامی و موجب ضيق صدر نسبت به پذيرش حق، و شرح صدر كفری می باشد.                     ادامه دارد.

 

 



1-     
ميزان الحكمه
ـ حديث 13647 و 13646.