جاودانگی راه امام
حديث ثقلين
حجةالاسلام و المسلمين اسدالله بيات قسمت چهارم
رابطه بين دو ثقل
رابطه ميان اين دو ثقل رابطه صوری و سطحی و جعلی و قرار دادی
نيست كه در صورت جعل و اعتبار تحقيق پيدا كند و خارجيت بايد و در صورت عدم جعل و
اعتبار تحقق پيدا نكند، نه اينطور نيست بلكه رابطه اين دو ثقل عظيم رابطه واقعی
و نفس الامری بوده و در صورت متروك شدن و مهجور ماندن يكی از آن دو بالضروره
باعث مهجور ماندن و متروك ماندن آن ديگریخواهد بود؛ برای اينكه كتاب الهی كه
حقايق تنزل يافته جهان غيب است و ضامن سعادت جاودانه انسان و بشريت در همه ادوار و
اعصار میباشد، با تحقق ولايت الهی و امامت اسلامی خارجيت می يابد و ولايت امت
اسلامی با حاكميت احكام قرآن و پياده كردن معارف قرآنی، عينيت میيابد و اين دو
از حيث حقيقت و تحقق خارجی متلازم میباشند و از هم متفارق نبوده و هميشه با هم
خواهند بود و قطعاً از هم جدا نگسته و در حقيقت اهل بيت نبي صلی الله عليه و آله
همان قرآن هستند منتهی به صورت ناطق و متحرك و سامع و مطلع و شاهد صحنه ها و قرآن
نيز همان اهل بيت عليهم السلام میباشد منتهی در اين شكل و قالب كه به صورت مدوّن
و مكتوب است. كتاب خدا سند حقانيت آنان و آنان مترجمان آن و مجريان احكام و
دستورات كتاب الهی هستند و هر دو يك پيام دارند و يك هدف و مقصدی را تعقيب می
نمايند. ظلم بر اهل بيت عليهم السلام، ظلم بر قرآن و همچنين ظلم و ستم بر قرآن، ظلم
بر اهل بيت پيامبر (ص) است.
سياست تجزيه و تفكيك اين دو ثقل از همديگر، سياست دفن هر دو و
كنار گذاشتن هم كتاب خدا و هم اهل بيت پيامبر (ص) است، زيرا اهل بيت و قرآن هر
كدام وجهه و چهره يك حقيقت می باشند و در باطن به يك چيز بر می گردند. اگر چه
ظاهرشان اين است كه دو چيزند و دو ثقل اند و دارای تعدد می باشند.
بنابراين مهجور ماندن هر كدام از آنها، موجب مهجور ماندن و
متروك شدن آن ديگری نيز خواهد بود زيرا يكی از دو ثقل، حالت طرح و برنامه زندگی
است و آن ديگری زمينه اجرای آن است. برنامه وقتی میتواند مفيد واقع شود كه به
مرحله اجراء در آيد و مجرين صالح و قوی و توانمند وقتی موفق خواهند بود كه طرح و
برنامه جامع و دقيقی داشته باشند و الاّ هيچكدام آن نقش را كه میتواند ايفاء
نمايند، نخواهد توانست نقش خود شان را ايفاء نمايند و به همين تحليل علمی و
اجتماعی و فلسفی است كه نبیّ اعظم اسلام (ص) اشاره میفرمايد:« لن يفترقا حتّی
يردا علیّ الحوض » آری، امكان ندارد دو موضوع ارزشمند و گرانبها با حفظ هويّت و
حقيقت خودشان از هم جدا و متفرق گردند و جدا شوند كما اين كه در آغاز با هم بودند
در ادامه نيز بايد با هم باشند و از هم جدا نشوند و لذا هجر و طرد و نفی هر كدام
هجر و طرد و نفی آن ديگری خواهد بود.
نجات مسلمين عالم در سايه تمسك به ثقلين
امام به عنوان فردی كه در رهبری دنيای اسلام و بلكه در صدر
رهبری دنيای محرومان قرار دارد و از استضعاف ميلياردها انسان به زنجير كشيده رنج
میبرد و آرام ندارد و قلبش برای نجات و رهائی آنان میطپد، فكر میكند همه اين
بدبختيها و زنجير كشيده شدنها و ظلمها و ستمها و غارتها و چپاولگريها و نامردميها
به يك مسأله اساسی و ريشه ای بر می گردد و آن مسأله عبارت از جدائی بشريّت از
رهنمودهای نبی اسلام صلی الله عليه و آله است و تنها راه نجاتشان هم رجعت به همان
است كه او فرموده است كما اين كه در ضمن سطور گذشته بطور اجمال تذكر داده شد و آن
تمسك به كتاب الله و اهل بيت نبی اعظم است. و اگر مردم حجاب های جهل و عصبيت را
كنار بگذارند و با ديد انصاف و عقل و بصيرت به مسائل نگاه كنند و به سنّت نبوی،
صادقانه و بدون تأويل و توجيه عمل نمايند،به همان هدف مقدس الهی و مقصد اعلای
انبيا و اوليای خداوند خواهند رسيد و لذا میفرمايد:
« و ذكر اين نكته لازم است كه حديث ثقلين متواتر بين جميع
مسلمين است و در كتب اهل سنت از صحاح ششگانه تا كتب ديگر آنان با الفاظ مخلفه و
موارد مكروه از پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله و سلم بطور متواتر نقل شده است و
اين حديث شريف حجت قاطع است بر جميع بشر به ويژه مسلمانان مذاهب مختلف و بايد همه
مسلمانان كه حجت بر آنان تمام است، جوابگوی آن باشند و اگر عذری برای جاهلان بی
خبر باشد، برای علماء مذاهب نيست ».
بر كسی پوشيده نيست كه اين سخن پيامبر صلی الله عليه و آله
است و در زمانی و موقعيتی اين سخن را فرموده است كه نگرانی از آينده انقلاب و
امت خويش دارد و میخوهد آن گرفتاری كه بر سر امت موسی «ع» و عيسی»ع» و ديگر
انبيای الهی آمد و به تدريج موجب از بين رفتن اساس دين يهود و مسيحيت گرديد و
تورات و انجيل را به صورت محرّف و دست خورده در آورد، بر سر امّت اسلامی نيايد و
امت اسلام گرفتار آن وضع نگران كننده و رقت بار كه بر ديگران پيش آمد نشود. و لذا
با توجه به اين آينده نگری و پيش بينی الهی و متكی به وحی آسمانی، مسأله
ثقلين را مطرح فرمودند و عدم انفكاك اين دو را اعلام نمودند و اين موضوع تنها خط
حاكم در زمان پيامبر اسلام «ص» نبود بلكه يك خط ساری و جاری الی يوم القيامه و
رجوع كل عالم هستی به مبدأ كل هستی میباشد.
حديث ثقلين متواتر ميان فرق مسلمين
برای اين كه زوايای گوناگون اين جمله حضرت امام قدّس سرّه روشن
شود و تكليف الهی علماء جهان اسلام در دنيای امروز بيشتر مشخص گردد، از جهات
مختلف به حديث ثقلين توجه نموده و ابعاد گوناگون آن را مورد بررسی قرار میدهيم:
متن حديث
اين حديث شريف و بلند با تعبيرات مختلف در كتابهای گوناگون
اهل سنّت و شيعه آمده است به علت اهميت موضوع و جاودانگی اين وصيتنامه سياسی
الهی،همه اين متون آورده میشود مأخذ و مستند آنها در ذيل ذكر میگردد. و در
پايان به جمع بندی متون خواهيم پرداخت:
1ـ ترمذی و نسائی از جابر بن عبد الله انصاری چنين نقل كرده
اند: حضرت رسول «ص» فرمودند: « يا أيها النّاس إنی تركت فيكم ما إن أخذتم به لن
تضلّوا: كتاب الله و عترتی أهل بيتی »[1].
متوجه باشيد، من در ميان شما چيزی به عنوان وديعه میگذارم كه اگر خوب آن را
داشته باشيد و از آن پيروی كنيد هرگز گمراه نخواهيد شد و آن وديعه، كتاب خدا و
عترت من كه همان اهل بيت من هستند میباشد.
2ـ و قال صلّی الله عليه و آله و سلّم:« إنّی تركت فيكم ما
إن تمسكتم به لن تضلوا بعدی: كتاب الله حبل ممدود من السّماء إلی الأرض، و عترتی
أهل بيتی، ولن يفترقا حتی يردا علی الحوض،فانظروا كيف تخلّفونی فيهما »[2].
اين متن با قبلی در بعضی از جهات تفاوتهائی دارد و با ملاحظه
هر دو فرقها و تفاوتها مشخص است. پيامبر اسلام «ص» فرمودند: من در ميان شما امّت
اسلام چيزی را می گذارم كه اگر به آن خوب تمسك كنيد و بذيل دامن آن چنگ بزنيد بعد
از من گمراه نخواهيد شد؛ آن كتاب خدا است كه ريسمان محكم الهی است بسوی زمين
كشيده شده، و عترت كه همان اهل بيت من هستند و اين دو چيز از هم جدا شدنی نيستند
و متفرق نمیشوند تا در حوض بر من وارد شوند. شما مردم خوب فكر كنيد و جوانب امر
را بررسی نمائيد كه چگونه بعد از من درباۀ آن دو عمل می كنيد و رفتارتان با آنها
بعد از من چگونه است.
3ـ و قال صلی الله عليه و آله و سلّم: « إنی تارك فيكم
خليفتين: كتاب الله حبل ممدود مابين السماء و الأرض و عترتی أهل بيتی و إنّهما
لن يفترقا حتّی يردا علیّ الحوض » [3]
ـ اين حديث نيز از حيث متن و محتوی مثل
حديث قبلی است منتهی در اين حديث از كتاب خدا و عترت بعنوان دو خليفه و جانشين
رسول اكرم «ص» ياد شده است.
4ـ و قال صلی الله عليه و آله وسلّم:«إنی تارك فيكم الثقلين:
كتاب الله و أهل بيتی،و إنهما لن يفترقا حتی يردا علی الحوض » [4]ـ
در اين متن از كتاب خدا و اهل بيت بعنوان ثقلين يعنی دو چيز مهم و گرانقدر و
گرانبها نام برده شده است و كلمه عترت آورده نشده است. و معنی و محتوای آن با
احاديث قبلی همسان و هماهنگ است.
5ـ و قال صلی الله عليه و آله و سلّم: « إنی أو شك أن أدعی
فأجيب، و إنی تارك فيكم الثقلين: كتاب الله عزّ وجلّ و عترتی، كتاب الله حبل
ممدود من السماء إلی الأرض، و عترتی أهل بيتی.و إن اللطيف الخبير أخبرني أنّهما
لن يفترقا حتی يردا علی الحوض فانظروا كيف تخلفونی فيهما »[5]ـ
اين متن بهتر و بيشتر از آن متنهای ديگر اهميت موضوع را رسانده و زمينه نگرانی
رهبری را از آينده مسلمين و دنيای اسلام به وضوح نشان میدهد و لذا میفرمايد: در
آينده ای نه چندان دور بلكه در آينده ای نزديك، طبق مشيت الهی به سوی خدايم دعوت
خواهم شد و بطور حتم و قطع،پاسخ دعوت حق را خواهم داد و من در ميان شما نخواهم
بود ( و شما با فقدان رهبری روبرو خواهيد گشت در چنين مؤقعيتی زمينه اختلاف و
پراكندگی خيلی فراهم خواهد شد برای اين كه چنين وضعيت خطرناك پيش نيايد ) من
شما را راهنمائی كرده و سفارششان میكنم دو چيز در ميان شما میگذارم و اينها
خيلی سنگين و ارزشمند هستند، يكی كتاب خدا قرآن است كه ريسمان كشيده شده الهی از
آسمان بسوی زمين میباشد و ديگری عترت من كه همان اهل بيت من میباشند و
پروردگار مهربان به من خبر داده است كه اين دو از هم جدا نمیشوند تا در كنار حوض
بر من وارد شوند، مواظبت كنيد تا بنحو احسن و مناسب با جانشينان من رفتار كرده و طبق دستور آنها عمل
نمائيد.
6ـ « و لما رجع صلی الله عليه و آله و سلّم من حجة الوداع و
نزل غدير خم، أمر بدوحات فقممن فقال كأنی دعيت فأجبت إنی قد تركت فيكم الثقلين، احد
هما اكبر من الأخر: كتاب الله تعالی و عترتی فانظروا كيف تخلفونی فيهما فإنّهما
لن يفترقا حتی يردا علی الحوض. ثمّ قال: إنّ الله عزّ وجل مولای و إنا مولی كل
مؤمن ثم اخذ بيد علی فقال: من كنت مولاه فهذا وليّه ! اللهم وال من والاه وعاد
من عاداه. الحديث بطوله ».[6]
اين طريق زوايای ديگری از اين حديث شريف را روشن و بيان كرده
است و نشان میدهد كه پيامبر اسلام «ص» در هر فرصت مناسب و زمان و مكان خاص كه
شرايط و زمينه را برای اين نوع مطالب و رهنمود مناسب میديدند، روی اين موضوع
تكيه میفرمودند و راهنمائيهای لازم را اعمال میكردند و لذا در اين روايت آمده:
وقتی كه نبی اعظم اسلام «ص» از حجة الوداع مراجعت میفرمود و وارد منطقه غدير خم
گشت، دستور دادند كاروانها توقف كردند و در غدير خم اجتماع به عمل آوردند و در آن
اجتماع عظيم اعلام فرمود: من بسوی ملاقات خداوندم دعوت شده ام و دعوت حق را اجابت
كرده ام و در آينده در ميان شما نخواهم بود ( و نگران آينده شما و انقلاب هستم،
برای رفع آن نگرانی و پيش گيری از آن وضع نا مطلوب احتمالی ) دو چيز گرانبها
كه يكی از آنها بالاتر از آن ديگری است، در ميان شما می گذارم و آن دو چيز
ارزشمند و گرانبها كتاب خدا و عترت من هستند با دقت به آينده بيانديشيد و فكر كنيد
كه چگونه با آن دو چيز گرانبها برخورد مینمائيد و آن دو از هم جدا نخواهد شد تا
آن لحظه ايكه در كنار حوض هر دو بر من وارد شوند. سپس به سخنان خويش چنين ادامه
داد: خدای عالم مولای من است و من هم مولی و صاحب اختيار هر مؤمنی هستم. بعد
دست علی بن ابيطالب «ع» را گرفت و فرمود: هر كسيكه من مولایش هستم و ولی امر او
میباشم، علی » ع» هم مولی و ولی امر او میباشد، خدايا دوست بدار هر كسی كه
او را دوست میدارد و ولايت او را بعهده بگير هر كس كه ولايت علی را پذيرا شده
است و دشمن بدار هر كسی كه با وی از سر
دشمنی وارد شده و او را دشمن میدارد.
از اين حديث بوضوح روشن میشود كه حديث ثقلين در موارد متعدد و
بطور مكرر در مناسبتهای مختلف از زبان پيامبر اسلام «ص» شنيده شده است و شنونده
ها و ناقلان آن افراد مختلفی هستند و در اكثر كلمات و عبارات اشتراك دارند و همين
معنی نشان دهنده صدور اين حديث از مقام معظم رسالت است.
7ـ « و عن عبدالله بن حنطب قال: خطينا رسول الله «ص» بالجحفة
فقال: ألست أولی بكم من انفسكم قالوا: بلی يا رسول الله «ص»،قال فإنی سائلكم
عن إثنين: القرآن و عترتی ».
از عبدالله حطب نقل شده است در جحفة در خدمت پيامبر اسلام
بوديم و پيامبر اسلام «ص» برای ما خطبه ای خواند و فرمود ای مردم آيا من بعنوان
ولی امر مسلمين بر شما ولايت ندارم؟ پاسخ دادند: چرا يا رسول الله «ص»، شما
ولايت امر را بعهده داشته و صاحب اختيار و ولی امر ما هستند. بعد فرمود پس از دو
چيز از شما سئوال خواهم كرد: يكی قرآن و دومی عترت من.[7]
تواتر در حديث ثقلين
آنچه كه درباره حديث ثقلين مهم است و همه كسانی كه در اين باره
بحث كرده اند روی آن تكيه نموده و تصريح به آن كرده اند، تواتر و تضافر آن میباشد
و همين تواتر و كثرت نقل آن از طريق زياد و مختلف و با خصوصيات گوناگون بيشتر موجب
اطمينان میشود با اين كه اين سخن پيامبر اسلام «ص» است و امت اسلامی از آن بايد
تبعيت نمايد.
برای روشن شدن بيشتر اين مطلب عبارت علامه بزرگ سيد شرف الدين
«ره» به صورت ترجمه آورده میشود:
« روايات و احاديث صحيحه كه امت را ملزم می نمايد از ثقلين
تبعيت نموده و بذيل دامن آنها چنگ بزنند در حد تواتر است و طرقی كه اين حديث را
نقل كرده اند، بيش از بيست طريق بوده و بصور متضافر و زياد و فراوان است. و پيامبر
اسلام «ص» روی آن تكيه فرموده و در موارد مختلف آن را گوشزد نموده است. گاهی در
غدير خم همانطور كه قبلاً ملاحظه كرديد فرموده است و گاهی در روز عرفه در حجة
الوداع به اين مطلب تصريح نموده است و گاهی بعد از انصراف و مراجعت از طايف و
موردی كه بالای منبرش در مدينه بودند به اين موضوع پرداخنه و تكيه نمودند و
يكدفعه نيز در حجره مباركه در آن حالت مرض و كسالتی كه داشتند و حجره پر از جمعيت
بود اين طور فرمود: ای مردم نزديك است من از ميان شما بروم و قبض روح گردم و از
هم و غم دنيا راحت شوم برای اتمام حجت با شما و پيش گيری از وقوع بعضی از حوادث
و خطرات برای نظام و اسلام مطلبی را به شما متذكر میگردم و آن اين كه در ميان
شما دو چيز گرانبها میگذارم كتاب خدای عز وجل و عترت من كه همان اهل بيت «ع» میباشند
سپس دست علی بن ابيطالب را گرفت و او را بلند كرد و فرمود اين علی است كه با
قرآن است و قرآن با علی است و با هم هستند و از هم مفترق و جدا نمیشوند تا اين
كه در كنار حوض بر من وارد شوند. و بر تواتر آن جماعتی از اعلام و بزرگان عامه
اعتراف كرده اند حتی ابن حجر پس از آن كه حديث ثقلين را نقل كرده است اين طور
تصريح كرده و میگويد: شما بدانيد حديثی كه در آن دعوت شده كه امت تمسك به قرآن
و اهل بيت پيامبر «ص» نمايد، از طريق زيادی نقل شده و بيش از بيست نفر صحابی آن
را نقل كرده است. [8]
روی اين حساب در اعتبار و صحت ورود اين حديث ترديدی موجود
نبوده و هر انسانی كه با الف و بای مسائل اسلامی آشنائی دارد خواهد فهميد كه
رسول اكرم «ص» بخاطر مسائل نفسانی نبوده كه اين همه نگرانی خودش را ابراز نموده و
با شيوه های مختلف آن را منعكس ساخته است و تنها راه حل اين نگرانی را در تمسك
بحبل ثقلين میداند و در تمام زمانها تا روز قيامت راه حل نهائی مشكلات دنيای
اسلامی را در تمسك بثقلين میداند و امام امت نيز كه فرزند آن پيامبر است و مكتب
او را تجديد و احياء نموده است به آن موضوع استناد نموده و روی تمسك بثقلين تكيه
كرده است و فرموده است: اين حديث متواتر است و حجت را بر همگان تمام كرده است و
اگر هم جاهلان عذری داشته باشند كه ندارند علماء و محدثان هيچ گونه عذری حتی
بصورت احتمال ندارند زيرا كه اين حديث شريف حجت قاطع است بر جميع بشر بويژه
مسلمانان مذاهب مختلف و بايد همه مسلمانان كه حجت بر آنان تمام است، جوابگوی آن
باشند. ادامه دارد