پاسداری‌از صدور ارزشها

ارزشهای‌اسلام و انقلاب را پاسداری‌كنيم

پاسداری‌از صدور ارزشها

حجة الاسلام محمد تقی رهبر

خطرناكترين توطئه استكبار و ضد انقلاب، پايمال
كردن ارزش ها و شكستن سدّ اخلاق و مقاومت روحی‌و معنوی‌جامعه است. خطر اين توطئه،‌از
حمله نظامی‌كمتر نيست. لذا اگر بگوئيم سرمايه گذاری‌دشمنان ما، ‌امروزه متمركز در
مسخ ارزشها است، ‌مبالغه نكرده ايم.

آنها با تمام توان می‌كوشند از رشد آن نيروئی‌كه
منشأ انقلاب شد، جلوگيری‌كنند و راه پيشرفت آن را سد نمايند و بتدريج آن را خنثی‌كنند.

امام فقيد و معمار انقلاب اسلامی‌ما، ‌پس از
حوادث پانزده خرداد بود كه فرمودند: ‌« استعمار گران از انسان می‌ترسند » اگر
انسان بمعنای‌واقعی‌انسان بود،‌تن به اهريمن و شياطين پنهان و آشكار نخواهد داد.
پيامبران كه برای‌رهائی‌انسان بپاخاستند، انسانيت انسان را بدو باز گرداندند و خلق
و خوی‌خدائی‌او را تقويت كردند كه ثمرۀ آن واژگونی قدرتهای‌اهريمنی‌و حاكميت
مستضعفان زمين گرديد. بدون شك هرگاه كفه انسانيت سنگين تر شد،شانس نابودی‌قطب شرك
و فساد،فزونی‌يافت و هرگاه كفه نفس شيطانی‌و هواهای‌نفسانی‌قوت گرفت و اخلاق و
عفاف و شخصيت معنوی‌به ابتذال گرائيد، ‌شانس پيروزی‌خصم،‌قوت گرفت.

ترفند جديد دشمن برای‌مبارزه با انقلاب

بالاترين دستاورد انقلاب اسلامی‌همانگونه كه
بارها بنيانگذار  عظيم و آگاه آن می ‌فرمودند،
دگرگونی‌اخلاقی‌و انسانی‌بود كه علی‌رغم ضد ارزشهای‌حاكم رژيم پيشين، ‌نسل كنونی‌را
در يك رستاخيز عظيم به جهان والای‌انسانيت و تقوی‌و جهاد و صبر و شجاعت،‌هدايت كرد
و آثار آن مرزهای‌بين المللی‌را پشت سر گذاشت و حتی‌در دانشگاه های‌پليسی‌كشورهائی‌مانند
تركيه و مصر، ‌به سيمای‌بانوان عفيف و دختران با حجاب و جوانان مؤمن و متعهد بروز
و ظهور كرد و مسئله ايمان و تقوی‌و حجاب و عفاف به عنوان سمبل مقاومت جبهه ايمان
در برابر لائيك و لا مذهبی‌و نظامهای‌ضد ارزشی‌تلقی‌گرديد.

با همين مقايسه منطقی‌، ‌می‌توان ادعا كرد،
تشكيل يك گروه فساد اخلاقی‌چه در داخل و چه در خارج برای‌استكبار جهانی‌خصوصاً
آمريكا و اذناب آمريكا، از تشكيل يك گروهك تروريست،‌كم اهميت تر نيست. و تهاجم
فساد عليه اخلاق و تقوی از يك تهاجم نظامی‌، ‌خطر كمتری‌ندارد بلكه خطر آن بيشتر و
اثر آن عميق تر است و در حقيقت، ‌كودتائی‌است خزنده و بی‌سر و صدا عليه نظام ارزشی‌اسلام
و انقلاب بدست خودی و بدون مئونه و مخارج نظامی و نياز به اعزام ناوگان ها و آواكس
ها. لذا همانگونه كه از شواهد و قرائن بر می‌آيد، پس از توقف جنگ تحميلی‌،‌دشمن
نيروی‌خود را در اين پيكار جديد متوقف كرده تا نسل جوان و اميد آينده را از درون
بپوساند و با شيوع مواد مخدر و مشروب و مسائل جنسی‌و بی‌حجابی‌و بد حجابی در داخل
و خارج و نوار ويدئو و باندهای‌مخفی‌كه هر روز در گوشه و كنار ـ و گاه در مدارس ـ
سر نخ آن بدست می‌آيد و حد مرز توقف ندارد،‌بر آن است كه اين جبهه را تقويت كند و
اگر ما ساده انديش باشيم و فكر كنيم كه استكبار جهانی‌ـ بويژه امپرياليسم و
صهيونيسم ـ دست از نبرد كشيده و ما را رها خواهند ساخت، قربانی‌اوهام و ساده
انديشی‌های‌خود شده و سرنوشت انقلاب را ناديده گرفته ايم.

باری‌،‌دشمن در داخل و خارج كشور با كمك عوامل
خود،‌دست اندركار توطئه و فساد و نشر منكرات و فحشاء است و ما با شعارهای‌موسمی‌و
موضعگيری‌های‌نه چندان جدی‌و عميق نتوانستيم آن را درست مهار كنيم و بدينسان عوامل
فساد جبهه ای‌جديد گشوده اند تا اين كه فساد را از خارج به داخل بكشانند و مفاسد
خود را از داخل به خارج صادر كرده و به نمايش گذارند و به رخ بكشند تا چهرۀ اسلام
و انقلاب را آلوده نمايند و اميدهای‌مردم آزاده و عاشق انقلاب را به نوميدی‌مبدل
سازند و در اين نقشه خطرناك،‌از هر فعاليتی‌دريغ نمی‌ورزند و اگر جلوی‌آن گرفته
نشود،‌فاجعه آينده آن با نابودی همه ارزشها، مساوی‌خواهد بود با همان ارزشهائی‌كه
به قيمت خونهای‌پاك و هزاران نوع مصيبت و بيچارگی‌و فلاكت و درد جانكاه تحصيل شده
و برای‌امت ما افتخار آفريده و اينك دشمنان بر آن رشك می‌برند و برای‌‌محو و مسخ
آن دست در دست هم نهاده اند. استكبار و عوامل آن،‌آمريكا و اذنابش، صهيونيسم و
همكارانش،‌گروهكی‌ها و ضد انقلاب ها تا قاچاقچی ها و زنان بی‌حجاب و بد حجاب و
فاسد الأخلاق و دلالان فساد و فحشاء و پول سازها و پول بدست ها و آنان كه به هر
نوع عقدۀ اين انقلاب را در دل دارند و ظرفيت تحمل آن را ندارند. اين ماجرا نياز به
شرح و بسط بيشتر دارد و ما در اين فرصت بدليل اهميت و حساسيت مطلب، انگشت بر يك
مورد خاص می‌گذاريم.

مسافرتهای‌تجاری‌و توريستی‌به امارات

برخی‌مسافرتهای‌به عنوان تجاری‌و توريستی‌و
تفريحی‌را به منطقه خليج و امارات مثال می‌زنيم:

طی‌مسافرت تبليغی‌ كه نگارنده به اين منطقه
داشتم،‌از طريق مشاهدات عينی‌و اظهارات برخی‌مسئولين و اطلاعات موثق مردمی‌و شياع
مفيد يقين،‌ واقعيات تلخی‌را مشاهده كردم كه سكوت در برابر آن را تضييع وظيفه شرعی‌و
مسامحه ناروا در برابر حيثيّت جمهوری‌اسلامی‌ديدم، كه خلاصه ای‌از آن را جهت آگاهی‌مردم
و مسئولان امور و تصميم لازم در اين امور، می‌آورم.

در سالهای‌اخير، ‌در خلال مسافرين،‌ عدّه ای‌زنان
و مردان فاسد به صورت فردی‌، ‌خانوادگی‌و دسته جمعی،‌ طی‌سفر به امارات به اعمال
زشت و ناروائی‌دست می ‌زنند كه گذشته از گناه و ننگ شخصی‌آن، برای‌حيثيت نظام و
چهره انقلاب و اعتبار ايرانيان شرافتمند داخل و خارج،‌موجب بدنامی و سرافكندگی‌است
كه قطعاً در اين توطئه،‌دست ضد انقلاب و مزدوران استكبار جهانی‌در جريان است. چاره
انديشی‌در اين خصوص، يك مسئوليت شرعی‌و انقلابی‌و ملّی‌مورد انتظار مسلمانان
دردمند و غيوری‌است كه خاضعانه از مسئولين امور،‌انتظار اقدام عاجل و مؤثر را
دارند.

وضعيت اسفبار !!

جاذبه بازار و اجناس خارجی‌، ‌همراه با
تبليغات در روزنامه ها جهت سير و سفر به منطقه نه تنها مرفهين و سود جويان را
بدانجا می‌كشاند، ‌بلكه حرص و ولع ديگران را بر می ‌انگيزد كه به منظور تهيه كالای‌مورد
نياز راهی‌منطقه شوند كه در كنار اين انگيزه عمومی‌، عوامل جذب ديگری‌چون
خوشگذرانی‌و بی‌بندباری‌و لجام گسيختگی‌برای‌عده ای‌مطرح است.

وضع حجاب وژست و حركات اكثر مسافران زن در
فرودگاه و حين پرواز،‌فوق العاده زننده است و بسياری‌از اينها به مجرد رسيدن به
مقصد يكباره،‌كشف حجاب كرده و نيمه برهنه حتی‌گاهی بدتر از زنان اروپائی‌و انگليسی‌،‌مناظر
وقيح و اسفباری‌را در بازارها و خيابان ها و هتل ها به نمايش می‌گذارند و براينها
بايد مفاسد اخلاقی‌ديگر را كه شرح و داستان جداگانه دارد، ‌اضافه كرد !‌

اين وضع موجبات ناراحتی‌ايرانيان شريف و با
ايمان و ساير مسلمانان متعهد آن ديار را فراهم ساخته است؛ اينها در تماس های‌مكرر
از اين وضع شكوه و ناله دارند می ‌پرسند اينها چه نوع صادراتی‌است كه از كشور
انقلابی‌ايران به خارج می‌رسد؟!

خلاف انتظار !

لازم به يادآوری‌است كه در امارات ـ اضافه بر
مسافران ترانزيت ـ هفتاد هزار ايرانی‌اقامه دارند و اكثر اينها شيعه و مؤمن و
علاقمند به انقلاب اند و در حسينيه ها و مساجد،‌جلسات وعظ و سوگواری‌و مراسم مذهبی‌در
مناسبتهای‌مختلف برگزار می‌كنند. اضافه بر اينها شيعيان بحرينی‌و تانزانيائی‌و
عراقی‌و غيره كه رقم بسياری را تشكيل می‌دهند و مراسم مذهبی‌و مسجد و حسينيه و
سوگواری‌و نماز و منبر دارند. در مجموع شيعيان ايران و اصولاً‌فعاليت ايرانی‌ها در
منطقه خصوصاً‌دبی‌، ‌بسيار چشمگير است و اعمال و رفتار شان خصوصاً‌در عصر انقلاب و
استقرار جمهوری‌اسلامی‌،‌جدّاً زير نظر می‌باشد. زن ايرانی‌مانند زن انگليسی‌يا
هندی‌يا پاكستانی‌و غيره نيست كه مورد انتظار نباشد.

بی‌حجابی و فساد در مليتهای‌مختلف وجود دارد و
غير منتظره نيست اما برای‌ايران و ايرانی‌،‌بسيار زشت و زننده است كه زن به مجرد
پياده شدن از هواپيما،‌به گوشه ای‌رفته و تغيير قيافه داده و همانند زنان اجنبی‌ولامذهب
در ملأ عام ظاهر شود. بيگانگان اينها را از چشم ما می‌بينند و به حساب مردم ما
میگذارند؛ چرا كه زنان و مردان مؤمن و انقلابی‌بدليل استضعاف و عدم امكانات،‌ كمتر
راهی‌اينگونه مناطق می‌شوند.

مطلب ديگر آنكه بنا به اظهار برخی‌مسئولان
مطّلع، ‌بر خلاف انتظار و با كمال تأسف، ‌زنان و دختران مجرّد بدون قيد و شرط و
تنها با اجازه اوليای ‌خود از فرودگاه تهران به خارج و از جمله امارات سفر می‌كنند
حتی‌زنانی‌كه از شيراز و بندر عباس بعلت تجرد، ‌مجاز به سفر نيستند و تصميمات بجای
مسئولين محلی‌‌مانع از پرواز آنها می‌شود؛ اينها بقرار اطلاع می‌آيند به تهران و
از آنجا حركت می‌كنند و رادع و مانعی‌برای‌سفر آنها وجود ندارد و اين مايه شگفتی‌است
!! بقرار اطلاع، ‌فرودگاه دبی‌ـ اسماً‌و نه عملاً ـ به زنان مجرد اجازه ورود نمی‌دهد
و روابط و توصيه و حق حسابهای‌ديگر،‌مشكل ورود زنان مجرد را حل می‌كند ! اما ما كه
آرمانمان، ‌دفاع از ناموس و حيثيت ايرانی‌است،‌چگونه سهل و آسان، ‌زن و دختر مجرد
ـ با آن موارد زننده ـ را اجازه خروج می‌دهيم؟!

باری‌! وضع بسياری‌از مسافران زن مجرد هنگام
عزيمت و طی‌پرواز و ارتباطات بعدی‌با افراد مشكوك اعم از زنان يا مردان نامحرم،‌عمده
ترين عامل فساد و هموار شدن راه سوء استفاده است و هر هفته،‌ده ها زن و دختر مجرد
به معيّت زنان يا مردان اجنبی‌به منطقه وارد می‌شوند و افراد ديگری‌آنها را در
مقصد،‌استقبال می‌كنند كه وضع آنها در يك نگاه،‌مشخص است و حركات مشكوك و وضعيت
آنها جدّاً معنی‌دار است.و موارد فساد و ابتذال ـ بصورت فردی‌و جمعی‌ـ و داستانهای‌شرم
آور به تواتر نقل می‌شود كه زبانزد خاص و عام است و در خور اين مقاله نيست.

اين وضعيت ناهنجار تا كی‌..؟!

برادران ما در دبی‌می‌گفتند: به خاطر همين
سمعه نامطلوب و زشت كه مشتی‌زنان لجام گسيخته در منطقه ببار آورده اند، همسران ما
به تنهائی‌و بدون همراه داشتن شوهر يا اوليای‌خود، در بازار و خيابان ها ظاهر نمی‌شوند،
چرا كه مورد مزاحمت و برخورد نامطلوب فراوان بوده است !! و هيچگونه نظارت و كنترلی‌هم
وجود نداشته و ندارد !!!

آيا مسئوليت اين وضع ناهنجار با چه كسانی‌است؟‌آيا
آنقدر كه هنگام ورود اجناس از خارج، لابلای‌چمدانها را می‌گرديم و برای‌زير پيراهن
و جوراب، حتی‌جريمه و عوارض می‌نويسند، در خروج زنان جوان و رنگ و روغن كرده، ‌سختگيری‌می‌شود؟
آيا در رابطه با فساد اخلاق، چند مورد را ممنوع الخروج كرده اند و به اطلاع مردم
رسانده اند تا عبرت برای‌ديگران باشد؟ آيا از كدام تور مسافرتی‌خواسته شده، گزارش
كنند،‌كدام زنانند كه نيمه برهنه با قيافه های‌وقيح و صد در صد ضد اسلامی‌،‌از هتل
خارج می‌شوند و با افراد مشكوك در تماس اند و پس از گزارش حين بازگشت به عنوان
مروج فساد تعقيب شده اند؟!.

اساساً چه اصراری‌داريم كه رفت و آمد های ‌خارجی‌را
اين گونه مجاز كنيم و بی‌قيد و شرط درب ها را بگشائيم؟ آيا اين كار از مصاديق بارز
« اعانت به اثم » و كمك دادن به ترويج فساد نيست؟

بی‌توجهی‌آشكار به ارزشهای‌انقلاب

ما كه به كيان و عزت اسلامی و ناموس ايرانی‌فكر
می‌كنيم، بدون تأمل بايد از خروج زن و دختر مجرد مطلقاً ـ جز مورد مطمئن كه مثلاً ‌شوهر
او در خارج است و بر او نظارت دارد و امثال آن ـ جلوگيری‌كنيم. چرا پدران و مادران
و برادران اينگونه زنان، ‌اجازه می‌دهند زن و دختر مجردشان در فضائی‌آن چنانی‌،‌آزاد
و مطلق العنان باشد؟ و چرا گذرنامه اينها مهر خروج می‌خورد؟!.

وای به روزی‌كه خدای‌نخواسته در شعار و عمل ما
تناقض ديده شود و آن چيزی‌كه برای‌آن انقلاب شد به بوته فراموشی‌سپرده شود.

عملكرد فرد فرد ما چه در داخل و چه در خارج،‌زير
ذره بين‌است و به حساب انقلاب گذاشته می‌شود. 
وقتی‌يك زن با حركاتی‌آنچنانی‌ـ به منظور عقده گشائی‌ـ وارد فرودگاه دبی‌می‌شود،‌از
پرسنل فرودگاه گرفته تا راننده تاكسی‌و هتل دار و مغازه دار و هر ناظر و رهگذر كه
قيافه ايرانی را می‌شناسد، ‌اين را به حساب ايران اسلامی‌می‌گذارد. آيا خروج چنين
عنصری‌برای‌جمهوری‌اسلامی‌زيانبارتر است يا خروج سكه و قاليچه های‌ابريشمی‌؟! پس
چرا اين را كنترل می‌كنيم و آن را آزاد می‌گذاريم؟!

آبروی‌انقلاب را در يابيد

آبروی‌اين انقلاب،‌چه برای‌ما و چه در خارج و
در نظر آزادگان جهان، به ارزشهای‌اخلاقی‌آن بود،‌حال اگر اين ارزشها به زير سئوال
برود،‌ديگر چه برای‌انقلاب می‌ماند؟! مسئله چهار تا مرد يا زن بی‌بند و بار و فاسد
يا فاجر نيست،‌ترس از اين است كه تب انقلاب فرو نشيند و نوعی‌بی‌تفاوتی‌نسبت به
مسائل اخلاقی‌به چشم خورد. كافی‌است دست اندركاران امور، سری‌به پاركهای‌داخل و
بازارهای‌خارج بزنند و پسرها و دخترها را ببينند و از آمار گسترش فساد توسط عوامل
ضد انقلاب ـ كه به مدارس نيز كشيده شده ـ خبری‌بگيرند و چاره ای‌كنند.و گرنه هر
چند روز، مانور تبليغاتی‌دادن و كاری‌مثبت و سرنوشت سازنكردن، تأثيری‌در زدودن
فساد ندارد. البته آيه ياس نمی‌خوانيم. آثار مثبت و جاويد انقلاب ، ‌برای‌هميشه در
دفتر تاريخ ثبت است و حساب گروه هائی‌كه در اقليت اند را به حساب توده های‌شرافتمند
نمی‌گذاريم و تحول فرهنگی‌، ‌فكری‌و اخلاقی‌و سياسی‌و غيره همگی‌بجای‌خود محفوظ و
ملموس است،‌اما نبايد خامی‌كنيم و به عنوان درهای‌باز ميدان را به عناصر فتنه گر و
مروج فساد بدهيم و چهره انقلاب را در داخل و خارج به زير سئوال ببريم كه اگر مهار
اين توسن چموش از كف خارج شود،‌به سختی‌كنترل می‌شود.

چه بايد كرد؟

اگر امروز كه آغازين لحظات دومين دهه انقلاب
است،‌و صدای‌طنين افكن امام و توصيه های‌نافذ و تكان دهنده او در گوش و دل ما است
و فرزندان روحانی‌و شايسته امام بر سر كارند و حراست خون شهيدان به كالبدها گرمی‌می‌بخشد
و اسيرانمان در بند دشمن، صلای‌مقاومت می‌دهند و خانواده ها و كودكان معصوم شهدا،‌چشم
در چشم ما دوخته اند،‌ابتكار عمل در دست نگيريم و جدی‌و قاطع برخورد عملی‌با جبهه
گسترده فساد نكنيم،‌معلوم نيست در آينده،‌وضع چگونه خواهد بود؟.

فساد همچون ميكرب است كه نامرئی‌و آرام، ‌زادوولد
دارد و توليد مثل می‌كند و يكباره پيكر را از كار می‌اندازد. اگر از اين ويروس
بيمار‌ی اخلاقی‌غافل شويم و به عوامل و انگيزه ها و زمينه های‌رشد آن نيانديشيم و
كارشناسان دينی‌، ‌سياسی‌،‌اقتصادی‌،‌فرهنگی‌، اجتماعی‌، ‌و روانی در پيرامون
مسئله منكرات و فساد اخلاقی‌و ريشه گسترش آن،‌بطور هماهنگ، مطالعه نداشته باشند و
مسئولين در هر سطح و موقعيتی‌با شيوه ای‌جدی‌و انقلابی‌و در عين حال منطقی‌و اصولی‌،‌در
صدد حل آن بر نيايند، شعارات موسمی‌و خطابه ها و اعلاميه های‌بدون پشتوانه عملی‌،‌در
زمينه مورد بحث و ساير زمينه های‌اجتماعی‌،‌نه تنها كار ساز نيست بلكه گستاخی‌و
دهن كجی‌عناصر فاسد و مفسد را افزون می‌سازد و ما را به مواضع انفعالی‌می‌كشاند، ‌همانگونه
كه عملاً می‌بينيم،‌يك فرد مسلمان معمولی‌و حتی‌پاسدار و عضو كميته اگر به يك زن
يا مرد فاسد،‌در مورد فساد اخلاقی‌يا بد حجابی‌حتی‌در داخل كشور،‌تعرّض كند،‌نه
تنها مورد تعرّض متهم و عناصر فاسد،‌قرار می‌گيرد كه به عنوان حركت غير مسئولانه، ‌متخلف
شناخته می‌شود و پشيمان می‌گردد !.

بالاخره به اينجا می‌رسيم كه امر به معروف و
نهی‌از منكر اسلامی‌ـ در تكليف و عمل ـ از عهده مردم بيرون شده و نهادهای‌مسئول هم
كاری‌آنچنان در خور،‌از پيش نبرده اند و اين است يك عامل گستاخی‌عناصر فساد و
توسعه منكرات.

سختی‌با مسئولين و مجريان امور

در پايان اين رنجنامه كه از سوز دل و نگرانی‌نسبت
به آتيه انقلاب،‌سر چشمه می‌گيرد، خطاب به مسئولان و دست اندر كاران و مجريان امور،
‌لازم است عرضه بداريم:

مردم ما فشارهای‌دوران انقلاب،‌جنگ و ويرانی‌و
داغ عزيزان،‌فراق اسيران و تورّم و گرانی‌سرسام آور،‌و مشكلات ديگر مادی‌را هر چند
دشوار و غير قابل تحمل باشد،‌به حساب اسلام و انقلاب، ‌تحمل كرده و می‌كنند، ‌اما
ابتذال اخلاقی‌و غارت ارزشها را بوسيله عناصر لجام گسيخته تحمل نمی‌كنند و در عين
حال كه به نظام جمهوری‌اسلامی‌عشق می‌ورزند و آرمانهای مقدس امام هميشه جاويدمان
را پاس می‌دارند، و به مقام معظم رهبری‌،‌پس از امام،‌دست بيعت داده و وفا دارند و
در استقرار دولت جمهوری‌اسلامی‌و انتخاب رياست محترم جمهوری اسلامی‌و ساير صحنه ها
حضور فعال داشته و با دل و جان ايستاده اند و به صداقت و ايمان و صفا و معنويت و
دل سوختگی‌كارگزاران نظام بويژه در سطوح عالی‌،‌ترديد ندارند و مشكلات را كم و بيش
درك می كنند،‌اما همين مردم از شيوع منكرات و لوث شدن ارزشها رنج می‌برند و برای‌يك
بسيج عمومی‌در صحنه پيكار با فساد و منكر همانند يك جنگ تمام عيار آماده اند و اين
پيكار را از دفاع مقدس ده ساله كوچكتر نمی‌دانند.

مسئولين محترم كشور از اين آمادگی‌مردم،‌بيشتر
استفاده كنند و به احساسات پاك و حساسيت های‌آنها توجه بيشتر بنمايند كه امام فقيد
و عزيزمان درس با مردم بودن و استفاده از عواطف و استعدادهای‌آنان را به همگان
آموخت و اين درس بايد جاودانه بماند.

·       
امير المؤمنين «ع»

« من لم یهذب نفسه فضحه سوء العاده »    ( غرر الحكم ـ ص 719 )

كسی‌كه روان خود را
از نا پاكیهای‌اخلاق تطهير ننمايد عادات ناپسنديده اش او را رسوا خواهد ساخت.