جناحها و تفرقه افکني واسطه ها

جمعبندي اهم
رويدادها

جناحها و
تفرقه افکني واسطه ها

امام
خميني(ره):

«بايد از
واسطه‌هايي که فقط کارشان القاء بدبيني نسبت به جناح مقابل است پرهيز نمود».

اخيراً
مشاهده مي شود که بعضي از واسطه‌ها (به تعبير حضرت امام  (ره))حرکت گسترده اي که براي تفرقه افکني ميان
جناحهاي سياسي موجود در درون نظام جمهوري اسلامي از مدتي پيش آغاز کرده بودند رشد
بيشتري داده بگونه اي که مع الأسف اکثر فضاي سياسي اجتماعي کشور را معطوف به خود
ساخت.

مواضع کنوني
بعضي از واسطه ها و برخورد بعضي از عناصر در درون جناحها به گونه اي درآمده که عدم
جلوگيري از ادامه اين اقدامات ممکن است خسارات جبران ناپذيري را براي نظام و
انقلاب در پي داشته باشد.

قبل از
پرداختن هر چند به نحو اشاره به اين مواضع که در قالب سخنرانيها و مقالات عناصر
جناحهاي مذکور طي ماه گذشته در جامعه انتشار يافته، لازم است توضيحي درباره مسأله
«جناحها» داده شود زيرا برخي تصور ميکنند با انکار وجود آن در نظام (که امري
معمولي است و در هر نظام و يا تشکيلاتي بطور طبيعي پيرامون حل مسائل و معضلات
سياسي و اجتماعي بوجود ميآيد)، جامعه را يکپارچه و منسجم نشان داده و دشمنان را از
وجود «تفرقه» در داخل کشور مأيوس ساخته اند! در حاليکه «جناح» بر اساس تفسيرهاي
متفاوت حول اصول و اهداف نظامها و سازمانها و راه رسيدن بدانها شکل ميگيرد و
ميتواند کمک مؤثري براي پيدا کردن بهترين راه حلها در حل معضلات محسوب گردد و با
چنين تعريفي وجود جناحها نه تنها بوجود آورنده «تفرقه» نخواهد شد بلکه آن نظام و
سازمان را بصورتي زنده و فعال به سمت مقصدي واحد رهنمون ميگردد. لازم به تذکر است
که «جناح» ممکن است از گروهها، اصناف و محافل گوناگون سياسي متشکل شود که هر يک از
آنها، اهداف مقطعي و روشهاي متفاوتي داشته باشند اما عمدتاً بنابر دلايل سياسي يک
جهت گيري کلي در رابطه با اساس نظام و اهداف نهائي خود دارند و مقصد واحدي را در
مقابل جناح ديگر دنبال ميکنند. لذا جناح به معناي سازمان و گروه سياسي نيست بلکه
جرياني است متشکل از اقشار مختلف که در اهداف کلي با يکديگر مشترکات مقطعي و يا
دراز مدت دارند.

در جمهوري
اسلامي نيز بطور طبيعي جناحهايي بوجود آمده اند که هر کدام به نوبه خود نقش خاصي
را در تحولات دهه اخير بعهده داشته اند اين جناحها خصوصاً با حاکميت يافتن جناح
«خط امام» در تيرماه سال 1360 بر اساس ديدگاههاي متفاوت و ارائه راه حلهاي گوناگون
حول محور قانون اساسي و نظرات امام(ره) در داخل حاکميت نظام شکل گرفت، هر چند که
در بعضي مقاطع زماني برخي جناحها حول محور فوق هم حرکت نمي کنند و بصورت «خط» نيز
مطرح ميگردند. اما بهرحال اين جناحها در فضاي سياسي اجتماعي کشور وجود  دارند که استفاده صحيح و مناسب از آنها مي
تواند نظام را در محور اداره کشور بصورتي يکپارچه و منسجم و نيز رسيدن به اهداف و
آرمانهايش اعانت نمايد. برخوردي که رهبر کبير انقلاب اسلامي و بنيانگزار جمهوري
اسلامي با اين مسأله داشتند الگويي است که همچون ديگر روشها و منش هاي آنحضرت، نصب
العين تمامي رهروان صديق اسلام ناب محمدي(ص) قرار ميگيرد.

امام
خميني(ره) در اين ارتباط نه تنها وجود «جناحها» در حاکميت را نفي نمي نمودند بلکه
مقصد واحد را گوشزد و آنان را در راه رسيدن به آن اهداف تأييد ميکردند و در پيامي
که به «منشور برادري» شهرت يافت صريحاً تأکيد کردند:

«…. شما
بايد توجه داشته باشيد تا زمانيکه اختلاف و موضعگيريها در حريم مسائل مذکور مسائل
اجرائي و سياسي حکومت اسلامي است تهديدي متوجه انقلاب نيست، اختلاف اگر زيربنايي و
اصولي شد، موجب سستي نظام ميشود و اين مسئله روشن است که بين افراد و جناحهاي
موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد. صرفاً سياسي است، و لو اينکه شکل
عقيدتي به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکنند و بهمين خاطر است که من
آنان را تأييد مينمايم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان براي
کشور و مردم ميسوزد و هر کدام براي رشد اسلام و خدمت به مسلمين طرح و نظري دارند
که به عقيده خود موجب رستگاري است….» 10/8/67

و در همان
پيام تاريخي اصول و داربستهاي نظام را براي جناحها اينگونه بر مي شمرند:

«…
موضعگيريها بايد بگونه اي باشد که در عين حفظ اصول اسلام، براي هميشه تاريخ حافظ خشم
و کينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايه داري غرب و در رأس آن امريکاي جهانخوار و
کمونيسم و سوسياليزم بين الملل و در رأس آن شوروي متجاوز باشند… با تمام وجود
تلاش کنند که ذره اي از سياست نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي عدول نشود که اگر ذره
اي از آن عدول شود آنرا با شمشير عدالت اسلامي راست کنند…»

بدين ترتيب
اين امر کاملاً بديهي و واضح است که در برخورد با مسائل سياسي، اجتماعي و اقتصادي
حتي در بين شخصيتهاي ديني و سياسي کشور ديدگاههاي متفاوتي وجود داشته باشد. اين
نظرات از طريق دستگاههاي تبليغات عمومي، تريبونهاي سخنراني و… به سمع و نظر مردم
ميرسد و مردم در جريان اين نظرات و ديدگاهها قرار مي گيرند و با رشد و آگاهي و درک
بالاي سياسي که در آنها وجود دارد تفاوت آنها را احساس کرده و نزديکترين آن
ديدگاهها به نظرات امام خميني(ره) را مورد تأييد و حمايت قرار ميدهند في المثل
مردم مسلمان و شهيد پرور کشورمان مطلع ميشوند که تا قبل از جنايت جديد رژيم سفاک
آل سعود در به شهادت رسانيدن 16 زائر حزب اللهي کويتي که تنها جرمشان همراه داشتن
عکس امام و شرکت در تظاهرات برائت از مشرکين مراسم حج سالجاري بوده است، گروهي از
نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، عده اي از مسئولين کشورو … خواهان عدم اعتناء به
حکام دست نشانده حجاز و کويت و ديگر مزدوران امريکا در منطقه خليج فارس بوده و هر
گونه ايجاد رابطه با آنها را، مخدوش شدن چهره اسلام ناب محمدي(ص)، در برابر اسلام
امريکايي قلمداد ميکنند ولي افرادي- هر چند قليل- هم يافت مي شوند که تمايل خود در
پيشقدم شدن جمهوري اسلامي ايران در تجديد رابطه با رژيم آل سعود و نيز گسترش روابط
با کويت و … را پنهان نکرده و آنرا براي نظام لازم دانسته و صريحاً در جرايد،
اين موضع را اعلام مينمايند! برخي ديگر نيز هم پيشقدم شدن و هم قطع کامل روابط را
به مصلحت نظام نميدانند و قائل به مرحله بندي زماني، براي چنين تجديد رابطه اي
ميباشند. در ارتباط با حل معضلات اقتصادي و راه حلهايي که هر يک از جناحها براي
بهبود وضعيت کنوني پيشنهاد ميکنند نيز موضوع بهمين منوال است. همچنين است اختلاف نظرها
در نحوه برخورد با ناهنجاريهاي فرهنگي و اجتماعي کشور و… بنابراين بسيار طبيعي
است که در مورد وضعيت سياسي- اجتماعي ما گفته شود که در ايران حول محور رسيدن به
اهداف قانون اساسي و آرمانهاي امام خميني(ره) جناحهايي وجود دارد. حال دستگاههاي
تبليغاتي غرب به آنها لقب «راديکال، ليبرال و مرتجع» بدهند يا «بنيادگرا، اصلاح
طلب و محافظه کار»، حتي آنها را «چپ، ميانه و راست» نيز مي نامند تفاوتي نمي کند.
بهرحال آنها هر چه مي خواهند،‌بگويند وجود اين جناحها با ديدگاههاي مختلف حقيقتي
است. لکن دشمنان انقلاب از ذکر چنين حقيقتي اراده اي باطل دارند. آنان تلاش ميکنند
که اين ديدگاهها را نه بعنوان جناحهاي داراي يک مقصد واحد بلکه بصورت ديدگاههايي
در خطوط مختلف با اهداف متفاوت ترسيم و تبليغ نمايند. اين «خط» کلي مدتهاست در
دستور کار دستگاههاي تبليغات عمومي غرب قرار داشته و يکي از پارمترهاي اصلي و مهمي
بوده که در تحليلها، گزارشها و حتي انعکاس اخبار و رويدادهاي ايران رعايت مي شود.
راه مقابله با اين ترفند تبليغاتي، نفي اصل وجود جناحها در حاکميت نظام مقدس
جمهوري اسلامي نيست زيرا بدينوسيله در مردم نوعي احساس عدم اطمينان نسبت به
مسئولين سياسي اجتماعي کشور ايجاد مي گردد و … بگذريم.

براي پيدا
کردن راه  صحيح مقابله با اين مسأله لازم
است بار ديگر برخوردهاي پيامبر گونه امام فقيدمان را يادآور شويم و هشدارهايي را
که ايشان در اين باره داشته اند چند مرتبه مرور نمائيم، آنموقع است که خواهيم
فهميد زنگ خطري را که امام امت(ره) در دهم آبانماه سال گذشته براي جناحهاي وفادار
به انقلاب و نظام به صدا درآوردند، بهترين رهنمود در همه زمانها براي کشور و
انقلاب است:

«… اگر در
اين نظام کسي يا گروهي خداي ناکرده بي جهت در فکر حذف يا تخريب ديگران برآيد و
مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد،‌حتماً پيش از آنکه به رقيب يا
رقباي خود ضربه بزند، به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است….»

ظرافت اين
سخن هنگامي بهتر درک ميشود که ابعاد مختلف «خط» دستگاههاي تبليغات عمومي غرب در
ايجاد شکاف و تفرقه در بين جناحهاي موجود کشور بصورتي دقيق مورد توجه و ملاحظه
قرار داده شود يکي از مهمترين اهداف اين خط سياسي- تبليغاتي غرب در القاي اين
مطلب(که در ايران «خطوط» مختلفي با هدفهاي گوناگون وجود دارد نه جناحهايي طرفدار
نظام با هدفي مشترک)،‌تشويق برخي عناصر ناآگاه (و يا خداي ناکرده، «وابسته») يک
جناح براي «حذف و يا تخريب» عناصر جناحهاي ديگر مي باشد. امام خميني(ره) در دنباله
هشدارشان از اين افراد تحت عنوان «واسطه ها» نام برده و تأکيد نموده اند:

«… يکي از
کارهايي که يقيناً رضايت خداوند متعال در آنست تأليف قلوب و تلاش جهت زدودن
کدورتها و نزديک ساختن مواضع خدمت به يکديگر است. بايد از واسطه هايي که فقط
کارشان القاء بدبيني نسبت به جناح مقابل است پرهيز نمود…»

و اين همان
خطري است که هم اکنون نشانه هايي از آن در جامعه بروز يافته و چنانچه با اين آ،ت،
مقابله جدي و همه جانبه صورت نگيرد امکان سرايت آن از سخنرانيها و مقالات جرايد به
درون و متن جامعه بسيار زياد است و کشيده شدن مردم به چنين درگيريهايي، همان هدفي
است که «واسطه ها» و دستگاههاي تبليغاتي و سياسي غرب انتظار آنرا مي کشند. قضيه از
اين قرار است که راديوهاي بيگانه و مطبوعات غربي از حدود يک هفته پس از ارتحال
جانگداز رهبر کبير انقلاب اسلامي با القاء اين مطلب که «جمهوري اسلامي از «خط
امام» عدول ميکند»، خبر از قوت گرفتن دو جناح «راست» و «ميانه» داده و چنين وانمود
ميکردند که جناح «تندرو» متشکل از کسانيکه خواهان تداوم راه انقلابي امام (ره)
ميباشند، کنار زده شده و منزوي گرديده اند. القائاتي اينچنيني تا آنجا پيش مي رود
که راديو بي بي سي بعنوان ارائه راهها و شيه هاي اجرايي اين «حذف» مي گويد:

«… بايد
در جهت رويارويي با تندروها به آهستگي حرکت کرد و آنها را يکي يکي از سر راه
برداشت بدون ترديد بايد تغييرات بصورت آهسته صورت گيرد. نميتوان اوضاع را يک شبه
تغيير داد، بايد به آهستگي حرکت کرد…» 23/3/68

عده اي نيز
در داخل کشور همين «خط» را به شکلي ديگر القاء مينمودند. آنان در محافل و مجالس
مختلف خصوصي و عمومي تبليغ و ترويج ميکرده و ميکنند که حل معضلات کشور در گرو حذف
بعضي افراد بوده و هست. اينان که نميتوان لقبي غير از «واسطه ها» به آنها داد چنين
وانمود مي کنند که تغييراتي چند در قواي قضائيه و مجريه کشور به نفع آنها بوده و
به دفاع از مسئولين جديد و خصوصاً به تملق و چاپلوسي از آنان پرداخته اند نحوه
تبليغ اين عناصر آنچنان گسترده است که براي هر فرد بي غرض و منصف، شکي باقي
نميگذارد که اين تبيغات نقش ايجاد تفرقه را از نظر داخلي هماهنگ با نشريات غربي
ايفا مينمايد و کامل کننده همان «خط» دستگاههاي تبليغاتي غرب ميباشند.

امام
خميني(ره):

«…
(جناحها) با تمام وجود تلاش کنند که ذره اي از سياست نه شرقي نه غربي جمهوري
اسلامي عدول نشود که اگر ذره اي از آن عدول شود آنرا با شمشير عدالت اسلامي راست
کنند…» 10/8/67

بي دليل
نميتواند باشد کسانيکه مدتها در مقابل نظر و رأي امام(ره) مقاومت کرده و علي رغم
حمايت چندين ساله امام از دولت مهندس موسوي، در صدد تضعيف آن بوده و نهايتاً با
بهانه هايي همچون ارشادي بودن نظر امام(ره) و… مصلحتي را که امام فقيدان تشخيص
داده بود با 99 رأي مخالف و ممتنع در مجلس فشل نمودند به يکباره مدافع سرسخت ولايت
مطلقه فقيه و دولت شده و در مقاطع حساسي همچون تعيين ترکيب هيئت دولت در مجلس
شوراي اسلامي با جوسازي و به قول خودشان «غوغا سالاري» سعي داشتند نمايندگان جناح
مقابل خود را با تهديد مارک و انگ «مخالف رهبري» «ضد ولايت فقيه»… مجبور نمايند
تا با افراد مورد قبول آنها برخورد و مخالفت نکنند.

برخي عناصر
اين حرکت که در پي چند انتصاب، در قوه قضائيه و بعضي نهادها گويي حالت «ذوق زدگي»
پيدا کرده اند، دائماً در مجالس و محافل مختلف سخن از «تسويه حساب» با افرادي از
جناح مخالف خود مينمايند غافل از اينکه مقام معظم ولايت فقيه و رهبري انقلاب
اسلامي، شأني فراتر و والاتر از اينگونه برداشتهاي انحرافي و برخوردهاي محدود
باندي و گروهي را داراست و حضرت آيت الله خامنه اي بارها از طريق تريبونهاي
گوناگون، مخالف خود را با چنين بينشهاي «قشري نگرانه» و «سطحي» ابراز داشته و
صاحبان اين تفکرات انحرافي را مورد نکوهش قرار داده اند. البته پرواضح است که
اينگونه افراد هيچگاه به رهبري و ولايت حضرت آيةالله خامنه اي (که خود، مسئولين و
مردم را به پياده کردن آرمانهاي امام خميني(ره) دعوت مي نمايند) ايمان نداشته و
تنها در شرايط کنوني آنرا بهانه و مستمسکي براي پيشبرد اهداف خود قرار داده اند.
اما جاي بي تأسف است که افرادي در اين کشور با کارنامه دهساله اي مملو از مخالفت
با آراء و نظريات و حتي احکام امام خميني(ره) اکنون فرصت طلبانه به نقد مديريت
دهساله گذشته پرداخته و به تهديد مخالفين خود مبادرت مي ورزند آنهم با تمسک به
اصول مورد قبول عامه اي همچون «ولايت مطلقه فقيه».

آيا اين
صحيح است فردي که سابقه نامعلومي در قبل از انقلاب دارد و در سال 1362 توسط
امام(ره) بدليل داشتن افکار غلط از صدا و سيما اخراج گرديده و زمانيکه امام توسط
امام امت(ره) دستور به انحلال حزب جمهوري اسلامي دادند اين سئوال را در شوراي
مرکزي اين حزب مطرح کرده بود که آيا محدوده اختيارات ولي فقيه شامل حزب جمهوري
اسلامي هم مي شود يا خير؟ و نيز بدنبال اعلام نظر صريح امام در تأييد دولت مهندس
مير حسين موسوي، جوک (و يا نيش)«270پوزه بند براي نمايندگان مجلس» را بر سر زبانها
انداخت و کارهاي وقيحانه ديگري در مخالفت با نظرات امام(ره) که قلم از ذکر آنها
شرم دارد انجام داده اکنون طي چندين سرمقاله، خود را مطيع اوامر رهبري جديد معرفي
نموده و با اين «محمل»، کساني را که براي پيشبرد اهداف انقلاب و نظام طرحهايي
داشته و يا داراي نظراتي مخالف برداشتهاي وي ميباشند متهم به مخالفت با ولايت فقيه
نمايد؟ آيا اينگونه دفاعهاي غلط توسط افراد معلوم الحال به منظور مخدوش ساختن حريم
مقدس رهبري نيست؟ اگر هست که هست پس چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با اينگونه
افراد مسامحه مينمايند و با سکوت خود اجازه ميدهد تا آنان بوسيله جرايد و
دستگاههاي تبليغات عمومي آزادانه بصورت مستقيم و غير مستقيم اينچنين به مسائل
بنيادين و اصلي نظام و انقلاب يورش برند؟ اين موضع گيريها تا آنجا پيش مي رود که
يکي ديگر از عناصر جناح (يا بهتر بگوئيم «خط») مذکور نيز در يکي از سخنرانيهاي
عمومي اش در يکي از شهرها خواهان مجازات براي گروهي از افراد جناح مذکور ميگردد.
بدين صورت فشار سياسي اجتماعي اين جريان بمنظور تخريب و حذف جناح مقابل خود طي دو
ماه گذشته به بالاترين حد خود رسيد. چنين فشاري از سوي يک جناح و «خط» نمي توانست
عکس العملي را از سوي جناح ديگر(و يا افراد مستقلي که دلشان براي سلامت نظام مي
طپد) در پي نداشته باشد، بخصوص آنکه در طي ماه اخير چند حرکت حساب نشده توسط برخي
دست اندرکاران امور اجرايي و قضايي کشور صورت گرفته بود که هر کدام به تنهايي ميتوانست
«عاملي» و يا حتي «بهانه مناسبي» براي «شکست سکوت» محسوب گردد. مسائلي همچون
ملاقات رئيس قوه قضائيه با «لي لي کوپر» همسر برادر جاسوس انگليسي راجر کوپر.

در بعد
دستگاههاي اجرايي نيز بعضي حرکتهاي ناشيانه، ميتوانست عواملي براي طرح سئوالات و
کارشکني در مقابل دولت و وزراي جديد تلقي گردد که از آنجمله ميتوان ناهماهنگي در
اعلام کشف «ده تن طلاي قاچاق» که بعداً‌ اعلام شد «مس» بوده و بعد گفته شد «ده تن
آهن بوده» و نهايتاً اعلام گرديد «مفرغ» بوده است! (البته پخش اين اخبار متناقض
تأثير رواني و تبليغاتي نامطلوب خود را در بين مردم گذاشته است) و نيز اعلام آزاد
شدن قريب الوقوع بنزين و نفت توسط دست اندرکاران وزارت نفت و پس از چند روز اعلام
ادامه وضعيت سهميه بندي اين دو ماده، برخوردهايي که وزير آموزش و پرورش در عزل و
نصب بعضي معاونين و مديران اين وزارتخانه داشته، تخليه چند خوابگاه دانشجويان دختر
در تهران با استفاده از شيوه هاي نا مناسب و…

اولين عکس
العمل  در برابر فشار سياسي- اجتماعي و حتي
رواني «واسطه ها» و … را ميتوان مطالبي دانست که در خطبه هاي نماز جمعه 31/6/68
ايراد شد. اين در حالي بود که يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني سه
شنبه 14/6/68 اظهار داشته بود که:

«… با
گراميداشت ياد خاطره عزيز و بزرگ رهبر انقلاب (ره) و سلام و درود به رهبر گرامي
شهيد زنده که رهبر همه ماست، گرچه بعضي ها ميخواهند ايشان را منحصر به خود کنند…
پدر و رهبر ما يتيم مانديم… تو با دو چشم مينگريستي و هر زمان به جناحي و طيفي
از اصحاب نظر عنايتي داشتي، اما بعد از تو با فروبستن چشمانت،  گويي يک طيف و جناح که لطف خاصي به آنها داشتي
از چشم بعضي ها افتاده اند… آيا اين حريت و آزادگي است که فردي محترم در منبري
بگويند اينها که مخالف بودند و يا مخالف کرده اند يا رأي مخالف به فلان وزير داده
اند، در انتخابات بعدي از دم تيغ خود خواهيم گذراند و در اين دوره مجلس از قلم ما
در رفته اند، لذا شئونات مقام خويش را پايين نياورند…»

بدنبال اين
اظهارات، برخي عناصر به تصور اينکه مستمسک مورد نظر خود را براي حمله به جناح
مقابل بدست آورده اند دست به تبليغات گسترده اي در جامعه بر عيله نماينده مذکور
زدند، بطوريکه تا چندين روزيکي از روزنامه هاي عصر تبديل به دستگاه چاپ اعلاميه
ها، اطلاعيه ها و سخنان مخالفين وي شده بود. شايد اين افراد اميدوار بودند که با
چنين جوسازي و تبليغاتي، موفق ميگردند، ميان اين جناح و رهبري معظم انقلاب فاصله
بيندازند اما به عکس اين تصور واهي، حضرت آيت الله خامنه اي با سکوت در برابر اين
مسأله، خط بطلاني بر تمامي اين تبليغات بي پايه و اساس کشيدند. بلکه در کليه
سخنرانيها و موضعگيريها تأکيد بر حفظ وحدت و انسجام نيروهاي انقلابي فرمودند.

اين اظهارات
با توج به موقعيت زماني و مکاني در از بين بردن اثرات سوئي که تبليغات منفي داخلي
و خارجي، روي افکار عمومي گذاشته نقش مؤثري داشت. از يکسو القائات «واسطه ها» مبني
بر حذف طرد و نابودي يک جناح در داخل حاکميت نظام تا حدود زيادي خنثي گرديد و از
سوي ديگر نوراميدي را در دل گروه کثيري از دانشجويان، طلاب  و جوانان پرشور که خواهان پياده شدن آرمانهاي
امام خميني(ره) و تحقق اهداف انقلاب اسلامي با روشهاي مختلف ميباشند، روشن نمود و
آنان را براي ارائه راه حلها، طرحها و پيشنهادات اجرايي، مجدداً  به صحنه فرا خواند. و زبانهايي که بدلايلي سخن
را جايز نميدانستند، فرصت دوباره اظهار نظر و ابراز عقيده نسبت به مسائل جاري نظام
پيدا کردند. يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي طي نطق پيش از دستور خود در تاريخ
5/7/68 اعلام کرد.

«… از
مقام رهبري يا از رياست جمهوري خواهش و درخواست ميکنم، افرادي را که ميخواهند به
سر کار بياورند افرادي باشند که مسأله دار نباشند. «اما» در آنها نباشد، کسي که
ديروز مثلاً طرفداري از آقاي شريعتمداري ميکرد نبايد او را در رأس کاري گمارد. ما
مقام رهبري را تبعيت مي کنيم و هر کسي هم بخواهد با اين مقام مخالفت کند او را مي
کوبيم ولي اين به آن معني نيست که يک کسي بيايد و براي خاطر يک نطق قبل از دستور
فلان نماينده که از نظر قانون اساسي، آزادي دارد بخواهيد او را در معرض اتهام قرار
بدهيد حتي کاربجايي ميرسد به اينها صهيونيست گفته ميشود. اينها جرم است…»

و يکي ديگر
از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در 12/7/68 از تريبون مجلس اظهار داشت:

«… مردم
ما از درک بالاي سياسي برخوردارند و نوع برخوردها را مي فهمند و صاحبان سخن حق و
باطل را مي شناسند و ميدانند چه کساني ولايت فقيه را قبول داشته اند و دارند و چه
کساني در گذشته در قول و عمل در مقابل ولايت فقيه مي ايستادند و رهنمودهاي امام را
تعبير و توجيه مي کردند. هم مواضع آنان براي مردم ما روشن است و هم نوع برخورد
حضرت امام(ره) با آنان. آيا حضرت امام(ره) درباره آنان «اين تذهبون» نفرمودند؟ و
لحن بعضي از آنها را بدتر از راديو اسرائيل نخواندند؟ سخن در اين باره زياد است و
من بهمين اندازه بسنده ميکنم و هشدار ميدهم جرياناتي که تا ديروز با کمال تأسف در
مقابل رهنمودهاي امام مي ايستادند، امروز تمدتر از همه و قوي تر از حتي خود امام و
مقام معظم رهبري، براي تطهير خودشان مسأله ولايت فقيه را دارند مطرح ميکنند…»

بدين ترتيب
به «خط» حذف يک جناح از حاکميت نظام جمهوري اسلامي که مدتهاست در دستور کار
دستگاههاي تبليغاتي غرب و «واسطه ها»ي داخلي قرار گرفته ضربه اي جدي وارد آمده
است. برخورد حکيمانه وسعه صدر رهبري نسبت به مباحث مطروحه توسط دلسوزان انقلاب و
نظام و نيز ترکيب جديدي که براي مجمع تشخيص مصلحت نظام تعيين نموده اند، سخنان حجة
الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نماز جمعه 7/7/68 تهران. مبني بر
تأييد بحثهايي که از ديدگاههاي مختلف صورت گرفته و ميگيرند:

«….
همانطور که ميدانيد بحثهايي در جرايد، صدا و سيما و محافل مختلف مانند مجلس در
موضوعات مختلف ديده ميشود که خوب و مطلوب است. وقتي شما احساس ميکنيد اختلاف نظر
در رسانه ها مطرح ميشود هيچوقت از آن ناراحت نشويد… اينها نشاندهنده آگاهي و
حضور مردم در صحنه است… همچنين ايراد گرفتن و انتقاد کردن، اصلاح امور است..»
تشکر آيت الله محمد يزدي رئيس محترم قوه قضائيه از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
بخاطر تذکري که به ايشان پيرامون ملاقاتشان با لي لي کوپر داده اند، طي خطبه هاي
نماز جمعه 22/7/68، (بر خلاف تبليغ عده اي که در روزنامه شان عنوان مي کردند که
اين تذکر يا سئوال جوسازي بر عليه دستگاه قضائي و نهايتاً ولايت فقيه است؟؟) همه و
هم نشاندهنده اهتمام مسئولين بالاي نظام در از بين بردن دستهاي تفرقه افکن و
کشانيدن نظام به سمت اعتدال است. بدين اميد که بتدريج اين دستهاي وحدت شکن کوتاه
شوند، بعنوان حسن ختام جملاتي در ارتباط با اين موضوع از حضرت امام خميني (ره)
بعنوان يادآوري ذکر و توفيق انجام آن را براي تمامي جناحهاي موجود از درگاه الهي
خواستاريم: «… بايد از واسطه هايي که فقط کارشان القاء بدبيني نسبت به جناح
مقابل است،‌پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک داريد که بايد با همه توان در
برابر آن بايستيد لکن اگر ديديد کسي از اصول تخطي ميکند در برابرش قاطعانه
بايستيد…»

10/8/68
والسلام علي عبادالله الصالحين.