اصول اعتقادي اسلام

اصول اعتقادی
اسلام

معاد

قیام قیامت

موضوع قیام
قیامت یکی از مسائل مهم قرآنی و اسلامی است که بر این اساس، یک رستاخیر جهانی و
تحول عالمگیر و همگانی در انتظار جهان کنونی است. پیشاهنگ قیامت از هم پاشیده شدن
میلیاردها ستاره که هر یک مرکز منظومه ای و هر کدام جهانی است می باشد. مقدمه ی
قیام قیامت بهم خوردن و اصطکاک شدید میلیونها اجرام بسیار سنگین کیهانی و تیره شدن
چهره ی خورشید و تاریک شدن سیمای ماه و خاموش شدن چراغهای آسمانی است و بالاخره
قیام قیامت یعنی پدید آمدن زلزله های شدید             
و کوبنده ای که پست و بلندیهای زمین را درهم خواهد کوبید و دریاها را منفجر
خواهد ساخت و کوههای عظیم را مانند پنبه متلاشی خواهد ساخت قبل از هر چیز باید
بدانیم که این پیشگوئی قطعی قرآن مجید و این اخبار از دگرگونی و تحول جهانی یکی از
معجزات علمی قرآن است زیرا در آن عصری که این کتاب بزرگ از جانب خداوند نازل گردید
یعنی در حدود 14 قرن قبل کلیه ی محافل و مراکز علمی جهان آسمانها و اجرام آسمانی
را «اَبَدی» و جاویدان می دانستند و چنین معتقد بودند که ستارگان و خورشید و ماه و
بالاخره کلیه ی عناصر فَلَکی (طبق اصطلاح و عقیده ی آنروز) تافته ای جدا بافته می
باشند و هرگز در آنها «کَون و فساد» راه پیدا نمی کند و رسیدن دست فنا و انقراض از
دامن آنها کوتاه است و بر این اساس احدی تصور نمی کرد که روزی فرا می رسد که چراغ
خورشید خاموش و چهره ی ستارگان درخشان تیره شود و میلیاردها اختر آسمانی که هر یک
مانند خورشید منبع نور و کانون حرارت می باشند و بلکه هزاران مرتبه از خورشید روشن
تر و از لحاظ حجم بزرگتر و از جهت وزن سنگین تر هستند پراکنده و خاموش شوند و نظام
آنها بهم بخورد در چنین روزی شخصیت بزرگی با خواندن آیاتی از قرآن مقدس که با
قاطعیت و صراحت از بهم خوردن نظام عالم و انقراض جهان با تعبیراتی از قبیل «إِذَا الشَّمْسُ
كُوِّرَتْ (١)وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ (٢)وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ (٣)»1
یا «إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ (١)وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرَتْ (٢)وَإِذَا
الْبِحَارُ فُجِّرَتْ (٣)»2 سخن می گفت این تحول و دگرگونی عظیم و این
انقراض عالمگیر را اعلام کرد. تا اینکه پس از قرنها چهره هائی از دانش و تحقیق
پدید آمد و تحقیقات چشمگیری در علوم فضائی و هیات صورت گرفت و رصدخانه های مدرن و
باشکوه تاسیس گشت و تلسکوپهای مجهز و نیرومند و دستگاههای طیف نما و عکسبرداری از
آسمان اختراع گردید بشریت به آن حقیقتی که یک نفر درس نخوانده و استاد ندیده و از
بلاد غرق در ظلمت و جهل برخاسته دست یافته و در مقابل آن بزرگ مرد الهی خاضع گردید
و این حقیقت را درک کرد که معلم و مربی این شخصیت عظیم آفریننده ی این جهان با عظمت
است و او در پس آینه ی وحی قرار گرفته و آنچه را که آن استاد ازل گفت بگو گفته است
ضمناً باید توجه داشت یکی از راههائی که پیشرفت علم از آن راه باین راز قرآنی نائل
گردید این است که در دنیای علم این مطلب ثابت شد که در درون کلیه ی ستارگان که
منبع نور و حرارت و هر یک مانند خورشید ما مرکز منظومه ای هستند تشعشع و «تبدل
ماده به انرژی» بطور مداوم صورت می گیرد و همه ی آنها مانند شمعی می سوزند و به
تحلیل می روند. و به عبارت دیگر در ساختمان ستارگان «هیدورژن» بطور فراوانی وجود
دارد و در اثر فعل و انفعالات شدیدی که در پیکر آنها با قدرت پروردگار عالم صورت
می گیرد اتمهای هیدروژن با سرعت بسیار زیادی به حرکت در می آیند و به یکدیگر اصابت
می کنند و در نتیجه ی طوفان بمبارانهای اتمی «هیدروژن موجود» به انرژی تبدیل می
شود و نتیجه ی این تبدل و تحول علاوه بر پخش نور و حرارت در فضا باقی ماندن مقداری
«هلیوم» در پیکر ستارگان است بطوری که می توان این «هلیوم» را خاکستر باقی مانده
از این تشعشع و سوختن دانست مثلاً خورشید در هر ثانیه مقدار 4 میلیون تن انرژی در
فضا پخش می کند و در نتیجه مقداری از جرم خود را از دست می دهد3 و به
این مطلب نیز باید توجه داشت که آن نیروئی که ستارگان را در مدارات و جایگاههای
خود مانند کابلهای محکم و پولادین نگاه داشته است «نیروی جاذبه است و نیروی جاذبه
با مقدار جرم این کرات آسمانی ارتباط دارد».

براساس قانون
جاذبه کلیه ی اجسام -بزرگ و کوچک- در یکدیگر تاثیر متقابل دارند و یکدیگر را جذب
می کنند و این کشش با دو چیز بستگی دارد: «جرم و فاصله» ولی با این تفاوت که با
جرم نسبت مستقیم و با فاصله نسبت معکوس یعنی: هر قدر که جرم یک جسم بیشتر باشد
نیروی کشش آن نیز زیادتر است مثلاً چون جرم خورشید 333 هزار برابر زمین است زمین
ما مانند سیارات دیگر (عطارد، زهره، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون)
تحت تاثیر جاذبه ی خورشید قرار می گیرد و بر گرد آن می چرخند و نیز چون جرم زمین
81 برابر جرم ماه است لذا ماه تحت تاثیر جاذبه ی زمین قرار می گیرد و به دور زمین
می چرخد ولی هر اندازه فاصله ی دو جسم بیشتر باشد تاثیر جاذبه کمتر می شود و به
نسبت مجذور این فاصله نیروی جاذبه کاهش می یابد مثلاً اگر این فاصله دو برابر شد
نیروی جاذبه چهار برابر کمتر می شود اگر سه برابر شد نه مرتبه و همچنین مثلاً
فاصله ی «زحل» از خورشید 9 برابر فاصله ی زمین تا خورشید است لذا نیروی جاذبه ی
خورشید نسبت به زحل 81 مرتبه کمتر از نیروی جاذبه ی خورشید نسبت به زمین است.

و به طور
مختصر فورمول جاذبه این است که «دو جسم یکدیگر را به نسبت مستقیم جرم و به نسبت
معکوس مجذور فاصله جذب می کنند». و با این قانون و فورمول جاذبه و دیگر قوه ی گریز
از مرکز با قدرت پروردگار جهان تمام حرکات و برقرار بودن هر یک از اجرام آسمانی در
مدار خود تنظیم شده است ولی در نتیجه ی تشعشع مداوم آنها که شرح داده شد از جرم
آنها بتدریج کاسته شده نیروی جاذبه ی آنها نیز کاهش می یابد تا بالاخره مانند
گردنبندی که رشته ی رابط مهره های آن پاره شود قوه ی جاذبه ای که آنها را با هم
ارتباط داده بود ضعیف و کم اثر می گردد تا اینکه میلیاردها ستاره مانند مهره های
آن گردنبند هر یک از جای خود خارج شده در فضا با هم با شدت برخورد می کنند و ما
برای بیان این اصطکاک عظیم و این تصادم شدید که میلیاردها ستاره با عظمت های
سهمگین در فضا بهم می خورند چه می شود؟ تعبیری جز این که بگوئیم قیامت برپا می شود
نداریم.

در اینجا
برای اینکه نمونه ای از تعداد این ستارگان و اینکه آنها با چه ترتیب و وضعی در
پهنه ی بیکران فضا حرکت می کنند را ذکر کرده باشیم توجه شما را باین مطلب جلب    می کنیم: علمای علم هیات پس از تلاش و
کوششهای مداوم و تاسیس رصدخانه های بلند و با عظمت و اختراع تلسکوپهای مجهز و
دستگاههای تجزیه نور و دوربینهای نیرومند عکسبرداری از آسمان، درباره ی وزن و حجم
و فاصله و درجات درخشندگی این اختران تابناک معلومات ارزنده ای بدست آوردند و نیز
باین نکته پی بردند که آنها در این جو پهناور بدون نظم و حساب پراکنده نیستند بلکه
مجموعه ها و منظومه های منظمی را تشکیل می دهند و این «مجموعه ها» متفاوت می باشد
و از دو عدد شروع می شود و بالاخره به ده ها و صدها و هزاران عدد بالغ می گردد که
کاروانهائی را تشکیل می دهند و با هم در فضا می خرامند و گاهی هم مجموعه ی بزرگتری
را که «کهکشان» نامیده می شود بوجود میاورند. مثلاً ستاره ی قطبی «جُدی» هرچند با
چشم عادی یک ستاره به نظر می رسد ولی به وسیله تلسکوپهای نیرومند ثابت گردیده است
که از 3 ستاره تشکیل یافته که یکی از آنها در ظرف 4 روز بگرد دیگری و در عین حال
این دو هم دور ستاره ی سوم در ظرف 20 سال یک مرتبه گردش می کند.4

و نیز مثلاً
«پروین» که در زبان عربی «ثریّا» نامیده می شود و 300 سال نوری از ما فاصله دارد
-یعنی «نور» که در هر ثانیه 300 هزار کیلومتر راه طی می کند 300 سال طول       می کشد تا از مجموعه ی پروین به زمین ما
برسد- یکی از مجموعه های زیبای آسمان است که با چشم غیر مسلح چنان به نظر می رسد
که از 7 ستاره تشکیل یافته است ولی با دوربینهای نیرومند این حقیقت به ثبوت رسیده
است که خوشه ی پروین از تعداد 400 خورشید بوجود آمده است که هر یک از آنها هزار
بار درخشان تر از خورشید ما      می باشد.5
و بالاخره بزرگترین مجموعه های آسمانی که از میلیاردها ستاره که با هم انسجام و
ارتباط مخصوصی دارند بوجود آمده است «کهکشان» نامیده می شود. برای معرفی کهکشان
باید بگوئیم: در شبهای تابستان هنگامی که هوا صاف و غیر مهتابی است «نور پهن و
سفیدی» که از یک طرف افق به طرف دیگر کشیده شده است و ستارگان در پهنه ی این نوار
مانند دانه های براق الماس تلالو و درخشندگی خاصی دارند را می بینیم این «نوار
سفید» را «کهکشان» می نامیم.

البته این
نام یک عنوان خیالی و یک نام افسانه ای است و براساس این تشبیه است که هنگامی که
بار کاهی را از نقطه ای به نقطه ی دیگری حمل می کنند پرّه هائی از آن کاه در طول
آن ریخته می شود و هر ناظری متوجه می شود که از این راه کاه حمل شده است روی این
پایه ستارگان موجود در این قسمت از فضا را به دانه های کاه و این نوار را به آن
راه تشبیه کرده و آن را راه «کاهکشان» گفته اند که بعداً برای اختصار کهکشان نام
یافته است چنانکه اعراب آنرا از نظر تشبیه به نهر آب زلالی که در کف آن نهر دانه
های براق شن جلب توجه می کند تشبیه کرده مجرّه (یعنی نهر آب) می نامند چنانکه
اروپائیان آنرا براساس این تشبیه افسانه ای که از پستان ماده گاو آسمانی شیر ریخته
شده و در این قسمت از فضا پخش شده است «راه شیری» می گویند و اهل مکزیک آنرا خواهر
قوس قزح (رنگین کمان) و بالاخره جمعی از مردم آنرا «راه مکه» می گویند اما همه
اینها تخیلات است و حقیقت این است که کهکشان مجموعه ای است از انبوه ستارگان و این
موضوع با اینکه از آغاز مورد توجه متفکرین بشر بود ولی گالیله با دوربین اختراعی
پرده از روی این راز بطور کامل برداشت و در سال 1609 میلادی کهکشان را با دوربین
خود مورد مطالعه قرار داد و دوربین خود را در امتداد کهکشان به جهات مختلف متوجه
کرد و به هر طرف که نگاه کرد دید انبوهی از ستارگان در این مجموعه گرد آمده و این
پدیده زیبا و با عظمت آسمانی را بوجود آورده اند از آن پس «هرشل» فلک شناس معروف
با تلسکوپهای نیرومندتری آن را مورد دقت و مطالعه قرار داد و اکتشاف گالیله را با
قاطعیت هرچه بیشتر تایید کرد و بعد از آن بهر اندازه که قدرت علمی و صنعتی بشر
افزایش یافت بهمان نسبت چهره ی واقعی «کهکشان» نمودارتر و مشخصات آن روشن تر گردید
و بالاخره امروز مسلم شده است که این کهکشانی که منظومه ی شمسی ما نیز یکی از
اعضای آن به شمار می رود لااقل از 000/000/000/100 (صد میلیارد) ستاره بوجود آمده
است.6 دانشمندان پس از اینکه به ماهیت نزدیکترین کهکشانها -که گفتیم
منظومه ی شمسی ما یکی از اعضای آن بشمار می رود- پی بردند به کمک دستگاههای مجهز و
نیرومند صنعتی و پشتیبانی علوم فضائی با قدم راسخ تری به مطالعه و کشف رموز بیشتر
آسمانها پرداختند و از مرز این کهکشان گذشته و کهکشانهای بسیار زیادی را در اعماق
فضا کشف کردند که تعداد آنها طبق گفتار و نوشتار صاحب نظران این فن لااقل به رقم
بزرگی یعنی 100 هزار میلیون بالغ می شود.7 این کهکشانها نیز از ستارگان
بسیار زیادی که تعداد آنها صد هزار میلیون یا بیشتر است تشکیل یافته است.8
بنابراین تعداد مجموع ستارگانی که در کلیه ی کهکشانها موجود است به رقم بسیار
بزرگی که حاصل ضرب صد هزار میلیون کهکشان در صد هزار میلیون ستاره است بالغ می شود
و آن رقم این است 000/000/000/000/000/000/000/10 (ده هزار میلیارد) برای مجسم
کردن این رقم بزرگ کافی است که بگوئیم: اگر کلیه جمعیت روی زمین که تعداد آنها را
اقلاً 3 هزار میلیون فرض می کنیم برای سرشماری ستارگان بسیج شوند و خیلی با سرعت
این عمل را انجام بدهند به طوری که در هر ثانیه هر یک 10 تا ستاره بشمارند و تمام
عمر خود را از آغاز تا انجام به ستاره شماری بپردازند «در صورتی می توانند از عهده
ی شمردن همه ستارگان برآیند که هریک دارای 30 هزار سال عمر باشند». اینها که ذکر
گردید نمونه ای از تعداد ستارگانی است که در مجموعه های کهکشانی وجود دارد ولی
بطوری که دانشمندان این فن می گویند: «دیوار حقایق مربوط به آسمانها بسیار بلند و
طناب علم هنوز کوتاه است». اما پی بردن به همین اندازه هم برای فهمیدن عظمت
تعبیرات قرآنی در بیان قیام قیامت که: «وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ»9،
«وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرَتْ»10 یعنی: «روزی که ستارگان تیره و
خاموش و پراکنده شوند» کمک شایانی می کند.

ادامه دارد