ابتذال فرهنگی: بی حجابی و بدحجابی

ارزشهای
اسلام و انقلاب را پاسداری کنیم

ابتذال
فرهنگی:

بی حجابی و
بدحجابی

در بخش پیشین
مقال گفتیم: به دلائلی چند، مسئله بی حجابی و بدحجابی را که یکی از مسائل روز است،
نمی توان نادیده گرفت و بر آن شدیم تا علل و انگیزه ها و راه حلها را در این زمینه
به بررسی نهیم. و اینک نخستین مطلبی که باید مورد توجه قرار گیرد، نگاه به مسئله
در بعد فرهنگی و نظام ارزشهاست. در این مقال ارزش بودن حجاب و ضد ارزش بودن بی
حجابی و بدحجابی از دیدگاه ما و نگرش و عملکرد دیگران در این رابطه مورد توجه قرار
می گیرد.

این را می
دانیم که هر پدیده ی اجتماعی که بصورت یک فرهنگ یا سنت عملی        درمی آید، جدای از جهان بینی و مکتب و
ایدئولوژی آن جامعه نیست. و لذا از این نقطه نظر، یک پدیده ی اجتماعی می تواند در
دو جامعه ی مختلف دارای دو ارزش متضاد باشد؛ چرا که فکر و بینش و اعتقاد و فرهنگ
است که ارزش ها را تعیین می کند.

همین مسئله ی
حجاب را مثال می آوریم: در حالی که در جوامع مادی، غربی ولائیک،   بی حجابی را نوعی آزادی و مایه افتخار و نشانه
ی روشنفکری و ترقی می دانند، برعکس در یک جامعه ی معنوی و مذهبی بویژه محیط اسلامی
اصیل، بی حجابی ولاقیدی-       بی تردید-
امری است ضد ارزش که با اصالت و نجابت و طهارت یک زن بلکه یک خانواده و فامیل و
جامعه و سنت های شناخته شده، تناسب ندارد و نه تنها ارزش نیست، که از ارزش زن نیز
می کاهد.

اصالت ارزشها

نکته ای که
در اینجا نیاز به بیان دارد این است که: برخلاف پندارهای نسبی گرا که ارزشهای
اخلاقی را نسبی و غیر واقعی می دانند، از دیدگاه واقع گرایان، ارزشهای اخلاقی نسبی
و قراردادی نیستند تا گفته شود اگر یک عمل از دیدگاه گروهی ضد ارزش است، از دیدگاه
گروهی دیگر ارزش می باشد و چنین نتیجه گرفته شود که ارزش ثابتی در عالم اخلاق وجود
ندارد! باری ارزشهای اخلاقی همانند ارزش کالا متغیر نیستند، بلکه همچون قوانین و
فرمولهای علمی هستند که نظام ثابت حاکم بر آنها، با سرنوشت سعادت انسان گره خورده
و اختصاص به جامعه، تاریخ و اقلیم خاصی ندارد.

ناظر به همین
مطلب است گفتار امام کاظم علیه السلام با هشام بن حکم:

«ای هشام!
اگر در دست تو دانه ای جواهر (لؤلؤ) باشد و مردم بگویند این گردو است، برای تو
زیانی ندارد در حالی که تو می دانی جواهر است و اگر دانه ی گردوئی در دست تو باشد
و مردم بگویند این جواهر است، برای تو سودی ندارد در حالیکه تو می دانی آن گردو است».

یعنی جار و
جنجالهای تبلیغاتی و آوازه گری نمی تواند گوهر و گردو را قلب ماهیت کند یا حق و
باطل را دگرگون سازد و ارزش را ضد ارزش و ضد ارزش را ارزش نماید. به عبارت دیگر:
«حُسن و قبح ذاتی» زیر بنای ارزشهای اخلاقی است نه اعتبارات و تبلیغات.

براساس این
فلسفه که در جای خود مدلّل گردیده، چنان نیست که اگر عفاف و حجاب که در جامعه
اسلامی ما ارزش است به جامعه ای دیگر با ملاکات دیگر برده شود، از ارزش آن کاسته
گردد و اگر بی تقوائی و بی حجابی که در جامعه ما ضد ارزش است، به جامعه ی اروپائی
برده شود، قلب ماهیت شده و دارای ارزش گردد.

بی عفتی،
روابط نامشروع، فساد اخلاقی برخلاف مصالح واقعی انسان است. خواه در جامعه ی شرقی
باشد یا غربی، اسلامی یا غیر اسلامی، ایرانی یا غیر ایرانی، فرانسوی، انگلیسی یا
آمریکائی و یا… و خواه سیاستگذاران یک جامعه بخواهند یا نخواهند، آثار شوم عمومی
و بین المللی آن دلیل ضد ارزش بودن آنست.

به عنوان
مثال:

– بیماری
«ایدز» ناشی از انحراف جنسی و مقاربتی و مواد مخدر، امروزه در سطح جهان بویژه
آمریکا فاجعه بار شده و به قول کارشناسان هم اکنون پنج میلیون انسان را دستخوش این
بیماری یا ویروس آن کرده است. و افراد بی شماری را به کام مرگ کشیده و آینده ی این
بیماری مدرن! نسل بشریت را در سراسر جهان به وحشت افکنده است.

– در
انگلستان از هر 100 کودک نوزاد 11 نفر نامشروع هستند!

(روزنامه ی
اطلاعات-19/1/64)

– و نیز در
این کشور یک سوم از ازدواج ها به طلاق می انجامد و از هر سه زن شوهردار یکی رابطه
ی نامشروع با دیگران دارد.

(روزنامه ی
اطلاعات-8/12/63 از روزنامه ی انگلیسی دیلی اکسپرس)

– طی یک سال
18 میلیون کودک در آمریکا با سقط جنین به قتل رسیده اند.

(روزنامه ی
جمهوری اسلامی-21/5/60)

– و نیز در
این کشور در قبال 6 هزار ازدواج 2 هزار طلاق صورت گرفته است.

(کیهان-3/7/63)

– بنا به
اظهارات خانم فیلیس شارفلی که از مبارزین برابری زن و مرد در آمریکا است، در
سالهای 1979و1980 میلادی حدود 18 میلیون زنان کارمند در این کشور به هنگام کار،
مورد اذیت و آزارهای جنسی قرار گرفته اند که این رقم غیر از مواردی است که زنان،
اعتراض به تقاضای نامشروع نداشته اند.

(روزنامه
جمهوری اسلامی-21/5/60)

– در شوروی
طی یکسال در مقابل یکصد فقره ازدواج 46 فقره طلاق در دفاتر مسکو به ثبت رسیده است.

– انجمن دفاع
از کودکان ایتالیا اعلام کرد: 300 هزار کودک طی یک سال مورد تجاوز جنسی قرار گرفته
اند. که در کشورهای بازار مشترک این رقم به 2 میلیون می رسد.

براساس این
گزارش 22 درصد از زنان و 16 درصد از مردان در سنین کودکی در آمریکا مورد تجاوز
جنسی قرار گرفته اند. درصد زیادی از این افراد از سوی خانواده هایشان مورد تجاوز
قرار گرفته اند که اغلب از طبقه ی اشرافند!

(خبرگزاری
جمهوری اسلامی از مجله آرژانتینی سوموس)

– هر روز
هزار کودک معتاد در آمریکا متولد می شود و سالانه تولد /357000 نوزاد معتاد گزارش
شده است.

(کیهان-6/6/68
از منابع خارجی)

اینها مشتی
است از خروار و قطره ای از دریای خانمانسوز فساد در کشورهای به اصطلاح پیشرفته ای
که با سوء استفاده از نام آزادی و به ابتذال کشیدن نسل بشر، برآنند تا برای دیگران
الگو و مدل بیافرینند! و غرب زدگانِ سبک مغز نیز می خواهند ارزشها را از آنها
بگیرند و بی چون و چرا تسلیم فکر و فرهنگ و آداب آنان باشند.

آمار و ارقام
فساد دامنگیر زن و مرد، براساس ارزشهای غربی به ارقام نجومی می رسد و لحظه به لحظه
سیر صعودی دارد که فعلاً به صدد بیانش نیستیم. اینها پاسخی است به آنانکه ارزشهای
معنوی را باور نداشته و مدل و رفتار زن و مرد را از بیگانه می آموزند         و می گویند، مسئله منکرات را دنیا حل
کرده و سخت گیریهای شما بی مورد است!!

باری، ضرورت
بازگشت به ارزشهای اخلاقی که پیام آوران الهی طلایه دار آن بودند، امروزه نیز از
زبان کسانی شنیده می شود که هشتاد سال پشت دیوارهای آهنین کمونیسم و نقاط مختلف
جهان، ضربات کوبنده خود را بر پیکر معنویات و عقاید و اخلاق و رسوم مذهبی کوبیدند
و اینک به کژراهه خویش پی برده و خوشبختانه شهامت آن را دارند که به صراحت نسبت به
اشتباهات گذشته خود اعتراف کنند.

گورباچف طی
اظهاراتی در رم گفت: «بینش ما در قبال مذهب که زمانی در شوروی مورد قبول نبود، تغییر
کرده و ارزشهای اخلاقی که مذهب با خود همراه دارد، می تواند در تغییر و تحولات
شوروی موثر باشد».

(روزنامه ی
کیهان-11/9/68 از یونایتدپرس)

و ما
مسلمانان باید با سربلندی به خود ببالیم که با عنایات الهی، به ندای آسمانی اسلام،
لبیک گفته و ارزشهای معنوی را ارج نهاده ایم و امروزه بشریت به بن بست رسیده، از
پس افق تیره ی مادیات و ظلمات کفر و جاهلیت جدید، رفته رفته به آثار ارزشهای معنوی
پی می برد. و تازه هنوز تا درک ژرفای اندیشه ی الهی و ابعاد و آثار آن     -که گستره اش تا ابدیت به پیش می رود- از
زمین تا آسمان فاصله دارد. این همان چیزی بود که امام طلایه دار انقلاب فکری و
الهی قرن، در پیام تاریخی پیامبر گونه خود به رهبری شوروی خاطرنشان ساختند.

باش تا صبح
دولتش بدمد                                            
کاین همه از نتایج سحر است

باز می گردیم
به اصل بحث، یعنی ارزش واقعی حجاب که البته آنرا جدا و مجرّد از سایر ارزشهای
اخلاقی نباید بنگریم. قرآن کریم که در آیات عدیده حجاب و عفاف را مورد تاکید قرار
داده، درست انگشت روی همین نقطه می نهد و بر ارزش حجاب و ضد ارزش بودن   بی حجابی به عنوان یک عمل جاهلی، تاکید می کند
که برای نمونه موارد ذیل را         می
نگریم:

«يَا أَيُّهَا
النَّبِيُّ قُلْ لأزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ
مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ
غَفُورًا رَحِيمًا».

(احزاب-59)

– ای پیامبر!
به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو پوشش های خود را دربرگیرند که بدین گونه
بهتر شناخته شده و مورد آزار قرار نگیرند و خدا آمرزنده و مهربان است.

در تفسیر علی
بن ابراهیم قمی آمده: سبب نزول آیه این بود که: زنان مسلمانان به مسجد می رفتند و
نماز جماعت را با پیامبر اکرم (ص) می خواندند. هنگامی که آنها برای نماز صبح یا
مغرب و عشا از خانه بیرون می شدند، جوانها بر سر راهشان می نشستند و به تعرض و
آزار آنان می پرداختند. لذا آیه فوق نازل شد و زنان را به رعایت پوشش اسلامی فرا
خواند.

جالب است که
آیه کریمه -با اشاره به این اصل که مصونیت زنان مسلمان از چشم ناپاک و دست و زبان
آلوده هوسبازان، رمز شخصیت زن و بالارفتن اعتبار او در جامعه می باشد- زنان مسلمان
را به رعایت پوشش متناسب با شئونات اسلامی فرا خوانده است. زیرا هرگاه آنان خود را
در هاله ای از عفاف و حجاب مستور دارند، دل و دیده ی هوسبازان، از آنها، قطع می
گردد و فکر تعدّی به حریم زنان عفیفه و محجبه را به خود راه نمی دهند و این در
حالی است که اگر زن با خود آرایی، متاع حسن و جمال خویش را عرضه کرد، با این عمل
از ارزش خویش کاسته و خود را به ابتذال کشیده است. به عبارت دیگر: زنان با شخصیت
از وقارشان شناخته می شوند و زنان بی شخصیت و دون مایه با ابتذال و حقارتشان. این
است نکته ای که قرآن بدان اشاره نموده است.

خلاصه آنکه
باید زن مسلمان به گونه ای مشی و سلوک نماید و لباسی بپوشد و در محیط ظاهر شود که
به عنوان الگوی عفاف و شخصیت شناخته شود نه لعبت و بازیچه ی هوا و هوس دیگران،
همچون کالای حراجی در شنبه بازار…

2- در آیه
دیگر از همین سوره، ضمن توصیه ی همسران پیامبر (ص) که تقوی پیشه کنند و در حریم
خانه سکنی گزینند و با مرد اجنبی متواضعانه حرف نزنند، چنین فرمان می دهد:

«إِنَّ الشَّيْطَانَ
لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ
أَصْحَابِ السَّعِيرِ».

(احزاب-133)

– یعنی: «و
به رسم جاهلیت پیشین، آرایش و خودنمایی نکنید».

گرچه آیه
نکات آموزنده ی دیگری را در بر دارد اما نکته مورد نظر ما قسمت انتهایی آنست که
تبرج و خود آرائی و خودنمائی زن را رسم جاهلیت و روشی مرتجعانه قلمداد نموده و
فرهنگ بی حجابی و ابتذال زن را با تقبیح و بی ارزش ساختن آن محکوم می کند. در عصر
جاهلیت تا قبل از اسلام، مرام بت پرستی و خرافه و فساد و انحراف جنسی و خانوادگی و
اجتماعی ایجاب می کرد که زن نیز با همان فرهنگ ارزشیابی شود و در امواج آن محیط
آلوده هضم گردد و مورد سوء استفاده و کامجوئی غلط قرار گیرد. اسلام آمد و با این
راه و رسم به ستیز برخاست و فرهنگ آسمانی برای زن بهترین ارمغانها را آورد و شخصیت
مرده ی او را احیا کرد و با ایجاد دگرگونی در کل نظام ارزشی جامعه زن را نیز ارزشی
دیگر داد، ارزشی که با فطرت خدائی و مصالح شخصی و خانوادگی و اجتماعی و سعادت
دنیوی و اخروی وی متناسب باشد و قدر و منزلت او را بالا برد و از سقوط و حضیض
شهوات و امیال خودی و بیگانه برهاند و آزادی به معنی واقعی را بدو هدیه کند. و این
چیزی است که ما باید در آموزش هایمان و ضمن توصیه به حجاب و برخورد با بدحجابی به
گونه ای موثر بر آن تکیه کنیم.

زن و جاهلیت
جدید تحت سلطه فرهنگی غرب

در برخی
روایات آمده است که: «جاهلیت نخستین» (الجاهلیة الاولی) که در آیه آمده، اشاره به جاهلیت
دیگر است که بشر گرفتار آن خواهد شد. علی بن ابراهیم در تفسیر از امام صادق (ع)
چنین نقل می کند:

«قال: ای
ستکون جاهلیة اخری».

(تفسیر
قمی-ج2-ص 153)

یعنی جاهلیت
دیگری نیز خواهد بود، و دنیا بار دیگر به عقب برمی گردد و اعمال و رسوم جاهلیت
زنده می شود و جامعه اسلامی گرفتار عادات و رفتارهای جاهلانه و غیر اسلامی می شود.
همانگونه که ملاحظه می کنیم. کشورها و جوامع اسلامی از جمله زنان مسلمان در دام
استعمار و استکبار و فساد اخلاق و ابتذال و جاهلیت قرن بیستم گرفتار آمدند و شگفت
اینکه نام این را تمدن و تجدد و آزادی نهادند که این نیز دسیسه تبلیغی مستکبران و
نقشه ی شوم فرهنگی آنان بود. این مسئله، بخشی از توطئه عظیم ساخته و پرداخته ی
نظامهای سلطه گر و فرهنگ منحط و فاسد غربی بود که در قرن اخیر در کشورهای جهان سوم
-که از آن جمله کشورهای اسلامی بودند- اوج گرفت. غرب با استفاده از تکنولژی و
پیشرفت های علمی و فنی این امکان را یافت که ابعاد مختلف سلطه اعم از سیاسی،
فرهنگی و اقتصادی را در این کشورها بگستراند و متاسفانه کشورهای اسلامی از این
توطئه خائنانه مصون نماندند. امپریالیسم و صهیونیسم با صدها رسانه و ماهواره و
نشریه و کتاب و صرف میلیاردها دلار که از ملل محروم به غارت برده و می برند، شب و
روز به صدور فساد و ابتذال و آمیزش های نامشروع و تحریک غرائز جنسی و تهی کردن
مغزها می کوشند تا بتوانند نظام سلطه را ادامه داد و بر همه نقاط عالم بگسترانند و
بدبختانه اولین مصرف کننده این کالای شوم صادراتی، دربارها               و رژیم های حاکم محلی بوده و
هستند که واسطه ی انتقال ویروس فساد و ابتذال و تبعات آنند. در اینجا به بخشی از
نوشته ی امام فقید و عظیم «قدس الله روحه» که بیش از نیم قرن، نقشه های شوم و پلید
استکبار را شناسایی و افشا نمودند و امت اسلامی را به هویت خویش باز گردانیدند،
توجه کنیم:

امام، افشاگر
توطئه فرهنگی غرب

آن بزرگوار
در کتاب «کشف الاسرار» که پنجاه سال پیش در پاسخ به غرب زدگان و نوکران خانه زاد
استعمار از رژیم ستمشاهی گرفته تا روشنفکران! و خودباختگان فرهنگ کثیف غرب، به
رشته ی تحریر آورده اند و مطالب زنده و ماندنی آن برای همیشه جذاب و برای امت
اسلام، هشدار دهنده است، با اشاره به نقش رضا خان در شکستن قدرت و نقش روحانیت و
مجری برنامه ی کشف حجاب و سایر نقشه های اجانب، چنین نگاشتند:

«اروپائیان
از سالهائی بس طولانی این نکته را دریافتند که با نفوذ روحانیت و قوت علاقه ی
دینداران به دین ممکن نیست به آسانی بتوانند استعمار ممالک اسلامی کنند و منابع و
ثروت آنها را از دست آنها بی چون چرا بربایند و مقاصد استعماری یا استثماری خود را
عملی کنند و چنین تشخیص دادند که ریشه ی علاقمندی توده به دین تبلیغات روحانیین
اسلام است و با علاقمندی مردم به روحانیت ممکن نیست علاقه به دینداری را از آنها
گرفت. آنها دیدند برای یک پیمان دخانیات با آن محذورات بزرگ زمان ریاست مرحوم
میرزای شیرازی مواجه شدند و عاقبت نتوانستند مقصد خود را عملی کنند، از آن روز یا
روزهای پیش تر درس خود را برای همیشه خواندند و فهمیدند با نفوذ اینان نمی شود
معادن ثروت این ممالک را و امر یک کشور مستقل را با وزارت استعمار قرار داد ناچار
با تمام قوا و تدبیرات عملی که مخصوص به خود آنها است با دست خود ایرانیان مشغول
به انجام وظیفه حتمیه شدند که هرچه ممکن است زودتر قوه روحانیت را از بین ببرند یا
دست کم از نفوذ آنان هرچه ممکن است بکاهند و با کاسته شدن این قوه که راهنمای
مصالح کشورهای اسلامی بود و در عین حال جلوگیر از نفوذ اجانب هم بود، مردم را از
دینداری سست کنند. قبل از بیست سال دیکتاتوری نقشه های خود را نسبتاً با نزاکت و
آرامش می خواستند عملی کنند. با روزنامه ها و تبلیغات که از قفقاز و کلکته و مصر و
دیگر بلاد شروع شد و به ایران نیز نفوذ پیدا کرد به این کار مشغول شدند… و آن کس
که با تمام مقاصد آنها همراه شد دیکتاتوری بی هوش رضاخان بود و پیش از او نیز آن
مرد ابله آتاتورک بود که نقشه های آنها را بطور اجبار و سرنیزه عمل می کردند و
مردم را از طرفی با تبلیغات و کاریکاتورهای روزنامه و از طرفی با فشارهای سخت به
روحانیین و خفه کردن آنها را در تمام کشور و از طرفی شایع کردن اسباب عشرت و ساز و
نواز و سرگرم کردن مردم را به کشف حجاب و کلاه لگنی و مجالس سینما و تئاتر و بال و
آن چیزها که        می دانید و گول زدن
آنها را به اینکه اینگونه بازی ها تمدن و تعالی کشور است و دینداران مانع از آن
هستند…».

(کشف
اسرار-330-331)

این بود
قسمتی از آنچه امام عظیم الشان ما پنجاه سال قبل در عصر اختناق برملا کردند و
اکنون که به آخرین سخنان این مشعل دار قرن معاصر می نگریم، می بینیم درست همان
بینش و تحلیل نسبت به عملکرد استعمار در پایمال ساختن ارزشهای انسانی و اخلاقی
مسلمین، طی وصیّت نامه سیاسی-الهی جاویدانشان، امت اسلام را هشدار می دهند که بخشی
از آن را می نگریم که نسل امروز و نسلهای بعدی به این هشدار و اخطارها سخت
نیازمندند:

«از جمله
نقشه ها که مع الاسف تاثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن تا حدّ
زیادی بجای مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش و غرب زده و شرق زده
نمودن آنان است. بطوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را هیچ گرفتند و غرب و شرق دو
قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آندو قدرت را قبله ی عالم دانستند
و وابستگی به یکی از این دو قدرت را از فرائض غیر قابل اجتناب معرفی نمودند و قصه
این امر غم انگیز طولانی و ضربه هائی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و
کوبنده است. و غم انگیزتر اینکه ملت های ستمدیده ی تحت سلطه را در همه چیز عقب
نگهداشته و کشورهای مصرفی بار آوردند. و بقدری ما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای
شیطانی شان ترسانده اند که جرئت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را
تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را بدست آنان سپرده و چشم و گوش بسته
مطیع فرمان هستیم و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و
دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نمائیم».

حضرت امام
«قدّس سرّه» شرح این داستان غم انگیز را ادامه می دهند و پس از فرازی با اشاره به
نقش خاندان پهلوی در این ماجرا چنین می فرمایند:

«…
دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً و مراکز تبلیغاتی علیه دست آوردهای خودی و
نیز خود کوچک دیدن ها و یا ناچیز دیدن ها ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم
کرده. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان
به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازی های
کودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفی بار آوردن هرچه بیشتر که خود
داستان غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهی کشیدن جوانها که عضو فعال هستند با
فراهم آوردن مراکز فحشاء و عشرتکده ها و ده ها از این مصائب حساب شده برای عقب
نگهداشتن کشورهاست…».

امام، معمار
و مجدد ارزشها

بالاخره غل و
زنجیرهای جادوئی استکبار با دست توانمند امام درهم شکست و دژهای استعمار فرهنگی و
ابتذال اخلاقی فرو ریخت و ارزشها جای خود را بازیافت و شعارهای اسلامی بر تبلیغات
و فرهنگ پوچ و توخالی غرب و شرق یورش آورد و از جمله مسئله ی شخصیت زن و فرهنگ
حجاب و عفاف به عنوان یک شاخصه استقلال و ایمان و عصیان علیه فرهنگ منحط استکباری
برای زن مسلمان مطرح گردید و عروسک های خیمه     
شب بازان غرب و غرب زدگان که نقل هر محفلی بودند منزوی شدند، جمعی متنبه
گشتند و جمعی در لاک های تحجّر خزیدند و دیدیم که هیمنه و شکوه انقلاب در سیمای زن
مسلمان نیز جلوه کرد و از مرزهای بین المللی فراتر رفت و حتی به دانشگاههای غرب
سرایت کرد که نمودار آن را در مصر، ترکیه، فرانسه و بلژیک و جای جای جهان می توان
دید و در تظاهرات مردم مسلمان در فرانسه و ترکیه، استانبول، آنکارا و ارض روم و
کشمیر و هند و غیره، علیه ممنوعیت حجاب و به عنوان تودهنی به رژیم های مرتجع ضد
اخلاق است.

امروزه اگر
مقاومت دولتهای -باصطلاح- طرفدار آزادی مثل دولت فرانسه را می بینیم که خانم معلمه
ای را به جرم حجاب، از تدریس محروم می کند و دانش آموزان دختر با حجاب را از
مدارس، اخراج و از حضور در دانشگاهها، جلوگیری می نمایند. این نشانه ی وحشت جهان
استکباری غرب از نفوذ و گسترش فرهنگ اسلامی است که یکی از سمبل های آن حجاب است
وگرنه در کشوری مثل فرانسه که مهد آزادی اش می گویند، دلیل نداشت در برابر دانش
آموزان و دانشجویان و خانم معلمه ی با حجاب، چنین صف آرائی کند. ما این را نشانه ی
غلبه ارزشهای اسلامی و نفوذ و گسترش آن در صحنه ی بین المللی و شکست روانی غرب
تلقی می کنیم و آن را به فال نیک می گیریم که احیای ارزشهای اسلامی را در قلب کفر
و فساد جهان استکبار نوید می دهد. همانگونه که اشک تمساح ریختن مراکز خبری و رسانه
های صهیونیستی و امپریالیستی، به عنوان دفاع از حقوق و آزادی زن در ایران و حمله
به حجاب و امثال آن را نباید ساده انگاشت، که این نشانه ی دیگری از حساسیت مسئله
حجاب به عنوان سمبل ارزشهای اسلامی است که در دید جهانخواران اینگونه اهمیت دارد.
به تعبیر بعضی: افکار عمومی جهان و رسانه های       بین المللی، مسئله حجاب را به عنوان فشار
سنج مذهب در کشور ما تلقی می کنند. که تعبیر بی تناسبی نیست. با این همه توطئه ها
و زوزه هائی که از حلقوم دشمنان اسلام و رسانه های استکباری به گوش می رسد و
همسوئی مشتی فریب خورده داخلی با آنان، انقلاب کار خود را کرده و بذر خود را در
دلها پاشیده، بذری که خشم کفار و ملحدان و مستکبران و اذنابشان را برانگیخت و
آزادگان و مومنان را امیدوار ساخت. علی رغم آن همه لجن پراکنی و دهن کجی ها نسبت
به ارزشهای الهی میلیونها زن مسلمان در عرصه انقلاب سمبل ارزشها شدند و استعداد و
قابلیت و بلندای اندیشه و ایثار و از خود گذشتگی را جهت حفظ دست آورد انقلاب به
نمایش گذاشتند. و امام فقید زنده یادمان در وصیت نامه سیاسی-الهی خود به وجود این
قشر از زنان افتخار نموده و فرمودند:

«… ما
مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و
نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم
فعالیت دارند و آنانکه توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و
کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت ها که توطئه دشمنان و ناآشنائی
دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند
شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود بدست
نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین بوجود آورده بودند، خارج نمودند
و آنانکه توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق
می لرزاند اشتغال دارند و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگوار زینب گونه (علیها سلام
الله) فریاد می زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدا و اسلام عزیز از
همه چیز خود گذشته اند و مفتخرند به این امر و می دانند آنچه بدست آورده اند
بالاتر از جناب نعیم است چه رسد به متاع ناچیز دنیا…».

بدینسان امام
به زنان ارج نهاد و ارزش های برباد رفته را بدانها باز گردانید. و اینک مائیم و
مسئولیت پاسداری از آن و سایر ارزشها. نپنداریم دشمنان سوگند خورده دست از توطئه
کشیده اند. توطئه صهیونیسم و امپریالیسم بوِیژه آمریکای زخم خورده و ایادی آنها
علیه فرهنگ و ارزشهای اسلام و انقلاب علی الدوام در جریان است. اما همانگونه که رهبر
معظم جمهوری اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: «ملت، مسئولین و انقلاب ما
اجازه نخواهند داد که زندگی مردم به سمت چیزی که فرهنگ منحط غربی بر ملت ما تحمیل
کرده بود، سوق داده شود».

این سخن تمام
ملت است و همه آنان که حفظ و پاسداری از این هدیه الهی را مسئولیت خود می دانند.
ادای این مسئولیت، بیداری و هشیاری و مراقبت مداوم می طلبد بویژه رسانه ها و
بالاخص صدا و سیما همانگونه که معظم له در بخشی دیگر از بیانات خود چنین تاکید
کردند: «رادیو و تلویزیون باید مفاهیم و ارزش های انقلاب اسلامی را در قالب برنامه
های هنری، فیلمها، نمایشنامه ها و بهره گیری از انواع مختلف روش های هنری به مردم
عرضه کنند».

این از یکسو
و از سوی دیگر تفتیش و مراقبت و زیر نظر داشتن و بد آموزیها یا           سهل انگاری ها و شیطنت هائی که جسته
گریخته در گوشه و کنار دیده می شود که اگر پیشگیری و برخورد جدی نشود در آینده
مشکل خواهد بود که گفته اند:

سرچشمه بتوان
ببستن به بیل                                   
چوپر شد نشاید ببستن به پیل

متاسفانه
برخی مجلات مثل «آدینه» زیر چشم مسئولان ناظر بر مطبوعات، به درج مطالب ضد انقلابی
می پردازد و مثلا قطعه شعری از شاعره عصر طاغوت درج کرده که رسوبات ابتذال فرهنگی
غرب را یاد کرده و از فراق بی حجابی و هرزگی آن دوران آه و ناله سر داده است و یا
فرهنگ شهادت را به استهزا می گیرد و امثال این اهانت های نابخشودنی.

– زنان و
مردانی هستند که با ژست ها و لباسها و حرکات ضد ارزشی و من جمله بدحجابی و پرروئی
در سطح جامعه و فروشگاه ها و بعضاً ادارات و بیمارستانها بویژه خصوصی ظاهر می شوند
و خیالشان راحت است که هیچگونه برخوردی با آنان نخواهد شد! و عده ای از اینان به
خارج کشور از جمله ترکیه و تایلند و همه هفته به امارات و دبی و شارجه می روند و
با برهنگی و رسوائی و بی آبروئی های دیگر، حیثیت            جمهوری اسلامی را هتک می کنند که در
این زمینه اخیراً مقاله ای در پاسدار اسلام نوشتیم و نامه های بلند بالا و گزارش
مفصل خدمت مسئولان رده ی بالای کشور نوشتیم و هنوز که هنوز است منتظر جوابیم که آیا
بالاخره می شود از خروج زنان حداقل مجرد آنچنانی به خارج و منطقه خلیج ممانعت به
عمل آید، تا حجم فساد تقلیل یابد، یا نه؟! گستاخی برخی زنان لجام گسیخته به حدی
رسیده که در پاره ای نشریه های محرمانه، مطالبی به چشم می خورد که مایه ی تاسف و
شگفتی از عدم برخورد قاطع با اینان است و برخی فیلمهای خارجی و داخلی که متاسفانه
غیر مستقیم، مروّج ضد ارزشها هستند؛ اینها و امثال اینها که بسیار است و اینک مجال
ذکرش نیست، مسئولین اجرائی و قضائی کشور را بیشتر در قبال اسلام و انقلاب به ادای
مسئولیت می طلبد که حرف آن همیشه هست و انتظار عمل همچنان باقی است…                ادامه
دارد