اصول انقلاب اسلامي

جاودانگي راه امام

حجة الاسلام و المسلمين اسد الله بيات

اصول انقلاب اسلامي

قسمت هقتم

اصول سياست خارجي در ديد امام قدس سره

حضرت امام قدس سره با توجه به شناخت مجتهدانه و
عميقي که از اسلام ناب محمد(ص) دارد و عمري را در شناخت عميق زواياي مختلف آن سپري
کرده و با تمام وجود و عرفان دل، آن را دريافت نموده است و مطالعا طولاني و مجرب
درباره جريانات گوناگون تاريخ بشري و بالخصوص تاريخ اسلام را بعمل آورده و از
نزديک حوادث ناگواري که از ناحيه مدعيان دروغين حاميان حقوق بشر و آنان بر بشريت و
بالخصوص دنيا اسلام وارد شده است با دقت مشاهد و ارزيابي کرده است و انقلابات
مختلفيکه در جهان بوقوع پيوسته- چه آنها که به نتيجه رسيده است و يا اينکه در اثر
عوامل گوناگون انساني و غيره بشکست انجاميده است- بوي‍ژه انقلابات صد ساله اخير
را، ملاحظه فرموده و بعنوان يک شاهد صادق که از آغاز و ابتداي آنها تا انجام و
پايان آنها همه را ديده و بخوبي علل موفقيت و عدم موفقيت مطلق و يا نسبي آنها را
دريافته است و مهمتراز همه و همه، خود ايشان که يکي از نادرترين انقلابيوني است که
از شيوه هاي مختلف تاکتيک هاي گوناگون براي مبارزه، بهره جسته؛ هم انقلابي را بوجود
آورده است و هم در سايه پيروزي آن نظامي را طراحي نموده و بصورت ملموس و عيني
ساليان درازي به مهک تجريه گذاشته است و در عمل با تمامي تنگناها و مشاکل آن، آشنا
و راه حلي مناسب که از متن مکتب اسلام نشئت گرفته است، ارائه نموده است طرفندهاي
مختلف و گوناگوني که مخالفان آن نظام بکار بسته اند و براي براندازي نظام نوپاي
اسلامي از آن ها استفاده کرده اند، همه را در عمل ديده و راه خنثي سازي آنها را با
تجربه نشان داده است.

امام عظيم قدس سره با توجه به همه اين مطالب که
بآنها اشاره شد و عازم ارتحال بجهان ديگر و عالم بي نهايت است و محصول عمرش را که
انقلاب مقدس اسلامي و نظام جمهوري اسلامي است دارد مي بيند و بصورت امانت در دست
امت ميگذارد و علاقمند است اين امانت سالم و درست و با طراوت، جاودانه بماند و
براي هميشگي و جاودانه ماندن آن، از هر فرصت و امکاناتي سود جسته و استفاده مي نمايد
و معتقد است اين انقلاب مقدس بصورت اتفاقي پيش نيامده است و بلکه در طول يک سري
علل و معلولاتي قرار دارد که با توجه بآن علل وعوامل بوجود آمده است و حفظ آن علل
و عوامل در نگهداري اين امانت بزرگ از اهم واجبات و فرايض الهي است و تغيير در
آنها موجب تغيير در مفاهيم و محتواي انقلاب مقدس اسلامي خواهد بود. و اين انقلاب
مقدس اسلامي داراي اساس و مباني فوق العاده محکم و قويم و ريشه داري است و از
اصولي پيروي و تبعيت مينمايد که داراي فروع و شاخه هاي فراواني است و در حفظ
انقلاب مقدس اسلامي، حراست و حفاظت از کيان و حريم آن اصول از اهميت فوق العاده اي
برخوردار است، تخلف از آن اصول، سرپيچي و تخلف از اصول انقلاب و در حقيقت زير پا
گذاشتن اصل انقلاب اسلامي است که حقانيت و درستي آن در عمل و تجربه به ثبوت رسيده
است اين معني باور و قضاوت يک انسان معمولي و عادي نيست بلکه باور تاريخ است و
قضاوت درست و صحيح تجريه طولاني قرنهاي بشريت در تاريخ انقلابات دنيا است و بهمين
جهت در اين پيام جاودانه و وصيت نامه سياسي الهي توطئه هاي کفر جهاني را که بعضي
از آنها در گذشته شکل گرفته است و بعضي ديگر در حال شکل گرفتن است و آنها را
مشاهده کرده و با دقت ارزيابي نموده است و راه برخورد با آنها را بخوبي دانسته و
با الهام از مکتب حيات بخش اسلام، بخوبي ميداند که چگونه بايد با آنها مقابله کرد
و شيوه ستيز و برخورد جدي با هر کدام از آنها چگونه بايد باشد؛ حضرت ايشان با
آگاهي کامل بهمه اينها در اين وصيت نامه سياسي الهي، اصول اين نوع برخوردها و
مقابله ها را تبيين و امتهاي اسلامي را دعوت مينمايد که اگر بخواهند با ملل عالم
ارتباط برقرار نمايند از اين اصول پيروي کنند وا گر بخواهند دولتهاي دوست و دشمن
را بخوبي بشناسند بايد از اين اصول تبعيت نمايند و اگر بخواهند روابط بين المللي
خودشان را تنظيم کنند، بايد از اين اصول پيروي نمايند و اگر بخواهند سياست مشخص
اعلام موضع نموده و در چهار چوب آن مبادلات فرهنگي و تجاري را انجام دهند و طبق آن
عمل نمايند، از اين اصول بايد تبعيت کنند وا ين اصول اعلام شده همان اصول و پايه
هائي است که در متن مکتب و کتاب مقدس آسماني و سنت نبوي(ص) آمده است و چون از
ناحيه فردي اعلام گرديده که از اجتهاد بالا و عميقي برخوردار بوده و افکار و
انديشه هاي وي از آن نشئت گرفته و داراي شناخت بالا و درستي از قرآن و سنت ميباشد
بدون شک و ترديد ميتواند براي دنياي اسلام و امت واحده جهاني الگو و معيار قرار
گرفته و مستند ديني و الهي براي همه مسلمانان جهان باشد و بصورت اصول استراتژي و
پايه هاي غير قابل تغيير سياست خارجي دنياي اسلام براي هميشه و جاودانه با همه
عالم مطرح گردد و براي دولت و ملت اسلام در تمام ادوار، امري لازم العمل و حجت
قابل استناد به حساب آبد.

و بهمين جهت ما معتقديم اين اصول تنها مربوط به عصر
حاضر و دولت فعلي نمي باشد بلکه در هر دوره و زماني و در هر جاي عالم اگر مردماني
موفق شدند دولتي و حکومتي را متکي بارزشهاي اسلامي و الهي بوجود آورند، در روابط
خودشان با دنياي خارج اعم از دولتهاي باصطلاح اسلامي و يا غير اسلامي، بايد از اين
اصول و پايه ها پيروي کرده و در عمل از آنها تبعيت نمايند و حق ندارد از آنها
بخاطر بعضي از صلاح انديشيهاي سياسي و ديپلماسي امروز سرپيچي و تخلف کنند و سياست
خارجي نشئت گرفته از ارزشهاي اسلامي و الهي را با پيرايه هاي ناخالص و متلون،
آلوده و رنگين سازند و در برخوردها و روابط و مراوده ها اين اصول و معيارها را
بايد مد نظر قرار دهند.

خود حضرت امام قدس سره در موارد مختلف به تبيين اين
اصول مي پردازد و گوشزد مينمايد امت اسلامي و پيروان راستين انقلاب و خط اسلام ناب
محمدي(ص) هوشيار باشند و در تبيين و زنده نگهداشتن اين اصول بکوشند و بعنوان يک
فريضه الهي و انساني نگذارند بکهنگي و کم رنگ شدن بگرايد و بتدريج در اثر غفلت و
بي توجهي امام و امامت و اصول فکري آن که بطور حتم بايد هميشه مورد توجه و ذکر و
حاضر در متن زندگي باشد برگردد خداي ناکرده، بصورت يک امر تاريخي و روايت درآيد
آنروز روز تلخي براي دنياي اسلام و انقلاب مقدس اسلامي ما خواهد بود و دستهاي
مرموزي هميشه بوده و هست و خواهد بود که ميکوشند امام «رض» و سخنان وي چنين حالتي
را پيدا کند و از شعارها و شعورها پنهان گردد و مردم با ديد يک امر تاريخي بآن
بنگرند و معامله حوادث تاريخي ولوهم مهم و داراي اهميت و حساسيت با آن بنمايند و
بر همه ماها فرض و واجب است جلو اين حالت را شديدا سد نموده و حساستر از دوران
حيات ظاهري حضرت امام قدس سره بکوشيم او را همواره حاضر در تمام صحنه ها بدانيم و
بنمائيم

باري اين اصول که بايد مورد توجه قرار گرفته و از
خاطره ها و يادها بيرون نرود و در متن زندگي قرار گيرد بترتيب ذيل است:

حمايت از مستضعفين

1-   
اولين
اصلي که در تمام سخنان حضرت امام قدس سره و در پيامها و مصاحبه هاي ايشان با
درخشندگي خاصي خود نمائي ميکند اصل حمايت از محرومين و مستضعفين است و شايد کمتر
موردي باشد که امام(رض) صحبتي کرده باشند و يا پيامي بفرستند و يا بيانيه اي را
صادر فرمايند و در آن از محرومان و مستضعفان سخني بميان نياورده باشند اگر از  انقلاب و صاحبان اصلي انقلاب سخني بميان آورده
اند از محرومان و مستضعفان نام برده اند و اگر از مظلومان و ستمديدگان حرفي زده
اند و فرياد بر عليه دشمنان آنان کشيده اند انگشت روي مظلومان و ستم کشيدگان
گذاشته و از مظلوميت و حقانيت محرومان و استضعاف کشيده شدگان سخن گفته اند و اگر
از صالحان روي زمين و امامت و حاکميت صالحان سخن گفته اند مستضعفان را صالح براي
امامت و حاکميت روي زمين دانسته اند.و در بعضي از کلماتشان، اولين و مهمترين خصيصه
نهضت اسلامي را تبيين و حمايت از خواسته هاي مستضعفين دانسته است و عين عبارت امام
قدس سره چنين است.

«اولين
و مهمترين خصيصه اين نهضت اين است که اسلامي است و با شعارها و اهداف اسلامي که
مبين خواسته هاي مستضعفين است همراه ميباشد[1]».

حمايت
از محرومان و مستضعفان بعنوان يک اصل انقلابي و پايه اي از پايه هاي انقلاب مقدس
اسلامي است که حضرت امام «رض»  را مطرح
کرده و بايد جاودانه بماند و مد نظر همه انقلابيون عالم قرار گيرد و در سياست
خارجي نظام اسلامي ما بصورت يک اصل ثابت و غير قابل عدول طرح شود و در موضع گيريها
و مراوده ها و ارتباطات بين المللي مسئولان مورد نظر بوده و از آن سرپيچي و تخلف
ننمايند و با شگردهاي ديپلماسي موجود جهان و با استفاده از شيوه هاي نشئت گرفته از
آن شگردها و با صلاح انديشيهاي سياستمدارانه و ليبرال منشانه اسلام در بعد سياست
خارجي در عين اينکه بصورت تهاجمي وارد صحنه هاي بين المللي و جهاني گرديده ولي
بالطبع از حمايت ملتها و ميليونها انسان مظلوم و زجر ديده تاريخ، برخوردار خواهد
شد.

اهميت
دادن به مردم

2-   
دومين
اصل از اصول انقلاب اسلامي حضرت اما «رض» که از حيث اهميت کمتر از اصل اول نبوده و
در سخنان گوناگون رهبري معظم انقلاب اسلامي در موارد مختلف بيش از همه مطالب و
شايد بيش از همه اصول ظهور و بروز دارد، اعتماد و اهميت دادن ايشان به مردم
ميباشد.

امام
«قدس» معتقد است در تمام موارد، معيار، نظر مردم و خواست آنان است و ضامت بقاء يک
نظام حمايت همه جانبه مردمي از آن نظام است.حاکميت واقعي يک نظام مردمي وقتي تحقق
مي پذيرد که مردم اصل و محور حرکتها و تصميمها قرار گيرند.وقتي يک نظام ضمانت
اجرائي قوي و قابل دفاع پيدا مي کند که واقعا به مردم بهاء لازم داده شود و بطور
جدي مسئولان نظام از مصالح آنان دفاع نمايند.

امام
«قدس» دفاع از خواست مردم و خدمت بملت اسلام و بالخصوص محرومين را، بعنوان يک
وظيفه الهي دانسته و حتي سفارش مينمايد: باو رهبر نگوييد بلکه خدمتگزار مردم
بگويند. امام دولت و حکومتي را صالح و موفق ميداند که در خدمت مردم قرار گرفته و
واقعا مردمي باشد.در هر نظامي که بمردم و 
اکثريت آنان بهاء لازم داده نشود و مردم در سرنوشت کشور نقشي نداشته باشند،
آن نظام قابل تضمين و ثبات نمي باشد. اعتناء بمردم و حاکميت بخشيدن باراده مردمي و
روي شخصيت مردمي تکيه کردن، يکي از اصول تغيير ناپذير انقلاب اسلامي بوده و بعنوان
يک پايه و اساس جاوادنه و هميشگي باقي خواهد ماند و از باب نمونه در چند مورد
بسخنان امام امت قدس سره اشاره مي شود:

«جمعيتها
اگر بخواهند خيانت نکنند به ملت،اگر بخواهند خدمت بکنند به کشور، مطالعه کنند
ببينند مسير اين ملت چه بوده است؟ چرا اين ملت به خيابانها ريخت و الله اکبر گفت[2]».

«ملت خودش است که سرنوشت را بدست دارد.اينطور نيست
که ملت ما از همه چيز بي خبر باشد و سرنوشتش را در کاخ سفيد و يا در کرملين برايش
طرح بکنند.خود ملت است که با راي خودش که متمرکز است در مجلس، دولت را تعيين خواهد
کرد و همه امور دست خود ملت است[3]».

«اينجانب از شما ملت شريف ايران متواضعانه مي خواهم
که در عين حال که در صحنه حاضريد، آرامش را حفظ کنيد. حضور شما مردم عزيز و مسلمان
در صحنه است که توطئه هاي ستمگران و حيله گران تاريخ را خنثي مي کند.حضور شما در
صحنه است که گرد ياس و درماندگي بر چهره هاي منافقين و متحدان بي آبرويش مي پاشد[4]».

و امثال اين نوع تعبيرات درباره نقش مردم در پيروزي
انقلاب مقدس اسلامي و شکست توطئه هاي دشمنان انقلاب اسلامي و تثبيت پايه هاي نهضت
اسلامي و ياس و نااميدي شياطين از وساوس و ايجاد دلهره و نگراني براي امت اسلامي،
آن قدر زياد و فراوان است که بر کسي پوشيده نمي باشد و اين مقدار فقط از باب نمونه
آورده شد.علاقمندان مي توانند به موارد خودش مراجعه نمايند.و تاکيد امام عظيم
الشان امت اسلام روي هوشياري و  حضور مردم
در صحنه هاي گوناگون نهضت اسلامي بوضوح نشاندهنده آن است که در نظام فکري حضرت
امام مردم و اعتماد بآن و تکيه روي آراء و نظرات آحاد ميليوني انسان بعنوان يک اصل
اسلامي و انقلابي بشمار آمده و در حفظ و حراست انقلاب اسلامي و حاکميت نظام
اسلامي، از اهميت و نقش فوق العاده اي برخوردار است و اين اصل در تمام صحنه ها بصورت
عيني و ملموس و واقعي بايد مد نظر قرار گيرد و در حل معضلات اجتماعي و برخورد با
تورم کمرشکن و بزانو در آورنده افراد کم در امد جامعه و تعيين سرنوشت و خط مشي
آينده انقلاب و نظام و اداره جامعه و مديريتهاي آموزشي و اجتماعي و صنعتي و
بالاخره در تمام شئون زندگي مردم، بعنوان يک اصل مسلم و محوري در نظر گرفته شده و
از قدرت و نيروي لايزال مردمي براي مشکلات و ايجاد زمينه هاي مناسب و مطلوب حکومت
عادلانه اسلامي بنحو احسن بهره برداري بعمل آيد و بطور واقعي و بصورت عام، ذهنيت
مسئولان و برنامه ريزان نظام اينطور شکل گيرد که مردم بالغ هستند و از درک بالائي
برخوردار ميباشند و آنان صاحبان واقعي انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي هستند و
هر نوع حرکت و تصميم گيري در تحت هر عنواني و زير پوشش هر چيزي قرار گيرد که در
دراز مدت حاکميت مردم را متزلزل سازد و بتدريج آنان را از صحنه خارج نمايد و از
بالا براي آنان تصميم گيري و صلاح انديشي صورت پذيرد و همچنين در ديپلماسي جهاني
روي ملتها و مصالح ملتها تکيه نشود و در ايجاد روابط و برقراي ديپلماسي مصالح
حکومتها و حاکمان مد نظر قرار گفته و از کانال حکومتها سياست خارجي اعمال گردد با
اصول سياست خارجي اسلامي و امام خميني قدس سره تنافي داشته و نوعي عدول از خط مشي
انقلاب و انقلابي بودن تلقي ميگردد.اميد است سخنان امام «رض» در تمام زواياي وجودي
عاشقان اسلام و محرومان عالم که از زر و زور و تزوير رنج ميبرند و فشار چکمه هاي
مستکبران عالم را لمس کرده و فشار ظالمانه آنان را احساس مي نمايند آن مقدار نفوذ
پيدا کند و ريشه بدواند که همه آنان يکدل و مصمم و با اراده آهنين بصورت سيل جهاني
درآيند و قدرتهاي شيطاني را با خواري و ذلت بزانو درآورند و حاکميت مردمي و ملتها
را در سراسر عالم با تکيه بر ارزشهاي الهي محقق سازند.

ادامه دارد

 

 



[1]– در جستجوي راه از کلام امام دفتر اول صفحه 12