دکتر عبدالحمید انصاری
مقدمه
در ۱۸ قسمت قبل، فیلمهای ساخته شده تا پایان سال ۶۵ و بخشی از فیلمهای سال ۶۶ به صورت اختصار تحلیل گردید. ضمناً در سه شماره قبل نیز فیلمهایی که ناتمام رها شدند و یا به شیوه اشتراک با کشور ترکیه تولید گردیده، اما به دلایل مختلف در آن کشور اکران اما در ایران به نمایش عمومی در نیامدند نیز معرفی شدند. اینک، بقیه فیلمهای سال ۶۶:
الف) ژانر حادثهای، اجتماعی و دفاع مقدس:
۱۴ـ جهیزیه برای رباب: محصول بنیاد مستضعفان. کارگردان: سیامک شایقی. تهیهکننده: غلامرضا موسوی. بازیگران: هادی اسلامی، پروانه معصومی، فاطمه معتمد آریا، مرحومه مهری مهرنیا، فهیمه راستکار، ایرج طهماسب.
روایت قدیمی و پر آسیب فشارهای زیاد بر خانواده برای چشم و همچشمی جاهلانه، خرید بیش از اندازه جهیزیه که نه تنها موجب آسیب به فرهنگ زیبای کمک به زوجهای جوان در ابتدای زندگی است، بلکه خانوادهها را دچار سختی و پریشانی مخارج بیمنطق و طاقتفرسا نموده به نحوی که اساساً سنت حسنه ازدواج را زیر سؤال میبرد. متأسفانه این تلاشهای غلط که محصول جهالت فرهنگی است روز به روز بهمنوار افزایش یافته و هماکنون به معضلی بسیار خطرناک مبدل گشته است.
۱۵ـ خانهای مثل شهر: محصول هدایت فیلم. کارگردان: حجتالله سیفی. بازیگران: حسین خانیبیک، روحانگیز مهتدی، فریبا شمس، شیرین گلکار، رحیم شاهمرادخانی، رضا آقاربی، اسماعیل علیپور.
داستان، تلفیقی از حوادث روزهای پرماجرای انقلاب اسلامی ۵۷ و پیوند آن با مشکلات اجتماعی آن دوران که عمدتاً با هدف جذب مخاطب ساخته شده است. متأسفانه غالب سینماگران در حالی که امکان ارائه تولیداتی با هدف ارتقاء سطح فرهنگی جامعه و کاهش آسیبهای اجتماعی برایشان میسر بوده و هست، بیشترین همّ خود را بر ساخت محصولات عوامپسند هر چند فاقد ارزشهای هنری و فرهنگی قرار دادهاند. منظور از بیان این نکته، اشاره مشخص به فیلم فوق نیست بلکه نگاه کلان به محصولات سینمای ایران، متأسفانه خروجی مطلوبی را پیش چشم تماشاگر نمیگذارد.
۱۶ـ تحفهها: کارگردان: محمدابراهیم وحیدزاده. بازیگران: مرحوم مهدی فتحی (بازیگر نقش درخشان عمروعاص در سریال فاخر امام علی«ع» اثر داود میرباقری)، حمید جبلی، فاطمه معتمدآریا، سعید پورصمیمی، پروانه معصومی، سیروس ابراهیمزاده، مرضیه برومند (کارگردان سریال و فیلمهای شهر موشها).
قصه سوءاستفاده از موقعیت جنگی (جنگ اول جهانی) و قحطی حاصل از جمعآوری مواد غذایی و به ویژه غلات و فروش آنها به نیروهای اشغالگر غربی با پولهای تقلبی چاپ شده توسط انگلیس را روایت میکند. تجربه تاریخی نشان میدهد که در هیچ دورهای، اشغالگران و متجاوزان اجنبی بدون مشارکت و یاری یک شریک داخلی نتوانستهاند بر جان و مال و ناموس مردم یک سرزمین مسلط شوند. این امر به ویژه در جنگ جهانی اول که به جنگ بیهوده معروف است و منجر به نابودی تقریباً نیمی از جمعیت ۲۱ میلیونی آن زمان ایران شد، بسیار روشن است. در آن برهه حدود ۵ هزار کامیون موجود در کشور با حیله انگلیسیها و نادانی گروهی از مردم بیمسئولیت در خدمت خرید و انتقال محصولات کشاورزی سراسر کشور به جبهههای جنگ جنایتکاران سرازیر شد و قحطی بیسابقه و توأم با انواع بیماریهای واگیر نظیر وبا و طاعون را بر اقصی نقاط کشور حاکم نمود.
اخیراً فیلم ارزشمندی به نام (یتیمخانه) توسط کارگردان متعهد و توانمند، ابوالقاسم طالبی ساخته شده که تماشای آن به همگان توصیه میشود.
۱۷ـ خانه در انتظار. محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران. کارگردان: منوچهر عسگرینسب. بازیگران: مهوش افشارپناه، رضا خندان، مریم معترف، محمدمهدی بهرامیان.
روایت وجهی اجتماعی در دفاع مقدس در قالب مفقود شدن پدری اهل زنجان و جستوجوی فرزندش برای یافتن وی در سفر به مناطق جنگی جنوب کشور.
۱۸ـ رد پایی بر شن. محصول حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. کارگردان: محمدرضا هنرمند. بازیگران: بهروز رضوی (دوبلور و صداپیشه معروف)، بهزاد بهزادپور (کارگردان کمکار و متعهد دفاع مقدس)، محسن زهتاب، مهرانه مهینترابی، فریده سپاهمنصور، غلامرضا طباطبایی.
ماجرای اشغال ایران توسط قوای متفقین (روس، انگلیس و آمریکا) در جنگ جهانی دوم و حوادث اجتماعی و فرعی ناشی از حضور تجاوزگران در مناطق کویری ایران را بازگو میکند. اجحاف و زورگوییهای اشغالگران معمولاً مورد اعتراض قبائل به ویژه عشایر نزدیک به قوای بیگانه قرار میگرفت و بعضاً به درگیریهای خونین نیز منجر میگردید. محمدرضا هنرمند کارگردان کمکار ولی با استعداد و محترمی است که باید بیشتر از تواناییهای وی برای ساخت فیلم و سریال بهرهگیری شود.
۱۹ـ خبرچین. کارگردان: نصرالله زمردیان و مازیار پرتو (که در سینمای ایران با عنوان فیلمبردار شهرت دارد). بازیگران: عنایت بخشی، مرحوم عزتالله مقبلی (که درخشانترین کار وی در بازی در نقش ابن زیاد در فیلم سفیر بود که علیرغم کوتاهی، ماندگار شد)، کاظم افرندنیا، سیروس تسلیمی، کتایون ریاحی (بازیگر نقش زلیخا در سریال فاخر یوسف پیامبر اثر شادروان فرجالله سلحشور).
داستان کارگر ضعیفی در یکی از تئاترهای لالهزار پیش از انقلاب را روایت میکند که خبرچین ساواک است، اما به تدریج متوجه ظالمانه بودن فعالیتهای ساواک شده و از کار خود پشیمان میشود، در نهایت به مبارزین یک خانه تیمی برای رسیدن به اهدافشان کمک میکند.
۲۰ـ سایههای غم. کارگردان: شاپور قریب. بازیگران: جمشید مشایخی، فرامرز صدیقی، شهلا میربختیار، عزتالله مقبلی، مرحومه حمیده خیرآبادی (مادر ثریا قاسمی).
قصه قدیمی و عوامانه تلخ نازایی زن را به تصویر کشیده است که دو خانواده را تا مرز بحرانهای شکننده پیش میبرد، اما با پذیرش فرزندخوانده مسئله فیصله مییابد. فیلم در مجموع پیام مثبتی دارد، اما بهتر است از فضای دراماتیکی موجود در اینگونه فیلمنامهها بهرهبرداری بیشتر در جهت تأثیرگذاری قویتر بر فرهنگ جاهلانه مذکور به عمل آید. کارگردان در جهت خلق تعلیقهای پرکشش موفق بوده است.
۲۱ـ در انتظار شیطان. کارگردان: حمیدالدین صفایی. بازیگران: مرحوم مرتضی احمدی، رؤیا افشار، ماشاالله افراشته، حسین عمرانی.
داستان زندگی یک خان را که مقارن انقلاب اسلامی و موج مبارزات ضد ستم از روستای محل حکومتش فرار میکند در حالی که تعدادی از فرصتطلبان اطراف وی درصدد دسیسهچینی برای تصاحب گنجینه و اموال قیمتی او هستند. فیلم به جز کششهای داستانی معمولی، پیام دیگری ندارد.
۲۲ـ سرزمین آرزوها. کارگردان: مجید قاریزاده. بازیگران: جهانگیر الماسی، سرور نجاتاللهی، رضا رویگری (خواننده سرود ایران، ایران)، ملیحه نظری، آنیک شِفرازیان، کیومرث ملکمطیعی.
شرح و توصیف مهاجرت به کشورهای غربی و ترسیم فضای غیرقابل پیشبینی و متفاوت از تبلیغات رسانههای جهانی را به نمایش میگذارد. لازم به ذکر است که این قبیل قصهها ظرفیت زیادی برای تأثیرگذاری و بیان حقایق مخفی مانده در زیر آوار حجم نمایشهای فریبنده تو خالی غرب دارد، اما متأسفانه استفاده مؤثری از آنها به عمل نمیآید و به ظواهر بسنده میشود.
۲۳ـ زمزمه. کارگردان: خسرو ملکان. بازیگران: مهدی صباغی، رضا صابری، عفت گلشنوش، زهرا بخشیان.
خط روایت فیلم، حوادث ۱۵ خرداد ۴۲ و پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) علیه رژیم پهلوی است که با تلفیق عواطف انساندوستانه و رفاقتگونه کشش قابل قبولی یافته است. به نظر میرسد که مسئله کنترل هزینهها باعث گردیده که از بازیگران معروف استفاده نشود.
۲۴ـ سفر غریب. محصول بنیاد مستضعفان. کارگردان: ایرج صغیری، بازیگران: منوچهر بهروزیان، علی قربانی، جواد نلیان، مهدی محمدشاهی، حمید باغکی.
همانگونه که ملاحظه میشود، هیچکدام از سازندگان و بازیگران فیلم شهرت حداقلی هم ندارند تا جذابیتهای مؤلفههای مورد قبول سینما کارکرد خود را نشان دهد. مدیوم سینما لوازمی دارد که خوب یا بد اگر رعایت نشود، میزان تأثیرگذاری فیلم کاهش مییابد. موضوع فیلم مهاجرت به کشورهای دیگر و مشکلات عدیده و عمیقِ وارد بر مهاجرین است که سالهاست جامعه ما نظیر برخی از جوامع دیگر گرفتار آن است. مسألهای با این اهمیت اقتضاء دارد که جذابیتهای تکنیکی سینما حتیالامکان مراعات گردد تا اصل موضوع تحتالشعاع حواشی قرار نگیرد.
۲۵ـ شاید وقتی دیگر. کارگردان: بهرام بیضایی. فیلمنامه و تدوین: از بهرام بیضایی. بازیگران: داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، حسین محجوب، ملیحه اکبری، سیروس نصیری، علیرضا مجلل، جمشید لایق.
فیلمی پربازیگر با داستانی پرکشش که قصه بدگمانی مردی نسبت به همسرش را روایت میکند، اما سرانجام بعد از کش و قوسهای آزاردهنده، معلوم میشود که زن حاضر در تصویر و در کنار مرد غریبه، خواهر دوقلوی همسرش میباشد. اگر از اشکالات جزئی فیلمنامه نظیر ادامه آزاردهنده بدگمانیهایی که روشن نمودن واقعیت آنها چندان دشوار نیست بگذریم، به هر حال فیلم دارای تعلیق زیاد و کشش داستانی قابلتوجهی است که با انگیزه جذب مخاطب ساخته شده است.
سوسن تسلیمی بازیگر چندین فیلم بیضایی از سالهای قبل از انقلاب تا مقطع همین فیلم بود که بین قشر فرهنگی پذیرش داشت اما پس از آن به سوئد رفت و به کار سینما و آموزش آن در کشور مذکور پرداخت و در صحنههای ناپسندی ظاهر شد که به حیثیت هنری و اخلاقی خود آسیب وارد نمود.
۲۶ـ سازمانها. کارگردان: حسن جوانبخش. بازیگران: پرویز پرستویی، منوچهر اولیایی، رحمان مقدم، اصغر محبی، سعید دلیری، حسین معلومی.
داستان فیلم روایتگر مناسبات دلالان و فروشندگان مواد مخدر و بیوفایی آنان حتی به دوستان و همکاران خود و در صورت اقتضاء حذف و ترور آنان است. این رویکرد، مبیّن پوچی مناسبات درونی و سازمانی اعضاء این باندهاست، ضمن اینکه اساساً با هر شرایطی سرانجام توسط نیروهای پلیس متلاشی میشوند.
۲۷ـ شرایط عینی. کارگردان: احمدرضا گرشاسبی. فیلمنامه: احمدرضا گرشاسبی. بازیگران: حبیب دهقاننسب، عنایت شفیعی، امید آهنگر، حجت گودرزی، بهزاد رحیمخانی، فرنوش آلاحمد.
ماجرای گروههای فاسد و فشار آنان برای آسیب رساندن به سد و مهندس سازنده آن در راستای منافع کثیف و حقیر فردی. همان نکتهای که ترجیح منافع کلان نظام و اجتماع را بر منافع فردی مخدوش میسازد. فیلم محصول مرکز گسترش سینمای تجربی و نیمه حرفهای است و طبعاً به همین اندازه میبایست انتظار جذابیت از آن داشت، هر چند موضوع بسیار با اهمیت است و جا دارد که برای تبیین آن فیلمهای خوشساخت زیادی ارائه شود.
۲۸ـ شکوه زندگی. کارگردان: حسن محمدزاده. فیلمنامه: کیومرث پوراحمد. بازیگران: پروانه معصومی، محمدقاسم ذوالقدر، خسرو دستگیر، مناف ایرانپناه، یوسف صمدزاده، نگار انصاری.
یک قصه خانوادگی، سرشار از مناسبات عاطفی دو نسل که کنار هم در یک آپارتمان زندگی میکنند، ولی دخالتهای اقوام نادان، صمیمیت عرفی آنان را به هم میریزد. خانواده معمولی فیلم مشکلات طبقه متوسط و پایین جامعه را همواره با خود دارد، اما تا زمانی که فامیل نادان دخالت منفی ننمودهاند، زندگیشان خوب سپری میشود. نظیر دیگر ساختهها و فیلمنامههای کیومرث پوراحمد، نگاه جامعهشناسانه به طبقه فرودست جامعه بیانگر حقایق موجود و البته آزاردهنده در این قشر است که افراد معمولی با دیدن آن به سادگی با آن همذاتپنداری و مشابهسازی میکنند.
۲۹ـ سیمرغ. کارگردان: اکبر صادقی. بازیگران: جمشید مشایخی، صادق هاتفی، بیژن امکانیان، جمشید لایق، مهری ودادیان.
نظیر چند فیلم مشابه که در این سال در مورد مهاجرت به کشورهای حاشیه خلیج فارس ساخته شد، این فیلم نیز آسیبها و پیامدهای ناگوار سفر غیرقانونی به آن کشورها را به تصویر میکشد. افراد مطلع میدانند که اینگونه مهاجرتها، در هر مرحلهاش مشکلات پیچیدهای وجود دارد. از سوار شدن غیرقانونی به لنجها و قایقها که ناخدا و خدمه با توجه به ترس و وحشت مسافرین ممکن است هرگونه سوءاستفاده و یا بدرفتاری با آنان بعمل آورده، تا بهای پرداختی برای یک مسافرت تحقیرآمیز و پرمخاطره و سپس رها شدن در بیابانهای ناشناس یا سواحل خطرناک ممنوع و سپس آوارگی در کشورهای هدف و تن دادن به کارهای پست و کمدرآمد و همواره در هول و هراس بازداشت و دیپورت به مبدأ و همه و همه حاشیههای قهری اینگونه سفرهاست.
۳۰ـ شناسایی. کارگردان، تهیهکننده، سناریست و تدوینگر: محمدرضا اعلامی. بازیگران: محمدعلی سپانلو، بهروز بقایی، پروانه معصومی، هوشنگ بهشتی، پری اقبالپور، جمشید لایق.
داستان اجتماعی و معماگونه یک خانواده معمولی که اشخاصی از فامیل به آنان اطلاع میدهند که پدر و مادر واقعی آنان افراد دیگری هستند و نه پدر و مادر کنونی آنها، البته این اطلاع برای افراد معمولی فوقالعاده سنگین است و تصمیمگیری راجع به پذیرش و یا عدم پذیرش آن سنگینتر. فیلمساز قصد داشته از شخصیت سپانلو که بیشتر به عنوان شاعر و نویسنده معروف است بهرهبرداری کند که چندان موفق نبوده است. سپانلو دو سال قبل درگذشت.
۳۱ـ غریبه. کارگردان: رحمان رضایی. تهیهکننده: امیر توسل و حسین فرحبخش. بازیگران: اکبر عبدی، مهری هاشمی، رضا رویگری، محبوبه بیات، کتایون ریاحی، حسین شهاب، حسین کسبیان.
کارمندی پس از رسیدن به دوران بازنشستگی، چون هنوز توان کار کردن دارد، درصدد یافتن شغل جدیدی برمیآید، اما در همه کارهای پیشنهادی نوعی تقلب و ریاکاری وجود دارد که کارمند از آنها بیزار است. کارمند که بیش از درآمد به مشغول بودن نیازمند است، دچار انفعال روحی روانی خطرناکی تا سر حد متلاشی شدن زندگی خانوادگی میگردد تا اینکه یکی از دوستان قدیمی به او پیشنهاد خدمت در مدرسه و تعلیم و تربیت کودکان را میدهد که مورد قبول واقع میشود.
۳۲ـ شکار. کارگردان: محمد جوانمرد. تدوین: مرحوم ساموئل خاچیکیان. بازیگران: خسرو شکیبایی، پرویز پرستویی، مهری ودادیان، منیژه سلیمی، عنایت بخشی، مرحوم نعمتالله گرجی.
داستان فیلم روایتگر زندگی یک راننده تریلی معمولی است که در اثر آشنایی بین جاده با یک مسافر که پنهانی سوار تریلی شده، بین آنها علائق انسانی و پسندیده شکل میگیرد تا حدی که راننده حاضر به تغییر مسیر تریلی به جاده فرعی برای فرار دادن مسافر از دست پلیس میشود، البته فضای فیلم نشاندهنده حقانیت مسافر است و از این نظر تماشاگر با آنان همذاتپنداری میکند.
۳۳ـ شیرک. کارگردان: داریوش مهرجویی. تهیهکنندگان: مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی. بازیگران: عزتالله انتظامی، فرزانه کابلی، مهدی اسدی، حمید جبلی.
قصه نوجوان ۱۴ سالهای است که پدرش در حمله گرازها کشته شده است و او تصمیم گرفته با آموزش و فراگیری رموز دشتبانی به جنگ گرازها برود. مادرش بسیار نگران و طبعاً مخالف است، اما سرانجام اصرار نوجوان به رضایت مادر منجر میشود.
مانند تمامی آثار مهرجویی، نگاه اجتماعی به زندگی انسانهای معمولی و در عین فاصله نگرفتن از حوادث ملموس آدمهای عادی موجب دلنشینی قصه و پذیرش وقایع آن شده است.
(مأخذ: آرشیو وزارت ارشاد و فرهنگ فیلمهای سینمای ایران، تألیف جمال امید)