محمد صالح
بهتر از فحاشی
آشنا (مشاور فرهنگی رئیسجمهور): اگرچه شناخت پویاییهای سیاست و جامعه در امریکا دشوار است، اما حتماً بهتر از آن است که فقط به امریکا فحاشی کنیم!
*توضیح: این عزیز ما گوهرهای فوق را در صفحهی توئیترشان فشاندهاند! آن هم فردای پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا!
۱ـ این روزها که مردم برای راه انداختن کارشان در این ور و آن ور دنبال یک آشنا میگردند بسیار خوب است که رئیس محترم جمهور هم یک «آشنا» در کنارش دارد، تا اگر جایی کار گره خورد «آشنا» بدادش برسد و این خود نشان دهنده اهمیت «آشنا» و داشتن آن در راه افتادن کار است! (حتی اگر آدم رئیسجمهور باشد)
۲ـ و البته «آشنا» باید خیلی مؤدب باشد و از هرگونه فحاشی (خصوصاً فحاشی به امریکا) خودداری کند وحتی قبلاً هم به قاعده یک فحاشی مختصر (به ویژه نسبت به کدخدا) مرتکب نشده باشد تا بتواند کار آدم را راه بیندازد و تاکنون دیده نشده یک «آشنا» بتواند با فحاشی (هر چند به امریکا) کار کسی را درست کند!
۳ـ از بابت احتیاط میپرسیم که این «پویایی سیاست و جامعه در امریکا» یعنی چه؟ و آیا نوعی فحاشی محسوب نمیشود؟ و آیا شناخت این پویاییها فضولی نخواهد بود؟ آیا دشوار خواندن شناخت پویاییهای سیاست وجامعه در امریکا به نوعی فحاشی نیست؟ در حالی که ما خودمان امتحان کردهایم امریکا اصلاً پویایی ندارد (چون پویایی لابد یک چیز بدی است و به جوامع جهان سومی اختصاص دارد!) و اگر داشته باشد ربطی به جامعه و سیاست ندارد و به فرض هم که ربطی داشته باشد شناخت آن اصلاً کار دشواری نیست! تازه آقای ترامپ هم به سادگی آب خوردن بالا و پایین پویاییهای امریکا را به همهی عالم شناساند!
۴ـ به دلیل فوق است که نگران شدهایم مبادا فرمایش آقای «آشنا» یک جور فحاشی باشد و موجب رنجش کدخدا بشود و در نتیجه ترامپ برجام را از وسط جر بدهد و آن وقت نه تنها کار آقای رئیسجمهور راه نمیافتد که گره میخورد ودرخت برجام هم به جای دادن سیب و گلابی و بوئینگ، کدو حلوایی با طعم تداوم تحریم میدهد یا خشک میشود و داغش به دل آقای روحانی میماند.
۵ـ فلذا بهتر است «آشنا» به سرعت نوشتن عبارت مذکور را تکذیب و محکوم کرده و اصولاً آشنایی با توئیتر را گردن نگیرد و از این پس صرفاً با قلم نی آن هم روی پوست آهو و در موضوعات غیر مربوط به آمریکا گوهر بیافشاند تا خدای نکرده موجبات جر خوردن برجام را فراهم نیاورد.
فواید مجازی
الف) وزارت محترم ارشاد مدتی پیش اعلام کرد فیلترینگ فضای مجازی بیحاصل است چون دنیا در حال تحول است و ما باید برای زمانی آماده شویم که اینترنت و شبکههای ماهوارهای به راحتی و رایگان توسط گوشیهای تلفن همراه دریافت میشود.
ب) از کلام وزارت ارشاد نتیجه میشود که عدم فیلترینگ فضای مجازی محصولات فراوانی به بار خواهد آورد! مثلأ موارد زیر:
۱ـ از هر طلاق ثبت شده در کشور، سه مورد آن به دلیل آسیبهای فضای مجازی است. (خراسان ۱۵/۷/۹۵) آن هم در حالی که بنا به اعلام وزارت آموزش و پرورش ۵/۶ میلیون دانشآموز در خانوادههایی زندگی میکنند که در آستانه طلاقند و درصد طلاق در کشور به مرز ۳۵ درصد رسیده است! (در شهرهای بزرگ و تهران از مرز ۴۰ درصد گذشته است)
۲ـ بنا به اعلام دادستان انقلاب استان قزوین یکی از مدیران دولتی در قزوین با استفاده از فضای مجازی به ترویج اهانت به ائمه اطهار«علیهمالسلام» و هتاکی به آنها مشغول بوده است!
۳ـ در سال جاری پسر ۱۴ سالهای در سبزوار پس از دوستی با دختری ۱۲ ساله و برقراری رابطه با او عکسهایی غیراخلاقی از دختر تهیه کرد و از طریق فضای مجازی در سطح شهرستان منتشر نمود. (جراید ۱۵/۷/۹۵)
۴ـ یکی از مسئولان ناجا اعلام کرد شاهد رشد صددرصدی (دو برابر شدن) جرایم سایبری در شش ماهه نخست امسال در برخی از استانهای کشور (مانند خراسان) بودهایم. (جراید ۱۵/۷/۹۵)
ج) ملاحظه فرمودید که چرا وزارت ارشاد فیلترینگ فضای مجازی را بیحاصل میداند و در این مسیر حتی یک قدم هم برنمیدارد؟ وقتی وظیفه این وزارت خانه ارشاد خلائق است، چرا باید با فیلترینگ فضای مجازی موافق باشد؟ آن هم در حالی که فضای مجازی بدون فیلترینگ این همه محصولات پربار به جامعه تقدیم میکند! یادتان هست آن وقتها که فضای مجازی نبود، پسران ۱۴ ساله به جای گرفتن عکسهای جنسی از دختران ۱۲ ساله و انتشار آنها در فضای مجازی چه میکردند؟ یا به جبهه میرفتند (که باعث رشد خشونت در نهاد آنها میشد و به آدمهایی افراطی تبدیل میشدند که به جای آرزوی دوستی با کدخدا به فکر مرگ کدخدا بودند!) و یا به درس و مشق و کمک به والدین مشغول بودند (که اقداماتی سنتی، غیرمدرن، عقبمانده و خلاف اعتدال و مغایر با فرهنگ حاکم بر جامعه جهانی محسوب میشود). اگر ملتفت اوضاع باشید خواهید فهمید که این وزارتخانه بر اساس «اسلام رحمانی» به ارشاد ملت مشغول است و در این مدل از اسلام مهم آن است که شما تابع میل و شهوت اکثریت «لایعقلون» فتوا بدهید و به ساز آنها حرکات موزون مرتکب بشوید! وقتی میتوانید با فیلتر نکردن فضای مجازی در ایام انتخابات از اکثریت «لا یفهمون» رأی بگیرید، دیگر دلیلی ندارد نگران میزان طلاق در جامعه و رشد آن باشید یا گسترش کفریات و اهانت به مقدسات در فضای مجازی تن و بدن شما را بلرزاند! شما به خلایق حال میدهید و افسار فضای مجازی را رها میکنید، ملت هم با فضای مجازی بدون افسار حال میکنند، در انتخابات هم همان خلایق به شما رأی میدهند و شما حال میکنید! در این حالت فیلترینگ فضای مجازی جز ضد حال چه معنایی خواهد داشت؟
لغتنامه اعتدال
*کدخدا: ارباب، همه کاره عالم، موجودی که همه چیز از آب خوردن گرفته تا هواپیما و شفا و درد و درمان به او مربوط است، مدینه فاضله ترامپ!
*برجام: آفتاب تابان، درخت سیب و گلابی در آینده، همه چیز ساز، عصاره چهار سال تلاش یک دولت معتدل، چیزی که ترامپ میخواهد پاره کند، خربزه و خیار برای بزک!
*مخالف برجام: بیسواد، جهنمی، به درک اسفل، انقلابی نفهم، بیشناسنامه، حیف نون، افراطی، آنکه از تحریمها کاسبی کند، مانع نزول برکات از سوی کدخدا.
*منتقد برجام: عیناً همان معنی «مخالف برجام» را دارد، کسی که باید دهانش را بست و قلمش را شکست، کسی که یارانه هم بر او حرام است.
*جامعه جهانی: کدخدا و طویلهاش، کدخدا و امارات و جیبوتی به صورت دستهجمعی، به کدخدای تنها هم اطلاق میشود، جایی(یا کسی) که عقلاً به ساز آن میرقصند.
*هیلاری کلینتون: نگار نازنینم داد بیداد! خواب شیرین، رؤیای بر باد رفته، مکمل اعتدال، کدخدای مؤنث!
*خودکفایی: از نشانههای افراطگرایی و بیسوادی، ناممکن، نخود سیاه، هفت شنبه، وقت گل نی!
*اقتصاد مقاومتی: شاید وقتی دیگر، ایشالا بعداً، ما بعد البرجام، ببینم چی میشه، موکول به هفت شنبه
* نهی از منکر: اسیدپاشی روی زن و بچه مردم، معادل کار بد، نوعی بیتربیتی.
* ناهی از منکر: دشمن جامعه، مزاحم، موی دماغ، اسید پاش!
*اختلاس (از صندوق فرهنگیان): اتفاق بیاهمیت، وامی که بازپرداخت نشده، مطلبی که ارزش پرداختن ندارد!
*دریافتکنندگان حقوقهای خیلی فراوان: ذخایر انقلاب و نظام، کسانی که سهمشان را از سفره انقلاب برداشتهاند، مدیران مظلوم، سربازان بیادعا و گمنام جبهه رفاه.
فواید قصاص
*متهم سابقهداری که سال ۸۷ مرتکب قتل عمد شده و از سوی اولیای دم بخشیده شده بود بار دیگر در مهر ماه ۹۵ طی نزاعی خونین فردی را با چاقو به قتل رساند.(ابرار، ۱۵/۷/۹۵)
*مردی که چند سال قبل همسرش را کشته و سپس با گرفتن رضایت از اولیای مقتول از قصاص رها شد، در سال ۹۳ پس از برقراری رابطه با زنی او را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده و در سطل زباله انداخت. (همشهری،۱۲/۸/۹۵)
۱ـ اگر آدم بیکاری پیدا شود و روزنامهها را جستجو کند، بعید نیست که بتواند تعداد قابل توجهی از قاتلین دو مرحلهای را بیابد.
۲ـ چنین حوادثی مؤید نظرات روشنفکران، حقوقدانان و روزنامهنگاران لیبرال و انساندوستی است که سالهاست برای اثبات غیرانسانی بودن «قصاص» تلاش میکنند! در نظر این جماعت قصاص نفس هم نوعی قتل است و باید از فهرست مجازاتهای موجود در قوانین کشور حذف شود.
۳ـ خوشبختانه یکی از موضوعات اساسی گفتوگوهای حقوق بشری ایران و اتحادیه اروپا که این ایام (و پس از برجام) در جریان است همین موضوع قصاص است و طی آن اروپاییها تلاش میکنند مقامات دولتی ایران را وادار به حذف مجازات وحشتناک قصاص کنند.
۴ـ اگر بخت با ما یار باشد و اتحادیه اروپا بتواند دولت ایران را مجبور به حذف مجازات قصاص کند، آنگاه به وفور شاهد قاتلان دو یا سه یا چند مرحلهای خواهیم بود. تصور کنید دو قاتل محترمی که در ابتدای بحث با آنها آشنا شدید پس از ارتکاب قتل اول قصاص میشدند، آن وقت بشریت از دیدن خلاقیت آنها در ارتکاب قتلهای دوم محروم میماند (خصوصاً آن قاتل خلاقی که پس از رابطه با زن جوان، او را کشته و تکه تکه کرده و به سطل زباله سپرده بود!) و این در حالی است که در اروپا و بسیاری از ایالتهای امریکا که فردی بابت قتل عمد، قصاص نمیشود، قاتلان پرکار و خلاقی پیدا میشوند که تعداد قتلهای آنها به ۵۰ مورد رسیده و در عرصه قتل عمد به نوآوریهایی مانند قطعه قطعه کردن اجساد قربانیان و نگهداری این قطعات در فریزر و تغذیه از آنها دست یافتهاند. (مانند جفری دامر آمریکایی)
۵ـ فلذا ضمن محکومیت مجازات اعدام برای قاتلین، از مقامات مملکت خواهشمندیم تا به دستور اتحادیه اروپا جامه عمل پوشانده و با حذف مجازات اعدام، مملکت را از حقوق بشر برخوردار نمایند تا بیش از پیش شاهد هنرنمایی قاتلین حرفهای در مراحل متعدد باشیم! آخر وقتی در آمریکا یک نفر میتواند با کشتن بیش از ۵۰ نفر رکورد بزند چرا ما در این عرصه عقب مانده باشیم و به هر قاتل تنها فرصت یک فقره قتل بدهیم؟