قسمت بیست و چهارم
آیت الله حسین نوری
مفاسد سیستم سرمایه داری
ایجاد و اشاعه فقر و محرومیت
قسمتی از کلمات پیشوای بزرگ اسلام حضرت امیر مؤمنان(ع) دربارۀ ضایعۀ دردناک “فقر” ،این بلای بزرگ جهان بشریت است.
حضرتش با تعبیرهای صریح و دردآمیز از “فقر” و عواقب آن بارها سخن گفته و رهنمودهای بسیار مؤثر و کاملی را برای از بین بردن این کابوس وحشتناک ارائه نموده ولی افسوس که این رهنمودها مورد عمل قرار نگرفته است.
ایشان در یک مورد به منظور تهییج افکار برای ریشه کن ساختن آن فرموده است:
“الفقر الموت الاکبر”[۱]
یعنی “فقر” بزرگترین مرگ برای افراد و جوامع بشری است، یعنی آن نابود کننده آثار و نمودهای حرکت و حیات، خاموش کنندۀ چراغهای امید و کشندۀ استعدادها است.
در مورد دیگر فرمودند:
“استعذ بالله من الفقر فان الفقر”
“منقصه للدین مدهشه للعقل”
“داعیه للمقت”[۲]
یعنی از فقر به خدا پناه ببر که آن موجب پیدایش کمبودها و نارسائیها در امور معنوی و دینی، و باعث سرگردانی و ضعف عقل و انحطاط فکری،و علت پدید آمدن نفرتها و جدائی ها است.
و نیز فرمودند:
“الغنی فی الغربه وطن”
“و الفقر فی الوطن غربه”[۳]
یعنی: توانگری و قدرت اقتصادی آنقدر در پیشرفت زندگی مؤثر است که قدرتمند اقتصادی در هر نقطه ای از جهان که باشد دارای زندگی توام با عزت و رفاه است ولی “فقر” باندازه ای در سلب رفاه و راحتی زندگی نقش دارد که افراد فقیر در وطن خویش نیز غریب و از وسائل رفاه بی بهره می باشند.
از طرفی این موضوع نیز روشن است که “دین اسلام” به این منظور از جانب خداوند جهان فرود آمده است که به مردم حیات، آن هم حیات طیبه یعنی زندگی پاکیزه بدهد، دین اسلام می خواهد عقائد کامل با مفاهیم صحیح خود مورد گرایش قرار بگیرد و انسانها از لحاظ اخلاق به سرحد کمال برسند و از جهت اعمال دارای اعمالی شایسته باشند.
دین اسلام کوشش فراوانی بخرج می دهد تا عقل مردم را تقویت کند و انسانها را به عالیترین درجه از رشد فکری و فرهنگی برساند و واضح است که چنین دینی باید در گام اول خود برای ساختن جامعۀ انسانی و اسلامی “فقر” را از میان بردارد زیرا بر اساس منطق پیشوایان بزرگ دین تا “فقر” هست حیات و حرکت نیست،تا فقر هست انحطاط فکری و ضعف فرهنگی هست،تا “فقر” وجود دارد نارسائی اخلاقی و عملی نیز وجود دارد.
البته ممکن است تعدادی از افراد در هر شرائطی بتوانند راه تکامل انسانی را بپیمایند ولی می دانیم این قبیل اشخاص نادر و اندک می باشند و در اینجا روی سخن با نوع و اغلب افراد است.
و بالاخره این نکته روشن است که هر چیزی در محیط مساعد و مناسب خود رشد می کند و ما علاوه بر تجارب و اطلاعات خود این واقعیت را از کلمات پیشوایان بزرگ اسلام (ع) بدست آورده ایم که محیط “فقر و محرومیت”، ضعف مالی و عدم استقلال اقتصادی هرگز محیط مناسبی برای رشد فرهنگی و تحقق مفاهیم دینی از قبیل عدالت، محبت،مساوات و صداقت و …. نیست.
بنابراین برای رشد کامل فرهنگی و تحقق مفاهیم دینی در درجه اول از بین بردن فقر و ریشه کن ساختن بیکاری و قلع و قمع محرومیت اقتصادی لازم است.
امیدواریم مسئولان جمهوری اسلامی ایران بفضل خداوند متعال بتوانند گامهای مثبت و سریع و مؤثری بر اساس برنامه های اقتصادی اسلام بردارند تا برای از بین بردن این فاجعۀ تلخ بشریت توفیق پیدا کنند.
امت اسلامی و متعهد ایران می داند که غلبه بر همۀ دشواریها و نارسائیهائی که از رژیم گذشته بیادگار مانده کار سهل و ساده ای نیست و مخصوصاً این جنگ تحمیلی که نمایانگر صف بندی جبهۀ استکبار و الحاد و سرمایه داری و صهیونیستی در برابر جبهۀ اسلام است بر حجم مشکلات اقتصادی چندین برابر افزوده است اما توفیق الهی در این صحنه نیز مانند صحنه های دیگر ما را مدد خواهد کرد و در این رابطه با برنامه ریزی های کامل اسلامی کابوس وحشتناک فقر و محرومیت از جامعۀ اسلامی رخت برخواهد بست: “انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا”.
اکنون به مناسبت بحث اقتصادی خود لازم است به انجام این چند بحث بپردازیم:
- مفهوم فقر
در این مورد باید این موضوع کاملاً روشن شود که “فقر” یعنی چه، و انسانها در چه پایه از اقتصاد زندگی، فقیر محسوب می شوند و به چه حدی از اقتصاد اگر برسند از فقر و عواقب خطرناک آن نجات پیدا میکنند. و از طرفی هم باید توجه داشته باشیم که: این موضوع بر حسب زمانها و دورانهای مختلف نیز فرق می کند.
- در سطح جهان بلکه در هر یک از کشورهای مختلف دنیا براساس آمار و ارقام موجود، “فقر” تا چه اندازه ای وجود دارد و در چه نقطه ای نسبت به نقاط دیگر “فقر” مزمن تر و وسیع تر است.
- “فقر و محرومیت” دارای چه عواقب و آثار وخیمی است و رابطۀ فقر با عدم امکان رعایت اصول بهداشت که در نتیجه موجب پیدایش بیماریها و امراض می گردد تا چه اندازه است و این امراض چه پی آمدهای مادی و معنوی و جسمی و عقلی دارد و همچنین رابطۀ فقر با عدم امکان معالجه و رفع امراض و در نتیجه فرا رسیدن مرگ و میرهای زودرس تا چه پایه است.
و نیز لازم است ارتباط فقر با جهل و عدم پیشرفت فکری و فرهنگی مورد توجه قرار بگیرد و معلوم گردد که “فقر” تا چه میزانی موجب از دست رفتن قدرت تحصیل و کسب علوم است، و همچنین رابطۀ “فقر” با عدم رشد استعدادها و از بین رفتن قدرت ابداع و اختراع و در نتیجه تسلط نیروهای استعمار و استثمار تا چه پایه است.
و نیز ارتباط “فقر و محرومیت” با نارسائی هایی که در زمینۀ انجام وظائف دینی و معنوی و فرهنگی گریبانگیر انسانها می گردد تا چه میزان است.
و بالاخره “فقر” چه رابطه ای با عدم استقلال و از دست رفتن خودکفائی و تا چه اندازه تأثیر در ارتکاب جرائم و جنایات دارد.
- علت فقر چیست؟
آیا عوامل طبیعی در پیدایش آن تأثیر و نقش مهمی دارد و یا اینکه بطور کل فقر مولود سیاست های شوم و مکاتب و سیستم های اقتصادی ناقص ومنحط بشری است.
- تأثیر سیستمها در ایجاد یا رفع فقر:
لازم است این بحث نیز بطور روشن انجام بگیرد که کدام یک از سیستمهای اقتصادی در ایجاد و اشاعۀ فقر مؤثر و کدام یک از آنها در جلوگیری از شیوع آن تأثیر دارد، و بالاخره اثبات این مطلب که اسلام تنها مکتبی است که با برنامه های کامل در راه قلع و قمع فقر و محرومیت در همه ابعاد زندگی گامهای مؤثر و نتیجه بخشی برداشته است نیز جزء این بحث مهم است .
بطور خلاصه انجام این قبیل مباحث برای اینکه این غول خطرناک از سر راه زندگی بشر برداشته شود و انسانها برای همیشه از عوارض شوم این اهریمن فساد نجات پیدا کنند لازم و مهم است.
و اکنون برای اینکه دورنمای مختصری از وضع جهان کنونی در رابطه با فقر را در نظر داشته باشیم این آمار را می خوانیم و بقیه مباحث را به توفیق الهی به آینده موکول می سازیم:
گرسنگی هر سال میلیونها نفر را در جهان می کشد:
هر سال ۴۰ میلیون نفر انسان از گرسنگی می میرند، تا زندگی بر اقلیت غارتگر جهان نلذت بخش تر شود.
آمار مرگ و میر ناشی از سوء تغذیه و گرسنگی تنها در سال ۱۹۸۰ قریب ۵۰ میلیون نفر بود: رقمی بالاتر از کشتگان جنگ های اول و دوم جهانی، روند و افزایش فقر و گرسنگی در دنیای بحران زدۀ کنونی چنان است که از هم اینک گفته اند در صورت ادامه سلطۀ استکبار جهانی در سال ۲۰۰۰ (۱۷ سال دیگر) هزار میلیون نفر در فقر کامل بسر خواهند برد، بعبارت دیگر اگر وضعیت بد غذائی که در طول ۲۰ سال گذشته وجود داشته ادامه یابد تا سال ۱۹۸۵ رقم افراد گرسنه دو برابر خواهد شد.[۴]
و این فاجعۀ قرنی است که تنها در اکتبر ۱۹۸۱ آن “جامعه اقتصادی اروپا یک میلیون تن مواد غذائی را نابود کرد” تا کاهشی در بهای محصولات غذائی ایجاد نشود!
در سال ۱۹۸۱ (تقریباً دو سال قبل) نزدیک به ۵۰ میلیون نفر از مردم جهان از گرسنگی و سوء تغذیه مردند، رقمی بالاتر از شمار قربانیان جنگهای اول و دوم جهانی
بیماری گرسنگی و سوء تغذیه که ۸۶% از جمعیت کشورهای تحت سلطه ابرقدرتها را رنج می دهد،زائیدۀ سیستم هائی است که استکبار جهانی بوجود آورده تا منافع اقلیت ممتاز و بهره مند جهان را در قبال اکثریت مستضعف آن حفظ کند.
براساس آمارهای موجود تنها ۲۸ درصد از جمعیت جهان قادر به تأمین “کالری” مورد نیاز خود هستند لازم به یادآوری است که هر فرد در روز بطور متوسط به ۲۷۰۰ کالری نیازمند است.
حال آنکه در مقابل ۱۲ درصد از جمعیت جهان که قادر به تأمین ۲۲۰۰ تا ۲۷۰۰کالری هستند،۶۰ درصد از ساکنین روی زمین به بیش از ۲۲۰ کالری غذا دسترسی ندارند و این یک بحران واقعی است.
از سوی دیگر گفته شده که نیاز روزانۀ انسان به پروتئین حدود ۳۰ گرم است و بر اساس آمارهای سازمان خواربار جهانی ۵۶ درصد از جمعیت جهان کمتر از ۱۵ گرم پروتئین مصرف میکنند!
گزارش سازمان جهانی خواربار از تقسیم گرسنگی و سوء تغذیه در جهان حاکی است که ۳۰درصد از گرسنگان در آسیای جنوب شرقی، ۱۸ درصد در خاورمیانه، ۱۳درصد در آمریکای لاتین و ۲۵درصد آنها در آفریقا زندگی میکنند بیماری سوء تغذیه که بر پایه آمارهای فوق ۸۶ درصد آن در کشورهای جهان سوم وجود دارد بیش از همه کودکان را تلف می کند. به گزارش “یونیسف” از هر ۵ کودکی که در سال ۱۹۷۹ به دنیا آمده اند بک نفر بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داده است، طی همانسال بیش ار ۸ میلیون کودک کمتر از ۵ سال در جنوب آسیا تلف شده اند که علت مرگ بیش از نیمی از آنان گرسنگی بوده است!!
بر اساس تخمین بانک جهانی ۵۰درصد مرگ و میر کودکان در “آمریکای لاتین” بطور مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از کمبو تغذیه میباشد.[۵]
چندی قبل پروفسور علی موسی سرپر ست بخش اطفال در بیمارستان “ناثال ژوها نسبورک” اعلام داشت که از ۸میلیون کودک سیاه پوستی که در آفریقای جنوبی وجود دارد هر سال سی هزار کودک یا بعبارت دیگر هر ساعت سه تا چهار کودک بر اثر سوء تغذیه و گرسنگی جان خود را از دست میدهند.[۶]
همچنین گزارش سازمان جهانی “یونیسف” حاکی است که سالانه نزدیک به ۲۰درصد کودکان پاکستانی به علت کمبود امکانات بهداشتی و بدی تغذیه جان خود را از دست میدهند، در گزارشی که “یونیسف” درباره پاکستان انتشار داده آمده است هر سال ۲/۳ میلیون کودک در این کشور بدنیا می آیند که ۷۰۰ هزار تن از آنان پیش از رسیدن به ۵ سالگی می میرند!
“ادوارد سائوما” رئیس سازمان “فائو” خواربارجهانی تأکید کرده است که نیمی از افرادی که در اثر گرسنگی جان خود را از دست میدهند کودک می باشند و این در حالی است که وضع تولیدات کشاورزی کشورهای در حال رشد در مقایسه با سال ۱۹۸۰، بیست و هشت درصد بدتر شده است.[۷]
بهر تقدیر اگر بحران تغذیه بهمین شکل ادامه یابد احتمال دارد که شمار گرسنگان جهان در سال ۲۰۰۰میلادی به ۶۵۰ میلیون نفر برسد.[۸]
به این موضوع نیز باید کاملاً توجه داشت که استکبار جهانی اجازه نمی دهد که کشورهای وابستۀ جهان سوم، حداقل در بخشهای کشاورزی خود، به خودکفائی و استقلال برسند لذا نخستین راه خروج از بحران تغذیه، کسب استقلال واقعی و خلع ید از کشورهای استکباری است.
بموجب یک برآورد تکان دهنده اگر تمام منابع نباتی جهان را مورد استفاده قرار دهیم می توانیم ۵۰۰ برابر جمعیت کنونی زمین را خوراک بدهیم.[۹]
گزارش دیگری در هیمن زمینه حاکی است که “مجموع پروتئین فرآوردهای گوشتی و لبنیات در جهان، بیش از ۰۰۰/۷۳۶/۱۰ تن در روز است در حالیکه پروتئین مورد نیاز جمعیت کنونی جهان بیش از ۰۰۰/۴۳۹/۱۰ تن در روز نمیباشد “این واقعیت هولناک نشانگر آنست که نه تنها تولید پروتئین جهانی ۳۰۰ هزار تن بیش از مصرف تمامی جمعیت آنست بلکه کشورهای امپریالیستی میلیونها تن مواد پروتئینی را عمداً نابود میکنند تا قیمت فرآورده های غذائی خود را در حالت تورمی آن نگاه دارند!!
بعنوان شاهد مثال بار دیگر یادآور می شویم که در اکتبر سال ۱۹۸۱ جامعۀ اقتصادی اروپا یک میلیون تن مواد غذائی را نابود کرده است!!
جان کلام اینکه علت اصلی گرسنگی کمبود تولید مواد غذائی یا رشد سریع جمعیت در جهان سوم نیست و علت اصلی آن نظام سیاسی- اقتصادی است که تولید صنعتی و کشاورزی مواد غذائی را عمدتاً در انحصار ابرقدرتها قرار داده است.
این را هم باید در نظر داشت که حتی در ایالات متحده آمریکا نیز”بیش از ۱۰ میلیون نفر به گرسنگی مزمن مبتلا هستند.[۱۰]
ادامه دارد.
[۱] نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۵۴٫
[۲] – نهج البلاغه ،کلمات قصار،۳۱۱٫
[۳] – نهج البلاغه، کلمات قصار،۵۵٫
[۴] – اطلاعات، ۵/۲/۶۱٫
[۵] -اطلاعات، ۵/۲/۶۱٫
[۶] – صبح آزادگان، ۲۵/۱/۶۲٫
[۷] – اطلاعات فروردین ۶۲٫
[۸] – جمهوری اسلامی ،۹/۹/۶۱٫
[۹] – اطلاعات، ۵/۲/۶۱٫
[۱۰] – اطلاعات، ۲۲/۲/۶۲