(غفلت نباید بشود از این نصرى که خداى تبارک و تعالى، نصرتى که خداى تبارک و تعالى نصیب ما کرد، از اینکه آنى که باید مقابل ما بایستد، به ما ملحق شد. آن شبى که مىخواستند اینها کودتا بکنند، ما تهران بودیم و یک شب بنا بود کودتا بکنند، به ما هم اطلاع دادند حتى آمدند اصرار هم بعضى کردند که شما از این خانه بیائید بیرون، گفتم نه، همین جا هستم. آن شبى که اینها مىخواستند کودتا بکنند و بناى آنها، بعدها ما فهمیدیم که بناى آنها بر این بوده است که هر کس احتمال بدهند که چه باشد بکشند، از بین ببرند و اعلام کردند حکومت نظامى روز را که روز هم نباید بیرون بیائید، خدا خواست که شکسته شد، من هیچ فکر نمىکردم که این روى چیست، بعد به من گفتند کودتاست، فکر نمىکردم که این حکومت نظامى را براى چه دارند تأسیس مىکنند، ما براى این که یک مقابلهاى با آنها کرده باشیم، گفتیم به این اعتنا نکنید به اینها، بعد معلوم شد که این را خدا خود پیش آورده که این نقشهاى که اینها کشیدند که حکومت نظامى روز درست بکنند و تمام خیابانها را بگیرند و تمام قدرتهایشان را در اینجاها مجهّز کنند و با هر چیزى که دارند در خیابانها نصب کنند، کودتا کنند و بساط را تمام کنند، مردم آمدند خنثى کردند، مردم ریختند بیرون و خنثى کردند، اینها یک چیزهایى بود که ایجاد کرده بودند یک کسى نسبت به شما یا نسبت به کس دیگر بدهد، همه از اوست، همه چیز از اوست، تا روحیه شما توجه به آن مبدأ قدرت دارد پیروزید، از آن منفصل نشوید، از این مبدأ قدرت منفصل نشوید، اتصالتان را زیاد بکنید به مبدأ قدرت.) ۵۸/ ۹ /۲۵
(مرحوم قرنى به من گفت که سه ساعت و نیم، غلبه کرد ملت بر رژیم، یعنى آن وقتى که آنها کودتا مىخواستند بکنند در تهران ما بودیم و آنها بنا داشتند کودتا بکنند و جلویش گفتند روز هم باید بیرون نیائید، حکومت نظامى را روز قرار دادند. آن حکومت نظامى روز را خدا خواست که شکسته شد. آنها به من بعد گفتند که اینها بنا داشتند که کودتا بکنند و خیابانها را وقتى که مردم نیستند، خیابانها را همه را بگیرند و شبش کودتا بکنند، مردم که ریختند در خیابانها این طرحى که داشتند خنثى شد و ایشان مىگفت که آن که جنگ بین ملت و دولت واقع شد و رژیم واقع شد، سه ساعت و نیم بود.) ۵۸/ ۱۰ / ۱۷
(سالروز پیروزى انقلاب عظیم ایران را به مستضعفین جهان و مسلمانان عموماً و ملت شریف و شجاع ایران تبریک عرض مىکنم. در چنین روز فرخندهاى حق بر باطل و جنود رحمانى بر اولیاء شیطان و حزب الله بر طاغوت و طاغوتیان غلبه نمود و حکومت عدل اسلامى مستقر گردید و دست انتقام حق از آستین ملت رزمنده ایران بیرون آمد و نصرت اعجازآمیز اسلام بر کفر تحقق یافت. در چنین روز مسعودى همبستگى قشرهاى ملت دلیر روزافزون و ارتش و سایر قواى انتظامى وفادارى خود را به اسلام و ایران نشان دادند و میهن خود را از شر طاغوتهاى زمان که در رأس آنان دولت آمریکاست رهائى بخشیدند.
درود بر چنین ملت زنده و هوشیار و آفرین بر قواى انتظامى و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. جاوید باد پرچم پرافتخار اللهاکبر که رمز پیروزى معجزه آساى ملت بزرگ ایران است… ما گرچه شهداى گرانمایه و جوانان برومندى را از دست دادیم و برادران و خواهران معلول و ناقص العضو به جاى گذاشتیم، شهدایى که نور انقلابمان و خواهران و برادران معلولى که سرمایه انقلاب اسلامى ما هستند و از احترام خاصى در میان ملت قدرشناس ما برخوردارند ولى در عوض ملتى بزرگ را نجات دادیم و چنگال گرگان آدمخوار، وحشیان به صورت آدمى را از شریان حیات امتى عظیم الشأن قطع کردیم و با خواست خداوند و اراده مصمم ملت عزیز تا ابد صحنه میهن اسلامى خود را از لوث وجود جنایتکاران بىفرهنگ و خیانتکاران غارتگر پاک و در تحت لواى پربرکت الله اکبر براى هم میهنان خود آزادى و استقلال را تأمین نمودیم.)
۵۸/ ۱۱ /۲۲
(روز ۲۲ بهمن روزى بود که ارتش و ملت به هم پیوستند و روزى بود که ارتش از طاغوت به الله برگشت و با تکبیر و پشتیبانى امت بر طاغوت غلبه کرد و این معنا باید سرمشق ما باشد در تمام زندگى، که اگر یک ملتى همه قشرهایش با هم بودند و یکپارچه بودند هیچ قدرتى نمىتواند در مقابل آنها ایستادگى کند و آسیبى به آنها برسد… در ۲۲ بهمن ثابت شد که ملتى یکپارچه، ملتى که مقصدشان یک مقصد الهى است نه مقصدشان یک مقصد مادى صرفاً و همه شان با هم یکصدا هستند، یک مقصد هستند، نمىتوانند که بر این ملت غلبه کنند و دیدند که ملت غلبه کرد بر همه آنها.)
۵۹/ ۱۱ /۲۴
رهنمودهاى مقام معظّم رهبرى
“هر کس در هر جایى به خدمت به نظام و کشور و مردم اشتغال دارد، باید مباهات کند و توفیق و کمک الهى را بطلبد و به معناى حقیقى کلمه شکرگزار نعمت بزرگ الهى باشد که امروز با برافراشته شدن پرچم اسلام، خداى متعال بر مردم این کشور منّت گذاشته و این نعمتها را به آنها بخشیده است، خدمت کردن به مردم، حقیقتاً نعمت بزرگى است.
مسأله حج از این جهت یک مسأله حساس و مهم و باعظمت است که کمک مىکند تا مردم بتوانند از این واجب عظیم الهى به معناى حقیقى کلمه استفاده کنند.
اگر حج، آن طورى که طبیعت این واجب اقتضا مىکند، تحقق پیدا کند، بسیارى از مشکلات مسلمانها حل خواهد شد. حج، حامل معنویت و وحدت و آگاهى و معرفت است، اینها براى ملتهاى اسلامى چیز کمى نیست.
امروز فلسطین با سبعانهترین روشها لگدکوب مىشود و مردم فلسطین در سختترین روزهاى ممکن براى یک ملت، دارند روزگار مىگذرانند. دنیاى اسلام با همه امکاناتى که دارد، با وجود میل و علاقهیى که بسیارى از مردم جهان اسلام براى کمک دارند، عملا کمکى به این قضیه نمىشود، این خیلى دردناک است، با نصیحت نمىشود رژیم صهیونیستى را وادار کرد تا ظلم نکند، پنجاه سال است که این ظلم ادامه دارد و این روزها به اوج خود رسیده است. جوانها و نوجوانها و زنها و فرزندها و خانهها و خانوادهها در کوچهها و خیابانها با تانکها و اسلحههاى مرگبار روبه رو شوند و بىهیچ ملاحظهیى این طور سرکوب شوند، اینها چیز کمى نیست؟!
حج مىتواند دنیاى اسلام را متوجه مسؤولیت سنگین خود کند. حج مىتواند این معرفت را به ملتهاى اسلامى بدهد که حضور در صحنه و داشتن موضع قاطع در این قضیه، با منافع خود آنها پیوستگى دارد. بعضى خیال مىکنند حمایت از مردم فلسطین، خارج از منافع ملى کشورهاست، این اشتباه خیلى بزرگى است. وقتى یک ملت مسلمان به ملتهاى دیگر متکى نباشد و از طرف آنها حمایت نشود، این گونه راحت در معرض تطاول دشمن قرار مىگیرد. اگر دنیاى اسلام متحد بود، یک ملت این طور مظلوم نمىشد. این قضیه ممکن است براى ملتهاى مسلمان دیگر هم پیش بیاید، کما این که دیدید در مواردى براى ملتها پیش آمده است. همبستگى اسلامى، براى دشمنان جهان اسلام و دشمنان ملتهاى این منطقه وغارتگران بینالمللى، کار را مشکل مىکند و اجازه نمىدهد آنها طبق میل خود، هر طور خواستند و انتخاب کردند و مصلحت دیدند، به یک کشور و ملت اسلامى تعرض کنند. پس حمایت عمومى دنیاى اسلام از ملت فلسطین، در حقیقت حمایت دنیاى اسلام از یک یک کشورهاى مسلمان است، این ضامن و حامل منفعت همه آنهاست؛ این چیز کمى نیست. حج، این معرفت و وحدت و عزم و تصمیم را به آنها مىدهد.
تا وقتى یک ملت در حصار استبداد یک حکومت وابسته و فاسد و ضد مردم و ضد فرهنگ و دین قرار دارد، هیچ چیز زیبا و مطلوبى که زندگى آنها را از لحاظ مادى و معنوى اعتلاء ببخشد و پیش ببرد، نمىتواند در بین آنها پا بگیرد.
وقتى ملت، بیدار و هشیار و متحد باشد و معرفت و آگاهى لازم را کسب کرده باشد؛ وقتى مسؤولان در خدمت منافع مردم باشند و خالصانه و مخلصانه و مجدانه و پیگیر، به دنبال این باشند که اهداف عالیه این انقلاب و نظام را برآورده کنند و مردم را از این هدفها برخوردار کنند، آنگاه هیچ دشمنى نمىتواند مقاصد شوم خود را در این کشور پیاده کند.
البته دستهایى هم سعى مىکنند نگذارند، این که ما اصرار مىکنیم باید با فساد و سوء استفاده مالى و اقتصادى با جدیت برخورد شود، به خاطر همین است؛ چون اگر دستهاى سودجو بتوانند فساد اقتصادى را در میان مسؤولان رایج کنند، ضربهاى به آن کشور مىخورد که با هیچ چیز جبران نمىشود. لذا عرض کردهایم، باز هم تکرار مىکنیم: مبارزه با فساد، یک جهاد واقعى و البته کار بسیار دشوارى است. اگر این جهاد بزرگ بخواهد موفق شود و پیش برود – که انشاءالله به فضل الهى و به پشتیبانى شما مردم، این کار خواهد شد – یک شرط مهم و اصلى آن این است که همه مسؤولان کشور با یکدیگر همدل و شریک باشند. البته رؤساى قوا بحمدالله در این کار همکارى و همدلى مىکنند؛ اما در همه سطوح، مسؤولان کشور و قواى سهگانه باید در این راه با یکدیگر همکارى کنند و عزم جدّى نشان دهند.
هر کدام از قوا در این زمینه سهمى دارند وباید نقش خود را ایفا کنند.
البته مواظب باشند تمایلات و احساسات و بازیهاى سیاسى و خطى و جناحى و غیره – که دشمنان از این که این چیزها در بین مسؤولان ما رواج پیدا کند، خوشحال مىشوند – به میان نیاید؛ جلوى حق را نگیرد و مانع دیدن و نظر کردن و فهمیدن چشمها نشود، بلکه باید بینظرانه و براى خدا عمل شود. اگر این طور شد، به مملکت سود خواهد رسید.
من شک ندارم، کسانى که نمىخواهند این کشور به سامان اسلامى خود برسد، سعى مىکنند جلوى این حرکت را بگیرند. البته مسؤولان ما خوشبختانه قاطع و عازم و جازمند، اما ممکن است آن افراد، گرفتارى و جنجال درست کنند. این نکته را هم به همه ملت عزیزمان عرض مىکنم: مواظب و مراقب باشید، مبادا با ایجاد یک جنجال در گوشهاى، این حرکت عظیم را تحتالشعاع قرار دهند و به دست فراموشى بسپارند، اینها هوشیارى ملت عزیز ما را مىطلبد.”
۸۰ / ۱۰ / ۴