عربستان یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در جهان اسلام است. این کشور با توجه به وجود دو جایگاه مهم اسلامی مورد توجه جامعه اسلامی، جهان عرب و کشورهای اسلامی است و اغلب کشورها نگاه مثبتی به عربستان دارند. عربستان در میان مسلمانان اهل سنت جهان مرجعیت دارد و آنان به صورت سنتی به عربستان به عنوان خاستگاه جغرافیایی دین اسلام گرایش دارند.
از زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان به منصب پادشاهی عربستان و روی کار آمدن نسل جدیدی از شاهزادگان جوان در این کشور، سیاستهای عربستان تغییراتی پیدا کرد. در این مقاله به این تغییرات و تاثیر آنها در وضعیت منطقه و جهان میپردازیم:
ابزار نفوذ عربستان در جهان
عربستانسعودی به دلیل برخورداری از ذخائر انرژی سرشار و فروش روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت، درآمد ارزی فراوانی دارد. این درآمد نفتی به عربستان توان هزینه کردن در کشورهای مختلف جهان و کسب نفوذ برای خود را داده است. در واقع عربستان با ثروت کلان و دلارهای نفتی و ارتباط با کشورهای غربی به کشوری تاثیرگذار تبدیل شده است.
بسیاری از کشورهای فقیر و دارای مشکلات اقتصادی در جهان نیز سعی میکنند با گسترش روابط خود با عربستان و تن دادن به سیاستهای حکام آلسعود، از کمکهای مالی این کشور بهرهمند شوند. کمکهایی که در واقع بیشتر در حکم پرداخت رشوه و حقالسکوت و همراهی با آلسعود است.
ذخایر انرژی گسترده عربستان سعودی و جایگاه استراتژیک این کشور در خاورمیانه در دهههای اخیر سبب گردیده که کشورهای غربی نیز به شکلی کاملاً مؤدبانه چشمشان را به روی انواع جنایات سعودیها ببندند و با رژیم این کشور تعامل نرم و ملایمی داشته باشند.
از دیگر ابزار آلسعود برای همراه کردن کشورهای اسلامی (بهویژه کشورهای افریقایی) استفاده از ابزار مناسک حج است. عربستان سعودی کشورهای آفریقاییای را که مواضع سیاسی همسو با این کشور اتخاذ نکنند، به عدم صدور ویزا برای شرکت در مراسم حج تهدید میکند.
عربستان؛ عامل اجرای سیاستهای امریکا و رژیم صهیونیستی
رژیم آلسعود سالهاست که با ایجاد انحراف در مسیر اسلام و ایجاد جنگهای نیابتی در منطقه، عملاً عامل اجرای سیاستهای خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است.
خاندان آلسعود برای جلب رضایت و حمایت امریکا از هیچ اقدام جنایتکارانهای دریغ نکرده است. امضای قراردادهای چندصد میلیاردی تجاری و تسلیحاتی اخیر با ترامپ نیز در همین راستا بوده است.
آمریکا نیز در حالی به حمایت خود از حکومت عربستان ادامه میدهد که همواره دفاع از دموکراسی و حقوق بشر را در زمره شعارهای اساسی خود جلوه میدهد و با وجود عدم پایبندی عربستان به دموکراسی و حقوق بشر، بنا به اذعان اکثر کارشناسان و تحلیلگران غربی و عربی، به حمایت خود از این کشور در همه ابعاد ادامه میدهد.
خریدهای نظامی عربستان
توسعه بخش نظامی، یکی از سیاستهای اصلی حکومت این کشور است. حکومت عربستان از چند دهه پیش، دست به خریدهای نظامی بزرگ و توسعه ارتش این کشور زده است. خرید گسترده سلاح و تجهیزات نظامی توسط عربستان به بهانه مقابله با ایران صورت میگیرد؛ اما شواهد حاکی از آنند که هدف اصلی حکام آلسعود از این خریدها، ارعاب کشورهای کوچک عربی و سیطره بر آنهاست.
رژیم سعودی بهرغم کارنامهای سیاه در موضوع حقوق بشر، با برخورداری از منافع مالی فراوان، همچنان مشتری پر و پا قرص انواع سلاح و تجهیزات نظامی غربی، بهویژه امریکائی است؛ سلاحهایی که از آنها کراراً در حمله به مردم بیگناه یمن استفاده کرده است.
رژیم صهیونیستی نیز با برخورداری از لابی قوی در آمریکا، صادرات انواع سلاح و تجهیزات پیشرفتۀ نظامی به عربستان را ادامه میدهد، بنابراین بدیهی است که سلاحهای خریداری شده توسط عربستان برای رژیم صهیونیستی هیچ خطری ندارند؛ بلکه بر عکس، لابی صهیونیستی در آمریکا ارتباط گستردهای با حکومت عربستان دارد و از این رژیم حمایت میکند و هرگز هم در خصوص فعالیتهای عربستان و فرقه وهابیت هشداری به آمریکا نداده است، زیرا از این بابت احساس خطری نمیکند، در حالی که دائماً در حال جریانسازی علیه فعالیتهای جریان مقاومت است.
حمله عربستان به جریان مقاومت
یکی از ابعاد تغییر در سیاستهای اصلی عربستان، تلاش علنی برای رابطه با اسرائیل و حمله به محور مقاومت است. رژیم سعودی از گذشتههای دور به شکلهای مختلف و به صورت مخفیانه با رژیم صهیونیستی ارتباط داشته است؛ اما طی سالهای اخیر از سوی مقامهای عربستان و رسانههای این کشور تلاشهای زیادی برای علنی کردن رابطه عربستان با رژیم صهیونیستی صورت گرفتهاند.
اسرائیل حزبالله را تروریست و دشمن خود میداند و عربستان هم برای همسوئی با رژیم صهیونیستی باید همین موضع را اتخاذ کند. به همین دلیل ابتدا شورای همکاری خلیج فارس و سپس اجلاس وزرای کشور و وزاری خارجه اتحادیه عرب، حزبالله را گروهی تروریستی اعلام کردند. همچنین سعودیها اعلام کردند که حمایت از مقاومت و حزبالله در این کشور از این پس جرم محسوب میشود ومجازات دارد.
حمله به جریان مقاومت، از جمله گروههای فلسطینی یکی از ارکان اصلی سیاستهای عربستان است. این کشور نه تنها به مقاومت فلسطین کمک نمیکند، بلکه مقاومت مردم فلسطین را مورد تهاجم دائمی خود قرار میدهد.
تقابل عربستان با ایران طی سالهای اخیر شکل علنی به خود گرفته است. در این راستا مسئولان ارشد عربستان همچون محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور بارها کشورمان را به انجام اقدامات تروریستی تهدید کردهاند.
عربستان به صورت علنی از گروههای تروریستی مختلف در ایران، از جمله گروههای تکفیری و خلق عرب که برای انجام عملیات تروریستی در کشورمان تلاش میکنند، حمایت کرده است.
رسانههای وابسته به آلسعود هم برای ایجاد خلل در نظام جمهوری اسلامی ایران با برنامههائی خاص، به صورت شبانهروزی و در تمام طول سال از گروههای تروریستی حمایت میکنند و تبلیغات ضد ایرانی را در دستور کار خود دارند.
همچنین عربستان با ادعای مبارزه با تروریسم، طی سالهای اخیر برای ضربه زدن به محور مقاومت، یکی از مهمترین حامیان گروههای تروریستی در سوریه بوده است.
بسیاری از اعضای خارجی داعش در عراق و سوریه تبعه کشور عربستان هستند و مفتیهای این کشور مجوز شرعی انجام عملیات تروریستی را به آنان دادهاند. عربستان و اتباع آن با حمایتهای مالی و تجهیزاتی به داعش، نقش شایانی را در این گروه تروریستی ایفا میکنند.
تحریم قطر برای تحت قیمومیت درآوردن آن
عربستان داعیه رهبری جهان عرب را دارد و تلاش میکند این جایگاه را همچنان حفظ کند، در نتیجه هر اقدامی از سوی کشورهای عربی که بوی استقلال در تصمیمگیری را به مشام حکام آلسعود برساند، با آتش خشم آنان مواجه خواهد شد؛ لذا عربستان به بهانه حمایت حکام قطر از اخوان المسلمین و حماس، دست به تحریم همه جانبه قطر زد و به اذعان اکثر کارشناسان، خود را از اصلیترین حامی تروریسم در منطقه بودن، تبرئه کرد، در صورتی که همه میدانند افکار تروریستی تکفیری و ظهور گروههایی چون القاعده و داعش ریشه در وهابیگری دارد که منزلگاه آن عربستان است. از سوی دیگر عربستان با تروریست خواندن حماس و اخوانالمسلمین قصد دارد قطر را از حمایت از این جنبشهای اسلامی باز دارد و به این ترتیب در خدمت به اسراییل و آمریکا گوی سبقت را از همگان ربوده است. رئیس جمهور آمریکا نیز قطر را حامی تروریسم نامید و در برابر آن کشور از عربستان حمایت کرد. حکام رژیم غاصب صهیونیستی نیز نتوانستند خرسندی خود را از این عمل عربستان مخفی نگه دارند.
از دیگر اهداف عربستان از محاصره و تحت فشار قراردادن قطر، تحت قیمومیت درآوردن کشورهای عربی و اسلامی منطقه است. حاکمان این کشور در رفتار و عمل ثابت کردهاند که به هر قیمتی به دنبال سیطره بر کشورهای مختلف عربی و اسلامی هستند و میخواهند حاکم اصلی تمام کشورهای عربی و جهان اسلام باشند، تلاشی که البته در مورد قطر چندان هم موفقیتآمیز نبود و این کشور حاضر به پیروی از عربستان نشد.
وهابیت؛ ابزار نفوذ عربستان
یکی از ابزارهای نفوذ معنوی عربستان در منطقه و جهان، فرقه وهابیت است. این فرقه به عنوان پیاده نظام عربستان در کشورهای مختلف جهان فعالیت میکند. هر چند ظاهر فعالیت فرقه وهابیت مذهبی است؛ اما رژیم آلسعود از این فرقه برای گسترش نفوذ سیاسی عربستان در جهان استفاده میکند.
حوزه فعالیت فرقه وهابیت با حمایت همهجانبه عربستان در نقاط مختلف جهان گسترش پیدا کرده است. اعضای این فرقه با ایجاد مساجد و مدارس دینی در کشورهای مختلف جهان، مسلمانان را به فرقه وهابیت دعوت میکنند.
رواج وهابیت در جهان توسط عربستان گسترش حیرتانگیزی داشته است. در مناطقی از جهان که فرقه وهابیت نفوذ پیدا کرده است، زمینه برای ایجاد و گسترش گروههای تکفیری وجود دارد، چون وهابیها برای عضویت در این گروه از افراد دیگر آمادگی بیشتری دارند.
با وجود اینکه طرفداران فرقه وهابیت حضور چشمگیری در گروههای تکفیری دارند، اما فعالیتهای تبلیغی فرقه وهابیت هنوز هم در کشورهای مختلف جهان ادامه دارد. حتی دولتهای غربی هم چشم خود را بر فعالیتهای تبلیغی وهابیت و گسترش افکار تکفیری توسط این فرقه میبندند تا بتوانند باجهای سنگینی را از عربستان بگیرند و با این کشور قراردادهای اقتصادی کلان ببندند.
وهابیها گروههای مختلف مسلمانان را تکفیر میکنند و گاهی در این زمینه تا آنجا پیش میروند که حتی خود حکومت عربستان را هم تکفیر میکنند و علیه این حکومت سلاح به دست میگیرند! وهابیها برای حکومت عربستان شمشیری دو لبه هستند که گاهی دست این حکومت را هم میبرند.
خدشهدار شدن چهره عربستان در جهان اسلام
اکنون چهره عربستان در میان بسیاری از مسلمانان جهان به دلیل حمایت از فرقه وهابیت، مخالفت با انقلابها و حرکتهای مردمی، حمایت از دیکتاتورها و مقابله با جریان مقاومت، بهخصوص گروههای فلسطینی و تلاش برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی خدشه دار شده است.
بسیاری از شهروندان کشورهای مختلف اسلامی به اقدامات عربستان بدبیناند و به سیاست این کشور با شک و تردید نگاه میکنند.آنها معتفدند که عربستان به اسلام راستین عمل نمیکند و با سوءاستفاده از دین در پی رسیدن به اهداف دنیوی خود است.
با وجود قرار داشتن اماکن مقدسه در خاک عربستان و صرف هزینههای سنگین توسط رژیم آلسعود در سایر کشورها، عربستان هر روز بیش از پیش اعتبار خود را در جهان اسلام از دست میدهد. رسانههای وابسته به این کشور به صورت شبانهروزی در حال تبلیغ برای این کشور هستند؛ اما این تبلیغات غالباً تأثیر عکس داشته است.
ارتباط حکومت عربستان با شیعیان
پس از به پادشاهی رسیدن ملک سلمان در عربستان، تنش بین حکومت آلسعود و شیعیان عربستان افزایش یافت و اقدامات سرکوبگرایانه علیه شیعیان این کشور تشدید شد.
ملک سلمان به جای تلاش برای پاسخ به خواستههای مشروع شیعیان عربستان و تبدیل آنان از مخالف حکومت آلسعود به موافق، فاصله بین آنان و حکومت آلسعود را بیشتر کرده است.
سیاست ملک سلمان در برابر شیعیان عربستان استفاده از مشت آهنین بوده است، سیاستی که نه تنها موجب امنیت این کشور نشده، بلکه ممکن است که امنیت آن کشور را بهویژه در مناطق شیعهنشین به هم بریزد. افزایش حملات مسلحانه در مناطق شیعهنشین عربستان به نیروهای نظامی و امنیتی این کشور زنگ خطری برای حکومت عربستان است.
شیعیان عربستان از حداقل حقوق شهروندی هم برخوردار نیستند و همواره در معرض تکفیر قرار دارند. حکومت وهابی، شیعیان این کشور را کافر میداند و برای از بین بردن آنها از هیچ اقدامی رویگردان نیست. این رویکرد باعث شده است که شیعیان عربستان از حکومت این کشور فاصله بگیرند.
شیعیان این کشور. با وجود استخراج گسترده نفت از مناطق شیعهنشین، از لحاظ اقتصادی در زمره محرومترین مردم عربستان هستند و وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند. این مناطق از بسیاری از زیرساختها محروم هستند.
اعتراض مردم عربستان به حکومت آلسعود
حکومت عربستان در داخل این کشور نیز با تنشهای زیادی روبروست و اقشار مختلف مردم به اقدامات این حکومت معترضاند. هر چند که این اعتراضها در خیابانهای عربستان نمود زیادی ندارند، اما فضای مجازی مالامال از اعتراضات مردمی است. البته عربستان هر اعتراضی را با مشت پولادین پاسخ میدهد.
سیاستهای اقتصادی عربستان طی دهههای اخیر ناکارآمد بودهاند و مردم این کشور بهرغم درآمد نفتی بالای کشور با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو هستند. کاهش درآمدهای نفتی عربستان طی سالهای اخیر موجب گردیده که حکومت به سراغ برنامههای ریاضت اقتصادی برود؛ در نتیجه مشکلات اقتصادی مردم بیشتر هم شده است.
عده زیادی در عربستان در فقر زندگی میکنند و بسیاری از مردم توان خرید منزل شخصی برای خود را ندارند؛ در حالی که شاهزادگان سعودی تنها به دلیل انتساب به خاندان سلطنتی، میلیاردها دلار از ثروت این کشور را تصاحب کردهاند.
سوتیترها:
۱٫
عربستانسعودی به دلیل برخورداری از ذخائر انرژی سرشار و فروش روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت، درآمد ارزی فراوانی دارد. این درآمد نفتی به عربستان توان هزینه کردن در کشورهای مختلف جهان و کسب نفوذ برای خود را داده است. در واقع عربستان با ثروت کلان و دلارهای نفتی و ارتباط با کشورهای غربی به کشوری تاثیرگذار تبدیل شده است.
۲٫
رواج وهابیت در جهان توسط عربستان گسترش حیرتانگیزی داشته است. در مناطقی از جهان که فرقه وهابیت نفوذ پیدا کرده است، زمینه برای ایجاد و گسترش گروههای تکفیری وجود دارد، چون وهابیها برای عضویت در این گروه از افراد دیگر آمادگی بیشتری دارند