دراسلام چهار عیدداریم: عید فطر، عید قربان، عیدجمعه و عید غدیر، ولی عید غدیر بر همه آنها برتری دارد. حضرت صادق «ع» فرمودند: «روزجمعه، روز نظافت و پاکیزگی و عید مسلمین است. و این جمعه برتر از(عید) فطر و قربان است و غدیر خم در روز هجدهم ذیحجه برترین اعیاد است.»(۱)
از حضرت صادق«ع» سئوال شد: «آیا برای مؤمنین عیدی غیر از فطر و قربان و جمعه وجود دارد؟» فرمودند: «بلی، برای مؤمنان عیدی بزرگتر است که امیر مؤمنان علی«ع» درحال قیام نگه داشته شد (دستش توسط پیامبر«ص» بالا رفت) و ولایت (و امامت) او را برگردن مردان و زنان در غدیر خم گره زد. سپس فرمودند: «(این حادثه) روز هجدهم ذیحجه بود. عمل خیر در این روز برابر با هشتاد ماه است…و مردان بر خانواده خویش (از نظر رزق وروزی) توسعه دهند.»(۲)
تمامی اعمال در آن روز فضیلت ویژهای دارد از جمله زیارت امیر مؤمنان علی«ع».
حضرت رضا«ع» به ابی نصر فرمودند: «ای پسر ابی نصر! هرجا بودی در روز غدیر خود را به(قبر) امیرمؤمنان علی«ع» برسان. بهراستی که خداوند برای تمام مردان و زنان مؤمن (به ازای زیارت علی«ع») گناهان شصت ساله ایشان را میبخشد و (در این روز) چند برابر آنچه در ماه رمضان و شبهای قدر و روز عید فطر از آتش جهنم آزاد میشوند. یک درهم به برادران آگاه (و امامتشناس) دادن برابر با هزار درهم است. پس در این روز به برادران (دینی) خود تفضل و هر زن و مرد مؤمن را خوشحال کن.»(۳)
پیامبر«ص» فرمودند: «فَلیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ؛ باید حاضران داستان غدیر را به غایبان برسانند.»(۴)
از امام علی«ع» نقل شده است که فرمودند: «باید حاضر به غائب و نزدیک به دور (جریان غدیر را) برساند و باید غنی به فقیر و قوی به ضعیف (از نظر مالی) کمک کند. رسول خدا«ص» مرا به این مسئله دستور داده است.»(۵)
طبق نقل ابونصر جمعیت زیادی نزد حضرت رضا«ع» حضور داشتند که سخن از روز غدیر به میان آمد. حضرت فرمودند: «به خدا قسم! اگر مردم فضیلت این روز(غدیر) را واقعاً میشناختند، هر روز ملائکه با آنها ده نوبت مصافحه میکردند و اگر من از طولانی شدن (سخن) اکراه نداشتم، فضایل این روز را و آنچه که در این روز به کسانی که آن را شناختند عطا میشود و به حساب نمیآید، بیان میکردم.»(۶)
۱٫امامت اساسیترین رکن اسلام
عباسبن عامر از امام باقر«ع» نقل کرده که آن حضرت فرمودند: «اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت و به هیچ چیز به اندازه ولایت تاکید نشده است؛ ولی مردم چهارتا را گرفتند و ولایت را رها کردند.(۷)
این حدیث بهخوبی نشان میدهد که هیچ چیزی در بین ارکان اسلام مثل ولایت اهمیت ندارد و در غدیر مسئله امامت و ولایت مطرح شد لذا طرح و توسعه آن اهمیت دارد.
رهبر معظم انقلاب میفرماید: یک بُعد دیگر در قضیه و حدیث غدیر، همین مسئله ولایت است؛ یعنی تعبیر از حکومت به ولایت؛ «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». آن وقتی که پیامبر(ص) در مقام تعیین حق حاکمیت برای یک شخص است، تعبیر مولا را برای او به کار می برد و ولایت او را به یک ولایت خود مقترن می کند. خود این مفهومی که در ولایت هست، بسیار حائز اهمیت است…(۸)
آن کسی که ولی و حاکم مردم است، یک سلطان نیست؛ یعنی عنوان حکومت، از بعد اقتدار و قدرت او بر تصرف ملاحظه نمیشود؛ از بعد این که او هر کاری که میخواهد، میتواند بکند، مورد توجّه و رعایت نیست! بلکه از باب ولایت و سرپرستی او، و اینکه ولی مؤمنین یا ولی امور مسلمین است، این حق یا این شغل یا این سمت مورد توجّه قرار میگیرد. قضیه حکومت در اسلام، از این جهت مورد توجّه است
- کامل شدن دین
هر چیزی نقطه اوج و کمالی دارد. میوه وقتی میرسد، به اوج کمال خود میرسد. انسان هم رشد و کمالی دارد. اوج رشد جسمانی و کمال عقلانی انسان تا چهل سالگی است. اسلام نیز به عنوان یک پدیده، اوج و کمالی دارد. روز کامل شدن دین اسلام روز غدیر است که تکلیف امامت مشخص میشود. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «الْیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الإِسلامَ دیناً: امروز دین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.(۹)
از امامان باقر و صادق«علیهمالسلام» روایت است که این آیه هنگامى نازل شد که پیامبر«ص» در روز غدیر خم، و در حین بازگشت از حجهالوداع، على«ع» را براى مردم پیشوا قرار داد. مىفرمایند: «آخرین امر واجبى که خداوند نازل فرمود، همین است. بعد از آن دیگر فریضهاى نازل نشد.» و فرمودند: «هر کسی را که من مولاى اویم، على مولاى اوست. خدایا دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار. یارانش را یارى و دشمنانش را خوار کن.»(۱۰)
حضرت رضا«ع» فرمودند: «امامت و تعیین امام از (لوازم) کمال دین است و پیامبر«ص» از دنیا نرفتند، مگر اینکه مسائل اصلی دین را برای امت خویش بیان کردند و راهها را به روشنی به آنان نشان دادند و انتخاب حق را به ایشان وانهادند و علی«ع» را به عنوان شاخص و امام برای امت تعیین کردند و تمامی مسائلی را که مردم به آن نیاز دارند، برای آنان بیان فرمودند. اگر کسی گمان کند که خداوند دینش را کامل نساخته است، در حقیقت کتاب خدای عزیز و جلیل (قرآن) را رد کرده و هرکسی که کتاب خدا را رد کند کافر است.»(۱۱)
- ابلاغ نکردن امامت مساوی با عدم رسالت است
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما أُنْزِلَ إِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ إِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهدِی الْقَومَ الکافِرین: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کامل (به مردم) برسان! و اگر نکنى رسالت او را انجام ندادهاى. خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مىدارد و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمىکند.»(۱۲)
عیاشى در تفسیر خود با واسطههایى از ابن عباس و جابربن عبداللّه روایت کرده است که، «خداوند پیامبر«ص» را مأمور کرده بود که على «ع» را به خلافت نصب کند؛ لکن بیم داشت که بگویند پسر عموى خود را برگزیده است و از او انتقاد کنند. از این رو این آیه را بر پیامبر«ص» نازل فرمود. او در روز غدیر خم، على«ع» را به رهبرى مسلمین منصوب کرد.»
در روایات مشهورى از امامان باقر و صادق«علیهمالسلام» نقل شده که: «خداوند به پیامبر وحى کرده بود که على را جانشین خود گرداند. مىترسید این کار بر گروهى گران آید. این آیه نازل شد تا پیامبر«ص» را بر این کار تشجیع کند.» مقصود این است که اگر از تبلیغ آنچه به تو دستور داده شده است، خوددارى و کتمان کنى، گویى هیچیک از ماموریتهاى خود را انجام ندادهاى و از لحاظ استحقاق کیفر تفاوتى ندارند.
- مدح علی«ع» و اهلبیت«ع» توسط ملائک
حضرت رضا«ع» فرمودند: «و آن روزی است که خداوند به جبرئیل دستور میدهد که کرسی کرامت الهی را در مقابل بیتالمعمور نصب کند و جبرئیل بر آن بالا رود و تمام ملائک از تمام آسمانها پیرامون او گرد میآیند، مدح و ثنای آل محمد«ص» را میگویند و برای شیعیان علی و امامان «ع» و محبین آنها از فرزندان آدم استغفار میکنند و روزی است که خداوند به کاتبان اعمال دستور میدهد که از روز عید غدیر تا سه روز از محبان اهلبیت«ع» و شیعیان آنها رفع قلم شود و خطاهای آنان را به عنوان احترام به محمد«ص» و امامان«ع» ثبت نکنند و آن روزی است که خداوند برای محمد«ص» وآلش«ع» و بستگانش قرار داده است.»(۱۳)
۶٫بزرگترین عید
نامگذاریها در دستگاه الهی بیتناسب و بیحکمت نیستند. اگر روزی به عنوان اکبر و برتر نامیده میشود قطعاً جریانی در آن روز رخ داده که باعث برتری آن شده است. در حدیثی از حضرت رضا«ع» آمده است: «و روز برطرف شدن سختی و پاک شدن وبال (گناهان) و روز بخشش و عطا و روز نشر علم و روز بشارت و روز عید اکبر است و روزی است که در آن دعا مستجاب میشود و روز جایگاه بزرگ است.»(۱۴)
مقام معظم رهبری میفرماید: «غدیر در آثار اسلامى ما به «عیداللهالاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهندهى تأکید و اهتمامى خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسألهى ولایت است. آن عاملى که در اسلام ضامن اجراى احکام است، حکومت اسلامى و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصى داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحلهى قانونگذارى و چه در مرحلهى اجرا – در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگى دارد. اگر آنها افراد بىانصافى بودند، مسلمانان همان وضعى را پیدا مىکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنى و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهاى دیگر شاهدش بودهاید و هستید – ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهاى متمادى همین را مشاهده مىکردیم – اما چنانچه حکام، قدرى با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایرهى خانهى خودشان – یا حداکثر ارتباطات محلهاى – چیزهایى از اسلام را رعایت کنند؛ ولى اسلام نخواهد بود(۱۵)
- ۷٫ روز بعثت انبیا وانتصاب اوصیاست
تجمیع بعثت انبیا و انتخاب اوصیا در یک روز رمزی دارد که نشان میدهد این روز در نزد خداوند اهمیت ویژهای دارد و در واقع تاکیدی است از خداوند برای انسانها که به اهمیت چنین روزهایی واقف باشند و ارزش لازم را برای چنین روزهای قائل شوند.
حضرت رضا«ع» فرمودند: «مثال مؤمنانی که ولایت امیر مؤمنان«ع» را در روز غدیر قبول کردند، مانند ملائکهای است که بر آدم سجده کردند و مثل کسانی که ولایت را در غدیر نپذیرفتند، همانند ابلیس است.»(۱۶)
از حضرت صادق«ع» نقل شده است که فرمودند، «…و روز غدیر روزی است که موسی«ع»، هارون را به عنوان علم (و پیشوا) نصب کرد؛ لذا برای شکرگذاری خدای بلند مرتبه در این روز روزه گرفت. و روز غدیر روزی است که عیسی«ع» وصیاش شمعون صفا را (معرفی و وصی بودن او را) علنی کرد. پس برای تشکر از خدای عزیز و جلیل روزه گرفت و روز غدیر روزی است که پیامبر خدا«ص» علی«ع» را برای مردم علم و پیشوا قرار دادند و فضیلت و وصی بودن او را آشکار ساختند.»(۱۷)
در نتیجه عید غدیر در واقع عید انبیاء واوصیا واولیاست.
- غدیر و ناله شیطان
شیطان کسی نیست که در هرجائی صدایش بلند شود و ناله سر بدهد، مگر جایی که سخت احساس خطر کند. یکی از این روزها، روز انتخاب علی«ع» به امامت بود؛ چون شیطان احساس کرد وجود حجت خدا در هر زمان مانع نقشههای اوست و عامل هدایت انسانها میشود.
جابر از حضرت باقر«ع» نقل کرده است که فرمودند: «هنگامی که پیامبر«ص» در روز غدیر دست علی«ع» را (به عنوان ولایت و امامت) گرفتند، ابلیس آنچنان در بین سربازانش ناله زد که همه از خشکی و دریا نزد او جمع شدند و گفتند، «ای سید و مولای ما! چه چیز شما را به درد آورده است؟ تا کنون نالهای وحشتناکتر از این ناله از شما نشنیده بودیم.» شیطان گفت، «این پیامبر کاری کرده که اگر تمام شود (و مردم مخالفت نکنند) هرگز خدا معصیت نخواهد شد.»(۱۸)
این همان است که فاطمه زهرا«س» فرمودند: «قسم به خدا! اگر حق را به اهلش واگذار و از عترت رسول خدا«ص» اطاعت میکردند، دو نفر هم در باره خدا با یکدیگر اختلاف نمیکردند و خلافت را نسل گذشته به نسل بعدی به ارث میگذاشت تا قائم ما که نهمین فرزند از نسل حسین«ع» است قیام کند.»(۱۹)
جمعبندی:
راز برتری غدیر این است که با امامت امام علی«ع» دین کامل میشود و نعمتها به حد اعلای خود میرسند. امامت از ارکان مهم دین است که اگر ابلاغ نشود گویا رسالت پیامبر«ص» انجام نشده است. در این روز، ولایت برتمام هستی عرضه شده است و تمام انبیا در چنین روزی مبعوث شدند و اوصیای خود را در چنین روزی انتخاب کردند و آن را روز عید نامیدند و در آسمانها از آن به نام عید اکبر یاد میشود.
رهبر معظم انقلاب در باب نتیجهگیری از حادثه غدیر میفرمایند: «قاعدهی حکومت و اقتدار و قدرتمداری در جامعهی اسلامی، با غدیر معیّن و پایهگذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است. اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهمتر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعهی اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیادهخواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوترانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام اینجوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آنوقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطهی اصلی، آن هستهی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هستهی قدرت، هستهی مدیریّت، هستهی ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همهچیز تغییر میکند؛ بله، در واقعیّت عملی، تغییراتی به وجود میآید و افرادی از قبیل خلفای بنیامیّه و بنیعباس سرِ کار میآیند بهعنوان اسلام، حجّاجبنیوسف هم [سرِ کار] میآید،(۲۰)
پینوشتها:
- حر عاملی، وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چهارم،۱۳۹۱ ق.، ج. ۵، ص.۶۶
۲٫همان، ج.۷، ص.۳۲۵، ح.۶
۳٫التهذیب، شیخ طوسی، دارالکتبالاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵، ج.۶ ، ص.۲۴
۴٫کتاب سلیم بن قیس هلالی، سلیم بن قیس، نشر الهادی، قم، اول۱۴۰۵ ق. ، ج.۲، ص.۸۵۷
۵٫وسائل الشیعه، حر عاملی، موسسه آلالبیت «ع»، قم،۱۴۰۹ ق.، ج.۱۰، ص.۴۴۵، ح۱۳۸۰۴
۶٫التهذیب، شیخ طوسی، دارالکتبالاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش.، ج.۶ ، ص ۲۵
۷٫المحاسن، احمد برقی، دارالکتب الاسلامیه، قم. اول، ج.۱ ، ص. ۲۸۶٫
۸٫حدیث ولایت، ج۷، ص۱۸۰
۹٫مائده/۳
۱۰٫ترجمه تفسیر مجمع البیان، فضل بن حسن، انتشارات فراهانی، تهران، اول۱۳۶۰، ج.۶، ص. ۲۰۵٫
۱۱٫کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتبالاسلامیه، تهران، سوم، ۱۳۸۸ق. ج.۱، ص۱۹۹٫ عیونالاخبارالرضا، شیخ صدوق، نشردارالعلم، قم، ۱۳۷۹ق. ، ج.۱، ص.۱۷۹تحفالعقول، ابن شعبه حرانی، ص.۵۱۴ بحار الانوار، ج.۲۵ ، ص.۱۲۱
۱۲مائده/۶
۱۳٫قبال الاعمال،سید بن طاووس،دارالکتب الا سلامیه،تهران اول,۱۳۶۷ش, ج۱,ص۴۶۴٫
۱۴٫همان
۱۵ .۱۶/۱/۷۸
۱۶٫اقبال الاعمال،سید بن طاووس،دارالکتب الا سلامیه،تهران اول,۱۳۶۷ش, ج۱,ص۴۶۴
۱۷٫وسائل الشیعه، حر عاملی، احیاءالتراث، بیروت چهارم، ۱۳۹، ق.، ج.۵٫ ص۳۲۸٫، ذیل حدیث ۱۲
۱۸٫بحارالانوار، ج.۲۷، ص۲۵۶، ج.۴۰
۱۹٫همان ج.۳۶، ص ۳۵۳
- ۳۰/۶/۹۵