ضرورت ارائه سیمای جامع زن مسلمان؛ متناسب با مقتضیات روز
در دوران مدرنیته، فمینیستها پیوند بین انسان و خدا و دین را قطع کردند و در راستای احیای حقوق خود گفتند: «نه خدا، نه مرد و نه هیچگونه قانونی نمیتواند سد راهمان باشد.»(۱) «مرد انگاریِ زن» تحت عنوان فمینیسم، زن را از خود بیگانه ساخته است، بهطوری که دیگر زنان نه میتوانند زن باشند و نه مرد؛ لذا دچار بحران شخصیت شده و از کارایی و ایفای نقشهای موثر ساقط میشوند.(۲)
بیشک یکی از قویترین روشهای تربیتی، ارائه الگوی صحیح و مناسب و اقتدای به آن است. موضوعی که در دین اسلام بهخصوص درباره زنان به آن اهتمام ویژهای شده است. اسلام تنها به دفاع از شخصیت زن نپرداخته، بلکه با طرح الگوهای مختلف تاریخی و قرآنی و در رأس آنها ارائه شخصیت جامعی چون حضرت خدیجه«س»، حضرت زهرا«س» و حضرت زینب «س» روی تمام کجاندیشیهای تاریخی نسبت به زن خط بطلان کشیده است.
یکی از موضوعاتی که در طول تاریخ در معرض آرا و تفسیرهای گوناگون قرار گرفته است، شخصیت و جایگاه فردی، خانوادگی و اجتماعی زن است. امروزه نیز انحرافات و عدم تعادل در این باب، در جوامع مختلف فراوان به چشم میخورد. در این میان، تنها چشمه زلال، مکتب انبیا و اوصیای الهی است که بهدور از هرگونه افراط و تفریط و با تکیه بر وحی و استمداد از خالق هستی، به ترسیم جایگاه حقیقی زنان، متناسب با آفرینش آنان پرداخته است.
با پیروزی انقلاب اسلامی و شعار بازگشت به اسلام ناب محمدی توسط امام خمینی(رض)، احیای شخصیت زن مسلمان نیز، چه در نظر و چه در عمل، جلوهای دیگر یافت. از جنبه نظری، دیدگاهی جدید در باب زن و ارزشهای او در جهان امروز پدید آمد و در صحنه عمل، زنان در مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پا به پای مردان و گاه مقدم بر آنها در سرنوشت جامعه نقشآفرین شدند.
این موج فرهنگی حضور و تعالی زن، نه تنها در سالهای پس از انقلاب اسلامی افول نکرد، بلکه در عرصه دفاع مقدس، شکل کاملتری به خود گرفت و پس از آن نیز رشد فزایندهای یافت. در حقیقت، میتوان دوران کنونی را دوران شکوفایی نهالی دانست که به دست امام خمینی پدید آمد و با خون هزاران شهید آبیاری شد. با این همه، آفات و بلیات همواره در قالب طرح دیدگاههای متاثر از غرب و تفکرات فمینیستی از یک سو و نظرات متحجرانه از سوی دیگر، این نهال نوپا را تهدید کرده و گاه چنان فضا را مسموم ساخته است که دیدگاههای اصیل اسلامی، بر عموم جامعه، بهویژه زنان مومن انقلابی و حتی فرهیختگان و متولیان فرهنگی و اجرایی کشور نیز مشتبه شده است. در چنین شرایطی، ارائه سیمای جامع زن در اسلام مبتنی بر ساختار آفرینشی او و متناسب با مقتضیات زمان و مکان، ضرورت خویش را باز مینمایاند.(۳)
مردمانِ همیشه زنده تاریخ
فاطمه«س» با طفولیت شگفتش، با مبارزه مداومش در دو جبهه خارجی و داخلی، در خانه پدر، خانه همسر، در جامعه، در اندیشه و رفتار و زندگی، «چگونه بودن» را به زن آموخت.(۴) آنچه از زندگی مردمان برجسته و استثنایی برای نسلهای بعد اهمیت دارد، این است که بدانند آنان که بودند، چگونه تربیت شدند، چگونه زیستند، چه کردند، چرا کردند و چه اثری بر محیط خود و پس از خود نهادند. چنین شخصیتهایی هرگز نمیمیرند و تا همیشه تاریخ زندهاند.(۵)
بیشک فاطمه«س» نمونه بارز این زندگان همیشه تاریخ است که اغلب وعاظ و سخنرانان به ابعاد فردی و خانوادگی ایشان نظیر عفت، سادهزیستی و همسرداری که البته در جایگاه خود دارای اهمیت فراوان است؛ اشاره کردهاند، ولی در وجوه اجتماعی و سیاسی خطیر ایشان در آن برهه و اهمیت و نقش این ساحات در تعالی شخصیتی ایشان، به کلیات بسنده کرده و آنچنان که شایسته است این ابعاد را مورد تحلیل و واکاوی قرار ندادهاند. آیا بانوی مجاهد ایرانی، جز با بازخوانی و واکاوی تاریخ میتواند آموزههای فاطمی را از دل تاریخ بیرون بکشد و در زندگی خود به کار گیرد؟
نقش موثر فاطمه«س» در برابر انحرافات زمانه
در عصر پیامبر«ص» و صدر اسلام، مسجد تنها مرکز دادخواهی بود. هر کس از صاحب قدرتی شکایتی داشت، هر کس حقی را از دست داده بود، هر کس از حاکم یا زمامدار، رفتاری دور از سنت پیغمبر«ص» میدید، شکوه خود را بر مسلمانان عرضه میکرد و آنان مکلف بودند تا آنجا که میتوانند او را یاری کنند و حقش را بستانند. حال در چنین جامعهای از دختر پیامبر«ص» حقی را گرفته و با گرفتن این حق سنتی را شکسته بودند. او میدید نزدیک است که حکومت در اسلام، رنگ نژاد و قبیله به خود بگیرد؛ یعنی همان کاری که سیسال بعد صورت گرفت. مهاجران که از تیره قریشاند، انصار را از صحنه سیاست بیرون راندند. انصار که خود یاوران پیغمبر«ص» بودند، پس از وی خواهان زمامداری شدند.
قریش در دوره پیش از اسلام خود را عنصری ممتاز میدانست و امتیازاتی را برای خویش قائل بود. با آمدن اسلام آن امتیازها از میان رفتند. اکنون این مردم بار دیگر گردن افراشته و ریاست مسلمانان را حق خود میدانستند، آنهم نه بر اساس امتیازاتی معنوی چون علم، تقوی و عدالت؛ بلکه تنها به این جهت که از قریشاند. فاطمه«س» نمیتوانست در برابر این اجتهادها یا بهتر بگوییم بدعتها، آرام و خاموش بنشیند. او باید مسلمانان را از این سنتشکنیها برحذر میداشت. اگر میپذیرفتند چه بهتر، و اگر نه نزد خدا معذور بود.
این بود که خود را برای طرح شکایت در مجمع عمومی آماده ساخت و در حالی که جمعی از زنان خویشاوندش گرد وی را گرفته بودند، روانه مسجد مدینه شد. ابوبکر با گروهی از مهاجران و انصار در مسجد نشسته بودند که فاطمه«س» سخنرانی، تاریخی، شیوا، بلیغ، گلهآمیز، ترساننده و آتشین خویش را آغاز کرد.(۶)
چرا فدک محور اصلی فدکیه نیست؟
متاسفانه موضوع غصب فدک از سوی برخی از سخنرانان ما طوری مطرح میشود که محور اصلی سخنان حضرت فاطمه«س» در مسجد مدینه گم میشود. چون آیه نازل شد که، «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ … » یعنی؛ حق نزدیکان و مساکین و… را بده(۷) پیامبر«ص» در زمان حیاتشان فدک را به فاطمه«س» بخشیدند. وقتی خلیفه اول به حکومت رسید این مورد را نادیده گرفت و با وجود اینکه کارگران حضرت زهرا«س» ـ ونه کارگران حضرت محمد(ص) ـ در فدک کار میکردند، آنها را بیرون کرد. خلیفه در ابتدا فدک را به عنوان ارث مطرح کرد، سپس گفت که پیامبر«ص» فرمود، « کسی از من ارث نمیبرد.» در نتیجه فدک از آن مسلمین است و من میخواهم به مسلمین برگردانم. ظاهراً استدلال خلیفه مردم پسند بود و از این طریق علاوه بر اینکه فدک را از فاطمه زهرا«س» گرفت، به گونهای وانمود کرد که دارد به نفع مردم کار میکند. حضرت فاطمه«س» در این خطبه مسئله فدک را به میان میکشند تا به حکم وظیفه، مردم را در همیشه تاریخ متوجه کنند که خلیفهای که زمام امور مسلمین را به دست گرفته است، نه قرآن را میفهمد و نه در گفتار خود صادق است و خلیفهای که قرآن را نمیفهمد نمیتواند خلیفه مسلمین باشد، چون نمیتواند قرآن را در جامعه جاری کند.» (۸)
فاطمه«س» از طریق فدک، مشروعیت حاکمیت جریان بعد از رحلت رسول خدا«ص» را زیر سئوال برد.(۹) فدک فاطمه«س» فقط یک قطعه زمین نیست، بلکه سندی است بر پیشانی حاکمیت خلفای صدر اسلام تا جهان اسلام، همواره تاریخ را بازخوانی کند.(۱۰)
چرا فاطمه«س» حجت خدا بر امامان است؟
حضرت فاطمه«س» از طریق این خطبهها و اعتراضها جبههای را گشود که امام حسن عسگری«ع» در این مورد فرمودند، «ما حجت خداوند بر خلق هستیم و جده ما فاطمه حجت بر ماست.»(۱۱) یعنی راه را به ما نشان داد و جبههای را که ما باید پس از رحلت رسول خدا«ص» و حذف حاکمیت امام علی«ع» در آن قرار گیریم، به ما نمایاند. فاطمه«س» نگذاشت پس از رحلت پیامبر«ص» تاریخ اسلام به بن بست بیفتد و راه رسیدن به افق اصلی مورد نظر اسلام را گشود و صحیحترین موضعگیری را نسبت به آن جریان نشان داد تا مردم برای همیشه تاریخ، معنی حاکمیت صحیح را گم و فکر نکنند اگر حاکمی حاکمیتش در مسیر حاکمیت حکم خدا نیست، ولی ظالم هم نیست، میتوان او را تحمل کرد. در واقع حضرت میفرماید که اگر حاکمیتی در مسیر اجرای حکم خدا نیست و به نظر خود عمل میکند، جریان کفر است، حال چه به نماز ایستاده باشد و چه به شراب نشسته باشد.(۱۲)
آموزههای فاطمی برای بانوی مجاهد ایرانی از دیدگاه رهبری
رهبر معظم انقلاب همواره با نگاهی عمیق به مبانی دینی و مبتنی بر زمانشناسی و تدبیر لازم و آشنایی با مسائل و مشکلات و نیازهای جامعه، خطوط اصلی و کلان نظام اسلامی را در باب شخصیت و جایگاه زن مسلمان ترسیم کردهاند. وقتی از ایشان سئوال میشود، «به عنوان یک دختر دانشجو چگونه میتوانیم از زندگی حضرت زهرا«س» الگو بگیریم؟» اینگونه پاسخ میدهند:
«شما خانمی که در دوره پیشرفت علمی و صنعتی و تکنولوژی و دنیای بزرگ و تمدن مادی و این همه پدیدههای جدید زندگی میکنید، از الگوی خودتان در مثلاً هزار و چهارصد سال پیش توقع دارید که در کدام بخش مشابه وضع کنونی شما را داشته باشد تا از آن بهره بگیرید. مثلاً فرض کنید میخواهید ببینید چگونه دانشگاه میرفته است؟ یا وقتی که مثلاً در مسائل سیاست جهانی فکر میکرده چگونه فکر میکرده است؟ اینها که نیست. خصوصیات اصلی در شخصیت هر انسانی را بایستی مشخص و الگو را در آنها جستجو کنید. مثلاً فرض بفرمایید در برخورد با مسائل مربوط به حوادث پیرامونی، انسان چگونه باید برخورد بکند؟ حالا حوادث پیرامونی، یکوقت مربوط به دورهای است که مترو، قطار، جت و کامپیوتر هست؛ یک وقت مربوط به دورهای است که این چیزها نیستند، اما حوادث پیرامونی بالاخره چیزی است که انسان را همیشه احاطه میکند. انسان دو گونه میتواند با این قضیه برخورد کند: یکی مسئولانه، یکی بیتفاوت.»(۱۳)
در زندگی معمولی حضرت فاطمه«س» نکته مهمی وجود دارد و آن جمع بین زندگی یک زن مسلمان در رفتار با شوهر و فرزندان و انجام وظایف در خانه از یک طرف و بین وظایف یک انسان مجاهد غیور خستگیناپذیر در برخورد با حوادث سیاسی مهم بعد از رحلت رسول اکرم«ص» است که به مسجد میآید و سخنرانی و موضعگیری و دفاع میکند و حرف میزند و یک جهادگر به تمام معنا خستگیناپذیر و محنت پذیر و باتحمل است، از طرف دیگر. همچنین یک عابد و به پا دارنده واقعی نماز در شبهای تار و قیام کننده لله و خاضع و خاشع در برابر پروردگار است. این زن جوان در محراب عبادت مانند اولیای کهن الهی با خدا راز و نیاز و عبادت میکند. این سه بُعد را با هم جمع کردن، نقطه درخشان زندگی فاطمه«س» است. آن حضرت این سه بعد را از هم جدا نکرد.
زن باید در محیط کار و زندگی، با همسر و فرزندان و دوستان، به وظایف شخصی خود عمل و پیوندهای معمولی اجتماعی را به صورت سالم برقرار کند. در عینحال، باید در میدان سیاست و صحنه انقلاب و کارهایی که نظام اجتماعی از او میطلبد و در انتخابات و میدان جنگ و عرضه کردن خواست انقلابی و ملی خود در سطح کشور و جهان و بیان اراده سیاسی خود در میدانهای سیاست و انقلاب، حضور داشته باشد. زن باید در راهپیماییها و سازندگی و میدان جنگ و انتخابات و بیان عقیده سیاسی خود حضور داشته و در تعیین سرنوشت کشور و انقلاب موثر باشد. در عینحال از طریق عبادت و توجه و ذکر و حضور و معنویت و استمداد از خدا و توکل به او و انجام نوافل و فرایض، رابطه معنوی و قلبی خود را با خدا حفظ و تقویت کند. این سه بُعد است که انسان مسلمان را میسازد. اسلام، این را از ما خواسته است و اگر بپرسند چگونه میسر است؟ پاسخ میدهیم که ما الگوهایی چون فاطمه زهرا«س» را داریم.(۱۴)
پینوشتها:
۱٫برگرفته از مقاله زنان و فمینیسم از فاطمه رجبی، فصلنامه کتاب نقد، ج۱۷، ص۲۰۰٫
۲٫طاهرزاده، اصغر، زن آنگونه که باید باشد، (اصفهان:انتشارات لب المیزان)، ص۲۴۴٫
- بانکیپور فرد، امیرحسین، نقش و رسالت زن، جلد دوم، الگوی زن، برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، صص۱۶-۱۵٫
- شریعتی، علی، فاطمه فاطمه است، (مشهد: انتشارات سپیده باوران)، ص۲۱۹٫
۵٫شهیدی، سیدجعفر، زندگانی فاطمه زهرا(س)، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی)، ص۲۴٫
- همان صص۱۲۰-۱۱۹٫
۷٫سوره اسراء، آیه۲۶٫
- طاهرزاده، اصغر، بصیرت فاطمه زهرا(س)، (اصفهان:انتشارات لب المیزان)، صص۲۳۴-۲۳۳٫
۹٫همان، ص۲۲۴٫
۱۰٫همان،ص۲۳۹٫
- امام حسن عسگری(ع) فرمود: «نحن حجج اللَّه على خلقه و جدتنا فاطمه حجه اللَّه علینا»،تفسیر اطیب البیان، ج۱۳،ص۲۲۳، نقل از شرح «فص حکمهٍ عِصمّتیهٍ فی کلمهٍ فاطمیه»، آیتالله حسنزاده آملی،ص۱۵۹٫
۱۲٫همان،صص۳۱۹-۳۱۸٫
۱۳٫بیانات رهبر معظم انقلاب، در دیدار جمعی از جوانان به مناسبت هفته جوان،۷/۲/۷۷٫
۱۴٫بیانات رهبر معظم انقلاب، در دیدار با هیات نظارت و هیات اجرایی انتخابات، ۲۳/۹/۶۸٫