مقدمه:
ابرهای تیره و تار بیماری کرونا و سهمگینتر از آن، پیامدهای منفی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیِ متعدد آن، بر زندگی، روحیه و امید بسیاری از مردم این مرز و بوم، سایه بسیار سنگین و تلخی افکنده بود که بسان بسیاری از دیگر موارد، رهبر معظم انقلاب با تمسک به یکی از آموزههای نجاتبخش اسلامی، مسیر روشنی را فراروی همگان ترسیم کردند:
«مسئولان… بهطور جدی مشغول کارند…؛ لکن در کنار این، مردم هم وظیفه دارند. عدهای هستند که در این شرایط و در این اوضاع حقیقتاً زندگیشان بهسختی قابل گذران است…؛ مردمیکه دستشان باز است و توانایی دارند بایستی در این زمینه فعالیت وسیعی را شروع کنند. در صلوات شریف «شَجَرَهُ النُّبُوَّه» میخوانیم: «وَ ارزُقنی مُواساهَ مَن قَتَّرتَ عَلَیهِ مِن رِزقِکَ بِمَا وَسَّعتَ عَلَیَّ مِن فَضلِکَ…» این یکی از کارهای لازمی است که بایستی انجام بگیرد؛ بهخصوص که ماه رمضان در پیش است. ماه رمضان، ماه انفاق، ایثار است و کمک به مستمندان است. چه خوب است که در کشور برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا رزمایش گستردهای به وجود بیاید که این اگر اتفاق بیفتد، خاطره خوشی را از امسال، در ذهنها خواهد گذاشت.»(۱)
این دعوت آسمانی و ندای حیاتبخش، نه تنها در ماه مبارک رمضان اجابت شد و شور و نشاطی مؤمنانه را پدید آورد و صحنههای دلنشینی از رحمتهای خاص الهی را در سراسر کشور به نمایش گذاشت، بلکه خاطره خوش و شهد بسیار شیرین آن در کام عموم مردم، موجب استمرار و تداوم و تبدیل شدن نسبی آن به یک فرهنگ و هنجار فعال اجتماعی شد که صد البته، در صورت بیتوجهی و ضعف رسیدگیهای نظری و عملی، میتواند دوباره کمرنگ و محدود شود. بنابر این باید این پدیده را از زوایای بسیاری تحلیل کرد و کاوید(۲) و توجهات و رسیدگیهای عملی بسیاری به آن داشت.
مواسات، عنصری تمدنی
برای زنده، پویا و همگانی نگهداشتن «مواسات» باید به این نکته مهم توجه داشت که مواسات فقط یک پدیده فردی و حتی اجتماعی فرهنگی نیست، بلکه مواسات را باید عنصری تمدنی دانست که این ظرفیت را دارد که در زمره راهبردهای کلانِ مسیر نزدیکتر شدن به عصر ظهور و رزمایشی مقدماتی برای آن قرار بگیرد. به تعبیر اشارهوار رهبر معظم انقلاب:
«… برای اینکه ارادتمان به امام زمان ثابت بشود، بایستی صحنهها و جلوههایی از جامعه مهدوی را به وجود بیاوریم… جامعه مهدوی، جامعه قسط و عدل و عزت و مواسات و برادری است. اینها را بایستی در زندگی و بهقدر امکان خود تحقق ببخشیم. این ما را نزدیک میکند.»(۳)
در متون دینی مواسات حتی بر مؤمنان نیز امری بس مشکل و طاقتفرسا قلمداد شده است.(۴) که در عصر امام عصر(ع)، به اوج خود میرسد و بسیار برجسته و فعال و جزو امور واجب زندگی مؤمنان میشود.(۵)
ما و مواسات
توسعه و تعالی مواسات و سوق دادن آن به سوی پدیدهای تمدنی و قرار دادن آن در مدار و مسیر جریان منتهی به ظهور، در گروی تحقق امور بسیاری است که یکی از آنها، توجه هریک از افراد، گروهها، اقشار و اصناف مختلف جامعه به نقش خاص خود در میدان توسعه مواسات است. مواسات یک سطح عمومی همگانی دارد که همه باید بهنحوی در آن مشارکت کنند. این سطح، کم و بیش همین جلوههای زیبایی را دارد که اکنون شاهد آن هستیم. اما مواسات فقط محدود به این سطح نیست و ابعاد، شکلها و قالبهای مختلف و لایههای ژرفتری دارد. بهتعبیر رهبر معظم انقلاب:
«…مواسات یعنی همراهی و کمک کردن به برادر مؤمن در همه امور. کمک فکری، مالی، جسمانی، آبروئی و…».(۶)
برای دستیابی به دیگر ابعاد و لایههای مواسات، ضرورت دارد که افزون بر افراد، تمام اقشار، گروهها و نهادهای اجتماعی هم به نقشهها و کارویژههای خاصی در مورد مواسات بیندیشند و متناسب با آنها تدبیر و اقدام کنند تا این پدیده، ابعاد و جوانب بیشتری پیدا کند و در مسیر تکامل کمی و کیفی قرار بگیرد. یک نمونه مشابه نزدیک به ذهن برای این گونه توسعه و تعالی، دو پدیده «وقف» و «نذر» است که تا چندی پیش تنها در املاک و داراییهای مادی یا مراسم و آیینهای خاصی بروز و ظهور داشتند، اما با فرهنگسازی صحیح، انواع دیگری از آنها مانند وقف و نذر فرهنگی، علمی، درمانی، خدماتی و… نیز رواج و جریان نسبی پیدا کردند و این دو مقوله، وضعیت تخصصی بیشتری به خود گرفتند.
بدینسان میتوان مساوات را نیز توسعه و ارتقا داد و با حفظ روند عمومی آن، عمقهای بیشتر و جهتدهیهای متعالیتر و تخصصیتری را به آن بخشید و آن را بهعنوان الگویی موفق در حل بسیاری از مشکلات و بحرانهای مختلف زندگی، در میان امت اسلامی و حتی ملل غیرمسلمان رواج داد، زیرا سطحی از مواسات، پدیدهای انسانی و فطری است و هر فطرت پاک یا کمتر زنگارگرفتهای میتواند پذیرا و عامل به آن باشد. به فرمودۀ رهبر معظم انقلاب:
«مواسات…، امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسانهایی است که وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی دارند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر اینکه یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است.»(۷)
حوزویان و مواسات
برای اینکه مطلب یادشده مقداری ملموستر و عینیتر شود، آن را در نسبت با یکی از اقشار جامعه، یعنی حوزویان بررسی میکنیم. در میان سیل خروشان مردم شریک در پدیده مواسات، حوزویان و طلاب نیز به اقتضای وظایف ذاتی خود در عرصه خدمترسانی اجتماعی، در رزمایش مواسات نیز چه در سطح عمومی و همدوش دیگر مردم و چه در سطوح نسبتا خاصّتر و متناسبتر با هویّت صنفی خود، حضور و نقش پررنگ و برجستهای داشتند و دارند. اما این نقش میتواند و باید تکامل بیابد و افزون بر حفظ لایه عمومی، بهسوی خدمات تخصصی متناسب با هویت صنفی روحانیت نیز امتداد پیداکند تا ثمرههای بیشتر و شیرینتری داشته باشد.
مراجعه به متون دینی مرتبط با مواسات، نشان میدهد که در آنها، علاوه بر سطح عمومی مواسات یا مواسات در امور مالی، بهروشنی از انواع مختلفی از مواسات یاد شده است که نشانه ابعاد و لایههای مختلف این پدیده از منظر دین و نیز اختصاص برخی از مصادیق آن به بعضی اقشار اجتماعی است. برای مثال، در برخی از متون دینی به وظیفه عالمان دین در زمینه مواسات اعتقادی و علمی با محبان محمد«ص» و آل محمد«ع» تصریح شده است. از باب نمونه، امام حسن عسکری(ع) میفرمایند:
«همانا برخی از دوستداران محمد«ص» و علی«ع» مسکینهایی هستند که مواسات آنها برتر از مواسات مساکین فقیر (بهلحاظ مالی) است و آنان کسانی هستند که اعضای آنها و قوایشان از جنگیدن و مقابله با دشمنان خداوند که آنان را به سبب دینشان سرزنش میکنند و آرزوها و آرمانهای آنها را سفیهانه میشمارند، بازمانده و دچار ضعف شدهاند و نمیتوانند از قوای مادی و انسانی خود در مبارزه با دشمنان دین استفاده کنند.
بدانید! اگر کسی آنها را با فقه و دریافت عمیقش از دین و نیز با علمش تقویت کند تا بیچارگی و مسکنت آنها برطرف شود و آنها را بر دشمنان… چیره گرداند تا آنها را شکست بدهند؛ خداوند وضعیت را برعکس میکند آن بیچارگی و مسکنت را به شیاطینشان بازمیگرداند و آنها را از گمراه کردن آنان عاجز میسازد.»(۸)
بهطور مختصر، اگر وظایف حوزویان را «فهم و استنباط»، «ترویج و تبیین» و «اقامه و تحقق بخشیدن» به دین در حیطههای مختلف زندگی بدانیم، در هریک از این محورها نیز مسئولیتها و تکالیفی در زمینه پدیده مواسات بر عهده آنان قرار میگیرد که استخراج و بیان تفصیلی آنها از گنجایش این نوشتار بیرون است.
برخی از وظایف حوزویان در تعالی و تکامل بخشیدن به جریان مواسات عبارتند از:
۱- هدایت و جهتدهی معرفتی جریان مواسات و پایش و مراقبت نظری از آن بر پایه معارف اسلامی و در چهارچوب شریعت مقدس. این وظیفه از آن جهت مهم و ضروری است که هر پدیده اجتماعی، هر قدر هم که پاک و فطری باشد، بدون وصل شدن به معارف عمیق توحیدی و دینی و بدون مراقبت از آن، بهتدریج دچار آسیب و انحراف و اندک اندک، از روال صحیح دور میشود و حداقل آنکه به عمق و تکامل نمیرسد و دچار رکود یا خمود میشود.
۲- طراحی و ارائه شیوهها و قالبهای جدید و متنوع برای تحقق عمومیتر و مردمیتر مواسات و حتی توسعه آن در میان عموم اقشار اجتماعی و حتی در میان طیفها و گروههایی که در ظاهر میانه نزدیک و مستقیمی با مقولات مذهبی رایج ندارند.
این کار را میتوان نوعی تأسیس و ایجاد سنت حسنه در چهارچوب معیارهای مورد تأیید دین دانست که در اسلام نیز بر آن تأکید و بدان تشویق بسیار شده است به فرموده امام جعفر صادق(ع):
«… هر سنتی که انسان آن را اقامه کند و در برپا کردن و بلوغ و به ثمر رسیدن و زنده کردنش بکوشد؛ پس، عمل و سعی در مسیر آن از برترین اعمال است؛ زیرا چنین کاری احیای یک سنت است و پیامبر خدا«ص» فرمودند: «هرکه سنتی را بنا و تأسیس کند، پس برای او اجر آن است و اجر هر کس که تا روز قیامت بدان عمل کند، بدون اینکه از اجرهای عملکنندگان هم چیزی کم شود.»(۹)
در پایان، باید تأکید کرد که طرح این مبحث، به معنای نفی سطح عمومی مواسات و اهمیت بسیار کلیدی آن نیست، بلکه راهی برای گشودن افقها و دریچههای بیشتری در راستای توسعه، ارتقا و تکامل هرچه بیشتر این راهبرد کلیدی و سنت حسنه است تا علاوه بر افراد، هر قشر و صنفی نیز جایگاه و نقش تخصصی خود را در این رزمایش گسترده آخرالزمانی بیابد و در راستای مسیر تاریخی نهضت توحیدی انتظار بدان بپردازد؛ «إِنَّهُم یَرَونَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیباً.»
پینوشتها:
۱٫سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان عج، ۲۱/۰۱/۱۳۹۹
- مانند بررسی ریشههای معرفتی مواسات، سرچشمههای آن در منابع دینی، سیره اهلبیت علیهمالسلام و دیگر مردان خدا، الگوگیری از جهت نحوه فعالسازی عمومی عناصر تحولآفرین بالقوه در متن تعالیم اسلام، تجربهنگاری و ثبت این حماسه، انعکاس و ترویج وسیعتر آن در ایران و دیگر ملل اسلامی و حتی غیراسلامی و…
- همان
- در متون دینی، از «مواسات با برادران دینی در راه خدا»، در کنار «انصاف» و «ذکر عملی همیشگی» بهعنوان یکی از دشوارترین و مشکلترین امور بر مؤمنان و از ابتلاءهای شدید آنان و از نشانههای شیعیان یاد شده است. برای نمونه، ر.ش: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص۱۴۵ – همان، ص۱۴۶ – شیخ صدوق، مصادقه الإخوان، ص۳۶-۳۸ –، معانی الأخبار، ص۱۹۲ – همو، علل الشرائع، ج۱، ص۱۵۸٫
- برای نمونه: شیخ صدوق، مصادقه الإخوان، ص۳۶٫ همچنین، ر.ش: رضیالدین حلّی، العدد القویه، ص۶۷٫
- بیانات در دیدارکارگزاران نظام، ۳۱/۰۶/۱۳۸۶
- بیانات در خطبههای نماز عید فطر، ۱۵/۰۹/۱۳۸۱
- ر.ش: احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج، ج۱، ص۱۸٫ همچنین: التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری (ع)، ص۳۴۶٫
- محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۵، ص۹-۱۰٫