توجه به اقشار آسیبپذیر و محروم
«ثم الله الله فی الطبقه السفلی من الذین لا حیله لهم من المساکین والمحتاجین و اهل البؤسی و الزّمنی…(۱)
و اینک خدا را خدا را منظور دار درباره طبقه پایین جامعه! بیچارگانی که راه کسب و کار برای آنان فراهم نیست از تهیدستان و نیازمندان و بینوایان و زمینگیران، زیرا در این طبقه نیازمندانی هستند که برخی درخواست میکنند و برخی زبان و روی درخواست کردن ندارند. حق خدا را برای خدا درباره آنان پاس بدار، چنان که پاسداری آن را از تو خواسته است. بخشی از بیتالمال و بخشی از محصولات زمینهای غنیمت گرفته شده اسلام در هر شهر را برای آنان قرار ده، زیرا برای دورترین آنها همان حقی است که برای نزدیکترین آنهاست و البته رعایت حق همه را از تو خواستهاند.
پس مبادا سرخوشی از نعمت، تو را از آنان غافل سازد، زیرا تو به بهانه رسیدگی به کارهای مهم از تضییع امور ناچیز معذور نیستی. پس وجهه همت را از آنان برمگیر و از سر تکبر و ناز، روی از آنان برمتاب و به کارهای کسانی که به تو دسترسی ندارند و دیگران به چشم خواری به آنان مینگرند و مردمان حقیرشان میشمارند، بپرداز. سپس افراد مورد اطمینان خود را که خداترس و فروتن باشند برای رسیدگی به امور آنان بگمار و آنان باید امور اقشار محروم را به تو گزارش دهند.
و تو نیز در حق آنان کاری کن که روز دیدار خداوند در پیشگاه او معذور باشی، زیرا این گروه از افراد رعیت به انصاف و… از دیگران نیازمندترند و عذر خویش را در ادای حق هر یک از آنان در پیشگاه خداوند آماده ساز و به کار یتیمان و سالخوردگان که واقعاً چارهای ندارند و نمیتوانند شخصاً درخواست خود را مطرح کنند بپرداز و این مسئولیتی سنگین بر عهده والیان است و البته تمام حق، سنگینی است و خداوند آن را بر مردمی که در جستجوی فرجام نیکاند و از این رو خود را به شکیبایی وا میدارند و به صدق وعدههایی که خداوند به آنان داده اطمینان دارند، سبک میسازد.»
گستره عدالت نسبت به محرومان
۱- عدالت اجتماعی و فراگیر نسبت به آحاد جامعه، بهویژه مرزنشینان، نقاط و شهرهای دور از مرکز و بالاخص محرومان و تهیدستان و دردمندان، محور اصلی این بخش از منشور حکومتی امیرمؤمنان(ع) به مالک اشتر است تا نمونه حکومت اسلامی را به دنیا نشان دهد و از سیره و سیاست امیرالمؤمنین(ع) درس بگیرد.
عدالت اجتماعی و قسط و عدل به بیان قرآن کریم از اهداف اساسی پیامبران خدا بوده است:
« لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاس…؛(۲) ما پیامبرانمان را فرستادیم با دلائل روشن و کتاب و میزان تا مردم به برپایی قسط و عدل استوار گردند و آهن را نازل کردیم (پدید آوردیم) که در آن بیم و هراسی سخت است و هم منافعی برای مردم دارد.»
اینکه قرآن کریم پس از بیان هدف و رسالتها به عنوان قسط و عدالت، از آهن و بیم و هراس آن سخن میگوید، این پیام را دارد که برای عدالت و قسط، گاه از سلاح و نبرد با دشمنان عدالت و مستکبران و دیکتاتورها باید کمک گرفت و جهاد و دفاع برای پیشگیری از ظلم و تجاوز ضروری است.
عدالت اجتماعی و رسیدگی به محرومان که محور نخست این بخش است به گونههای دیگری هم، چه در گفتار و چه سیره حکومتی امیرمؤمنان(ع) مورد تأکید و توصیه آن حضرت قرار گرفته است. آنجا که میفرماید، « أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِأَنْ یقَالَ هَذَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لاأُشَارِکُهُمْ فِی مَکَارِهِ الدَّهْر(۳) آیا قناعت کند نفس من به اینکه مرا فرمانروای مؤمنان بنامند، اما در سختیهای روزگار شریک آنان نباشم.»
و نیز، «اِنَّ الله فَرَضَ عَلَى أَئِمَّهِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَهِ النَّاسِ کَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ . فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس کی لا یَتَبیّغ بالفقیر فقره،(۴)خداوند بر رهبران عدالت واجب نمود که زندگی خود را با ضعفای مردم همسان کنند تا فقر و تهیدستی، فقیران را دچار اندوهی هلاکتبار نسازند.»
آن حضرت در توصیف دوران خلافت پررنج خود از وضع مردم کوفه میفرماید: «ما أصْبَحَ بِاْلکُوفَهِ أحَدٌ الاّ ناعِماً، إنَّ أدْناهُمْ مَنْزِلَهً لَیَأکُلُ مِنَ البُرِّ وَ یَجْلِسُ فی الظِّلِّ وَ یَشْرَبَ مِنْ ماءِ الفُرات(۵)همه مردم کوفه در رفاه به سر میبرند، پایینترین آنها نان گندم میخورد، در سایه زندگی میکند و از آب فرات مینوشد.» یعنی آب و نان و مسکن که نیازهای اولیه مردم است برای آنان فراهم شده است.
در یک جامعه اسلامی نیازهای اولیه مردم میبایست متناسب با زمان تأمین شوند. این بخشی از عدالت اجتماعی اسلام است و دولتمردان باید این درس را از امام علی(ع) بیاموزند. همچنین ثروتمندان و مرفهین نباید از طبقات محروم جامعه غافل باشند و باید حقوق شرعی مالی را که به عهده دارند بپردازند تا فقر و تهیدستی از جامعه رخت بربندد و مواسات مورد تأکید دین صورت پذیرد.
امام علی(ع) در این مورد میفرمایند: « إِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ، فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِی وَ اللهُ تَعالی سائِلَهُم عَن ذلِک؛(۶)خدای سبحان روزی نیازمندان را در ثروت اغنیا قرار داده و فقیری گرسنه نمانده مگر اینکه حق او را توانگری برده است و خدای متعال از آنان مؤاخذه خواهد کرد.»
در جامعه ما ثروتمندانی هستند که با درآمد میلیاردی وجوهات شرعی را نمیدهند و از پرداخت مالیات میگریزند. دولت موظف است بدون چون و چرا آن را وصول و در خدمات عمومی به ویژه مناطق محروم هزینه کند و نیز باید با فاصلههای حقوقی و ارقام نجومی برخورد شود تا گامی به سوی عدالت اجتماعی برداشته شود.
در فرمایش امام که با تعبیر، «اللهَ اللهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلَى» آمده، نسبت به مردمان معمولی تهیدست و یتیمان و… تأکید شده است که نظیر آن درباره دیگران نیست و این حاکی از مسئولیت عظیم دولتها در برابر این طبقه است، زیرا اینها درماندهاند و هیچ وسیله دفاعیای ندارند و کمتر افرادی به فکر اینها هستند و از دولت هیچ عذری در تضییع حقوق این طبقه پذیرفته نیست.
۲- تکریم اقشار محروم
نکته دیگری که امام بر آن تأکید فرمودهاند، تکریم اقشار محروم است. مسئولان نباید از دیدار این قشر چهره در هم کشند و از آنان رخ برتابند. دولت اسلامی باید به شخصیت قشری که از نگاه مرفهان بیدرد حقیر به شمار میآیند، بها بدهد و اجازه ندهد عقده و حقارت فقر و مسکنت، آنها را منزوی و از اقشار دیگر جامعه جدا کند.
***
یکی از ابزارهای نظام استکباری تحقیر مستضعفان و محرومان است تا بدین وسیله از آنان سلب شخصیت کند تا همچون نظام بردهداری بهراحتی در خدمت مستکبران قرار گیرند. قرآن کریم درباره سیاست فرعون مصر میفرماید: « فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوه(۷) مردم را تحقیر کرد تا او را پیروی کردند.» این سیاست هم اکنون از سوی دول استکباری نسبت به ملتهای محروم در قرن مدعی حقوق بشر! اعمال میشود.
پیامبران آمدند تا این دژ استکباری را درهم بکوبند. قرآن کریم درباره فرعون و مردم اسیر آن دوران میفرماید، « وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِین؛(۸) و اراده ما بر این است که بر مستضعفان زمین منت نهاده و آنان را پیشوایان زمین قرار دهیم.» و چنین شد و اراده تشریعی و تکوینی الهی تحقق یافت و تحقیر شدگان، وارث زمین شدند و در آینده تاریخ گستره زمین در اختیار آنان قرار خواهد گرفت و عدل جهانی در دولت حضرت مهدی(عج) تحقق خواهد یافت.
در درون جامعهها نیز چنین است. ثروت و قدرت و کاخ و تجمل نباید ابزاری برای تحقیر انسانها باشد. این تودههای مردم و همان اقشار محروم و زحمتکشاند که در روز حادثه به یاری دولتها میشتابند. توقع آنها کمتر و تلاش آنها بیشتر است. چرا این قشر باید تحقیر شوند؟!
دولت باید قدرشناس این مردم باشد. از آنان رخ برنتابد و به سراغ آنان برود. هر مسئولی که بر جایگاهی تکیه زده و از مرکز تا شهرها و روستاها رفته، باید قدر این مردم را بداند و به شخصیت آنان احترام بگذارد. در اتاق ریاست باید به روی این قشر باز باشد تا بیایند و مشکلات خود را بگویند. حداقل کاری که مسئولان باید برای این مردم انجام بدهند، دیدار با آنها و شنیدن درد و رنجهایشان در نقاط مختلف کشور، بهویژه نقاط محروم است. این درسی است که امیرالمؤمنین(ع) میآموزد.
۳- نظارت و بازرسی
از دیگر وظائف حاکم اسلامی نظارت و بازرسی و تحقیق و تفحص از حال مردم، بهویژه محرومان جامعه است. امام علی(ع) بر این امر بسیار تأکید فرمودهاند، «برای رسیدگی به وضع محرومان، افراد مطمئن، خداترس و کنجکاو را اختصاص ده تا به تو گزارش دهند که بر آنان چه میگذرد و تو بدان گونه که نزد خدا در قیامت معذور باشی، حق آنان را ادا کن، زیرا از میان رعیت، این قشر محروم به انصاف و احسان تو سزاوارترند و البته همه مردم را به عدل و انصاف نیاز است.»
امام تأکید میورزند که بازرسان میبایست افرادی مطمئن و مورد وثوق، خداترس و متواضع باشند و از وضع مردم گزارشهای واقعی بدهند، «فرغ لاولئک ثقتک من اهل الخشیه و التواضع فلیرفع الیک امورهم ثم اعمل فیهم بالاعذار الی الله یوم تلقاه.»
برای هر دولتی چنین بازرسانی لازم است که در میان مردم باشند؛ به نقاط مختلف محروم سرکشی کنند و حقیقت را گزارش دهند نه اینکه برای خوشایند مقام مسئول گزارش غیرواقعی بدهند. از حال معلولان، یتیمان، از کار افتادگان و فراموش شدگان و معیشت، مسکن و درمان آنها، اخبار و اطلاعات واقعی بیاورند و مقام مسئول و نهاد ذیربط نیز در رفع مشکلات آنها بکوشد. خداترسی و اندیشه به محاسبه روز جزا سرلوحه رفتار آنان باشد، در برابر مردم، بهویژه محرومان تواضع کنند، با آنان بنشینند، درددلهای آنان را بشنوند و در درمان آنها بکوشند.
این درسها که امام عدالت امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر میآموزند، ضرورت عاجل امروز ماست؛ بهویژه که ما میخواهیم به دنیا شیوه حکومت اسلامیای را بیاموزیم که در حکومت امام علی(ع) متبلور بود و لذا به این منشور نیاز مبرم داریم. روی میز و در اتاق هر مقام مسئولی میبایست نسخهای از منشور سیاسی مدیریتی اسلامی انسانی آن حضرت گشوده باشد و به کارکنان تدریس شود. مع الاسف با این ایده بسیار فاصله داریم و بهتر است که در کار خود تجدیدنظر کنیم.
پاورقی
- نهج البلاغه نامه ۵۳٫
- سوره حدید، آیه ۲۵٫
- نامه ۴۵ نهجالبلاغه.
- خطبه ۲۰۹ نهجالبلاغه.
- بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۳۲۷٫
- نهجالبلاغه، حکمت ۳۲۸٫
- سوره زخرف، آیه ۵۴٫
۸- سوره قصص، آیه ۲۸٫