«سیمای امیرالمؤمنین«ع» در قرآن» نام مجموعه مقالاتی در عرصه معرفت شخصیت والای جهان هستی حضرت امیرالمؤمنین«ع» در روز غدیر که حضرت امام هادی«ع» انشا فرموده است. در این مقاله نیز شرح فرازهایی از این زیارت تقدیم میشود.
۱٫امام علی(ع) حجت رسای خداوند
«حجته البالغه علی عباده؛ سلام بر تو ای حجت رسای خداوند بر بندگان»
جمله حجت بالغه ترکیب یافته از دو واژه است: ۱- واژه «حجت» در اصل از ماده «حج» به معنای قصد میباشد. به جاده و راه که مقصود و منظور انسان است «محجّه» گفته میشود به دلیل و برهان هم حجت گفته میشود چرا که گوینده قصد دارد به وسیله آن مطلب خود را برای دیگران ثابت کند.
۲٫واژه «بالغه» به معنای رسالت
«حجت بالغه» به معنای دلیل رسا و روش الهی. دلایل خداوند برای بشر چه دلایل عقلی و چه نقلی دلایلی کاملاً روشن و واضح است. در حدیثی از امام کاظم(ع) آمده است:
«ان لله علیالناس حجتین حجه ظاهره و حجه باطنه فاما الظاهره فالرسل و الانبیا و اما الباطنه فالعقول؛(۱) خداوند بر مردم دو حجت دارد حجت آشکار و حجت پنهان. حجت آشکار رسولان، انبیا و امامانند و حجت باطنه عقلایند.»
امامان سلام الله علیهم اجمعین هم خود حجت بالغه خدایند و هم رهنمودهای آنها حجج بالغه خداوند است. خود حجت بالغهاند چون معصوماند رفتارشان، گفتارشان، تقریرشان، همگی حجت است. حضرت امام صادق(ع) فرمود:
«کان امیرالمؤمنین باب الله لایؤتی الا منه و سبیله الذی من تمسک بغیره هلک کذلک حکم الائمه بعده واحداً بعد واحد جعلهم الله ارکان الارض و هم الحجه علی من فوق الارض و من تحت الثری؛(۲) امیرمؤمنان همان درِ خداست که جز از آن به سوی خدا راه برده نمیشود و همان راه خداست که اگر کسی به غیر آن چنگ زند هلاک میگردد. امامان یکی بعد از دیگری چنیناند خداوند آنان را ستونهای زمین قرار داده است و آنان حجتهای کامل بر کسانیاند که زیر زمین و زیر آسمان قرار دارند.
حضرت امیرمؤمنان آنچنان حجت رسای خداست که گویی این واژه «حجتالله البالغه» وصف حضرت شده است. امام صادق(ع) فرمود: «اللهم فانّا نشهد انه… حجتک البالغه؛(۳) خدایا ما شهادت میدهیم که علی… حجت رسای توست.»
در همین زیارت غدیریه آمده است: «… مولای انت الحجه البالغه و المحجه الواضحه…؛ مولای من تو دلیل رسای خداوند راه روشن او هستی.»
هم خود حجتاند و هم رهنمودهای آنها مستند و برهانی و دلیل روشن است. در زیارت امینالله که از زیارتهای معتبری است که اصلش مربوط به حرم مولا علی(ع) است ولی در تمام مشاهد مشرفه میتوان خواند، آمده است: «مع ما لک من الحجج البالغه علی جمیع خلقه…؛(۴) با دلیلهای رسایی که بر همه خلق داری.»
به این ترتیب حجت بالغه دلیل رسای خداوند است آنچه ستون فقرات حجت بالغه است وضوح روشن و رسا بودن آن است نه علم پیدا کردن عالم و جاهل به آن. آنچنانکه در برخی کتابها آمده است.(۵)
زیرا چه بسا دلیلی مثل آفتاب روشن است اما عنادها، تعصبهای جاهلی و… و… آن را پوشانده است همانند شخص مولا علی(ع) او حجت بالغه خداوند است گرچه نگذارند همگان این حجت بالغه را بشناسند.
۳٫جلوه برجسته دین خدا
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دِینَ اللَّه: سلام بر تو ای دین استوار خدا
واژه «دین» به معنای مجموعه عقاید و قوانین و آدابی است که انسان در سایه آنها میتواند به سعادت و خوشبختی در جهان برسد و از نظر فردی و اجتماعی و اخلاقی و تربیتی در مسیر صحیح قرار بگیرد.(۶)
واژه «قویم» به معنی راست و درست و جمع آن قیام است و این معنا در تمام مشتقات آن قرار دارد. «استقامت» به معنای ملازم طریق مستقیم بودن است.(فصلت/۳۰)
«اقم» از ماده اقامه به معنی صاف و مستقیم کردن بر پایه اتقن است.(روم/۳۰)
«قائم» به معنی ایستاده و برپاست.(هود/۱۰۰)
«قیام» ایستادن هم مصدر (ایستادن) و هم جمع قائم است (ایستادگان). (نساء/۱۰۳)
«قوامین» جمع قوام به معنای بسیار قیام کننده.(نساء/۱۳۵)
بنابر این قویم به معنای استوار و به دور از هر کجی و اعوجاج است.
سلام بر تو ای دین استوار خداوند. اگر کسی در پی دین خداست و بر آن است که برنامهای را که خداوند برنامه سعادت میداند انتخاب کند، آن دینی است که تو تبیین کننده آن و جلودار آن باشی.
دینی که از خاندان مطهر شما برنخیزد، دین خدا نیست.
«دین قویم» دین فطرت است، دینی که نه افراط در آن است نه تفریط. دینی که هم به آبادی دنیا میپردازد و هم به آبادی آخرت. «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّار(۷): پروردگارا به ما در دنیا نیکی عطا کن و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما.»
تجلی این دین قویم امامان هستند که دین خدا را از کژی و انحراف حفظ میکنند، زیرا آنها مسلط به همه ابعاد دین هستند.
پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «ان دین الله تعالی لن ینصره الا من حاطه من جمیع جوانبه(۸): دین خدا را یاری نخواهد کرد مگر آنکه همه ابعاد آن را بشناسند.
مضمون این روایت این است که دین با آنان آغاز میشود و با آنان خاتمه مییابد. در روایتی از حضرت امام باقر«ع» رسیده است: «ایهاالناس این تذهبون؟ و این یراد بکم؟ بنا هدی الله اولکم و بنا یختم آخرکم(۹): ای مردم کجا میروید و شما را به کجا میبرند؟ خداوند به وسیله ما اولین شما را هدایت کرد و به وسیله ما آخرین شما را جمع میکند.»
حضرت امیرالمؤمنین«ع» مصداق بارز دین قویم خدا و آیینه تمام نمای دین است و دین همگان را باید با این میزان سنجید.
۴٫علی صراط مستقیم
« وَ صِّرَاطَ الْمُسْتَقِیم: سلام بر تو ای راه مستقیم الهی.»
« صِّرَاط» راه مستقیم است. بنابراین مستقیم بودن در مفهوم صراط افتاده و ذکر آن صورت توصیف برای تأکید هرچه بیشتر روی این مسئله است.(۱۰)
«مُسْتَقِیم» از استقامت است که به معنای پیوسته در طریق مستقیم بودن است.
صِراط مُسْتَقیم ، همان آئین و دین الهی در عرصه اقتصادی و عملی است راهی که انسان را به خدا میرساند. پیامبر اکرم«ص» فرمودند: «صراط الانبیاء و هم الذین انعم الله علیهم(۱۱): صراط مستقیم راه پیامبران است و راه همانها که مشمول نعمتهای الهی شدهاند.
در روایتی حضرت امام صادق«ع» در تفسیر آیه اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیم فرمود: «الطریق و معرفه الامام(۱۲): مقصود راه و شناخت امام است.»
در حدیث دیگری فرمود: «وَالله نَحنُ الصِّراطَ الْمُسْتَقِیم: به خدا سوگند صراط مستقیم مائیم.»(۱۳)
و در حدیثی دیگر فرمود که صراط مستقیم امیرمؤمنان علی«ع» است.(۱۴)
این روایات مفسر واژه صراط مستقیم است که در دهها آیه آمده است. کاربرد این واژه میگوید که انسان مقصد و هدف دارد برای رسیدن به این هدف راه میخواهد. راهنمای این راه امامان معصوماند. بر این اساس بهخوبی روشن میشود که امیرمؤمنان که فرزندان معصومش صراط مستقیماند راه درست فقط راه آنهاست.
در همین زیارت بار دیگر آمده است: «اَشهَدُ اَنَّکَ المَعنیُّ بِقَولَ العَزیزِ الحَکیم وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ.» (۱۵)
ضَلَّ وَ الله وَ اضلَّ مَنِ التَّبَعَ سِواک وَ عِندَ عَنِ الحقّ مِن عاداک(۱۶)
گواهی میدهم که مقصود از این کلام خداوند عزیز مهربان آنجا که میفرماید:
«این راه مستقیم من است از آن پیروی کنید و از راههای پراکنده و انحرافی پیروی نکنید که شما را از طریق حق دور میسازد.»
به خدا سوگند هرکس از غیر تو پیروی کرد گمراه شد و دیگران را گمراه کرد و هر که با تو دشمنی کرد با حق دشمن بوده است.
در روایتی از پیامبر اکرم«ص» رسیده است:
«اَنتَ الطَّریقُ الواضِح وَ اَنتَ الصِّراطَ المُستَقیم(۱۷): علی جان تو راه روشن و تو صراط مستقیمی.»
علی حجت خدا و در فضای غبارآلود فتنه، چراغ راه است. این است که انسان نمیتواند تعجب خویش را پوشیده دارد که چگونه بیبصیرتهایی در نیروهای امیرمؤمنان علی«ع» با آنکه میدیدند فرمانده علی«ع» است باز هم شک میکردند؟!
در مقطع جنگ جمل حارث بن حوط خدمت امام علی«ع» رسید و عرض کرد:
«آیا رأی تو این است که من اصحاب جمل را گمراه میدانم؟» (یعنی گمراه نمیدانم!!!) مولی فرمود: «یا حارث! انک نظرت تحتک و لم تنظر فوقک فحرت انک لم تعرف الحق فتعرف من اتاه و لم تعرف الباطل فتعرف من أتاه؛(۱۸): ای حارث! تو زیر پای خود را دیدی و به بالای سرت نگاه نکردی، از این رو دچار حیرت شدی. تو حق را نشناختی تا اهل حق را بشناسی. تو باطل را نشناختی تا اهل باطل را بشناسی.
تعجب این است که با وجود امیرالمؤمنین علی«ع» که سمبل حق است شک و تردید چرا؟.
غزالی در کتاب المنتقد من الضلال میگوید:
«العاقل من یقتدی بسید العقلاء علی«ع» حیث قال لا یعرف الحق بالرجال اعرف الحق تعرف اهله(۱۹): عاقل کسی است که به سرور عاقلان علی«ع» اقتدا کند، زیرا فرمود حق به مردان شناخته نمیشود حق را بشناسی نا اهلش را شناختی.»
آنچه در این عرصه گفته شد حرف دیروز نیست، بلکه حرف روزمان است.
مراقب باشیم از صراط مستقیم بیرون نشویم و در فضای فتنه غبارآلود نگردیم.
راهش این است که چراغ همراه خود داشته باشیم
و این چراغ حضرت امیرمؤمنان و اولاد معصوم او هستند.
پینوشتها:
۱- کافی، ج ۱، ص ۱۶؛ وسائل، ج ۱۵، ص ۲۰۷؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۲۷٫
۲- تفسیر قمی، ص ۳۲۴؛ علل الشرایع، ص ۱۶۲٫
۳- تهذیبالاحکام، ج ۳، ص ۱۴۵، ح ۳۱۷٫
۴- مفاتیح الجنان، ص۴۸۵ انتشارات اسوه، مصباح المجتهد، ص ۷۳۸، ح ۸۳۹٫
۵- اوصاف امیرالمؤمنین، ص ۱۰٫
۶- لغات قرآن در تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۷۱٫
۷- بقره/۲۰۱٫
۸- التبلیغ فی الکتاب و السنه، ص ۹۸٫
۹- کافی، ج ۱، ص ۴۷۱٫
۱۰- مفردات راغب، ج ۱، ص ۴۸ تا ۵۱٫
۱۱- نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۶، ذیل آیه سوره حمد.
۱۲- همان.
۱۳- معانی الاخبار، ص ۳۵، باب معنی الصراط، ج ۵٫
۱۴- معانی الاخبار، ص ۳۲، باب معنی الصراط، ج ۲٫
۱۵- انعام/۱۵۳٫
۱۶- مفاتیح الجنان، انتشارات اسوه.
۱۷- بحارالانوار، ج ۳۸، ص ۱۰۰٫
۱۸- نهج البلاغه، حکمت ۲۶۳٫
۱۹- مصادر نهج البلاغه، ج ۴، ص ۲۰٫