اشاره:
میان معرفت به خداوند متعال و عبادت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، به گونهای که عبادت با معرفت قابل مقایسه با عبادت بدون شناخت نیست. ثمرههای عبادت با معرفت پی بردن به عظمت خداوند متعال است. انسان وقتی به عظمت خداوند متعال آگاه شد، خویشتن را در برابر عظمت الهی به حساب نمیآورد، چه برسد به عمل عبادی و کارهای نیک که در مقایسه با الطاف الهی و عظمت خداوند متعال قابل ستایش نیستند. بر همین اساس یکی از سفارشات بزرگان دین، کوچک شمردن عمل است که راهکار دستیابی به آن در گرو معرفت و شناخت عظمت الهی است.
الف. سفارش به ناچیز دانستن نیکیها
دعای بیستم صحیفه سجادیه در بردارنده مضامین عالی اخلاقی – اجتماعی است. امام سجاد(ع) دعا میفرماید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیهِ الصَّالِحِینَ…. وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی: خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به زیور شایستگان بیارای… و به ناچیز دانستن نیکی در گفتار و رفتارم هر چند زیاد باشد، و بسیار شمردن شرّ در گفتار و رفتارم هرچند اندک باشدتوفیق بده.»
امام سجاد(ع) در این جمله «وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی» درخواست میکند که خدایا مرا توفیق بده تا کارهاى خوبى را که در زبان و عمل انجام میدهم، کم و ناچیز به حساب آورم. آنچه از کارهای خیر انجام میدهم، اندک به نظر بیاید. قصد کنیم کارهای بزرگ را کوچک حساب کنیم، یعنی آن کاری که وظیفه انسانیت بود، انجام ندادیم. فرض کنید اگر کسی ده هزار تومن پول دارد، همه این ده هزار تومان را به فقیر مستحقی صدقه بدهد. این بخشش نباید در نظرش بزرگ جلوه کند؛ بلکه با مقایسه عمل و رفتارش با بزرگانی که بخششهای فراوانی کردهاند، به اندک بودن آن آگاه باشد.
ب. ناچیز بودن عبادات در مقایسه با عظمت خداوند
بنابراین «وَاسْتِقْلَالِ الْخَیْرِ» یعنی قلیل شمردن کارهای خوب، به حساب نیاوردن کارهای خیر چه در بخش کمک و دستگیری از دیگران و چه در بخش عبادات. فرض کنید اگر پنج روز در ماه رجب روزه گرفت، بزرگ به حساب نیاورد، بلکه عملش را ناچیز بداند و با خود بگوید بیشتر از این میتوانستم انجام بدهم. امام(ع) با این دعا به ما آموزش میدهد که در کارهای خیر و در عبادات زیادی عمل را نبینیم تا دچار غرور نشویم و احساس کنیم کوتاهی کردهایم. همیشه از خداوند بخواهیم که به ما توفیق بدهد که کارهای زیادی را انجام بدهیم و همیشه بگوییم حق کار را انجام ندادیم.
انسان وقتی خود و عملش را کوچک شمرد، خداوند در نظرش بزرگ جلوه میکند و در مییابد که عبادت و عمل خیرش در پیشگاه خداوند ناچیز است. امام علی(ع) میفرماید: «عَظُمَ الخالِق فی اَنفُسِهِم فَصَغَّر مادونِهِ فی اَعیُنِهِم»(۱) خالق و آفریدگار در روح و جانشان بزرگ جلوه کرده است، به همین جهت غیر خداوند در نظرشان کوچک است. وقتی غیر خدا کوچک شد، حتی عمل عبادی نیز بزرگ دیده نمیشود.
امام کاظم(ع) میفرماید: «عَلَیکَ بِالجِدِّ، لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَهِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ و طاعَتِهِ؛ فإنَّ اللّه َ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه(۲): همواره بکوش و خود را در عبادت و طاعت خداوند عزّ و جلّ بى تقصیر مدان؛ زیرا خداوند آن گونه که شایسته عبادت اوست، عبادت نمىشود.» بخش آخر حدیث «لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِهِ» بیانگر این است که هر کاری هم بکنید در برابر عظمت خداوند و نعمات خداوند کم است. فرض کنید یک ماه روزه گرفتید، این یک ماه روزه با نعمت های بیکران الهی قابل قیاس نیست؛ زیرا نعمتهای الهی قابل شمارش نیستند. قرآن فرمود: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها(۳): نعمتهای خدا را هرگز نمیتوانید بشمارید.»
ما آنچه را که وظیفهمان بوده بهنحو شایسته انجام ندادهایم واگر هم انجام دادهایم در برابر عظمت الهی پشیزی به حساب نمیآید: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی لا یبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقائلُونَ، وَ لا یحْصی نَعْمائَه الْعادُون(۴): ستایش شایسته خداوندی است که ستایشگران از مدحش عاجز و حسابگران زبردست از شمارش نعمتهایش ناتوانند. »
ج. خود را در پیشگاه الهی مقصر بدانیم
آگاهی از فقر وجودی و علم به عظمت نعمتهای الهی، بخشی از معرفت نفس است که در شناخت عظمت خداوند متعال و کوچک شمردن عمل تأثیرگذار است. بر همین اساس در روایت آمده است که خود را در پیشگاه الهی مقصر بدانید. امام کاظم(ع) فرمود: «بسیار بگو: خدایا! مرا از عاریه داران قرار مده و از حدّ تقصیر بیرونم مبر.» عرض شد: معناى «عاریه داران را میدانیم که شخصى دین را عاریه مىگیرد و از آن خارج مىشود. اما معناى «مرا از حد تقصیر بیرونم مبر» چیست؟» حضرت فرمود: «هر کارى که براى خدا انجام میدهى خود را در آن مقصّر بدان؛ زیرا همه مردم در کارهایى که براى خدا مىکنند، مقصّرند.»(۵)
امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۰۹ نهجالبلاغه خصوصیات ملائکه را بیان میکند و در آخر حدیث میفرماید: «لَو عایَنوا کُنهَ ما خَفِیَ عَلَیهِم مِنکَ لَحَقَّروا أعمالَهُم، وَ لَزَرَوْا عَلى أنفُسِهِم، وَ لَعَرَفوا أنَّهُم لَم یَعبُدوکَ حَقَّ عِبادَتِکَ، و لَم یُطیعوکَ حَقَّ طاعَتِک: اگر کُنه آنچه را که از تو بر آنان پوشیده است مشاهده کنند، بىگمان اعمال خود را ناچیز میشمارند و خویشتن را سرزنش میکنند و پى میبرند که تو را چنان که شایسته توست، عبادت نکردهاند و آنگونه که سزاوار فرمانبرى از توست، فرمان نبردهاند.»
با آنکه مقام ملائکه بسیار بالاست، اگر به شناخت و معرفت کامل به خداوند دست یابند، اعتراف خواهند کرد که خداوند را عبادت کامل نکردند و حق اطاعت را انجام ندادند. اگر عبادت ملائکه این گونه است، عبادت و اعمال ما چه خواهد بود؟
د. ثمرات روحیه کم شمردن کارهای خوب
جمله امام که فرمود: «خدایا مرا توفیق ده تا کارهاى خوبى که انجام مىدهم، کم بشمارم، هرچند بسیار باشند و بدىهایى را که با زبان و عمل از من صادر مىشوند، بزرگ بشمارم، هرچند ناچیز باشند.» بیانگر این نکته است که ما نمیتوانیم حق بندگی و حق اطاعت خدا را آن گونه که شایسته اوست به جا بیاوریم، هرچند تلاش مضاعف داشته باشیم. اگر این روحیه در انسان پیدا شود، دائماً خود را در پیشگاه خدا مقصر میداند و اعمالش را در برابر عظمت و لطف خدا بسیار ناچیز میشمارد. اگر عظمت پروردگار مشاهده شود، اعمالمان را اعم از درس و بحث، انفاق، حج، زیارت، طبابت… ناچیز میشماریم.
به تعبیر امام علی(ع): «لَحَقَّروا أعمالَهُم، وَ لَزَرَوْا عَلى أنفُسِهِم: بىگمان اعمال خود را ناچیز شمارند و خویشتن را سرزنش کنند.» لذا هر مقدار که تلاش میکنیم باز میگوییم کم است و عبادت مطلوبی انجام نگرفته است. هر مقدار که معرفت به ذات مقدس پروردگار بیشتر باشد، سرزنش بیشتر هویدا و تنبلی واضحتر میشود و همیشه خودمان را ملامت میکنیم و از خودمان ایراد میگیریم. البته اینگونه مذمت نفس، مذمت ممدوح است و انسان را تشویق میکند تا بیشتر تلاش کند.
در روایتی از امام باقرالعلوم(ع) نقل شده که پیامبر فرمودند خداوند سبحان فرموده: «لا یتکل العاملون على أعمالهم التی یعملونها لثوابی فإنهم لو اجتهدوا و أتعبوا أنفسهم و أفنوا أعمارهم فی عبادتی کانوا مقصرین…. کسانى که کارهایشان را به خاطر ثواب و پاداش من انجام مىدهند، بر اینگونه اعمال تکیه نمىکنند، زیرا اگر چه ایشان سعى و خود را خسته کنند، اما برگزیدهترین آنها در عبادت من، حق بندگى مرا به جا نمىآورند و نسبت به آنچه از بخشش و تنعم در بهشتهاى من و کسب درجات بلندمرتبه در کنار من مىخواهند، دستشان کوتاه است. لیکن به رحمت من، اطمینان دارند و نسبت به فضل و بخشش من امیدوارند و به حسن ظن من اطمینان دارند. در این صورت است که رحمت من شامل حال آنها خواهد بود و با مهربانى و نعمتهایم، آنها را به بهشت مىرسانم و لباس بخشش و رحمت بر آنها مىپوشانم، زیرا من، خداوند بخشنده و مهربان نام گرفتهام.
هـ . رابطه میان معرفتالله و اعمال عبادی
میان معرفت به خداوند، بزرگ شمردن عظمت خداوند و کوچک شمردن عمل و تلاش بیشتر برای اعمال بهتر رابطه معکوسی وجود دارد. هر قدر خدا در نظرمان بزرگتر جلوه کند، خود را کوچکتر و حقیرتر میبینیم و دچار غرور نمیشویم. هر قدر اعمالمان را بیشتر ببینیم و دچار خودستایی بیشتری شویم، به همان میزان معرفت خداوند از ما کاسته میشود. یکی از اوصاف پارسایان، راضی نبودن به عمل کم و زیاد ندیدن عمل زیاد است. امام علی(ع) درباره اوصاف پرهیزگارن میفرماید: «لَا یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِیلَ وَ لَا یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیرَ، فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُون(۶): از اعمال خویش چون اندک باشد، ناخشنودند و چون بسیار باشد در نظرشان اندک نماید. اینان پیوسته خود را متهم مىدارند و از آنچه مىکنند بیمناکند.»
کار و تلاش حاصل معرفت است. اگر انسان به کسی معرفت نداشته باشد، برای آن شخص تلاش و کوششی انجام نمیدهد. هر قدر معرفت بیشتر باشد تلاش بیشتری انجام میگیرد. ما هر قدر در عبادت تلاش کنیم به پای ملائکه هم نمیرسیم. برخی از ملائکه که به تعبیر امام علی(ع): «َطْوَاراً مِنْ مَلاَئِکَتِهِ مِنْهُمْ سُجُودٌ لاَ یَرْکَعُونَ وَ رُکُوعٌ لاَ یَنْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لاَ یَتَزَایَلُونَ وَ مُسَبِّحُونَ لاَ یَسْأَمُونَ لاَ یَغْشَاهُمْ نَوْمُ اَلْعُیُون(۷): گروهى از فرشتگان همواره در سجدهاند و رکوع ندارند. گروهى در رکوعند و یاراى ایستادن ندارند. گروهى در صفهایى ایستادهاند که پراکنده مىشوند. گروهى همواره تسبیح گویند و خسته نمىشوند و هیچ گاه خواب به چشمشان راه نمىیابد.»
عبادت ملائکه دائمی است و خسته نمیشوند. به بیان امام علی(ع) اما اگر ملائکه به معرفت خداوند دست پیدا کنند، بىگمان اعمال خود را ناچیز میشمارند. ما انسانها عبادتمان در مقایسه با ملائکه چیزی به حساب نمیآید و وقتی به خداوند معرفت پیدا کنیم، اعمالمان را چیزی به حساب نخواهیم آورد. بنابراین باید از خداوند متعال بخواهیم که به ما توفیق دهد تا با شناخت عظمت و معرفتش، خود و اعمالمان را ناچیز بشماریم و تلاش کنیم تا اعمالمان اعم از عبادی و خیررسانی به مردم را بزرگ به حساب نیاوریم.
به کوشش: قاسم بابایی
پینوشتها:
- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳٫
- فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، ج ۱، ص ۲۳۸، قم، نشر الفکر الاسلامی.
- سوره نحل، آیه ۱۸٫
- نهج البلاعه، خطبه ۱٫
- کلینی، الکافی، محمدبن یعقوب، ج۲، ص۵۷۹،
- نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۳٫
۷٫ نهج البلاغه، خطبه ۱٫