پیروزیهای پیاپی رزمندگان یمن بسیار توجهبرانگیز است. آنان این پیروزیها را در «مظلومیت مطلق» به دست آوردهاند، زیرا در حالی میجنگند که از زمین، دریا و آسمان در محاصره کامل به سر میبرند و در مقابل آنان فقط یک کشور ثروتمند و بیپروا قرار ندارد، بلکه با یک «جهان بیرحم» مواجهند. سازمان ملل که براساس رسالت خود باید از آغازکنندگان و تشدیدکنندگان جنگ بخواهد به جنگ و تجاوز علیه یک عضو این سازمان خاتمه دهند، با صدور قطعنامه و اصرار بر اجرای بندهای آن، از جنایتکاران حمایت میکند و چشمش را بر کشتار گستردهی مردم یمن فرو بسته است.
رزمندگان یمنی در این شرایط با تکیه بر امکانات محدود داخلی خود به مصاف دشمنان ثروتمندِ تا بن دندان مسلح خود رفته و با عملیاتهای پیدرپی شگفتی آفریدهاند. یمنیها تا حدود یک سال پیش به صورت دفاعی عمل میکردند و معتقد بودند با محدود نگهداشتن دایره جنگ میتوانند دشمنان خود را فرسوده کنند، اما گسترش عملیاتهای تهاجمی هوایی دشمن آنان را وادار کرد در سیاست خود تجدیدنظر کنند و لذا از حدود یک سال پیش به عملیاتهای تهاجمی روی آوردهاند.
عملیات ینبوع
عملیات علیه تأسیسات نفتی نظامی و زیرساختهای پروازی، بخشی از سیاست تهاجمی جدید یمنیها بود که از ۲۴ اردیبهشت ماه ۹۸ به مرحله اجرا درآمد. عملیات نظامی علیه دو تأسیسات نفتی «الدوادمی» و «عفیف» در منطقه ینبوع عربستان واقع در کرانه شمالی دریای سرخ که به وسیله پهپادهای تهاجمی صورت گرفت، اولین اقدام بزرگ آنان علیه عربستان بود که به توقف بخش مهمی از صادرات نفت سعودی منتهی شد. این عملیات از آنجا اهمیت ویژه داشت که پهپادهای یمنی حدود ۱۰۵۰ کیلومتر راه را طی کردند، بیآنکه شناسایی شوند و باید در منطقهای عملیات میکردند که بنا به اعلام رسمی «آرامکو» ـ کمپانی مشترک نفتی آمریکا و سعودی ـ با بهرهمندی از انواعی از سیستمهای پدافندی مورد «حفاظت ویژه» قرارگرفته بودند.
عملیات علیه فرودگاهها
عملیات بعدی رزمندگان یمنی در این ایام متوجه فرودگاههای نظامی و مدنی سعودی در استانهای سهگانه جیزان، عسیر و نجران شد و توقف پروازها در این سه استان جنوبی عربستان را در پی داشت. انهدام پایگاه نظامی هوایی ملک خالد در «خمیس مشیط» و توقف پروازها در فرودگاه مدنی «اَبها» علاوه بر آنکه خسارتهای زیادی را روی دست مترفان سعودی گذاشت، به حیثیت امنیتی آن کشور نیز آسیبهای فراوانی را وارد کرد.
عملیات الشیبه
اقدام دیگر رزمندگان یمنی عملیات موشکی علیه منطقهی «الشیبه» در شرق سعودی و در ده کیلومتری مرز امارات بود که در ۲۶ مرداد ماه گذشته صورت گرفت و خسارات زیادی را به تأسیسات نفتی در این منطقه وارد کرد. تأسیسات نفتی سعودی در الشیبه روزانه حدود ۹۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکرد که با عملیات موشکی یمنیها دچار بحران جدی شد. موشکهای یمنی در این عملیات باید ۱۳۰۰ کیلومتر را میپیمودند و به هدف اصابت میکردند.
عملیات بقیق
عملیات بعدی یمنیها علیه رژیم سعودی، حمله موشکی و پهپادی به دو منطقه نفتی بقیق و خریص در استان الشرقیه عربستان بود که شدیدترین ضربه اقتصادی، سیاسی و نظامی به عربستان به حساب آمد. تأسیسات بقیق و خریص مهمترین تأسیسات نفتی مشترک آمریکا و رژیم سعودی با تولید روزانه حدود ۵/۴ میلیون بشکه نفت بودند. آرامکو در سال ۲۰۱۸، بیش از ۱۱۱ میلیارد دلار درآمد داشت و ارزش تأسیسات آن در بقیق بیش از ۵/۲ تریلیون دلار برآورد شده است؛ از اینرو این دو مرکز نفتی از طریق یک سیستم چندلایه پدافندی شامل استقرار هواپیماهای شناسایی و رهگیری B52 و ۲۵ آتشبار «پاتریوت» حمایت میشدند.
ضربه ۲۳ شهریور ماه ۹۸ یمنیها به این پایگاه سبب توقف کامل صادرات نفت در این حوزه شد و بازسازی آن تا کنون به انجام نشده است. خسارتهای وارده به این تأسیسات بهحدی بود که مسئولان آرامکو رسماً اعلام کردند هزینه نوسازی این دو پایانه نفتی بسیار کمتر از بازسازی و تعمیر آن است. ضربه یمنیها به تأسیسات بقیق و خریص بهقدری سخت و سهمگین بود که سعودیها ابتدا آن را به ایران نسبت دادند و بعضی از آمریکاییها به افسانهسرایی درباره نقش ایران روی آوردند. حتی یک منبع پنتاگون در عراق مدعی شد اطلاعاتی در دست دارد که حرکت این پهپادها از شمال استان خوزستان آغاز شده است. سعودیها و آمریکاییها که در مخمصه گیرکرده بودند، نهایتاً اعلام کردند که اسناد قطعی برای اینکه معلوم شود حمله به «مهمترین تأسیسات مشترک آمریکا و رژیم سعودی در عربستان» کار ایران است، وجود ندارد.
عملیات نَصرُ مِنَ الله
اقدام دیگر نیروهای یمن اولین عملیات تهاجمی بزرگ علیه مناطقی از جنوب عربستان در مرداد گذشته بود. پیش از این یمنیها گاه و بیگاه حملاتی را علیه استانهای سابقاً یمنی نجران، جیزان و عسیر انجام میدادند، ولی این اقدامات هیچگاه گسترده و با هدف آزادسازی نبود. عملیات «نَصرُ مِنَ الله» در داخل خاک عربستان این پیام مهم را به همراه داشت که جنگ ممکن است به داخل خاک سعودی کشیده شود. در این عملیات که دو هفته به درازا کشید، رزمندگان یمن توانستند بهرغم حضور انواع هواپیماهای جاسوسی دشمنان، یعنی سعودی، امارات، فرانسه، انگلیس و آمریکا عملیات را تا زمان اجرا مخفی نگه دارند. آمادهسازی چند تیپ رزمی در این شرایط کار بسیار دشواری بود که یمنیها بهرغم همه محدودیتها بهخوبی از عهده آن برآمدند. عملیات نَصرُ مِن الله سبب کشته شدن حدود ۲۰۰۰ نفر از نیروهای سعودی و مزدوران آن و اسارت دهها نفر شد. در میان کشتهشدهها، چند سرتیپ هم به چشم میخوردند.
عملیات «شهید ابوعبدالله حیدر» مرحله اول سلسله عملیات نَصرُ مِنَ الله بود که طی آن ۳۵۰ و در ادامه ۶۰۰ کیلومتر مربع از خاک سعودی در استان پهناور نجران به تصرف مقاومت یمن درآمد و نیروهای یمنی به پنج کیلومتری مرکز استان رسیدند. سه تیپ سعودی تحت عناوین «لواء توحید»، «لواء وحده» و «لواء فاروق» به فرماندهی عالی سرلشکر «رداد الهاشمی» از این منطقه محافظت میکردند. در این زمان انصارالله در دو خط عملیاتی در شمال غرب و شمال شرق این منطقه دست به عملیات زد و عملاً این سه تیپ را به محاصره کامل خود در آورد و با سه یگان موشکی، پهپادی و عملیات زمینی بهسرعت بر این نیروها سیطره یافت، بهگونهای که در همان ساعات اولیه هر سه تیپ متلاشی شدند؛ چهار گردان با استعداد حدود ۳۰۰۰ نفر به اسارت درآمدند که یک گردان از آنها نیروهای افسر و درجهدار ارتش سعودی و دو گردان دیگر، نیروهای مزدور یمنی و غیریمنی وابسته به منصور هادی بودند.
عملیات بنیان مرصوص
عملیات بعدی یمنیها عملیات «بنیان مرصوص» بود که با هدف عمقبخشی به امنیت پایتخت صورت گرفت. مدتهای مدیدی بود که اشغال پایتخت به یک سیاست جدی مشترک بین سعودیها، اماراتیها و عوامل آنان تبدیل شده بود. بر این اساس اقدامات فراوانی در استان «جوف» واقع در شمال صنعا و استان مأرب که جبهه شرقی صنعا را پوشش میداد صورت گرفته بود و سعودیها توانسته بودند با برخورداری از آتش سنگین، به موقعیتهایی دست یابند که اشغال فرمانداری نهم Nehem از توابع استان صنعا و تصرف بخش وسیعی از استان جوف را شامل میشد. در این میان سعودیها با تجمیع نیروها و با اغفال حزب اخوانی اصلاح که بهطور ضمنی با انصارالله یمن توافقی را امضا کرده بود، امیدوار بودند بتوانند بر مرکز یمن سیطره پیدا کنند و بر این اساس ۱۷ تیپ را آماده کرده بودند. این همه در حالی بود که آنان براساس توافق آذر ماه ۱۳۹۷ استکهلم، موظف بودند از دامنه تنش بکاهند و به سمت صلح حرکت کنند.
بر این اساس رزمندگان یمن با فاصله کمی پس از عملیات مرداد ماه نَصرُ مِنَ الله، خود را برای عملیات بزرگ دیگری آماده کردند. سعودیها خود را برای عملیات در اواخر دی ماه آماده میکردند که یک هفته پیش از آن، با پیشدستی رزمندگان یمن مواجه شدند و رزمندگان یمن توانستند ظرف چند روز فرمانداری نهم را از سیطره سعودی خارج سازند؛ بخشهایی از استان مهم مأرب را آزاد کنند؛ بخش وسیعی از استان شمالی جوف را به تصرف درآورند و در روزهای پس از آن کاملاً بر آن مسلط شوند و «الحزم» مرکز استان را نیز به تصرف خود درآورند. رزمندگان یمنی در این عملیات توانستند ۱۷ تیپ سعودی ـ اماراتی و عوامل آنها را منهدم کنند که در نتیجه حدود ۳۵۰۰ نفر از آنان کشته شدند و دهها نفرشان به اسارت درآمدند. در این عملیات ۲۳۰۰ کیلومتر مربع از یمن ـ تقریباً به اندازه عملیات ایرانی فتحالمبین در سال ۱۳۶۱ ـ آزاد شد و صدها دستگاه نظامی به تصرف رزمندگان یمنی درآمدند.
این عملیات بزرگترین عملیات رزمندگان یمن به حساب آمد. اما با مرور عملیاتهای رزمی یمنیها که از اردیبهشت ماه شروع شده بود میتوان گفت جنگ در سال ۹۸ کاملاً به نفع یمنیها و به ضرر سعودیها جریان پیدا کرده است. آزادسازی استان جوف توسط نیروهای انصارالله بهقدری مهم بود که به یک زلزله در جبهه سعودی منجر شد. در این بین احمد بن دغر، مشاور منصور هادی در سلسه توئیتهایی به شکست سخت جبهه سعودی ـ اماراتی اذعان کرد و نوشت، «سقوط الجوف شاید موازنه نظامی قدرتها را به شکل نهایی در نبرد سرنوشتساز با [انصارالله] حوثی تغییر دهد. اگر ما با این مسئله با همان سطح تعامل خود با سقوط نهم رفتار کنیم، در صحنه داخلی یمن این احتمال هست که سرنوشت نبرد ما به نفع [انصارالله] حوثی و در صحنه منطقهای به نفع ایران تمام شود و دیگر نقش ائتلاف در یمن به پایان برسد.»
او افزود، «همه ما شکست تاریخی تلخی خواهیم خورد؛ چون دشمن (منظور دولت نجات ملی یمن) به وسایل و منابع قدرت دست یافته و توانایی مقاومت پیدا کرده است. به همین دلیل هم پیشروی میکند، در حالی که ما در ائتلاف [سعودی ـ امارات] به دلیل اختلافات و دودستگیها و دشمنی با یکدیگر که با اصرار عجیبی هم ادامه دارد، این شکست (سقوط جوف) را به [انصارالله] حوثی و ایران در این نبرد تاریخی هدیه دادهایم.»
اهمیت آزادسازی الجوف
عملیات «بنیان مرصوص» دستاوردهای نظامی، سیاسی و اقتصادی عدیدهای دارد، زیرا استان الجوف در نزدیکی مرزهای عربستان سعودی و مشخصاً منطقه نجران قرار دارد و سیطره نیروهای یمنی بر این استان به معنای محاصره استان مأرب از چند محور و نیز نزدیکتر شدن به این استان و باز کردن خطوطی است که به پیشروی به سمت آن کمک میکند. افزون بر این، آزادسازی الجوب ضربهای مهلک به نیروهای ائتلاف متجاوز و طرحهای تجزیهطلبانه آن علیه یمن به شمار میرود. در کنار این عوامل، ذکر اهمیت اقتصادی الجوف با توجه به غنی بودن آن از ذخایر نفتی قابل توجه است.
آزادسازی استان الجوف غیر از اینکه چه از منظر ژئوپولیتیکی و چه از منظر اقتصادی، از اهمیت استراتژیک برخوردار است، عناصر قدرت نیروهای صنعا را از نظر تأمین امنیت این جبهه و از بین بردن هر گونه تهدیدی افزایش میدهد و مسیر پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی به استانهای شرقی را هم تسهیل میکند. این مؤلفهها در واقع یک تحول استراتژیک در جنگ یمن هستند و نشان میدهند که از یک سو نیروهای صنعا زمام امور را در دست دارند و از سوی دیگر فروپاشیها در صفوف نیروهای ائتلاف سعودی همچنان ادامه دارد.
عملیات شهید سلیمانی
عملیات یمنیها در مثلث صنعا، مأرب و جوف کمی پس از زمان شهادت سردار سلیمانی صورت گرفت. طرف یمنی اصرار داشت نام آن عملیات را «سردار سلیمانی» بگذارد که با مخالفت ایران با نام «بنیان مرصوص» صورت گرفت. این عملیات غیر از تأثیر میدانی و یأسی که بر جبهه سعودی ـ امارتی وارد کرد، یک پیام آشکار هم داشت و آن هم اینک با شهادت سردار سلیمانی، جبهه مقاومت دچار رکود نمیشود و خللی در عملیاتهای بزرگ آن پدید نمیآید. پیش از این تحلیلگران آمریکایی و از جمله «مایکل نایتز» مأمور پنتاگون در عراق طی یادداشتی که توسط یک اندیشکده آمریکایی چاپ شد، گفته بودند با از میان برداشته شدن سلیمانی، عملیاتهای بزرگ جبهه مقاومت به پایان میرسند و از این پس میتوان بهراحتی از پس عملیاتهای طرف ایرانی یا متحدان منطقهای آن برآمد. عملیات بزرگ بنیان مرصوص در یمن این انگاره را از بین برد و نشان داد که روح سلیمانی هم پیروزی در عملیاتهای بزرگ را تضمین میکند.
تغییر استراتژی
«مقاومت یمن» تا پایان سال ۲۰۱۸ یعنی در طول ۴۵ ماه جنگ، براساس نظریه «محدود نگهداشتن دامنه جنگ» فعالیت میکرد. تصور میشد که گسترش میدان جنگ از یک سو سبب پراکنده شدن انرژی آن و از سوی دیگر به تشدید حملات بیرحمانه «ائتلاف غربی ـ عربی» علیه تودههای مردم یمن منجر میشود؛ لذا در این دوران، مقاومت یمن اگرچه گاهی به صورت نمادین به بعضی از مناطق عربستان از جمله پایتخت حمله میکرد؛ اما در عمل عملیات برونمرزی آن به یک شعاع ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری محدود میشد.
با گذشت زمان کمنتیجه بودن این راهبرد برای آنان به اثبات رسید، چون عربستان و امارات در این دوران دایره بمبارانهای هوایی و حتی تهاجمات زمینی خود را گسترش میدادند و دائماً بر تعداد قربانیان یمنی در بازارها، خانهها، بیمارستانها، مدارس، کوچهها و خیابانها میافزودند. از سوی دیگر گسترش دامنه درگیری با انصارالله در استانهای جوف، مأرب و حدیده، عملاً توان زیادی از مقاومت یمن میگرفت و به نیروی رزمی بیشتری نیاز بود.
عملیات بازپسگیری بندر استراتژیک الحدیده توسط ائتلاف سعودی که از اوائل سال ۱۳۹۷ آغاز شد و در آذر ماه این سال به اوج خود رسید و در نهایت به «توافق استکهلم» منجر شد، جمعبندی عملیاتی مقاومت یمن را تغییر داد. این در حالی بود که بهخصوص طی سالهای ۹۶ و ۹۷، جنگافزارهای انصارالله در دو بخش موشکی و پهپادی به پیشرفتهای شگفتانگیزی رسیده و تا حدودی موازنه تسلیحاتی برقرار شده بود.
انصارالله در پایان استراتژی عملیاتی «محدود نگهداشتن دایره جنگ» ناگزیر به مصالحه درباره حدیده شد؛ حال آنکه کاملاً واضح بود که توافق ـ آذر ۹۷ـ استکهلم توسط عربستان و امارات اجرا نمیشود و تا حدی به تثبیت متجاوزین در بخش مهمی از سواحل یمنی دریای سرخ هم میانجامد. بر این اساس وقتی هیئت انصارالله عملاً دست خالی از استکهلم به صنعا بازگشت، مقاومت یمن به جمعبندی تازهای از جنگ رسید و خود را برای جنگ جدیدی آماده کرد.
پنج ماه زمان نیاز بود تا جنگ جدید یمنیها آغاز شود. در این فاصله مقاومت یمن شبانهروز سرگرم به پایان رساندن پروژههای تسلیحاتی خود بود و توانست سه نوع موشک جدید بالستیک ـ یعنی موشکهای برد بلند با سر جنگی سنگین ـ را آزمایش کند و سرعت عمل و زمان پرواز پهپادهای تهاجمی خود را نیز به چند برابر افزایش دهد. این در حالی بود که ائتلاف متجاوز امارات و عربستان سرخوش از پیروزی بادآورده در بخشهایی از سواحل الحدیده، سرگرم باز کردن جبهههای جدیدی در شمال و غرب استانهای حجه و صعده بودند و در نهایت توانستند رخنهای در حجه پدید آورند. نقشه آنان این بود که اشغال سواحل را که تا راستههای شهر حدیده رسیده بود تا آخرین نقطه ساحلی یمن یعنی سواحل استان حجه امتداد دهند و مقاومت یمن را از خطوط پشتیبانی دریایی خود محروم کنند.
هماینک قواعد جنگ یمن تغییر کرده است. مقاومت یمن در جنگافزار به توازن نسبی رسیده و این در حالی است که در ابعاد نیروی انسانی ـ رزمنده ـ دست برتر دارد. ترکیب سه نوع رزم در جریان مرحله اول، دوم و سوم عملیات نَصرُ مِنَ الله نشان داد که مقاومت یمن بهطور کامل به فنون جنگ و مدیریت میدانهای بزرگ رزم احاطه پیدا کرده است. وقتی یمنیها چنین عملیات بزرگی را در خاک دشمن و در زیر حدود ۳۰۰ حمله هوایی به نتیجه میرسانند و میتوانند چندین ماه نیات عملیاتی خود را پنهان و از نیروهای خود به گونهای محافظت کنند که در چند هفته عملیات نَصرُ مِنَ الله به تعداد انگشتهای یک دست شهید ندهند، سطح عملیاتی و برتری عملیاتی آنان اثبات میشود که میتواند برای سعودیها و آمریکاییها رعبانگیزتر از عملیاتهای نجران و بقیق باشد. سعودی باید بداند که اینک مقاومت یمن از بعد نیروی انسانی، اراده و تسلیحات بسیار توانمندتر از روزی است که جنگ علیه او را در ششم فروردین ۹۴ آغاز کرد.
سعودی در انتظار حوادث
رزمندگان یمنی البته در پایان راه قرار ندارند و قرائن بیانگر آن است که سعودیها بهرغم ضربههای سنگینی که خوردهاند هنوز به «رخدادهای محاسبهناپذیر» چشم دوختهاند و انتظار دارند برای طرف مقابل اتفاقاتی روی دهد تا بتواند از آن به نفع خود بهرهبرداری کند. آنان بهخصوص روی شرایط داخلی ایران چشم دوختهاند. کما اینکه رژیم سعودی که پس از ضربه خوردن تأسیسات آرامکو در خریص و بقیق به کما رفت و علامتهایی از گرایش به صلح نشان داد، پس از ارزیابیای که آمریکاییها از انتخابات ایران به آنان ارائه کردند، به مواضع قبلی بازگشتند. هر چند نتایج انتخابات و مشارکت نسبتاً قوی مردم ایران، آنان را تا حد زیادی سرخورده کرده است، ولی به نظر میآید هنوز هم در انتظار رخدادهای شگفتیساز به نفع خود هستند.
بر این اساس قاعدتاً رزمندگان یمنی عملیاتهای سنگین دیگری در شرق و جنوب در پیش دارند. عملیات اخیر یمنیها در مثلث صنعا، مأرب و جوف اگرچه برای پایتخت امنیت زیادی را به همراه آورد، اما هنوز تهدیدات علیه آنان ادامه دارد. عملیاتهای زنجیرهوار هوایی اخیر سعودیها علیه صعده، الحدیده و صنعا که به کشته شدن دهها نفر از مردم یمن منجر شد، بیانگر آن است که تهدید تمام نشده و نتیجه طبیعی آن ادامه عملیات یمنیهاست.
بداقبالی سعودیها
همزمان با عملیات رزمندگان یمنی در محور شرق و شمال صنعا، مردم در استان «المهره» در مرز عمان به مراکز بندری متعلق به سعودیها حمله و مسئولان محلی وابسته سعودی را از شهر خود بیرون کردند. عملیات قبایل المهره علیه سیاست سعودیها در جنوب یمن فشار زیادی را متوجه عربستان میکند و ممکن است به سایر استانهای جنوب شامل شبوه، بیضاء و حضرموت هم کشیده شود. اعتراضات جنوبیها به سیاست سعودیها اگرچه عمدتاً جنبه اجتماعی دارد، اما میتواند بهسرعت سیاسی شود؛ زیرا سالهاست که در جنوب یمن یک حکومت چپگرای مخالف سعودی با محوریت ابوبکر العطاس و علی ناصر محمد وجود دارد که هنوز زمینههای اجتماعی دارند و میتوانند اعتراضات را سیاسی کنند و ادامه بدهند. اگر سعودیها و اماراتیها بهطور جدی در جنوب شرق یمن درگیر شوند، برتری خود را در استانهای عدن، تعز و… از دست میدهند و این میتواند زمینهساز عملیاتهای جدید انصارالله در استانهای جنوب غربی یمن شود.
اختلافات لاینحل با امارات
بداقبالی دیگر سعودیها لاینحل ماندن اختلافات میان نیروهای وابسته به سعودی به رهبری منصور هادی و نیروهای وابسته به امارات با محوریت «شورای انتقالی جنوب» یا «کمربند امنیتی» است که در عمل سبب بیاعتمادی نیروهای محلی و فرماندهان سعودی اماراتی به یکدیگر در جنوب شده است. حدود چهار ماه پیش اختلافات امارات با عربستان سبب سیطره امارات بر عدن شد و نیروهای دولتی وابسته به سعودی از جمله رئیسجمهور مستعفی و دولت او ناچار به جلای وطن و استقرار در ریاض شدند. این در حالی است که دایره اختلاف میان آنان به این میزان محدود نماند و امارات ناچار به درگیری خونینی با حزب اخوانی اصلاح که مورد حمایت عربستان است، شد. حزب «اصلاح» قدرتمندترین جریان در ائتلاف متجاوز سعودی ـ اماراتی به حساب میآید که تا پیش از درگیریهای اخیر بر دو استان حساس مأرب و تعز سیطره داشت؛ اما درگیری امارات با آنان سبب تضعیف موقعیتشان در مأرب شد. در این درگیریها بیش از ۵۰۰ تن از نیروهای حزب اصلاح به وسیله نیروی هوایی و موشکهای امارات کشته شدند و در یک مورد در حمله موشکی امارات به مقر آنان در مأرب بیش از ۱۳۰ نفر از نیروهای این حزب از بین رفتند.
وضعیت کنونی بهگونهای است که حزب اصلاح ماندن در کنار ائتلاف سعودی ـ اماراتی را بینتیجه میداند و این میتواند برای ریاض و ابوظبی خطرناک باشد، زیرا حزب اصلاح به یک طعمه برای یمن تبدیل شده است.
آخرین خبرها حاکی از آنند که عناصر وابسته به دولت امارات مانع ورود نیروهای ارتش سعودی به بندر «الزیت» در عدن شدهاند. شبهنظامیان «کمربند امنیتی» که به همراهی با دولت امارات شناخته میشوند، بهرغم موافقت دولت مستعفی منصور هادی، مانع سوختگیری یک کشتی تجاری در بندر «الزیت» شدند. با وجود اینکه توافق ریاض برای پایان چهار ماه درگیری شدید، میان دولت مستعفی منصور هادی و شورای انتقالی جنوب (همسو با امارات) در ۱۴ آبان ماه گذشته امضا شد، اما با گذشت سه ماه از آن، بیشتر بندهای این توافق اجرا نشدهاند و دو طرف یکدیگر را به نقض تعهدات متهم میکنند.
پیوستن رهبران قبایل
در شرق صنعا که بزرگترین عملیات آنان طی پنج سال اخیر به حساب میآید، تعداد زیادی از سران قبایل مأرب به انصارالله پیوسته و برای کمک به آزادسازی این استان مهم به انصارالله قول همکاری دادهاند. اطمینان از پیروزی انصارالله سبب شد که این اعلام ائتلاف رهبران قبایل مأرب به صورت علنی و اعلامی صورت گیرد. انصارالله پس از عملیات بنیان مرصوص با قبایل مأرب وارد گفتگو شد که «صالح الجبوانی» وزیر حمل و نقل منصور هادی آن را یک تحول خطرناک ارزیابی کرد. بعد از مذاکرات، این قبایل به انصارالله پیوستند و متعهد شدند که در جریان آزادسازی مأرب، جبهه شمالی را آرام نگه دارند و مانع نفوذ سعودیها از شمال به این استان شوند.
همه شواهد و قرائن نشان میدهند که عملیات آزادسازی استان مهم مأرب بهزودی آغاز میشود و با آزادسازی آن نیروهای انصارالله پیکان حملات خود را برای آزادسازی تعز متوجه جنوب خواهند کرد. در این بین رهبران انصارالله به حزب یمن اصلاح پیام دادهاند که به توافق گذشته با انصارالله بازگردد که میتواند به آزادسازی جنوب سرعت بدهد.