پاسخ دادن ارتش سوریه به تجاوزات رژیم صهیونیستی از طریق شلیک موشک به سرزمینهای اشغالی فلسطین تحول رفتاری مهمی است که در ایجاد معادله بازدارندگی و مهار دشمن صهیونیستی در آینده نقش مهمی را ایفا خواهد کرد. چند سالی است که رژیم صهیونیستی به بهانه حضور نیروهای ایرانی در سوریه و سوءاستفاده از شرایط داخلی به اهداف نظامی و فرودگاه دمشق حمله میکند و با سوءاستفاده از شرایط سیاسی و نظامی داخلی سوریه که درگیر جنگ با گروههای تکفیری است همواره اعلام میکند که به نیروهای ایرانی که برای نابودی اسرائیل تلاش میکنند، حمله کرده است.
این اقدام مکرر تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی بهرغم تهدید امنیت بینالمللی متاسفانه با هیچ واکنشی از سوی شورای امنیت سازمان ملل که به اصطلاح حافظ امنیت جهانی است، روبرو نشده است. شلیک یک موشک بالستیک به سرزمینهای اشغالی فلسطین از سوی دولت سوریه تحول رفتاری به شمار میرود که در پی ایجاد قواعد جدیدی از تقابل با این رژیم اشغالگر است.
تل آویو بهمحض واکنش سوریه و شلیک موشک ناگزیر به اعلام این خبر شد، ولی از همان ابتدا تلاش کرد از ارزش این اقدام نظامی بکاهد و به همین دلیل در ارائه روایت خود درگیر تناقضات متعددی شد. ابتدا اعلام کرد که این موشک یک موشک ساده و غیر هوشمند ضد هوایی است که برای مقابله با موشکهای مهاجم شلیک شده و بهطور اتفاقی در غرب راکتور هستهای دیمونا فرود آمده است. همچنین رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد اسرائیل ضرورتی برای فعالسازی سامانههای ضد هوایی را ندید و اجازه داد تا این موشک با پایان یافتن سوختش در هوا منفجر شود. اما وزیر دفاع «بنی گانتس» اعلام کرد که سامانههای ضد هوایی بهرغم فعالسازی نتوانستند این موشک را ساقط کنند و ناتوانی سامانههای ضد هوایی در رهگیری و از بین بردن این موشک در دست بررسی است.
رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کردند که مردم در منطقه میانی و جنوبی با صدای مجموعه زیادی از انفجارات از خواب پریدند و انتظار دارند که تفسیر قانع کنندهای از مسئولان خود بشنوند و در نهایت اعلام شد که سازمانهای نظامی بررسی خواهند کرد که موشک شلیک شده، زمین به زمین یا زمین به هواست و نتیجه تحقیقات در روزهای آینده اعلام خواهد شد.
واقعیت این است که تصمیم شلیک موشک از سوی رهبران سوریه در تغییر قواعد رویارویی اهمیت زیادی دارد و نشاندهنده آغاز مرحله جدیدی مبتنی بر پاسخ دادن به تجاوزات رژیم صهیونیستی است که مسئولان آن تلاش میکنند این حقیقت و بسیاری از حقایق دیگر را از مردم خود پنهان سازند. اظهارات و اشارات سردار نقدی، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در اینکه کسی که در منطقه شرارت میکند نباید انتظار داشته باشد که به خودش برنگردد.
تحلیلگران معتقدند که این پاسخ ایران به خرابکاری رژیم صهیونیستی در تاسیسات هستهای نطنز است. همچنین سردار فلاحزاده، جانشین تازه تعیین شده فرمانده نیروهای قدس سپاه، اظهار داشته است کسی که آسیب پذیر است نباید به دیگران تجاوز کند و این گفته وی، احتمال نقش ایران در این حمله موشکی را افزایش داده است. اهمیت این اقدام بهحدی بود که شبکههای خبری بینالمللی برنامههای خود را قطع کردند و برای چندین ساعت متمادی با دعوت از کارشناسان نظامی و سیاسی به تحلیل این رویداد پرداختند.
آنچه مسلم است موشک شلیک شده به سرزمینهای اشغالی از نوع فاتح ۱۱۰ است که اخیراً ایران در اختیار دولت سوریه قرار داده است. این موشک رادار گریز و هوشمند و نقطهزن است و توان زدن هر نقطهای از سرزمینهای رژیم صهیونیستی تا برد متوسط ۳۰۰ کیلومتر را دارد و سامانههای ضد هوایی گنبد آهنین و موشکهای پاتریوت آمریکایی و حیتس اسرائیلی توان رهگیری و زدن آن را ندارند. شنیده شدن صدای انفجارات متعدد در اسرائیل تلاش ناموفق سامانههای موشکی این رژیم را نشان داد که میکوشیدند این موشک را منهدم سازند.
بهکارگیری این موشک که در واقع برهم زننده معادلات توسط واحدهای نظامی سوری است، میتواند آغاز مرحله جدیدی باشد. فرود آمدن این موشک در غرب راکتور هستهای دیمونا تصادفی نیست و حامل این پیام مهم است که ایران توان زدن هر نقطهای را در سرزمینهای اشغالی دارد، اما در حال حاضر به دنبال ایجاد یک فاجعه هستهای نیست و تنها در پی ارسال پیام است. برخی از کارشناسان سیاسی اعلام کردند که سوریه تلاش میکند مانند حزبالله معادله بازدارندگی را به اتمام برساند.
رژیم صهیونیستی همواره با در اختیار داشتن برتری نظامی، جنگهای خود با دولتهای عربی را به نفع خود یکسره میکرد؛ ولی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ با ایجاد مدل جنگ نامتقارن و با آتشباری به سرزمینهای اشغالی موفق شد معادله بازدارندگی را ایجاد کند و به علت برقراری این معادله در طول ۱۵ سال گذشته این رژیم جرئت نکرده است هیچگونه اقدامی بر ضد لبنان انجام دهد.
دولت سوریه اکنون با شلیک موشک به دیمونا تلاش میکند با هدف قرار دادن تاسیسات مهم و حساس این رژیم نوعی بازدارندگی را ایجاد کند. ناتوانی این رژیم در مهار موشکهای هوشمند و رادار گریز ایرانی عنصر اصلی این معادله جدید است که شکست دیگری را در تاریخ این رژیم ثبت خواهد کرد.
تصمیم دولت سوریه در پاسخ دادن به تجاوزات رژیم صهیونیستی قطعاً پیامدهای مهمی در داخل جامعه صهیونیستی ایجاد خواهد کرد. مردمی که شبانگاه با صدای انفجارهای متعدد از خواب پریدند، تازه متوجه شدند که ارتش رژیم صهیونیستی نه تنها قادر به حفظ امنیت آنها نیست، بلکه دروغ میگوید و حاضر نیست حقیقت را با آنها در میان بگذارد. استمرار افزایش احساس ناامنی در جامعه شکننده و مهاجرنشین صهیونیستی آنها را به مهاجرت معکوس وادار خواهد کرد که این رفتار در ابعاد راهبردی بزرگترین ضربه را بر پیکره و موجودیت این رژیم وارد میسازد.
این معادله جدید همچنین میتواند بسیاری از معادلات و همپیمانیهای منطقهای را به هم بزند و بهویژه فرآیند عادیسازی روابط برخی از دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی را مختل کند. این فرآیند بر بستر امنیتی آغاز شد و رژیمهایی چون امارات، بحرین، سودان و مغرب با این تصور که رژیم صهیونیستی میتواند امنیت آنها را تضمین کند، جبههای را علیه ایران و محور مقاومت شکل دادند، ولی تحولات اخیر نشان داد که این رژیم در مقابل محور مقاومت حتی قادر نیست امنیت خود را تامین کند، چه رسد به تامین امنیت کشورهای سازشکار عربی و این حقیقت بسیاری از سازشکاران عرب را ناچار خواهد کرد که در رفتار گذشته خود تجدیدنظر کنند.