بمناسبت سومين سالگرد جمعه خونين مکه
کفار حجاز و صد عن سبيل الله
يکي از مسائلي که نبايد گذشت زمان، در آن تأثير منفي بگذارد و آن را به
حيطه فراموشي بسپارد، مسئله برائت از مشرکين و اذناب آنان و در رأس آنها عمال سر
سپرده آل سعود و اين خائنين به حرم امن الهي، لعنة الله و ملائکته و انبيائه
عليهم، است، و تا اين گروه فاسد و مفسد بر سرزمين وحي و بر خانه امن خدا و کعبهاي
که«قياماً للناس» است، مسلط هستند و غاصبانه آن را تصرف کردهاند، نبايد مسئله
برائت از اين اعداء الله فراموش شود و همانگونه که امام راحلمان ـ قدس الله نفسه
الزکيه ـ اعلام کردند: اگر ما از تمام دشمنان بگذريم، از اين خائنين نبايد گذشت و
اغماضي داشته باشيم، چه اينکه بالاترين گناه را در طول تاريخ مرتکب شدهاند زيرا:
اولا: خاندان ناپاک آل سعود، حرمت حريم الهي را محفظو نداشته و به آن
بزرگترين اهانت کردهاند، و بيگمان کسي که به خانه خدا اهانت کند، از اسلام خارج
است.
در روايت است که امام صادق(ع) در حالي که به کعبه معظمه اشاره ميکرد،
فرمود:
«ما خلق الله تبارک و تعالي بقعة في الأرض احب اليه منها و لا اکرم علي
الله عزوجل منها، لها حرم الله الا شهر الحرم في کتابه يوم خلق السموات و الأرض».
(من لا يحضره الفقيه ـ ج 2 ـ ص 157)
خداي تبارک وتعالي هيچ قطعهاي را در زمين محبوبتر و گراميتر نزد خود از
کعبه خلق نکرده است. و به خاطر کعبه خداوند چهار ماه حرام را در کتاب خود روزي که
آسمانها و زمين آفريد، حرام نمود.
و روايتها و احاديث معصومين(ع) در حرمت کعبه و احترام مسجد الحرام و مسجد
النبي«ص» بسيار آمده است که اينک مجال ذکر آنها نيست و بر احدي مخفي نميباشد که
اهانت به مسجد الحرام و خانه خدا، نابخشودني است خصوصا اگر در کنار آن خون بيگناهان
و زائران ريخته شود.
ثانيا: آل سعود احمق براي بدست آوردن رضايت آمريکا و براي جلوگيري از
تظاهرات برائت از مشرکين ـ که يک رکن اساسي در اعمال انسان مؤمن است ـ و بقول حضرت
امام قدس الله سره بايد اين مهمترين و بزرگترين حرکت سياسي پيامبر(ص) زنده بماند
و تکرار شود اينکه حج مقبول را حجي ميدانند که در آن اعلام برائت از کفار و
مشرکين و خصوصا آمريکاي جنايتکار بشود، اين تظاهرات بحق و ضروري را با بدترين شيوهاي
به خاک و خون کشيدند و خاطره عاشورا را زنده کردند.
مخالف وهابيان از خدا بيخبر با تظاهرات برائت از مشرکين، مخالف صريح با
متن قرآن کريم است که در روز حج اکبر اعلام برائت از مشرکين نموده است: «و اذان من
الله و رسوله الي الناس يوم الحج الاکبر ان الله بريءٌ من المشرکين و رسوله» و در
اينجا«ناس» بطور مطلق آمده است و هرگز منحصر به زمان و عصر خاصي نميشود، بلکه
براي تمام ادوار و ازمنه، جريان دارد. و چه جائي بهتر و مناسبتر از خانه خدا
که«خانه مردم» است و خداوند آن را براي«ناس» وضع کرده است، که در آنجا فرياد
کوبنده برائت از مشرکان وملحدان استکبار جهاني و در رأس آنان آمريکاي جنايتکار
طنينانداز شود. تازه اعلان برائت که سبب خشم استکبار و مزدوران سر سپردهاش ميباشد،
اولين گام در مبارزه است، و از سوي ديگر فرياد برائت از دشمنان ملل مستضعف و
محروم، فرياد همبستگي با آن محرومين است؛ اين فرياد برائت، انعکاس فرياد ملت مظلوم
لبنان و فلسطين و افغانستان و ساير محرومين آفريقا و آسيا است. اين فرياد همه
ستمديدگاني است که تحمل حضور سلطه طلبانه آمريکا را از دست دادهاند و نميخواهند
براي هميشه، صداي خشم و نفرتشان خاموش و افسرده در گلوها باقي بماند.
فرياد برائت يعني اعلام تنفر از تمام بتها و طاغوتهاي جهانخوار و اعلام
پيوستن و عشق ورزيدن به تنها معبود و تنها پروردگار، ذات اقدس ذوالجلال.
بنابراين، تا وقتي که سلطهگران و ظالمان در دنيا حکومت ميکنند و تا وقتي
که کعبه معظمه گرفتار دست نااهلان و غاصبان مشرک از آل سعود است، بايد فرياد برائت
زنده بماند، هر چند خائنان نخواهند و اين فرياد منحصر به زمان و مکاني خاصي نيست
هر چند زمان حج اکبر و کنار خانه خدا، اوليتر از زمان و مکانهاي ديگر است.
در هر صورت، مخالفت وهابيان آل سعود با تظاهرات«برائت از مشرکين»، خود
گناهي نابخشودني و بزرگ است، چه رسد به اينکه در کنار خانه خدا، مرتکب چنان جنايت
هولناکي بشوند که روي يزيديان و حجاج بن يوسفها را سفيد کنند.
جنايتي که دو سال پيش مرتکب شدند هرگز نبايد فراموش شود. سخن امام در اين
زمينه نيز بايد همچنان در گوشها طنينانداز باشد که فرمود:
«ما باز خواب هستيم و دنيا هم خواب است که چه شد! در مسئله حجاز، مسئله
بزرگترين مقامات قدس اسلامي و دنيائي شکسته شد… شکستن کعبه، مسئلهاي نيست که
بشود از آن، همينطور گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذريم، اگر از صدام بگذريم، از
همه کساني که به ما بدي کردند بگذريم، نميتوانيم از مسئله حجاز بگذريم. مسئله
حجاز يک باب ديگري است غير از مسئله چيزهاي ديگر. آنچه لازم است، زده نگهداشتن اين
روز است؛ آن روزي که خيانت شد به اسلام…
بايد با همه قوائي که داريم،
مسلمين با همه قوائي که دارند بايد با اين مسئله محاربه کنند، هر طوري که خودشان
صلاح ميدانند. اين ننگ را نبايد ما بگور ببريم که ما بوديم، ديديم و در حضور ما
بزرگترين جنايت واقع شد و حالا هم آنها از ما طلبکار هستند».
راستي، اين چه مسئلهاي بود که امام با آن همه صبر و تحمل در تمام مصيبتها
و فاجعهها و حادثهها، تحمل خود را از دست داد و او را بيتحمل کرد؟
آيا گذشت زمان ميتواند، اين جنايت سهمگين را بيرنگ کند؟
آيا ملتي که در آن جمعه سياه، پدران و مادران و برادران و خواهران خود را
با آن وضع فجيع و توسط پليدترين و شقيترين افراد روي زمين، از دست داد، ميتوان
چشمپوشي و اغماض کند و تمام آن جنايتها را ناديده بگيرد و از همه بالاتر زير پا
گذاشتن حرمت و قداست خانه خدا را ناديده بگيرد؟
ما که نميتوانيم عملا خانه خدا را از دست اين نااهلان و خائنان آزاد
کنيم، لااقل بايد با فرياد برائت از اينها و با قلم و بيان، مطبوعات و راديو و
ساير رسانههاي گروهي، به دنيا بفهمانيم که در آن روز چه گذشت و چطور مقدسترين
مقامات الهي شکسته شد و چگونه فرزندان خلف ابوسفيان اين روسياهان تاريخ، به جان
مؤمنين افتادند و با لب تشنه آنان را در آن هواي سوزان، با استفاده از وسائل مختلف
و ابراز گوناگون قتل، بيرحمانه قتل عام کردند و وقاحت را به جائي رساندن که حتي
مجروحين را در بيمارستانها مورد تهاجم قرار داده و به سوي آمبولانس حامل مجروحين و
شهدا، نيز تيراندازي کردند.
ما اگر نتوانيم با سلاحهاي آتشين، انتقام خون زائران خانه خدا را از خون
آشامان آل سعود بگيريم، لااقل بايد همواره با پيامها و مصاحبههاي آتشين، پرده از
روي چهره کريه اين جنايتکاران تاريخ برداريم و کوس رسوائي فراموش ناشدني آمريکا
جنايتکار و عمال خبيث آن را در عالم به صدار درآوريم.
ثالثا: آل سعود، پس از ارتکاب اين جنايت وحشيانه بجاي عذرخواهي ـ هر چند
مقبول نخواهد بود ـ طلبکار نيز شدند، و اين نهايت بيشرمي است. و طلبکاري خود را
تا آنجا ادامه دادند که دو سال بعد و امسال نيز، صد عن سبيل الله کرده و از رفتن
حجاج ايراني به حج بيت الله، امتناع ورزيدند.
در قرآن(سوره حج ـ آيه 25) ميخوانيم«ان الذين کفروا و يصدون عن سبيل الله
و المجسد الحرام الذي جعلناه للناس سواء العاکف فيه و الباد و من يرد فيه بالحاد
بظلم نذقه من عذاب اليم» ـ آنان که به خدا کفر ورزيده و از راه خدا و مسجد الحرامي
که آن را براي مردم قرار داديم و براي شهريها و باديهنشينها يکسان قرار داديم،
مردم را منع ميکنند و همانا هر کس در آنجا اراده الحاد و ظلم به مردم کند، او را
عذابي دردناک ميچشانيم.
جالب است: که قرآن براي کسي که اراده صد عن سبيل الله کند، چنين عذاب
دردناکي را مقرر ميفرمايد، چه رسد به اينکه واقعا، مردم را از آنجا و از ورود به
مسجد منع کند و امسال سومين سالي است که مؤمنين را اجازه رفتن به حج نميدهند. و
نه تنها از ايران، که به تمام کساني که علاقمند به انقلاب اسلامي هستند و طرفدار
خط ولايت فقيه ميباشند، چه در لبنان و ترکيه و فلسطين و چه در کويت و بحرين و
ساير کشورها اجازه ورود به حج را نميدهند. و اين چه شرمآور است که سازمانهاي
اسلامي و سران کشورهاي اسلامي شاهد اين«صد عن سبيل الله» علني باشند و خم به ابرو
نياورند!
امام خميني رضوان الله عليه در تاريخ 29/4/67 فرمودند:
«آل سعود براي پردهپوشي جنايات هولناک سال گذشته خود، و همچنين توجيه صد
عن سبيل الله و منع حجاج ايراني از ورود به حج، زائران را زير بمباران شديد
تبليغات خود قرار خواهد داد و آخوندهاي درباري و مفتيهاي خود فروخته لعنة الله
عليهم ـ در کشورهاي اسلامي خصوصا حجاز، توسط رسانهها و مطبوعات، دست به نمايشها
و سخنرانيها زده و عرصه را بر تفکر و تحقيق زائران درباه فهم و درک فلسفه واقعي
حج و نيز پي بردن به ماجراي از پيش طراحي شده شيطان بزرگ در قتل ميهمانان خدا، تنگ
خواهد نمود و مسلم در چنين شرايطي، رسالت زائران بسيار سنگين است!!».
آيا وقت آن نرسيده است، ما که بر حقيم و براي دفاع از حق، چنين ظلمي بر ما
روا داشتهاند، در اين ايام حج، با تبليغات صادقانه خود، تبليغات دروغين و سراپا
افترا و تهمت دشمنان خدا و دين را خنثي ساخته، آنها را در تمام دنيا رسوا سازيم؟
مگر خداوند در آن آيه شريفه نفرموده است که مسجد الحرام براي تمام مردم
وضع شده و همه چه شهرنشينها و چه باديهنشينها در آن يکسانند و نبايد مانع ورود
هيچ مسلماني به آنجا شد؟ مگر اين آيه صراحت ندارد در کفر کساني که مانع از ورود
مسلمانان به سرزمين امن خودشان ميشوند، پس چرا مهر سکوت بر لبان مسلمانان ساير
کشورها زده شده است و چرا فرياد اعتراض از کشورهاي مسلماننشين بلند نميشود؟.
اصلا خانههاي مکه نبايد در و پيکر داشته باشد، بلکه بايد خانههائي عمومي
و در اختيار حاجيان و زائران خانه خدا قرار بگيرد. امام صادق(ع) در تفسير آيه«…
سواء العاکف فيه و الباد» ميفرمايد: لم يکن ينبغي ان يصنع علي دور مکة ابواب، لأن
للحجاج أن ينزلوا معهم في دورهم في ساحة الدار حتي يقضوا مناسکهم. و ان اول من جعل
لدور مکة ابوابا معاوية».
(علل الشرايع ـ ج 2 ـ ص 396)
سزاوار نبوده استکه براي خانههاي مکه در بگذارند، زيرا براي زائران خانه
اين اجازه داده شده است که با آنها در منازلشان وارد شوند و سکوت کنند تا وقتي که
مناسک و اعمال حج به پايان رسد. و همانا اولين کسي که در براي خانههاي مکه ساخت،
معاويه بود.
حضرت امير(ع) از رسول اکرم(ص) نقل ميکند که حضرت نهي فرمودند اهل مکه را
که منازلشان را اجاره دهند و يا درها را بر روي زائران قفل کنند.
اگر حضرت رسول«ص» نهي فرمودهاند که اهل مکه درب منزل خود را بر روي
حاجيان قفل کنند يا منزل را کرايه بدهند، آيا به اين جنايتکاران که درب ورودي مکه
را بر زائران مخلص و خالص خداوند بستهاند و سه سال است صد عن سبيل الله نمودهاند،
چه خواهد فرموده؟
بيگمان حضرت رسول«ص» و تمام انبياء و اولياء و ائمه و معصومين سلام الله
عليهم اجمعين، از اين زمره خبيثه و از اين خائنين و ملحدين بيزار و متنفرند و
قطعا لعنت ابدي معصومان و اولياء و شهدا و صالحان و انبيا و ملائکه و تمام
مسلمانان، نثار آن ان شده و ميشود. ما هم براي اينکه در زمره برائت کنندگان از
مشرکين نوشته شويم، بر اين وهابيان ملحد، لعن و نفرين ميفرستيم.
سالروز جمعه خونين ملکه را که يادآور
شهادت بيرحمانه بيش از چهارصد زائر مظلوم خانه خدا ـ در کنار خانه خدا ـ است
گرامي داشته، به ساحت اقدس ولي الله الاعظم سلام الله عليه، و مقام معظم رهبري و
ملت سرفراز ايران و خانوادههاي معظم شهداي آن فاجعه فراموش ناشدني، خالصانه تسليت
عرض ميکنيم و از خداي بزرگ استمداد ميطلبيم که خود انتقام خون آن شهيدان و
هزاران شهيد ديگي از امت بزرگ اسلامي که توسط اين خاندان کثيف به شهادت رسيدهاند
را از آنان بگيرد و شهداي عزيز و مظلوم ما را با شهداي کربلا محشور فرمايد.