اصول اعتقادي اسلام

اصول اعتقادي اسلام معاد

شفاعت(2)

آيت الله حسين نوري

در مقاله پيش گفته شد که«شفاعت روز قيامت» در فرهنگ اسلامي بعنوان يک اصل
قرآني و حديثي و اعتقادي مطرح و ثابت است و در رابطه با آن لازم است چند بحث ـ که
در مقاله قبل مورد تذکر قرار گرفت ـ انجام بگيرد و يکي از آنها که مفهوم و معناي
شفاعت را روشن ميکند مورد توضيح قرار گرفت و دومين بحث که در اين مقاله مورد نظر
است اين است که چه کساني در روز قيامت شفاعت ميکنند؟

چه اينکه ميدانيم در روز رستاخيز در پيشگاه خداوند متعال هر کس نميتواند
شفاعت کند و اين مقام و موقعيت تنها در شأن کساني است که در پيشگاه حضرت حق از عزت
و آبرومندي مخصوصي برخوردار ميباشند و بدست آوردن اين افراد که داراي اين مزيت
هستند را از قرآن مجيد و احاديث پيشوايان معصوم ديني عليهم السلام بايد استفاده
کنيم و در اين رابطه مفاد آيات قرآني و احاديث معتبر اسلامي باين شرح است:

الف ـ شفاعت حضرت رسول اکرم(ص)

نخستين کسي که در روز قيامت مردم را زير چتر شفاعت خود بواسطه موقعيت و
مقام بسيار شامخي که دارد قرار ميدهد حضتر محمد بن عبدالله(ص) است که خداوند متعال
از اين موقعيت عظيم به«مقام محمود» تعبير کرده و فرموده است:

«و من الليل فتهجد به نافلة لک عسي ان يبعثک ربک مقاما محمودا».[1] 

يعني مقداري از شب را بتهجد و شب زنده‌داري‌اي که مخصوص تو ميباشد بپرداز
باشد که پروردگارت تو را به«مقام محمود» مبعوث بگرداند ک همه مفسران شيعه و سني
اتفاق نظر دارند که منظور از«مقام محمود» شفاعت حضرت رسول اکرم(ص) است و روايات
بسياري را نيز که بر همين مطلب دلالت دارد و تفسير اين آيه ذکر کرده‌اند و بمناسبت
اينکه اين شفاعت بسيار فراگير وسيع است تعدادي از آنها از آن، به شفاعت کبري يا
عظمي تعبير نموده‌اند.

در اين مورد براي نمونه ميتوان به تفسير مجمع البيان و تفسير برهان و
تفسير صافي و تفسير الميزان از تفاسير خاصه و تفسير فخر رازي و تفسير روح المعاني
و تفسير بيضاوي و تفسير جلالين و تفسير في ضلال و تفسير مراغي از تفاسير عامه
مراجعه کرد.[2]

محقق طوسي و علامه حلي در کتاب تجريد و شرح آن ميگويند: علماء همگي اتفاق
نظر دارند که مقام شفاعت براي پيغمبر اسلام(ص) ثابت است و برهان آن گفتار
خداوند«عسي ان يبعثک ربک مقاما محمودا» ميباشد.[3]

در اين رابطه که نخستين شافع روز قيامت حضرت رسول اکرم(ص) ميباشد و همه
افراد در آنروز به شفاعت حضرتش احتياج دارند احادث بسياري از پيشوايان معصوم(ع)
صادر گرديده است که از آنجمله است اين احاديث:

1- سماعه که يکي از راويان مشهور است از محضر امام کاظم(ع) از مفاد آيه«و
عسي ان يبعثک ربک مقاما محمودا» پرسيد آنحضرت فرمودند: روز قيامت پس از اينکه مردم
مدتي طولاني ميايستند از حضرت آدم(ع) تقاضاي شفاعت ميکنند او مردم راب ه حضرت
نوح(ع) راهنمائي ميکند و حضرت نوع(ع) پس از مراجعه مردم آنان را به حضرت ابراهيم
راهنمائي مينمايد و بهمين ترتيب پيغمبران«اولولعزم» مردم را به پيغمبر اولوالعزم
بعد از خود رهنمون ميشوند تا اينکه حضرت عيسي(ع) به مردم ميگويد در اين مورد به
پيشگاه حضرت محمد(ص) برويد سپس آحضرت ميفرمايد: آري آماده اين موضوع هستم سپس بطرف
در بهشت حرکت مي‌کند و بفرمان خداوند درب بهشت در اين حال گشوده مي‌شود و آنحضرت
بسجده ميافتد و سر از سجده برنميدارد تا اينکه خداوند ميفرمايد: سخن بگو و تقاضا
کن که تقاضاي تو مورد اجابت است و شافعت کن که شافعت تو پذيرفته است در اين حال
آنحضرت سر از سجده برميدارد و دوباره در آن پيشگاه با عظمت بسجده ميافتد و خداوند
مجددا همان عبارت را تکرار ميکند از آن پس حضرتش سر از سجده برداشته شفاعت ميکند
حتي آنحضرت درباره کساني که وارد آتش جهنم گرديده‌اند نيز شفاعت مينمايد و در روز
قيامت هيچس ابرومنتدر از حضرت محمد(ص) نيست و اين است مفاد گفتار خداوند: عيسي ان
يبعثک ربک مقاما محمودا.[4]

2- عبيد بن زراره ميگويد از محضر امام صادق(ع) سؤال شد: آيا مؤمن در روز
قيامت شفاعت ميکند؟ حضرتش فرمودند«بلي» در اين مورد يکنفر از حضار آن محضر پرسيد
آيا مؤمن هم به شفاعت حضرت پيغمبر(ص) محتاج است آنحضرت فرمودند «بلي» افراد مؤمن
هم خالي از خطاها و لغزشها نيستند سپس آنحضرت اضافه کردند: «هيچکس نيست مگر اينکه
در روز قيامت به شفاعت حضرت پيغمبر(ص) احتياج دارد» در اين مورد شخص ديگري از
آنحضرت پرسيد: معناي اين جمله که حضرت پيغمبر(ص) فرموده‌اند:

«انا سيد ولد ادم و لا فخر» يعني من آقاي همه فرزندان آدم ميباشم ولي هرگز
افتخار و خودستائي نميکنم چيست؟

فرمودند: بلي آن حضرت در روز قيامت حلقه در بهشت را ميگيرد و درب بهشت را
بر روي مردم ميگشايد پس از آن در پيشگاه حضرت حق بسجده ميافتد پروردگار ميفرمايد
سر از خاج بردار و شفاعت کن که شفاعت تو پذيرفته است و هر چه بخواهي بتو داده
ميشود در اين حال سر از سجده برميدارد و دوباره در آن پيشاه مقدص بسجده ميافتد
خداوند نيز باو ميفرمايد سر از سجده بردار 
شفاعت کن که شفاعت تو پذيرفته و مسألت تو مورد اجابت است بعد از آن، آنحضرت
سر از سجده برداشته به شفاعت ميپردازد و شفاعتش پذيرفته و تقاضايش مورد موافقت
حضرت حق قرار ميگيرد.[5]

3- جابر بن عبدالله انصاري از حضرت اميرمؤمنان(ع) نقل ميکند حضرت فاطمه
زهرا(ع) به پدر بزرگوار خود گفت: «يا ابتاه اين القاک يوم الموقف الاعظم و يوم
الأهول و يوم الفزع الأکبر قال يا فاطمة عند باب الجنة و معي لواء الحمد و انا
الشفيع لأمتي الي ربي قالت: يا ابتاه فان لم القک هناک؟ قال القيني علي الحوض و
انا اسقي لأمتي قالت يا ابتاه ان لم القک هناک؟ قال القيني علي الصراط و انا قائم
اقول رب سلم أمتي قالت فان لم القک هناک؟ قال القيني و انا عند الميزان اقول رب
سلم أمتي قالت: فان لم القک هناک؟ قال القيني علي شفير جهنم امنع شررها و لهبها عن
امتي فاستبشرت فاطمة بذلک».

يعني: اي پدر بزرگوار در روز قيامت روز موقف بزرگ روز ترهسا و قزع بزرگ در
کدام نقطه ترا ملاقات کنم؟

حضرتش در پاسخ فرمودند: در جلو درب بهشت در حالي که«پرچم حمد» همراه من
است و در محضر پروردگار متعال براي امتم شفاعت ميکنم.

سپس حضرت صديقه کبرا سؤال کرد اگر در آن مورد بملاقات تو نائل نشدم در کجا
ملاقات کنم؟

فرمود در کنار حوض که امت خود را سيراب ميکنم.

بعد از آن پرسيد اگر در آنجا نيز ملاقاتت ننمودم در کجا ملاقاتت نمايم؟

فرمودند درکنار صراط که درآنجا ايستاده از خداوند تقاضا ميکنم که امت مرا
از آنجا بسلامت بگذارند.

پس ازآن، سؤال کرد اگر در آنجا ملاقات حاصل نشد؟

در پاسخ فرمودند، در نزد ميزان که ميگويم پروردگارا امت مرا سالم بدار.

باز پرسي اگر در آن نقطه نيز ملاقاتت نکردم؟

فرمودند، در لبه جهنم ايستاده سعي ميکنم شعله و شراره آتش را از امت خود
دفع نمايم.

حضرت زهرا(س) از اين جريان خرسند گرديد.[6]

در اين حديث که نشانگر توجه مخصوص آن حضرت به امت خود در مواقف متعدد روز
قيامت است نخستين موقفي که براي ملاقات با دختر بزرگوار خود بيان ميکند موقف شفاعت
آن حضرت است از جمله آياتي که بسياري از مفسرين آنرا به شفاعت آن حضرت نيز تفسير
کرده‌اند اين آيه است: «و لسوف يعطيک ربک فترضي»[7]
يعني خداوند بزودي آنقدر بتو عنايت خواهد کرد که تو راضي و خشنود گردي که در اين
مورد براي نمونه به تفسير مجمع البيان و الميزان و صافي و فخر رازي ميتوان مراجعه
کرد.[8]

و بالاخره آنحضرت در کلمات خود نيز اين شفاعت وسيع و فراگير را يکي از
امتيازات خود محسوب ميداشت: عبدالله بن عباس ميگويد:

«قال رسول الله اعطيت خمسا لم يعطيها احد قبلي جعلت لي الأرض مسجد و ظهور
و نصرت بالعب و أحل لي المغنم و أعطيت جوامع الکلم و أعطيت الشفاعة».

يعني خداوند متعال 5 چيز را که به هيچکس نداده است بمن عنايت فرموده است:

1- پهنه زمين براي من عبادتگاه و نيز پاک کننده است.[9]

2- خداوند مرا بواسطه رعبي که از من بدل دشمنانم افکندي اري کرد و من
پيروز شدم.

3- غنائم جنگي براي من حلال گرديد.

4- خداوند بمن در رابطه با هدايت و ارشاد مردم کلمات جامعي عنايت کرد.

5- مقام شفاعت(که منظور همان ابتداء به شفاعت و فراگيري آن است) را بمن
عطا کرد.[10]

ادامه دارد

 



[1]– سوره اسراء- آيه 79.