شهادت سبط اکبر(ع)

شهادت سبط اکبر(ع)

به مناسبت 28صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

بیست و هشتم ماه صفر همچنان که مصادف است با روز وفات حضرت رسول اکرم (ص)، به
روایتی مصادف است باشهادت سبط اکبر آن حضرت یعنی سرور جوانان اهل بهشت، حضرت امام
حسن مجتبی سلام الله علیه، گرچه بسیاری  از
مورخین روز شهادت امام مجتبی علیه السلام را بیست و پنجم ربیع الاول از سال 50هجری
دانسته اند. ولی شیخ مفید در تاریخ خود، وفات آن حضرت را 28صفر از سال 47هجری
دانسته اند. و شاید این قول اصحّ از قول سایرین باشد. در هر صورت در ایران اسلامی،
مرسوم است که روز 28صفر، به مناسبت وفات حضرت رسول صلی الله علیه و آله و شهادت
فرزند عزیزش امام مجتبی علیه السلام، مجالس سوگواری و عزاداری برپا شود، و ما بدین
مناسبت، مراتب تسلیت خود را به پیشگاه ولی الله الا عظم عجل الله تعالی فرجه و
مسلمانان جهان به ویژه مقام معظم رهبری و شیعیان و پیروان آن حضرت در ایران تقدیم
می داریم.

 امام مجتبی سلام الله علیه 47سال ـ به
قولی ـ زندگی کرده است که 7سال آن را درخدمت جدبزرگوارش گذراند و پس از وفات جدش،
مدت 30سال در خدمت پدر ارجمندش حضرت امیر علیه السلام، 10سال امامت کرد سپس درسال
49یا 50هجری مسموم شده و پس از مدتی بیماری، ازدنیا رحلت فرمود.

امام صادق علیه السلام میفرماید: روزی امام مجتبی علیه السلام در آغوش پیامبر
(ص) نشسته بود، عرض کرد: بابا! کسی که پس از وفاتت، ترا زیارت کند، چه برای او
باشد؟ فرمود: (فرزندم !هر که پساز مرگم به زیارت بیاید، برای او بهشت باشد. و هرکه
پس از وفات پدرت، به زیارتش برود، پاداشش بهشت است و هرکه به زیارت تو پس از مرگت
بیاید، برای او نیز بهشت باشد).

به هرحال، امام حسن مجتبی علیه السلام یکی از دو نفری است که ذریّۀ پیامبر
اکرم (ص) وسلم در آنها منحصر شده و یکی از چهار نفری است که پیامبر به آنان در
برابر نصارای نجران، مباهات کرد و یکی از افراد اهل  بیت علیهم السلام است که خداوند آنان رااز هر
رجس و پلیدی پاک ومطهر گردانید و یکی از اولی القربی است که خداوند امر به محبت و
مودت آنان کرده و آن را پاداش رسالت قرار داده است: (قل لا أسکم علیه أجرا الّا
المودّة في القربی ). امام مجتبی شبیه ترین 
مردم ـ از نظر خلقت و اخلاق و هیبت ـ به پیامبر اکرم (ص) وسلم بود. غزالی
در احیاء العلوم  از مالک بن انس نقل می
کند که گفت: هیج کس از حسن بن علی شبیه تر به پیامبر نبود. بُخاری در صحیح خود نقل
می کند که ابی بکره گفت: پیامبر را دیدم که بر منبر نشسته بود و حسن بن علی نیز
درکنارش بود، او یک نگاه به مردم می کرد و یک نگاه هم به حسن و میفرمود: ( این
فرزندم سیّد است). و در روایت دیگری که بخاری و ترمذی و مسلم، همه نقل کرده اند،
اینکه براء بن عازب گوید: پیامبر را دیدم که حسن بن علی بردوشش بود و میفرمود:
(خدایاـ من او را دوست دارم، پس توهم دوستش بدار.

عایشه از پیامبر (ص)نقل می کند که حضرت، فرزندش حسن را در بغل می گرفت و
میفمرود: (خداوندا من این فرزندم را دوست دارم و هرکه او را دوست داردـ نیز دوست
دارم) و گاهی او را برگردن خود سوار می کرد که یک بار شخصی آن حضرت را در آن حال
دید، رو به حسن کرده عرض کرد: ای نوجوان، چه مرکب خوبی را سوار شده ای؟ رسول  اکرم فرمود: (وچه سوار خوبی است). و گاهی می شد
که حضرت در سجود بود، پس حسن بر پشت آن حضرت سوار میشد، پیامبر سجود را طولانی می
کرد و پس از تمام شدن نماز، مسلمانان از علت طولانی شدن سجود می پرستیدند، پیامبر
می فرمود: (فرزندم برمن سوار بود، خوش نداشتم او را پیاده کنم !)

و دهها بار پیامبر اکرم (ص) و سلم درباره او و برادرش امام حسین علهما السلام
فرموده است:(هذان ریحانتاي من الدنیا،من أحبنی فلیحیّهما، ومن أبغضهما أبغضني و من
أبغضني أبغضه الله و أدخلنه النار) ـ این دو، دوگل خوشبوی من دردنیایند، هرکه مرا
دوست بدارد، باید آنها را دوست داشته باشد و هرکه آنها را دشمن بدارد، مرا دشمن
داشته و هرکه مرا دشمن بدارد، خداوند او را دشمن داشته و در جهنّم واردش می سازد.

در هر صورت امام مجتبی با آنهمه عظمت و جلال و آنهمه توصیه ها و سفارشهای
پیامبر اکرم درباره اش، مورد تحمّل معاویه لعنة الله علیه نبود و برمعاویه بسیار
گران و سنگین می آمد که از دنیا برود و امام مجتبی زنده باشد، زیرا درآن حال، مجال
حکومت برای فرزند تبهکارش یزید نمی‌ماند، لذا بسیار فکر زد و بسیار اندیشید و
راههای گوناگون توطئه و از بین بردن حضرت را در مغز پلید خود پروراند تا اینکه به
این نتیجه رسید که بهترین و مؤثرترین راه برای از میان برداشت امام مجتبی، عسل
مسموم دانست؛ همان روشی که چندین بار، قبل از این با شد منانش آزمایش کرده بود،
همان عسل مسمومی که قبلا مالک اشتر، این صحابی جلیل القدر را باآن به شهادت رسانده
بود.[1]
و بدينسان، اين سم کشنده را توسط همسر حضرت، جعده دختر اشعث بن قيس، به حضرت
خورانيدند و پس از چند روز- و بقولي 40 روز- از دنيا رفت و در بقيع نزد جده اش
فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد که متأسفانه 
در اثر عداوت و دشمني دهابيان آل سعود خذلهم الله تعالي با خاندان عصمت و
طهارت، قبر آن بزرگوار مانند ساير قبور متبرکه منهدم و ويران شد و اکنون جز خرابه‌اي،
چيزي از آن پيدا نيست.

 

 

 



[1]
ـ درنحوۀ به شهادت رساندن امام مجتبی علیه السلام  اختلاف است. برخی از مورخین ـ همانگونه که ذکر
کردیم ـ احتمال داده اند که توسط عسل مسموم شده باشد و برخی معتقدند که زهر را در کوزۀ
آب یا لیوان شیر ریختند و حضرت آن را آشامید و دراثر آن به شهادت رسید. به هرحال
معاویه سم کشنده ای را از پادشاه روم طلبیده بود و آن به نحوی به حضرت دادند  اغلب تاریخنگاران، عمل قتل را جعده همسر حضرت
می دانند، همان زنی که پدرش شرکت در قتل حضرت امير (صع) و برادرش محمد اشعث شرکت
در قتل حضرت سید الشهداء علیه السلام داشت.