تحلیل جغرافیایی بحران اخیر خلیج فارس

تحلیل جغرافیایی
بحران اخیر خلیج فارس

محمدرضا حافظ‌نیا

بحران کنونی خلیج
فارس که با حملۀ ناگهانی و برق‌آسای ارتش عراق به خاک کشور کوچک کویت بوقوع پیوست،
توجّه جهانیان را بخود جلب نمود. علّت این جلب توجه وابستگی مستقیم و غیر مستقیم
زندگی مردم جهان بویژه در کشورهای صنعتی غرب و جهان سوّم به نفت خلیج فارس است که
حدود 65% ذخیره، نفت و انرژی غالب جهان کنونی را در خود جای داده. و نقش قلب تپندۀ
جهان را در حال حاضر بازی می‌کند. بهمین دلیل خلیج فارس دارای اهمّیّت استراتژیک
ویژه بوده و بدلیل استراتژیک بودن هر حادثه‌ای که در آن بوقوع پیوندد بر کل جهان
اثر می‌گذارد، چرا که یکی از خصلتهای نقاط و مناطق جغرافیائی استراتژیک همین خصلت
جهانشمول بودن آن است.

از آنجائی که
منشأ جغرافیائی بحران کنونی خلیج فارس مبرهن می‌باشد. بنابراین در این مقاله سعی
می‌شود ماهیّت جغرافیائی بحران مورد بررسی قرار گیرد.

قبل از ورود به
بحث لازم است- بطور مختصر- اهمّیّت و نقش دریاها در زندگی حال و آینده بشریّت و
نیز تعریف وضعیّت کشورها در ارتباط با دریا بیان شود تا رابطۀ بین وضع کشورها با
آب و تأثیر آن بر سیاست خارجی و استراتژی آنها مشخّص گردد.

اهمّیّت و نقش
دریاها در زندگی بشریّت

دریاها امروزه
نقش تعیین‌کننده‌ای بر سرنوشت انسانها دارند و علاوه بر ذخایر عظیم کف دریاها و
اقیانوسها و نیز مواد پروتئینی آبها، حدود 90% حمل و نقل کالا و مواد از طریق
راههای دریائی و ناوگان حمل و نقل دریائی صورت می‌پذیرد و عرصۀ اقیانوسها و
دریاهای باز و نیم بسته و خلیجها و بندرگاههای بصورت شبکۀ عظیمی از ارتباطات
بازرگانی و حمل و نقل بین کشورهای مختلف جهان درآمده است و هر چه زمان می‌گذرد،
کشورها به یکدیگر بیشتر نیازمند شده و روابط تجاری و بازرگانی از حجم و ابعاد  وسیعتری برخوردار گردیده و طبعاً شبکه حمل و
نقل دریائی از اهمیّت بیشتری برخوردار می‌شود. اتّخاذ سیاست محاصره دریائی علیه
کشورها منجمله عراق، توسّط قدرتهای دریائی بویژه آمریکای جهانخوار ناشی از اهمیّت
وابستگی شدید زندگی و حیات کشورها به شبکه‌های حمل و نقل دریائی است و بکارگیری
این سلاح برای تنبیه و مجازات کشور متخاصم کارسازتر از سلاحهای دیگر بوده و روز
بروز اهمیّت این سلاح بیشتر می‌شود و در آینده نیز قدرتهائی که بتوانند کشورهای
متخاصم را در محاصره دریائی قرار دهند، موفّق‌تر خواهند بود.

اهمیّت روزافزون
حمل و نقل دریایی و لزوم حفظ امنیّت آن از طرفی و لزوم دفاع از سرزمین و تمامیّت
ارضی کشورهای ساحلی از طرف دیگر منشاء شکل‌گیری نیروی دریائی کشورها بعنوان بخش
مکمّل نیروی دفاعی آنها می‌باشد.

بنابراین یک
سیستم دفاعی زمانی موفّق عمل خواهد کرد که سه نیروی زمینی، هوائی، دریائی و حتّی
موشکی آن متوازن بوده و هماهنگ عمل نماید و اگر یکی از آنها ضعیف و ناموزون باشد،
طبیعی است که سیستم دفاعی کشور خوب عمل نخواهد کرد. حال به ذکر این نکته پرداخته
می‌شود که کشورهای جهان از حیث ارتباط با بدنه‌های آب کرۀ زمین به سه دسته کلّی
تقسیم می‌شوند دسته اوّل آنهائی هستند که دارای وضعیت جغرافیایی بسیار خوب بوده و
براحتی با بدنه‌های آب آزاد جهان ارتباط دارند مانند آمریکا، انگلیس، ژاپن و غیره.
ناگفته نماند که کشور ایران نیز در این دسته قرار دارد. دسته دوّم آنهائیکه دارای
وضعیّت جغرافیائی نامساعد بوده و از حیث ارتباط با آبهای آزاد جهان محدودیّت دارند
مانند شوروی، عراق و غیره. دسته سوّم آنهائیکه دارای وضعیّـ جغرافیائی بدی هستند و
هیچ‌گونه ارتباطی نه با آب آزاد و نه با آبهای غیر آزاد دارند مانند افغانستان و
مغولستان و غیره. با توجّه به تقسیم بندی مزبور، از پنج همسایۀ کشور ایران سه
همسایه یا در وضعیّت نامساعد و یا وضعیّت بد جغرافیائی قرار گرفته‌اند. شوروی،
عراق، افغانستان طبیعی است که آنها یکی از زمینه‌های بالقوّه تولید بحران برای
همسایگان خود می‌باشند و کشور ایران نیز در استراتژی ملّی خود بعنوان یکی از عوامل
آفرینش بحران می‌بایست به آن توجّه داشته باشد.

منشأ بحران چیست؟

از آنجائیکه
موضوع بحث مقاله، بحران کنونی خلیج فارس است لذا ادامۀ مطلب به آنجا موکول می‌شود.
با توجّه به اهمیت نقش دریاها در زندگی امروز و فردای کشورها و با توجّه به وضعیّت
جغرافیائی نامساعد کشور عراق، مطلب روشن می‌شود که منشأ بحران چیست؟ عراق کشوری
است که در منطقۀ خلیج فارس کمترین ساحل را در میان کشورهای ساحلی خلیج فارس دارد و
ارتباط آن با آبهای آزاد خلیج فارس (آب آزاد بنابر تعریف حقوق بین‌الملل دریاها)
از طریق باریکه‌ای به عرض حدود 10 مایل دریائی (قریب به 19 کیلومتر) انجام می‌پذیرد
و از آنجائیکه خلیج فارس کلاً بعنوان فلات قارّه شناخته شده و مطابق مقررات و
ضوابط حقوق بین‌الملل دریاها دقیقاً مرزهای تعیین شده و قلمروهای حاکمیّت مشخّص
برای دول ساحلی آن وجود دارد بنابراین امکان آزادی عمل نامحدود برای دولت عراق
وجود ندارد.

بنظر می‌رسد عراق
در استراتژی ملّی خود، حلّ این معضل را بعنوان یک هدف آرمانی در نظر گرفته است و
سیاست اجرائی خود را برای تحقق این استراتژی از طریق تقویت نیروی نظامی و دارا شدن
قدرت نظامی برتر در منطقه گزینش نموده است و لذا تمام همّ خود را بر گسترش و تقویت
ارتش قرار داده است بطوریکه امروزه عراق ارتشی با حدود یک میلیون نفر نیروی فعّال
و حدود 850 هزار نفر نیروی ذخیره تشکیل داده که از حیث کمیّت قوی‌ترین ارتش در
منطقه خاورمیانه است. بهم‌زدن این قدرت نظامی بطور طبیعی زمامداران عراق را به این
باور سوق می‌دهد که عراق باید از این فرصت استفاده نموده هم مشکیل جغرافیائی خود
را حلّ نماید و هم بدنبال اهداف جغرافیائی دیگری بوده تا موازنۀ ژئوپلتیکی منطقه
را بنفع خود تغییر دهد (فقنا- نفت و ثروت) و بصورت یک ابرقدرت منطقه‌ای در
خاورمیانه ظاهر شود بویژه با اینکه بعنوان قمر یکی از قدرتهای کنونی جهان یعنی
شوروی در منطقۀ حساس جهان یعنی خلیج فارس، از حمایتها و تشویقات آن نیز برخوردار
می‌باشد. عراق برای رسیدن به اهداف مورد نظر به مناطق حسّاس مجاور خود در حاشیۀ
خلیج فارس چشم دوخته است. منطقه جغرافیائی بسیار حسّاس خوزستان ایران و منطقه
جغرافیائی کویت، این دو منطقه از حیث ارزشهای استراتژیکی و ژئوپلتیکی تقریباً
مشابه هم می‌باشند.

چرا ده سال پیش
عراق به کویت هجوم نکرد؟

عراق در ده سال
پیش استراتژی خود را به اجرا گذاشت و تهاجم به ایران را آغاز نمود. علّت اینکه
عراق در آنزمان کویت را انتخاب نکرد شرایطی بود که برای تهاجم به ایران برای عراق
آماده بود که عمده‌ترین آنها عبارتند از:

1-   
تضادّ و تخاصمی
که اساساً با انقلاب اسلامی داشت و احساس خطری که از سوی آن می‌نمود و لذا حکومت
بعث عراق، سمت تهدید را ایران اسلامی دانسته و به زعم خود می‌توانست قبل از
استقرار کامل حکومت انقلابی در ایران آنرا از پای درآورد.

2-   
عدم آمادگی نیروی
دفاعی ایران برای مقابله با تهاجم عراق در شرایط خاصّ دوران انقلاب.

3-   
وجود زمینۀ آماده
در مناسبات بین‌المللی جهت تأیید و حمایت از تهاجم عراق به ایران و از پا درآوردن
انقلاب اسلامی.

4-   
استفاده از زمینه‌های
آماده منطقه‌ای و جلب حمایتهای کشورهای عربی از طریق جلوه دادن تهاجم خود، بعنوان
جنگ عرب و عجم.

5-   
تصوّر نبود
چسبندگی بین مردم عرب زبان خوزستان ایران با بدنۀ کشور ایران، و برعکس تصوّر وجود
جدائی گزینی از ایران و چسبندگی با اعراب سرزمینهای مجاور.

6-   
تلقّی ایران
بعنوان تنها قدرت منطقه‌ای خاورمیانه و خلیج فارس که قادر به رقابت با عراق بوده و
مانع از ابرقدرت منطقه‌ای شدن عراق می‌باشد و تصوّر اینکه زمان بنفع عراق است و
نباید فرصت را از دست داد.

بعلاوه اینکه
کویت نه تنها رقیب منطقه‌ای عراق نبود بلکه دوست و یاور عراق بوده و از آن کشور
حساب می‌برد و بعبارتی بطور غیر رسمی کویت تحت نفوذ عراق قرار داشت و هر زمان که
می‌خواست با استفاده از رقابت مابین قدرتهای استکباری بر سر خلیج فارس استفاده
کرده و کویت را در کنترل خود می‌گرفت.

عراق از اشغال
کویت چه بهره‌ای می‌برد؟

دولت بعث عراق پس
از تهاجم به ایران و گرفتار آمدن در پیامدهای تهاجم خود و سرخورده شدن از حلّ مشکل
خود از طریق ایران، به سوی همسایه دیگرش چشم دوخت و با طرح ضابطه و ادّعای تاریخی،
کویت را در فاصله چند ساعت اشغال و ضمیمۀ کشور عراق نمود.

انضمام کویت به
عراق همان ارزشهای ژئوپلتیکی و استراتژیکی که از خوزستان ایران انتظار است را
بهمراه دارد. یعنی با فرض نبود حساسیتهای بین‌المللی علیه عراق، با در اختیار
داشتن کویت که پنجمین کشور خلیج فارس از حیث طول ساحل است، عراق هم از حیث
ژئوپلتیکی و هم از حیث ژئواستراتژیک امتیازات متعددی را کسب می‌نماید. از جهت
ژئوپلتیک، اوّلاً ذخایر کویت بعنوان دوّمین مخزن نفتی خلیج فارس که خود 65% ذخیره
کل جهان را دارد در اختیار عراق قرار گرفته و بدین ترتیب عراق دوّمین قدرت نفتی
خلیج فارس شد، و با توجّه به خصلتهای دولت عراق در سیاست خارجی، کنترل اوپک را نیز
در دست خواهد گرفت و ثانیاً ثروتهای عظیم و دلارهای ذخیره شده کویت به کمک اقتصاد
ملّی عراق آمده و بخش عمده‌ای از تنگناهای اقتصادی موجود حلّ شده و پشتوانه خوبی
برای توسعه اقتصادی اجتماعی عراق و بویژه تقویت قدرت نظامی آن خواهد بود.

از حیث
ژئواستراتژیک، اوّلاً- فضای جغرافیائی بسیار خوبی در رأس خلیج فارس در اختیار عراق
قرار گرفته و امکان گسترش نیروی زمینی را در حاشیۀ خلیج فارس پیدا خواهد نمود-
ثانیاً با حضور در مجاورت مخازن نفتی عربستان و امارات و قطر و بحرین بعنوان منبع
انرژی جهان غرب، در دیپلماسی خارجی خود برای اهداف منطقه‌ای بهتر خواهد توانست از
غرب و کشورهای عرب خلیج فارس امتیازات کسب نماید. ثالثاً- با در اختیار داشتن
سواحل کویت و جزایر بوبیان و وربه وضعیّت جغرافیائی عراق از رتبۀ هشتم که آخرین
رتبه است به رتبۀ چهارم افزایش خواهد یافت و تماس آن کشور با بدنه آب آزاد خلیج
فارس بیشتر شده و با وسعت فضای آبی امکان آزادی عمل و تحرک در خلیج فارس را بدست
خواهد آورد.

نتیجه‌ای که از
این افزایش فضای آبی عاید می‌شود علاوه بر دسترسی به منابع کف دریا و نیز افزایش
ذخایر پروتئینی عراق، ایجاد امکان برای توسعۀ نیروی دریائی عراق و تقویت این بخش
از ارتش عراق است که نمی‌تواند در حال حاضر بعنوان مکمّل خوبی در سیستم دفاعی و نظامی
عراق نقش بازی کند. با تقویت نیروی دریائی ارتش عراق بعنوان پیامد افزایش فضای
دریائی، عراق قادر به اظهار وجود مؤثّری در عرصۀ آبهای خلیج فارس خواهد بود. ترکیب
امتیازات ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی ناشی از تصرف کویت، تغییر ناگهانی موازنه
ژئوپلتیک منطقه و افزایش سریع قدرت ملی عراق در منطقۀ خاورمیانه و بویژه خلیج فارس
می‌شود که با توجّه به خصلت تجاوزطلبی عراق که نشئت گرفته از ساخت حکومتی و شرایط
جغرافیائی نامساعد آن است، تهدید جدّی برای کشورهای منطقه بویژه ایران خواهد بود.

اینجاست که هر
چند حضور نظامی قدرت شیطانی آمرکیکا و جهان غرب در منطقۀ خلیج فارس به بهانۀ
مقابله با متجاوز، بجای خود محکوم و مذموم است و باید بهر شکل ممکن با آن برخورد
شود ولی چون انضمام کویت به عراق نیز با مصالح و امنیّت ملّی کشور ما در تعارض
جدّی می‌باشد می‌بایست هر تلاشی را برای خروج کامل عراق از کویت انجام داد زیرا
بقای هر بخش از کویت در دست عراق بویژه جزایر بوبیان و وربه با توجّه به خصلت
تجاوزطلبی عراق، برای امنیّت ملّی و مصالح کشور ما خطرناک است و لذا دولت جمهوری
اسلامی ایران در شرایط دشواری قرار دارد و می‌بایست بسیار ظریف و دقیق و هوشیار با
قضایا برخورد فعّال نماید و بنظر می‌رسد موضع‌گیریهای رسمی دولت ایران تاکنون درست
اتّخاذ شده است.

در خاتمه ذکر این
نکته ضروری است که بلحاظ اینکه بررسی و تحلیل فرضیّات مربوط به حوادث منطقه خلیج
فارس بویژه پیامدهای حضور نظامی آمریکا و غرب در آن، بحث مستقلی را طلب می‌کند از
اشارۀ به آنها خودداری بعمل آمد.